تهران- ایرنا- عضو هیات علمی بنیاد دایره المعارف اسلامی گفت: ما نباید به واسطه قدمت تاریخی زبانی یك اثر حكم به قدمت ترجمه بدهیم. وقتی قرآن قدس را با ترجمه طبری مقایسه می‌كنیم متوجه می‌شویم كه این ترجمه چیزی جز رونویسی با یك گویش دیگر از همان ترجمه تفسیر طبری نیست.

به گزارش روز سه شنبه خبرنگار گروه دانشگاه و آموزش، سید محمد عمادی حائری عضو هیئت علمی بنیاد دایره المعارف اسلامی در نشست «ترجمه قرآن به فارسی از روزگاران كهن تا امروز» كه در مجموعه سرای اهل قلم برگزار می شد، به طرح مباحث خود پرداخت.
عمادی حائری در ابتدای سخنان خود گفت: بحث ما در بررسی ترجمه‌های فارسی قرآن این است كه قدیمی ترین ترجمه موجود فارسی كدام است. نظر مشهور ترجمه مشهور به قرآن قدس است. دیگر ترجمه ترجمه ای است كه مرحوم رجایی بخارایی در كتاب پلی میان شعر هجایی و عروض فارسی آورده است. اولین گام در این بررسی این بود كه ببینیم آیا این ترجمه ها قدیمی تر از ترجمه تفسیر طبری هستند یا خیر؟
وی افزود: با توجه به زبان این آثار كه با فارسی میانه قرابت داشت، كسی جرئت نمی كرد، قدیمی بودن این نمونه‌ها را نقض كند.
عضو هیئت علمی بنیاد دایره المعارف اسلامی افزود: در نمونه متعلق به كتاب «پُلی میان شعر هجایی» مرحوم رجایی بخارایی هم، به دلیل وجود كلمات كهن در كنار عبارت های عربی شائبه قدمت آن ایجاد شده بود. در حالی كه به نظر من این كتاب نیز احتمالا برای پیش از قرن پنجم نیست.
عمادی حائری در ادامه گفت: ما در زبان فارسی مجموعه آثاری داریم كه می توانیم آنها را متون قرآنی بنامیم. بخشی از آنها ترجمه های قرآن و برخی ترجمه مستقل و همراه با تفسیر مثل ترجمه ابوالفتوح رازی هستند. بخشی دیگر مثل ترجمه ابو نصر حدادی و تفسیر سور آبادی نیز ترجمه‌های پاره پاره از قرآن هستند. در این دسته، ترجمه آیات به صورت كامل انجام نمی شود و به صورت جزیی و برای مقاصد تفسیری كار ترجمه صورت می پذیرد.
عمادی حائری در بخش دیگری از سخنان خود در ذكر متون جاری در زبان فارسی منسوب به قرآن گفت: دسته دیگری از این متون لغت نامه های قرآنی اند كه كتاب «لسان التنزیل» از دكتر مهدی محقق، تفسیر مفردات قرآن تصحیح عزیزالله جوینی و نیز «تراجم الاعاجم» از این جمله هستند. شواهد نشان می‌دهد كه این دسته متون نیز به تاریخی كهن تر از قرون پنجم و ششم تعلق ندارند. همچنین این لغت نامه ها حتی به نوعی تحت تأثیر ترجمه تفسیر طبری نوشته شده اند؛ به گونه ای كه گویا نویسندگان آنها نسخه های مختلف تحریر ترجمه تفسیر طبری را پیش رو گذاشته اند و از آنها تاثیر گرفته اند.
وی در ادامه ضمن طرح پرسشی گفت: این مجموعه از ترجمه‌ها، تفاسیر و لغت نامه های كهن چه فایده ای برای ما دارد؟ به نظر من اولین فایده آنها برابر نهاده های فارسی این مجموعه هاست. این مجموعه ها گنجینه ای از لغات را پیش روی ما می گذارند. به عنوان مثال در تفاسیر كهن واژه «كَم بودگی» آمده است. در بررسی این تفاسیر متوجه می شویم كه این واژه برابر نهاده عبارت قرآنی «ضلال» بوده است. دیگر فایده این برابر نهاده ها این است كه با استفاده از این كلمات می توان برخی مشكلات معنایی آثار دورهٔ دیگری از جمله شاهنامه را حل كرد.
عمادی حائری در بخش پایانی سخنان خود به دیگر فایده این دسته متون كهن فارسی اشاره كرد و گفت: از دیگر فواید این ترجمه‌ها و آثار كهن این است كه معادل های آنها امروزه نیز می توانند مورد استفاده مترجمان قرار گیرد. به عنوان مثال واژه شهید در آیات قرآن كریم هیچ جا به معنای مصطلح امروز یعنی كسی كه در راه خدا كشته شده، به كار نرفته است و در قرآن این واژه دلالت به «دلْ آگاهی» دارد.
او افزود: در ترجمه های كهن واژه شهید به گواه ترجمه شده است. مثلاً در ترجمه آقای امامی كه ترجمه ای كهن گراست هم این ترجمه گواه مورد استفاده قرار گرفته است. آقای خرمشاهی نیز واژه شهید را شاهد ترجمه كرده است كه با برگردانی عربی است. اما به نظر من اگر باز هم به متون مراجعه كنیم در متون كهن آن دوره می توانیم واژه و برابر نهاده «صاحبدل» را برای شهید پیشنهاد دهیم.
دانام**9222*1584