شيراز- ايرنا- پاسداشت زبان فارسي به واسطه تاثير شگرف ابوالقاسم فردوسي به عنوان نماينده اديبان تاريخ ايران با نام او پيوند خورده است، در اين ميان توجه به طبيعت زبان، گردشگري ادبي و حراست از اين زبان، فراتر از يادواره هاي سنتي بر دوام و قوام اين زبان در گستره جهان تاثيرگذار است.

به گزارش ايرنا، كمتر ايراني‌اي است كه وقتي سخن از زبان فارسي و زنده ماندن آن از پس رويداد‌هاي دشوار تاريخ رانده مي‌شود، به شاهنامه فردوسي نينديشد و حتي اگر آن را نخوانده باشد، بيت ماندگار برافكندم از نظم كاخي بلند كه از باد و باران نيابد گزند را در خاطر نداشته باشد.
زبان فارسي مهم‌ترين ميراث هويتي ايرانيان و در ديدي وسيع‌تر فارسي‌زبانان جهان است. زباني كه به گواه شنوندگان آن بسيار خوش‌نوا و به گواه گويندگان آن، شيرين است.
پاسداشت زبان فارسي را با فردوسي و اثر سترگش شاهنامه پيوند زنده‌اند و از ديرباز گفته‌اند كه اگر شاهنامه نبود زبان فارسي هم نبود، اين تلقي البته از بسياري جهات نادرست است؛ اما تاثير فردوسي به عنوان نماينده شاعران پارسي‌گو براي حفظ ادبيات و زبان فارسي انكارناپذير مي‌نمايد.
ويژگي مهم فردوسي در اين است كه با آنكه از سرايش شاهنامه‌اش هزار سال مي‌گذرد، بسيار كمتر از آثار معاصر خود و حتي پس از آن، براي خوانندگان امروز دشوار است.
در خواندن شاهنامه كمتر به فرهنگ لغت نياز داريم؛ چون فردوسي داستانش را به 'زبان معيار' و طبيعي زمان خود سروده است و در عين دقت و ظرافت هاي واژگاني بهترين كلمات را انتخاب كرده و تكلف و تصنعي در زبان به كار نبرده است.
يكي از دلايل مقبوليت عامه زبان شاهنامه فردوسي از كلمه هاي دور از ذهن و معمول بوده است و همين باعث شده كه اين متن در زندگي و فرهنگ مردم حضور چشمگيري داشته باشد و اين دوست داشتن، خواندن و شنيدن شاهنامه سبب شده، لغات، تركيبات و تعبيرات آن به نوعي در بين مردم متداول شود و بر سر زبان‌ها بيفتد.
آراستگي زباني فردوسي چنان مورد توجه نويسندگان و شاعران بعد از آن قرار گرفته كه بسياري سعي كرده‌اند تا چندين دهه با تقليد از فردوسي آثاري را بسرايند.
برخي مي پندارند كه فردوسي هيچ واژه عربي در كتابش به كار نبرده؛ اما اين تلقي عمومي نادرست است و فردوسي چنانچه هنجار زبان عصر خودش بوده، از واژه‌هاي عربي نيز استفاده كرده است.
در برخي نسخه‌ها 706 واژه عربي و در برخي ديگر 500 واژه عربي را برشمرده‌اند كه اين تعداد در 50 هزار بيت يعني يك بار در هر صد هزار بيت كه بسامدي بسيار پايين را نشان مي‌دهد. در شاهنامه، البته معدودي لغت تركي هم به كار رفته است.
هرچند هدف فردوسي از نظم شاهنامه، آفريدن حماسه ملي براي همه مردم ايران بوده كه زبان آن 'معيار' و زبان 'رسمي' زمان خود يعني فارسي دري بوده است.
وقتي سخن از معياربودن زبان به ميان مي‌آيد، بيش از ادبا بايد سراغي از زبان‌شناسان گرفت؛ چراكه اين ويژگي مهم‌ترين دستمايه آنان براي دفاع از نظريات حوزه زبانشناسي به شمار مي‌رود و در همين جاست كه گاه با اديبان دچار بحث و گفت‌و‌گو مي‌شوند.

** ملزومات پاسداشت زبان فارسي
عضو هيات علمي دانشگاه پيام نور مركز شيراز و مدير گروه زبانشناسي اين دانشگاه در گفت‌وگو با ايرنا خرسند بودن ايرانيان و ديگر
فارسي‌زبانان جهان از ماندن زبان فارسي را مرهون امثال حكيم ابوالقاسم فردوسي مي‌داند. بهزاد مريدي مي‌گويد: واقعيت اين است كه هر زباني روزي متولد مي شود و روزي خواهد مرد و اين موضوع اجتناب ناپذير است؛ اما بر مردمان، ادبا، شعرا و نويسندگان و اهل قلم است كه دوام و قوام زبان را به درازا بكشند.
او تحولات زباني را امري طبيعي مي‌داند و تاكيد مي‌كند كه صحبت كردن به زبان فارسي عصر فردوسي يا عصر سعدي ملاك فارسي سخن‌گفتن امروز نيست.
مريدي مي‌افزايد: اصرار به گفت‌وگو و تلاش براي استفاده ‌واژه‌هاي كمتر از زبان‌هاي بيگانه به دوام هر زبان كمك بسزايي خواهد كرد و به پابرجايي آن ياري مي‌رساند.
اين زبان‌شناس با اشاره به سير تحول زبان فارسي در سه دوره باستان، ميانه و معاصر خاطرنشان مي‌كند: زبان فارسي امروز به جا مانده از زبان دري يا زبان ايراني ميانه، است كه از زبان پهلوي ساساني برجاي مانده است و تفاوت‌هايي كه امروز در كشورهاي همزبان در گويش و گفتار و لهجه ديده مي‌شود به همين تقسيم بندي زبان فارسي بر مي گردد.
مريدي نقش رايزنان فرهنگي ايران را در سراسر جهان گسترش زبان فارسي با همكاري گروه هاي ادبيات و زبان شناسي دانشگاه هاي مختلف كشور عنوان مي‌كند و مي‌گويد: تلاش براي ايجاد كرسي‌هاي متعدد زبان فارسي و ايران‌شناسي در دانشگاه‌هاي جهان موجبات ترويج زبان فارسي را فراهم آورده است.
او البته بر نقش هنر نيز در اين ميانه تاكيد مي‌كند و معتقد است: زبان فارسي براي فهم بهتر شعر و ادبيات در بسياري كشورها گسترش يافته است و بسياري از ايران‌شناسان جهان به عشق حافظ، سعدي، فردوسي و عرفان مولانا به زبان فارسي روي آورده اند.
استاد رشته زبان‌شناسي اذعان مي‌دارد: نمي‌توان گفت زبان فارسي در بلاد تكلمي جايگاه گسترده‌اي دارد؛ اما بايد گفت جايگاه ويژه‌اي دربين زبان هاي امروز دنيا دارد.

** گسست دانشگاه و اجتماع كاستي‌هايي را در پاسداشت زبان فارسي پديد آورده است
مريدي با اشاره به نقش بسيار مهم شهر شيراز به منزله يكي از شهر‌هاي مهم فرهنگي ايران و قطب دانشگاهي زبان و ادبيات فارسي، بيان مي‌دارد: استادان ادبيات و زبان‌شناسي دانشگاه‌هاي مختلف شيراز در حوزه علمي و پژوهشي بسيار موفق عمل كرده‌اند و از همين منظر مي‌توان گفت در حوزه علمي در زبان فارسي كم‌كاري نشده است.
وي ادامه مي‌دهد: با اين حال در حوزه اجتماعي كم‌كاري‌هايي كرده‌ايم كه به واسطه گسست بين اجتماع و دانشگاه است.
رئيس گروه زبانشناسي دانشگاه پيام‌نور شيراز خاطرنشان مي‌كند: يادواره هاي مختلفي همچون يادواره سعدي و حافظ و نيز يادروزهايي همانند يادروز فردوسي و مولانا فرصتي براي كاهش فاصله و شكاف حوزه علمي زبان فارسي و اجتماع است.
مريدي با بيان اينكه رسالت مسئولان فرهنگي و فرهنگوران در يادواره‌هاي مختلف در شيراز بسيار سنگين است، پيشنهاد مي‌كند: با اتصال اين رويداد‌هاي فرهنگي مختلف مي‌توان اتفاقات بزرگي را در شيراز زير سايه زبان فارسي رقم زد؛ براي مثال فاصله يادروز مولانا و حافظ تنها 12 روز است يا بين يادروز سعدي و فردوسي فقط 24 روز فاصله است كه مي‌توان با تدوين طرح گردشگري ادبي ميزبان بزرگان زبان و ادب فارسي از سراسر جهان بود.

** گردهمايي فرهنگي برمبناي زبان فارسي حلقه گمشده رويداد‌هاي فارس است
اين استاد دانشگاه مي‌افزايد: گردهمايي فرهنگي برمبناي زبان فارسي حلقه گمشده رويداد‌هاي فارس و شيراز است كه چنانچه به آن توجه شود، به قوي شدن جايگاه شيراز در حوزه ادبي مي‌انجامد.
وي ارديبهشت‌ماه و مهرماه شيراز زيباترين و چشم‌نوازترين ماه‌هاي سال در اين شهر مي‌داند كه در بازه‌اي چهل روزه بستر بسيار مناسبي را براي دعوت از رايزنان فرهنگي ديگر كشور‌ها و استادان زبان فارسي براي زبان فارسي فراهم مي‌آورد.
مريدي اميدوار است زمينه براي گردشگري ادبي در شيراز فراهم شود و در توضيح اين مطلب مي‌گويد: يادگيري زبان آلماني يا چيني براي ورود به اقتصاد آنهاست؛ اما همگان زبان فارسي را براي ورود به فرهنگ ايراني، شناخت سعدي و حافظ و فردوسي و درك مولانا مي‌آموزند.
او در بخش ديگري از اين گفت‌و‌گو حفظ زبان فارسي را وظيفه هر ايراني مي‌داند و مي‌گويد: زبان هويت ملي هر كشور است كه با از ميان رفتن آن، كار آن كشور نيز تمام مي‌شود؛ از همين رو وظيفه تك‌تك افراد است كه در حفظ آن بكوشند.
اين زبانشناس درخصوص تغييرات مخرب ايجاد شده در زبان فارسي با ظهور فضاي مجازي مي‌گويد: فضاي رسانه‌اي، ادبا و شعرا مي توانند به حفظ زبان فارسي كمك كنند و اينكه در چنين مواقعي افسرده شويم و بپنداريم زبان فارسي از دست رفته، نادرست است.
مريدي با تاكيد بر اينكه تحول زبان اجتناب‌ناپذير است، ابراز مي‌دارد: خصيصه زبان تحول است و نمي‌توان جلوي تغييرات آن را گرفت؛ البته شايد بتوان روند آن را كند كرد، اما زبان مسير خود را پيدا مي‌كند و به سمتي مي‌رود كه هويت‌ افراد را مشخص كند.
او در توضيح اين مطلب مي‌گويد: ممكن است بخشي از جامعه با ادبيات 'چاله‌ميداني' صحبت كند، بخشي با ادبيات فضاي مجازي؛ اما در نهايت در آينده نوع گفت‌وگوي افراد مي تواند سن، هويت شغلي و خانوادگي آنها را مشخص كند.
وي در اين راستا نقش سياسيون، سخنوران، دانشمندان و استادان را بسيار مهم تلقي مي‌كند و ادامه مي‌دهد: نبايد به بهانه مردمي بودن با هر ادبياتي با مردم صحبت كنيم، اين نكته‌اي است كه در ادوار مختلف صورت گرفته است و تاثيرات منفي و عميقي را بر جاي گذاشت.
25 ارديبهشت ماه با عنوان يادروز حكيم ابوالقاسم فردوسي و روز پاسداشت زبان فارسي در تقويم ملي كشور ثبت شده است.
7375/ 2027