تاریخ انتشار: ۷ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۵

خرم آباد - ایرنا - هفته نامه سیمره در مطلبی با عنوان " این دو سیل" نوشت: نباید فعالیت شبانه‌روزی و دلسوزانه‌ی ارگان‌ها، ادارات و وزارت‌خانه‌ها و مسئولان دولتی و کشوری را نادیده گرفت.



در ادامه این مطلب آمده است، سیل نخست:سیل از پدیده‌های طبیعی است. «آب فراوانی که با سرعت جاری شود، و طغیان کرده، پهنه‌ای از زمین را که در شرایط عادی زیر آب نیست، فروگیرد. و نیز طغیان و هجوم آب بدان گونه.


سیل ممکن است، عمارات و خانه‌ها را از بنیان بَر کَنَد و مزارع و باغ‌ها را نابود کند. سیل‌های شدید و ناگهانی، اگر انسان آماده آن‌ها نباشد، سبب تلفات و خسارات سنگینی می‌شود. اگرچه رودها، دریاچه‌ها و دریاها ممکن است طغیان کرده، خشکی را فرو گیرند، رودها بیش از سایرین مسبب سیل می‌شوند.




پیدایش اغلب سیل‌ها و طغیان‌ها، چنین است که حجم آب حاصل از باران‌های سنگین، یا از آب شدن یخ و برف که به رود یا شبکه‌ای از رودها وارد می‌شود. از ظرفیت آبی که این رودها یا این شبکه می‌تواند، حمل کند، بیش‌تر است.


هم‌چنین، طغیان آب ممکن است، از شکستن یک آب‌بند یا سد، یا از امواج کشنده‌ای که به دنبال زلزله یا چرخه می‌آیند، یا از انسداد راه‌آب به وسیله‌ی یخچال یا بهمن یا توده‌ای از رستنی‌ها و باز شدن مجدد آن ناشی شود. علاوه بر مقدار ریزش، جنس خاک هم در وقوع سیل موثر است. زمین‌هایی که قدرت نفوذ آب در آن‌ها کم‌تر است، بیش‌تر دست‌خوش سیل می‌شوند.


علف‌ها  درختان و سایر رستنی‌ها در جلوگیری از سیل موثرند، و جنگل کاری از جمله‌ی تدابیری است که برای مهار کردن سیل اتخاذ می‌شود. از ‌دیگر تدابیر برای جلوگیری از سیل، ساختن دیوارها و آب‌بندهاست گاه نیز به فاصله‌ی مناسبی از ساحل رودخانه‌ مخزن‌هایی می‌سازند، تا آب‌های اضافی بدان‌ها وارد شوند» این بود تعریف علمی و کلی از پدیده‌ی سیل به نقل از دائره‌المعارف فارسی- دکتر مصاحب.


سعدی آورده است:«باران که در لطافت طبعش خلاف نیست/ در باغ لاله روید و درشوره‌زار خس» همین باران لطیف که کسی را توان انکارش نیست، گاه که از حد گذشت به سیل تبدیل می‌گردد. و ما لرستانی‌ها به آن «لفآو  Lafao» می‌گوییم. این «لفآو» وقتی که جاری می‌شود و به راه می‌افتد، و «لف Laf» می‌زند. کره را از جا می‌کند، دره‌ها را پر می‌کند. تپه‌ و ماهور را جابه‌جا می‌کند. خروارها «خره   xarra» و «خرآو xarrao» را با خود می‌آورد و زیست‌بوم را درمی‌نوردد. پس از فروکش کردن قشری از گل و لای زیان‌بار را از خود به جای می‌گذارد. این رسالت اوست. همان‌طور که در سیل فروردین‌ماه در لرستان شاهد آن بودیم.


اما و باز هم اما. می‌توان این«رسالت» را به خدمت گرفت. آن را مهار کرد و چون ابزاری به خدمت زندگی بشر درآورد. قدرت تخریب آن را به توان مثبت و کنش سازندگی تبدیل کرد. چگونه؟ به همین سادگی!


نقاط سیل‌خیز را شناسیایی کرد. کناره‌های رودخانه‌ها، آن‌جا که سیل در برخورد با موانع بیش‌تر سرکش می‌شود، سیل‌بند ساخت. دیوارها و آب‌بندها ایجاد کرد در این‌گونه ماطق، به درخت‌کاری پرداخت. از ایجاد ابنیه و ساختمان‌ها در مسیل‌ها به گونه‌ای جدی جلوگیری کرد. شیوه‌ی ساختمان پل‌ها را مطابق با موقعیت محل و با استفاده از امکانات مهندسی سنتی و پیش‌رفته که به آسانی بتواند نیروی سرکش سیل را از زیر خود عبور دهد. از تخریب منابع طبیعی و رویش‌گاه علف‌ها و درختان جنگلی جلوگیری کرد. در این‌جا از خود می‌پرسیم! بیش از این دست‌کم در لرستان به کدام یک از این موارد و سایر مواردی که می‌توان نقش مثبتی در مهار سیل داشته باشد، توجه کرده‌ایم یا توجه شده است؟ هیچ! آینده‌نگری به جای خود. خوش‌بختانه، هم توان انجام این امور در دست دولت و دولت‌مردان کشورمان هست و هم نیروی هم‌یاری مردمی که به نحو احسن می‌توان مورد بهره‌بردرای قرار گیرد. ان‌شاءاله و به امید آن روز.


سیل دوم، از نوع سیل مخرب و ویرانگر نیست.


سیلی است سازنده، سیل مهربانی است. سیل هم‌دردی، معاضدت، یاری و بروز حس برادری است. خروش کرامت انسانی است. نمود و نمایش آن خصلت ناب ایرانی است. سیلی است، سر برآورده از ته قلب و احساسی که مردم این سرزمین از پدران و گذشتگان خود به ارث برده‌اند. همان کرامتی که در کلام سعدی تجلی یافته است:


بنی آدم اعضای یک‌پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند، چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار


ما مردم ایران‌زمین گویی اعضای یک پیکر واحد هستیم، وابسته به هم، آنسان که درد دیگر اعضا را به سرعت حس می‌کنیم، و مانند حکیمی که دست شفابخش او، درمان را هدیه می‌آورد به یاری برادران و خواهران رنج‌دیده و صدمه‌رسیده، قدم در راه کمک نهاده و بی‌هیچ منت و چشم‌داشتی با آن هم با جان و دل، آن‌چه که توان انجام آن را داریم. ارزانی داشته و بی‌مزد و پاداش به التیام زخم مجروحان حوادث می‌شتابیم.  


این یاری و معاضدت و هم‌دردی، خروشان‌تر از: «سیل نخت» از گوشه گوشه این سرزمین به راه افتاد. آن‌چنان بارز و آشکار بود که سیلان آن را همه دیدند. سیلانی که از دیدنش اشک از چشم جاری کرد. و لذت برخورداری از حس برادری را نثار جسم و روح کرد.


این «سیل دوم» از روز بعد از جاری شدن «سیل نخست» به راه افتاد. هدف تنها یاری بود و یاری رساندن. در این راه هرکس به عنوان یک انسان ایرانی از این تجلی به خود بالید، افتخار کرد. سرافرازی فراموش شده‌ی خویش را بازیافت. آن زمان که کامیون‌های کمک‌های مردمی از نقاط مختلف کشور به لرستان سرازیر شد، مردم سیل‌زده، تنهایی و خسارت وارده را فراموش کردند.


مردم ایران، خود، در پهنه‌ی جهان آدم‌خوار امروزی به گونه‌ای رفتار کردند که چشم‌ دوست و دشمن را به سوی خود کشانید و خیره ساخت. چشم دوستان را شاد و روشن کرد و چشم دشمنان را در حدقه خشک نمود.


این هم‌یاری، یادآور هم‌یاری همین مردمی است که در دوران 8 سال جنگ تحمیلی و ویرانگر خود را نشان داد. در آن زمان هم همین مردم با جان و دل هم‌یار و معاضد نیروهای مدافع ارتشی و سپاهی بودند. آن‌طور که هیولایی مثل صدام حسین را واداشت که دست از سرکشی و طغیان خود بردارد و سرانجامش شد همان که همگان دیدند. سرانجامی  که در انتظار همه خودکامانی چون هیتلر، موسولینی، استالین و قذافی بود. خودکامانی که تقدس آفرینش را و انسانیت را تنها از دریچه‌ی ایده هیولایی خود به تماشا ایستاده بودند.


**چه ارزشمند است و چه گرانبها این حس برادی و معاضدت مردمی.


لازم به ذکر است، در این‌جا نباید فعالیت‌های شبانه‌روزی و دلسوزانه‌ی ارگان‌ها، ادارات و وزارت‌خانه‌ها و مسئولان دولتی و کشوری را نادیده گرفت. کوشش‌های آنان نیز در این‌ راه هرچند انجام وظیفه هم باشد از هر جهت درخور سپاس و قدردانی است. 


امیدوار باشیم که سیل نخست، آخرین سیل باشد و سیل دوم، همواره جاری و ساری باد.


منبع: هفته نامه سیمره


7269/6060