علوم انسانی یکی از شاخههای علمی در کشور است که گذر از مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بدون توجه به این دانش امکان پذیر نیست. با توجه به این مسئله، همواره اهمیت علوم انسانی و ضرورت توجه و تقویت این شاخه علمی در کشور در مقاطع مختلف مطرح بوده و همچنان این ضرورت در سخن مسئولان و اندیشمندان مطرح میشود.
یکی از راهکارهای تقویت این دانش، توجه شایسته به مراکزی است که به صورت تخصصی در زمینه علوم انسانی در کشور فعالیت میکنند.
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی از اصلی ترین مراکز علوم انسانی کشور است که ۱۳ پژوهشکده در آن در حال فعالیت علمی و پژوهشی در شاخههای مختلف علوم انسانی هستند.
با توجه به جایگاه این پژوهشگاه در فضای علمی کشور، برای بررسی وضعیت علوم انسانی و همچنین فعالیتهای پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با حسینعلی قبادی رئیس این پژوهشگاه به گفت و گو نشسته ایم.
دکتر حسینعلی قبادی استاد ۶۱ ساله رشته ادبیات دانشگاه تربیت مدرس است که مسئولیتهای مختلفی در حوزههای علوم انسانی کشور بر عهده داشته است.
وی از اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۴ ابتدا به عنوان سرپرست پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی معرفی و سپس وزیر علوم او را به عنوان رئیس این پژوهشگاه منصوب کرد.
قبادی در حوزه علوم انسانی از اساتید مطرح کشور است که در جشنوارههای مختلف مورد تقدیر قرار گرفته است. پژوهشگر برتر دانشگاه تربیت مدرس، برنده جایزه ادبی جلال آلاحمد، دریافت لوح تقدیر از ریاست جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۷۲ به مناسبت برنده شدن در جشنواره خوارزمی برخی جوایز او در این زمینه است.
قسمت اول گفت و گوی تفصیلی گروه دانشگاه و آموزش ایرنا با رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به شرح زیر است:
ایرنا: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با چه هدفی تشکیل شد؟ و اصولاً چه تمایزی با نهادی مثل دانشگاه دارد؟
قبادی: همانطور که از اسم پژوهشگاه مشخص است وظیفه و مأموریت آن کاملاً متمایز و متفاوت با دستور کاری است که دانشگاهها برای خود مشخص کرده اند.
وظیفه پژوهشگاه حل مسئله و توجه به نیازهای اجتماعی و چالشهای جامعه است تا بتواند از طریق رشتههای علوم انسانی آن نیازها و چالشها را حل کند؛ در حالی که وظیفه اصلی دانشگاه، تربیت نیروهای متخصص برای حوزههای مختلف جامعه است. البته دانشگاه هم هر چه به پژوهش بیشتر توجه کند در رسالت اصلی خود موفق تر عمل خواهد کرد.
اگر در پژوهشگاه تعداد محدودی هم دانشجو پذیرش میکنیم در راستای اهداف پژوهشی است. در اینجا توان و وقت دانشجو را در چارچوب اهداف پژوهشی و طرحهای تحقیقاتی قرار میدهیم. در تمام دنیا مؤسسات پژوهشی فلسفه وجودی متمایزی با دانشگاه دارند و در ایران هم این گونه است.
از سوی دیگر باید توجه داشته باشیم که سابقه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به سالهای قبل از انقلاب برمی گردد. در واقع همه مؤسسات پژوهشی علوم انسانی در رژیم گذشته بعد از انقلاب با هم تجمیع شدند و پژوهشگاه شکل گرفت. در واقع این پژوهشگاه از منظر غنای علمی و حضور اساتید برجسته علوم انسانی کشور جایگاه رفیعی دارد.
ایرنا: آقای دکتر در اسم پژوهشگاه کلمه مطالعات فرهنگی آمده، مگر فرهنگ جزئی از علوم انسانی نیست. این جدا کردن مطالعات فرهنگی با چه هدفی صورت گرفته است؟
قبادی: اصلی در ادبیات داریم که در تمام دنیا و از قدیم هم رایج بوده است. این اصل مطرح میکند که تصریح برخی واژگان به منظور تاکید است نه به معنای نشان دادن تعارض و تفاوت که با کلمه پیش از خود دارد. با این توضیح فرهنگ هم در مجموعه علوم انسانی جا میگیرد. مطالعات فرهنگی هم بخشی از پژوهشهای علوم انسانی است. با این وجود من از عنوان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی دفاع میکنم برای اینکه این عنوان نشان میدهد که جهت گیری پژوهشهای علوم انسانی این مرکز ناظر بر فرهنگ است. در اینجا هم فرهنگ به معنای اعم است و تمدن را هم شامل میشود و در مقابل تمدن نیست.
ایرنا: شما از اول انقلاب در حوزههای علوم انسانی کشور مسئولیت داشته اید. امروز علوم انسانی ما متهم است که نتوانسته نقش تأثیر گذار ایفا کند. این گزاره را تأیید میکنید؟
قبادی: ببینید حل کردن و یا نکردن مشکلات و چالشها مطلق نیست. اگر میخواهیم ببینم علوم انسانی چه خدماتی انجام داده است باید آن را در سه سطح مورد بررسی قرار دهیم. در واقع از یک جهت کارکردهای علوم انسانی را در سه دسته میتوانیم تقسیم بندی کنیم.
سطح اول در حوزه نظری و بنیادی است. فکر میکنم که بخش زیادی از تعادل، توازن و عقلانیت جامعه امروز ایران مدیون علوم انسانی است. در واقع وضعیت امروز جامعه در حوزه نظری، حاصل پشتوانههای فلسفی، ادبی، میراثی و علوم انسانی ایران است. ما هر چقدر به علوم انسانی بیشتر توجه کنیم مشکلات ما کمتر و مسائل ما بهتر حل خواهد شد.
وقتی جامعه ایران را با جوامع هم سطح و پیرامونی خود مقایسه میکنیم با وجود مشکلات بسیار می بی نم از لحاظ عقلانیت جامعه ایران در وضعیت مناسبتری قرار دارد. اگر خدای نکرده جامعه ما دچار هرج و مرج و قرائتهای وحشتناکی که امثال داعش دارند میشد چه اتفاقی در این جامعه رخ میداد. شما میبینید که این نوع قرائتها چه آسیبها و لطماتی به حوزههای مختلف زندگی بشری وارد کرده است. اما ثبات، امنیت و قرائتهای معتدل در ایران حاصل عملکرد آشکار و پنهان علوم انسانی ایران در طول تاریخ است.
نوع قرائتی که ما از اسلام داریم و ویژگی اخلاقی و عقلانی در آن برجسته است و به نقش مردم در آن توجه شده است به نوعی حاصل میراثی است که علوم انسانی برای ما به بار آروده است. آیا رفتن جامعه به سمت خرد ورزی دستاورد نیست؟ اینکه در کشورهای اطراف قرائتی از اسلام ارائه میشود که بزرگترین صفت آن ویرانگری است اما در این سرزمین قرائتی از اسلام ارائه میشود که به آئین و رسومات مردم احترام میگذارد و هویت افراد را خوار نمیکند کم دستاوردی است. شما فرمان امام علی به مالک اشتر را در نهج البلاغه مشاهده کنید بییند چقدر سرشار از عقلانیت است. امام خطاب به مالک میگوید آئین مردم را به رسمیت بشناس و همه چیز را نابود نکن. ما در این سرزمین این قرائت از اسلام را سر دست گرفته ایم.
اسلام در ایران آئینی مثل نوروز، یلدا و… را به رسیمت شناخته است، وقتی شاهنامه میخوانیم میبینیم بین حکمت خسروانی و اشراقی پیوند زده است. ما بر سر سفره علوم انسانی میراثی نشسته ایم. با تکیه بر این میراث و هوشنمندی که امام به خرج داد انقلاب به پیروزی رسید.
این اتفاق در حالی رخ داد که قبل از انقلاب گروههای مارکسیست و چپ میگفتند حداقل باید سی، چهل سال جنگ مسلحانه شود تا حکومت پهلوی سقوط کند اما امام در عرض چند سال حکومت را ساقط کرد. با پشتوانه همین میراث علوم انسانی این اتفاق افتاد. فکر میکنم این تعادل، توازن، عقلانیت و توجه به ذوقیات و آداب و سنن و حریم مردم، همه اینها را مدیون علوم انسانی ایران هستیم.
سطح دوم کارکرد علوم انسانی حوزه راهبردها است. در این حوزه ما در عمل ضعفهایی داشتیم و ما میتوانستیم ماهرانه تر و کارشناسی تر عمل کنیم ولی در مجموع شما میبینید در حوزه استقلال کشور، احساس خود اتکایی، راهبردهای توسعه آموزش عالی، توسعه انسانی و… موفق بوده ایم. قبل از انقلاب ما در حوزه سلامت مشکل داشتیم و مجبور بودیم از پزشکان بنگلادشی استفاده کنیم اما الان در این حوزهها پیشرفتهای خوبی کردیم. خود این توسعهها هم با سیاستهای صورت گرفته که علوم انسانی در آن نقش داشته است. البته این حرفها به این معنا نیستند که بعد از انقلاب همه چیز به سامان شده است نه قطعاً همچین ادعای ندارم اما همه پیشرفتها از درون همان عقلانیتی بیرون آمده که میراث علوم انسانی کشور هست.
در عرصه کاربرد هم علوم انسانی خدمات بسیار زیادی کرده است و البته بیش از این میتواند نقش آفرین باشد. ما تمام توان پژوهشگاه را به سمت این مسئله بردیم. پژوهشکده علوم انسانی کاربردی تأسیس کردیم. در حال حاضر هم تأسیس معاونت ترویج علم و کاربردی سازی علم در دستور کار هیأت امنا قرار دارد.
از طرف دیگر پژوهشگاه علوم انسانی در حوزههای مختلف طرح پژوهشی در حال انجام دارد. از مشکلات حوزه سیاسی گرفته تا مشکلاتی که شرکت آب و فاضلاب با آن مواجه است و به ما ارجاع داده ما در حال کار هستیم و در حال گسترش طرحهای پژوهشی خود با نهادها و مراکز مختلف. برای تبدیل ایده به نوآوری هم مرکز تأسیس کردیم و در حال کار هستیم. در حوزه آسیبهای اجتماعی عمیقاً میتوانیم کمک کنیم و در این زمینهها هم طرحهای پژوهشی تعریف کرده ایم.
یکی از مصدایق کاربردی سازی علوم انسانی ترویجی سازی و مردمی کردن این علم است. هیچ نهادی را شما در ایران سراغ ندارید که به اندازه این پژوهشگاه سخنرانی، درس گفتار و کارگاه برگزار کند و مورد استقبال عطیم مردم قرار بگیرد. پژوهشگاه تبدیل به کانون تفکر در کشور شده است. از طرف دیگر شبکه نخبگانی داریم که ۲ هزار و ۵۰۰ استاد علوم انسانی از سراسر کشور عضو آن و در حال کار در حوزه علوم انسانی هستند.
ایرنا: با نهادهای مرتبط با حوزههای پژوهشی پژوهشگاه چه ارتباطی دارید و آیا ارتباط شما با نهادهایی که قرار است مشکلات آنها را حل کنید، برقرار است؟
قبادی: ارتباط گستردهای با نهادهای مختلف برقرار کرده ایم و در سطوح مختلف با این نهادها همکاری داریم. به عنوان مثال ما هم به صورت کلان با خود آموزش و پرورش در زمینههایی مثل رشد تفکر انتقادی در کودکان و فلسفه تعلیم و تربیت کار میکنیم و هم با مناطق و مدارس مختلف ارتباط کاری داریم. با نهادهای دیگر هم به این صورت همکاری داریم. مسئله یابی هم به این صورت است که یا این نهادها مسائل و مشکلات خود را به ما ارجاع میدهند یا ما خودمان با بررسی وضعیت این نهادها مسائل و مشکلات آنها را استخراج و پروژه تحقیقاتی برای آن تعریف میکنیم.
ایرنا: آقای دکتر یکی از مشکلات اساسی در پیش روی دانش آموختگان رشتههای علوم انسانی مسئله اشتغال فارغ التحصیلان است. وضعیت اشتغال فارغ التحصیلان پژوهشگاه علوم انسانی چگونه است، آیا آمار رسمی در این زمینه دارید؟
قبادی: وقتی رشد کمی به نظرم تا حد زیادی گریز ناپذیر آموزش عالی را شاهد هستیم طبعاً باید هدف از فارغ التحصیلی را باز تعریف کنیم؛ شاید هدف بخشی از دانش آموختگی را افزایش نرخ رشد فرهیختگی در جامعه باید بدانیم نه الزاماً با هدف رسیدن به شغل، چون با این رشد کمی این مسئله امکان پذیر نیست. در عین حال میزان اشتغال فارغ التحصیلان علوم انسانی راضی کننده نیست و ما در پژوهشگاه هم به دنبال پیدا کردن راه حلی برای این مسئله هستیم. در حال حاضر بیش از ۱۲ پروژه تحقیقاتی در حوزه چگونگی افزایش مهارت شغلی دانش آموختگان علوم انسانی و همچنین کاربردی سازی دروس این رشتهها در پژوهشگاه در دستور انجام داریم.
امری که در این حوزه وظیفه پژوهشگاه است تعیین راهبردها و برنامه ریزی بلند مدت برای افزایش مهارت دانش آموختگان است. ما که نمیتوانیم مستقیم شغل ایجاد کنیم. به عنوان مثال فردی که روانشناسی میخواند باید چندین مهارت را داشته باشد خب فردی که این مهارتها را ندارند جذب او در بازار کار به سختی انجام خواهد شد. بیکاری فرد تحصیل کرده برای جامعه، دولت و خانواده فرد درد ناک است. ما هم این مسئله را لمس کرده ایم و به دنبال راه حلی برای این موضوع هستیم اما نهادهای دیگر هم باید فعالانه در این زمینه عمل کنند.
مسئله اشتغال فارغ التحصیلان خود پژوهشگاه به صورت کلی در مقایسه با دانشگاهها در وضعیت بهتری قرار دارد. آمار رسمی وجود ندارد اما با توجه به این مسئله که ما دانشجویان را در اینجا ماهر تر آموزش و پرورش میدهیم و اساتید ما وقت کافی برای دانشجو میگذارند جذب فارغ التحصیلان پزوهشگاه در بازار کار بالاتر است. همچنین در پژوهشگاه برای همه رشتهها دو واحد کارورزی گذاشتیم تا مهارتهای پژوهشی دانشجویان تقویت شود.
ایرنا: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی از نظر علمی در چه سطحی قرار دارد؟
قبادی: باید وضعیت علمی را تعریف کنیم که منظورمان از وضعیت علمی چیست؟ اگر منظورمان تولید سرانه علم است و علم را هم به معنای مقاله، تولید پژوهش، کتاب و ترویجی سازی علم است بدانیم قطعاً بر مبنای اطلاعات و آمار، پژوهشگاه را در ایران اول می دانم.
اگر منظور از سطح علمی، تدریس و آموزش است خب وظیفه این مرکز این مسائل نیست. ما آمار رجوع بیست و هفت هزار به درس گفتارها و سخنرانیهای پژوهشگاه را در رسانهها داریم. من فکر میکنم از این جهت اثر بخشی پژوهشگاه در عرصه عمومی در بین مراکز علوم انسانی کشور اول است.
در پژوهشگاه علوم انسانی ۲۱ مجله علمی- پژوهشی منتشر میشود که تنها مجله ماهانه انتقادی ایران را هم در این چارچوب پژوهشگاه منتشر میکند که دو هزار پانصد استاد پشتوانه آن هستند؛ یعنی منتظر مقاله نیستیم. با این حال که این مجله به صورت ماهانه منتشر میشود مقالات برای انتشار در آن باید مدتی در صف منتظر بمانند.
ادامه دارد
دانام **۹۴۸۷**۱۶۰۱**