تاریخ انتشار: ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۰۹:۳۶

تهران- ايرنا- تا گذشته‌هاي نه چندان دور، ماه رمضان علاوه بر مناسكي كه همچنان شاهدشان هستيم، آيين‌ها و نغمه‌هايي هم با خود و در كنار خود داشت كه گويي اين روزها به دست فراموشي سپرده شده يا بسيار كم فروغ شده است.

پيش‌ترها، چاووش خوانان چند روز قبل از فرا رسيدن ماه رمضان در كوچه‌ها و ميادين شهر راه مي‌افتادند و نويد ماه رمضان را مي‌دادند و در سه روز پاياني ماه صيام نيز «الوداع خواني» سر مي‌دادند و به استقبال ماه شوال مي‌رفتند؛ آيين‌ها و سنت‌هايي كه انگار حتي در روستاها نيز از يادها رفته‌اند و كمتر كسي در اين ماه مبارك گوش به سحر خواني يا صداي طبل و نقاره مي‌سپارد. با فؤاد توحيدي، پژوهشگر موسيقي نواحي در خصوص موسيقي رمضان و نغمه‌ها و نواهاي رمضاني-عمدتاً از يادها رفته- به گفت‌و‌گو نشسته‌ايم كه در ادامه مي‌خوانيد:

** موسيقي رمضان يكي از انواع موسيقي مناسبتي مذهبي در ايران است كه از ديرباز مورد توجه بوده، اما آيا اين نوع موسيقي يا آيين‌ها در همه شهرهاي ايران اجرا مي‌شود؟
موسيقي آييني رمضان در همه جاي ايران رايج بوده و البته هنوز هم در بسياري ازمناطق ايران مورد اهميت بوده و همچنان شنيده مي‌شود. آن دوران مانند امروز ارتباطات و تكنولوژي چندان گسترده نبود يعني نه وسايل ارتباط جمعي وجود داشت و نه ساعت زنگداري و نه راديو و تلويزيون، حتي دريك دوره با صداي شليك توپ مردم متوجه آغاز ماه رمضان مي‌شدند. البته هنوز هم در برخي از نقاط ايران اين سنت رايج است به‌طورمثال دراستان كرمان موسيقي رمضان بسيار مورد توجه مردم بوده و در هنگام افطار از ساز «سفيد مهره» كه يك ساز بادي و صدفي شكل است استفاده مي‌كردند.‌سازي كه معمولاً در امامزاده‌ها نگهداري مي‌شود و در آن مي دميدند تا طلوع يا غروب خورشيد را اعلام كنند يا آنكه در بعضي از امامزاده‌ها مانند امامزاده زيد(ع) شهداد كرمان هنگام سحر و افطار نقاره مي‌نواختند. البته آن دوران در بازار كرمان هم صداي نقاره شنيده مي‌شد. در برخي از مناطق هم چون عبدل‌آباد كرمان با ساز شاخ نفير نويد سحر مي‌دادند. در روستاهاي رفسنجان هم‌سازي بود به‌نام «چليك» از جنس حلبي كه به گردن آويخته مي‌شد و با ضرب‌هاي چوب مژده سحر يا افطار مي‌دادند. در سيرجان هم با شتر به درخانه‌ها مي‌آمدند و طبل نوازي مي‌كردند و آوازهاي مخصوص سحري مي‌خواندند. متأسفانه همه اين آيين‌ها و سنت‌ها درحال فراموشي است.

در كناراين برنامه‌ها، افرادي هم بودند كه به سحر خواني مي‌پرداختند و درهنگام سحربه مكان‌هاي مرتفع مي‌رفتند و تا اذان صبح شروع به سحر خواني مي‌كردند والبته هنگام غروب آفتاب هم اين مراسم اجرا مي‌شد، درواقع حرفه اين افراد سحر خواني بود. آنها از تابش نور آفتاب روي كاهگل‌ها متوجه اوقات شرعي مي‌شدند يعني هنگامي كه كاهگل‌ها به رنگ زرد طلايي در مي‌آمد متوجه طلوع آفتاب مي‌شدند و ديگر كسي نبايد غذا مي‌خورد.

آيين سحر خواني هنوز در همه شهرهاي ايران اجرا مي‌شود حتي در راديو و پيش‌تر هم در مساجد و تكايا سحر خواني مي‌كردند.
سحر خواني از جمله آيين‌هاي ماه رمضان است كه هنوز هم پا برجا بوده و حال و هواي خودش را دارد. البته سحر خواني در هر منطقه، منطبق با فواصل موسيقايي و گردش ملودي همان منطقه اجرا مي‌شود و هر منطقه بر اساس آداب و فرهنگ موسيقي خود سحر خواني را اجرا مي‌كند. به‌طور مثال در جنوب كرمان سحر خواني كاملاً مبتني بر موسيقي مقامي منطقه است اما در شهرها اين آيين بيشتر از جوهره موسيقي رديفي و دستگاهي ايران تبعيت مي‌كند. به‌عنوان مثال در يك منطقه قطعات در آواز شوشتري اجرا مي‌شد يا در منطقه ديگر قطعات در دستگاه نوا اجرا مي‌شد.

از ديگرآدابي كه ماه مبارك رمضان در كرمان برگزار مي‌شود «قنبر خواني» است كه سال 91 در فهرست ميراث معنوي(ناملموس) ايران به ثبت رسيد. اين آيين در واقع نوعي شبيه خواني است كه روز بيست و يكم ماه مبارك رمضان در تكايا يا بعضي از ميادين شهر اجرا مي‌شود و هنوز هم دراكثر روستاهاي ايران اين آيين زنده است. درگذشته اين مراسم توسط پرده خوانان و مرشدان در شب‌هاي قدر يا روز شهادت حضرت علي(ع) اجرا مي‌شد. در واقع قنبرخواني نوعي نمايش موسيقايي، آييني در اشكال آوازي به شمار مي‌رود كه معروف به «قنبر» غلام حضرت علي(ع) و به عبارتي شرح حال او و ارادتش به مولا اميرالمؤمنين(ع) است.

** آيا هنوز هم اين سنت و آيين‌ها در ايران زنده است؟
متأسفانه خير و هر روز كه مي‌گذرد بخشي از فرهنگ ما هم به فراموشي سپرده مي‌شود و بهتر است بگوييم ديگر چيزي از آن باقي نمانده است. البته اين اتفاقات بد تنها شامل موسيقي رمضان نمي‌شود بلكه ژانرهاي ديگر موسيقي نواحي هم دچار فراموشي شده‌اند و رد پايي از آن باقي نمانده است و امروز جاي سازهايي چون دهل و سرنا را سازهاي الكترونيكي گرفته و جاي تأسف است كه هيچ دلسوزي ندارد. موسيقي نواحي ما ديگر آرام آرام به ورطه نابودي مي‌رود و با رفتن استادان پيشكسوت هر منطقه اين نگراني هم بيشتر احساس مي‌شود، آنها ميراثداران موسيقي اصيل ما بودند و هستند كه با مرگ خود بخش عظيمي از گنجينه موسيقي ايران را به زير خاك بردند و در اين سال‌ها كسي تلاش نكرد آثار آنها را به يادگار ضبط و جمع‌آوري كند. سالي يك بار جشنواره‌اي با عنوان جشنواره موسيقي نواحي در ايران برگزار مي‌شود كه بيشتر جنبه يك نمايش هنري دارد البته بودن آن بهتر از حذف آن است اما اي‌كاش در چنين جشنواره‌هايي اتاق فكري تشكيل مي‌شد تا با تدابير بهتري در جهت حفظ موسيقي نواحي تلاش شود. حتي برگزاركنندگان اين جشنواره مي‌توانند از ايده و انديشه دانشجويان نيز بهره ببرند تا در كارهاي پژوهشي شركت داشته باشند. البته چه بهتربود جشنواره موسيقي نواحي به پژوهشگران دانشگاه‌ها سپرده مي‌شد. اما متأسفانه هر سال يك تعداد افراد تكراري در بخش‌هاي مختلف آن قرارمي‌گيرند، آنها هر فكر و ايده‌اي كه داشتند پياده كردند و به‌نظر من حضورشان اصرار بيش از اندازه است و به صلاح جشنواره‌اي به اين عظمت نخواهد بود و بهتر است ازايده‌هاي افراد جوان‌تر و خوش‌فكر‌تر استفاده شود تا علاوه بر آگاهي بيشتر به موسيقي اصيل سرزمينشان، درحفظ اين آداب و رسوم تلاش بيشتري شود. متأسفانه بايد بگويم ما مرز خطر را هم رد كرده‌ايم و به عقيده من تا بيست سال ديگر چيز زيادي از موسيقي نواحي باقي نخواهد ماند.حدود شش سال پيش نشست پژوهشي با هدف بررسي موسيقي آييني رمضان در فرهنگستان هنر برگزار شد كه اتفاق بسيار خوبي بود اما متأسفانه به يك دوره خلاصه شد و ديگر ادامه نداشت. ما مي‌توانيم در دانشگاه‌ها يا مراكز هنري كارگاه‌هاي حتي يك روزه برگزار كنيم و موسيقي‌هاي آييني چون موسيقي رمضان را به مردم و بويژه نسل جوان معرفي كنيم. من شخصاً به همراه يكي از دوستانم فيلم مستندي تهيه كرديم از آداب و رسوم ماه مبارك رمضان در شهر كرمان كه چندين بار از شبكه چهار سيما پخش شد. من در اين مستند در نقش پژوهشگر بودم و از نقاط مختلف استان كرمان تصوير‌برداري كرديم و حتي در برخي از نقاط كرمان كه سنت‌هايي چون موسيقي رمضان كاملاً از بين رفته بود خواهش كرديم براي يك بار جلوي دوربين اين موسيقي را اجرا كنند.

** چرا تا به امروز جشنواره خاصي براي معرفي موسيقي رمضان برگزار نشده است؟ يا آنكه بخشي از جشنواره موسيقي نواحي را به معرفي و اجراي موسيقي‌هاي آييني چون موسيقي رمضان اختصاص دهند؟
بله. ايده بسيار خوبي است اما متأسفانه ازآن غافل شده‌ايم. اي‌كاش جشنواره‌اي در اين خصوص در ايران برگزار شود حتي به مدت يك دوره تا تمام مستندات آن ثبت و ضبط شود و در قالب كتاب يا لوح‌هاي فشرده در دست علاقه‌مندان قرار بگيرد.

حدود 12 سال پيش جشنواره‌اي دركرمان برگزاركردم با نام «چاووش خواني» كه از نقاط مختلف استان كرمان دراين جشنواره شركت داشتند و سبب شد اجراهاي اين هنرمندان ثبت و ضبط شود و چه خوب بود اگر همين كارها براي موسيقي رمضان انجام مي‌گرفت.

جشنواره موسيقي نواحي طي اين سال‌ها كه از برگزاري آن مي‌گذرد به بسياري از ژانرهاي موسيقي نواحي پرداخته است و هر سال يك موضوع خاصي را مورد توجه قرار مي‌دهد به‌طورمثال منظومه خواني، موسيقي حماسي و... اما پرداختن به ژانرهاي مذهبي كم‌تر مورد توجه اين جشنواره بوده است.

جشنواره موسيقي نواحي به‌عنوان بزرگترين جشنواره موسيقي مناطق نقاط ضعف بسياري داشته و در اين سال‌ها كه در شهر كرمان برگزار شده تنها محل اجرا مورد توجه بوده و هيچ كدام از دبيرها كرماني نبودند و با مقتضاي هر دوره دبير جشنواره هم تغيير مي‌كردند يعني تا مي‌خواستند سياست‌هاي خود را پياده كنند بسرعت دبير ديگري را جايگزين مي‌كردند و به نظر من اين اتفاق از بزرگترين معضلات جشنواره‌هاي موسيقي ايران است.

منبع: روزنامه ايران؛ 1398،02،30
گروه اطلاع رساني **1699**2002