انتخابات هیات رئیسه مجلس برگزار و ترکیب آن در این آخرین سال از دهمین دوره مجلس شورای اسلامی مشخص شد. اگرچه سهمخواهی جناحها، فراکسیونها و گروههای خاص در همه ادوار وجود داشته، اما امسال به واسطه سال پایانی فعالیت مجلس کنونی از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. رخداد قابل توجه انتخابات اخیر، کنار رفتن علی مطهری از هیات رئیسه مجلس بود که بحثهای بسیاری را پیرامون نحوه تعامل فراکسیونها و کنش آنها در این دور از انتخابات مطرح ساخت. محمود صادقی، رئیس فراکسیون شفافسازی و سالمسازی اقتصاد و انضباط مالی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با همدلی ازچگونگی انتخابات هیات رئیسه مجلس و آینده فراکسیون امید سخن میگوید.
** آیا جایگزینی آقای مصری با آقای مطهری، به منزله شکست فراکسیون امید در مجلس است؟
من اینطور فکر نمیکنم، در انتخابات همیشه این گونه احتمالات وجود دارد و به نظر نمیآید صرف یک جابهجایی، شکست یک جریان محسوب شود. فکر میکنم همین که فراکسیون امید تصمیم گرفت در انتخابات هیات رئیسه مجلس حضور فعالانه پیدا کند نشانگر فعالبودن این مجموعه است. البته ترکیب فراکسیونها هم به گونهای هست که این استنباط از قبل وجود داشت، اما احتمال دیگر هم بود که ما بتوانیم نواب رئیس را حفظ و حتی افراد دیگری را به این جمع اضافه کنیم. با این وجود، من فکر میکنم پیام این حضور خصوصا در سال پایانی فعالیت مجلس این بود که قصد فراکسیون حضور فعالتر در جایگاه مجلس است.
من یکی از دلایل نتایج انتخابات اخیر را مشی تمامیتخواهانه برخی فراکسیونها میدانم که برای خود خط قرمزهای غیر قابل مذاکرهای را ترسیم کرده بودند، لذا وقتی فراکسیون امید تصمیم خودش را گرفت چون متاسفانه اینها میدانستند که به نوعی ناچار به یک رویارویی تمام عیار هستند، تلاش کردند این نتیجه را رقم بزنند.
** فراکسیون امید تلاش نکرد با این خط مشی مقابله کند؟
فراکسیون تمام تلاش خود را برای پیروزی نامزد خود صورت داد و حتی فعالتر از باقی فراکسیونها وارد این رقابت شد، فاصله رایمان هم خیلی زیاد نبود، منتهی فراکسیون مسلط که به نوعی همه فرصتها در اختیارش است، اگرچه با عدد کمتر ولی با امکاناتی که دارد به هرچه که پیش از این در مقام حرف زده بود، پشت پا زد.
**در شرایط کنونی، جایگاه فراکسیون امید را قبل و بعد از انتخاب هیات رئیسه چگونه ارزیابی میکنید؟
من بارها گفتهام که در اداره مجموعه مجلس، حتی در میان اعضای هیات رئیسه، فقط رئیس نقش تعیین کننده دارد. متاسفانه سال به سال، دوره به دوره و حتی در آییننامه به گونهای پیش رفتهایم که رئیس، رئیستر شده است. البته هنوز نایب رئیس اول از فراکسیون امید است و علاوه بر آن، سه نفر از دبیران هیات رئیسه با ما هستند. اما واقع امر آن است که ما اگر بخواهیم اثرگذاری کارآمدی در هیات رئیسه داشته باشیم با همین تعداد هم میتوانیم، اگر هم قرار است اثرگذار نباشیم با نفرات زیاد هم نمیتوانیم موثر عمل کنیم. اما آنچه در عمل شاهد آن هستیم این است که کل این 12 کرسی منهای یک کرسی را در نظر بگیرید، ما هیچگونه تاثیرگذاری نداریم و متاسفانه ریاست مجلس همه کاره است. در انتخابات هم دوستان حوزه ریاست حاضر به هیچگونه مذاکره و تعاملی در این خصوص نبودند و اعلام کردند که ریاست خط قرمز ماست. من فکر نمیکنم با این تغییر، تفاوت چندانی در نقش فراکسیون ایجاد شود، البته حضور آقای مطهری برای ما جنبه نمادین هم داشت، نقش ایشان به عنوان یک انسان آزاده و حقطلب فراتر از فراکسیون امید بود و حضور ایشان در این مجموعه به خاطر اهداف فراکسیون حائز اهمیت بسیاری است، خصوصا تعاملات ایشان با اصولگرایان تندرو که به باور من حسن آن در این بود که ماهیت دوستانی را که با شعارهای اصلاحطلبانه از موقعیت اجتماعی جریانی خاص استفاده میکنند را برملا کرد؛ دوستانی که وقتش که میرسد حاضر میشوند به همه چیز پشت پا بزنند.
**آقای جلالی گفتهاند که عدم انتخاب آقای مطهری، نتیجه عدم تعامل فراکسیون امید با سایر فراکسیونهاست. با گفته ایشان موافقید؟
تعامل یک امر دو طرفه هست، وقتی شما اعلام میکنید که اینجا خط قرمز من هست بعد بیایید با من تعامل کنید، آیا به نظر شما این تعامل معنا دارد؟ آقای کواکبیان هم اشاره کرده بودند که نتایج انتخابات هیات رئیسه مجلس دیگر آشکارا نشان میدهد که اصلاحطلبان و فراکسیون امید مسئولیت چندی خصوصا در شرایط دشوار امروز به عهده ندارند.
سخن ایشان دو جنبه دارد. نخست آنکه بگوید آنطور که تبلیغ شده ما در اکثریت نیستیم و همه مسئولیتها صرفا متوجه مجموع اصلاحطلبان نیست که این حرف درستی است، خصوصا آنکه در مجلس، سکاندار رئیس مجلس است، بقیه حالت پیچ و مهرههایی را دارند که فاقد اراده لازم در جهتدهی به امور هستند. با این وجود من دیشب در توئیت خود و همچنین در جمع شورای عالی سیاستگذاری اشاره کردم که رخداد اخیر نباید باعث مسئولیتگریزی ما شود، ما اگر در اکثریت هم نباشیم و در اقلیت قرار گیریم، حتی یک اقلیت خیلی کم بیست یا سی نفره، نباید دچار انفعال شویم، امری که مسئولیتگریزی ما را توجیه نمیکند. یک نماینده در مقابل مردم مسئول است. ما اگر برنامه و تحرک داشته باشیم در شرایط اقلیت هم میتوانیم در حدودی که مجلس اجازه میدهد کار کنیم و موثر باشیم. مردم گاهی وقتها از نطق دو دقیقهای یک نماینده احساس رضایت میکنند، مردم که کار شاقی از نمایندگان نمیخواهند، محدودیتها را هم میدانند، گاهی یک تذکر، سوال یا یک طرح محدود مردم را به وجد میآورد و راضی میکند. من در جمع دوستان هم گفتم ما به جای اینکه در این وضعیت از خودمان سلب مسئولیت کنیم باید به این جهت حرکت میکردیم که با عمل فعالانه، در روزهای باقیمانده از مجلس که هر روز آن میتواند یک فرصت طلایی باشد نهایت استفاده را ببریم.
** با نتایج اخیر، جریانی که به گفته شما برای خود خطوط قرمز قائل است و حاضر به تعامل نیست، از این به بعد دست به یکهتازی و اعمال فشار در مجلس میزند؟
بنده اطلاعی ندارم، اما مرحله بعدی حضور ما، انتخابات کمیسیونهاست. در هرحال فراکسیونها باید مراقب جو کنونی باشند. به علاوه، در خود مجلس هم در صورت فعالبودن ما، این دست تصمیمگیریها نمیتواند چندان موثر باشد. فضای مجلس فضایی نیست که این امکان را به کسی بدهد. البته فراموش نکنید که این دوستان نوعا اگر اهل تعامل نباشند اهل معامله هستند و وضعیت ژلهای دارند. بخشی از این آرا هم به خاطر ترس از تایید صلاحیت اینهاست که در تردید است. برخی از افراد مدعی عضویت در فراکسیون امید حتی از رایهایشان به آقای لاریجانی عکس گرفته بودند و همه جا منتشر کرده بودند که به نوعی پیامی به نهادهای نظارتی داده باشند. در واقع ترس از نظارت هم بر این تصمیمگیری سایه انداخته بود.
با این وجود، شاید برخی از این دست افراد وقتی از این مقطع عبور کردند و به انتخابات نزدیک شدند برای بهره مندی از لیست اصلاحطلبان دوباره تغییر موضع دهند و این مایه تاسف است. اصلاحطلبان اگر بخواهند وارد تعامل تمام عیار با این مجموعه شوند شاید بعضا لازمهاش این است که دست به برخی حرکات غیر اخلاقی بزنند. دیروز به عنوان مثال، افراد موثق شاهد بودند که رئیس یکی از کمیسیونها بستههایی محتوی سکه میان افراد پخش میکرد که چندی بعد که انتخابات کمیسیونها برگزار شد آنها را برای رای دادن به خود ترغیب کند، ببینید ما در چنین فضایی زندگی میکنیم، فضایی که به شکل نمادین نشان از وضع کنونی مجلس دارد. یا دیگری، افراد را به سفر کربلا میبرد بعد مصرا از آنها درخواست میکند که در انتخابات بعدی به او رای دهند. جالب است که در دوره قبل در برخی کمیسیونها، افرادی که رای کمتری به افراد مورد نظر داده بودند در طول یک سال از سوی فرد شکستخورده از طرف نهادهای نظامی یا گروههای فشار در منطقه خود تحت فشار بسیاری قرار گرفته بودند.
** شخصیت آزاده و حقطلب آقای مطهری، خصوصا مواضح صریح و شفاف ایشان را نیز میتوان از علل عدم انتخاب ایشان برشمرد.
مدتها بود که برخی برای فشار به ایشان، زمانی که نایب رئیس بودند، خیز برداشته بودند. این فشار به خاطر مواضع ایشان چه داخل و چه خارج از مجلس است. بارها هم گفته بودند که ما ایشان را پایین میکشیم. این رویکرد ناشی از عصبانیت، خشم و کینهای بود که مخالفان از ایشان داشتند. از همان روزهای اول همیشه این طور بود که هر وقت نوبت آقای مطهری میشد که در مقام ریاست، مجلس را اداره کند، حرکتهای ایذایی در صحن مجلس انجام میشد که ایشان را در اداره مجلس دچار مشکل کنند. من فکر میکنم مطهری آزاده و حقطلب اگر روی صندلیهای عادی مجلس هم بنشیند با محدودیتهای کمتری برای حقطلبیهایش روبرو خواهد شد، هرچند که در طول یک سال گذشته هم آن جایگاه نتوانست مانع از حقطلبی ایشان شود. طبیعتا مطهری هر جا که باشد خصوصا اگر از قیود رها گردد میتواند حقطلبانهتر عمل کند.
منبع: روزنامه همدلی؛ 1398،03،07
گروه اطلاع رسانی **9117**9131