تهران- ایرنا- آبتین گلکار مترجم و مدرس زبان روسی، معتقد است اتحادیه ناشران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولیان کتاب و فرهنگ، باید جلوی ترجمه‌سازی‌ها را بگیرند.

ترجمه کتاب در ایران، یکی از عجیب‌ترین رویدادهای فرهنگی است، امروز با نگاهی به قفسه کتاب‌فروشی‌ها، چندین ترجمه از یک کتاب دیده می‌شود که مشخص نیست کدام‌یک گزینه بهتری برای مخاطبان باشد. این روند با شکل گرفتن ابزارهای آنلاین ترجمه یا روش‌های جدید چاپ کتاب، پیچیده‌تر شده و مخاطبان را سردرگم می‌کند.


این موضوع بهانه‌ای شد تا با آبتین گلکار، پژوهشگر زبان و ادبیات روسی و استادیار دانشگاه تربیت مدرس که سال‌هاست به ترجمه مشغول است، به گفت‌وگو بنشینیم، این استاد مهم‌ترین مساله در رشد ترجمه‌های تکراری و نادرست را نبود نظارت سازمان‌های مربوطه و منفعت‌طلبی برخی ناشران می‌داند.



-ایرنا: ما در بازار کتاب با بازترجمه آثار کلاسیک مواجه هستیم، آیا این کار درست است؟


پدیده بازترجمه لزوماً به آثار کلاسیک نمی‌پردازد، هر اثری که پرفروش باشد را شامل می‌شود، یک سری مترجمان، ترجمه قبلی اثر به نظرشان خوب نمی‌آید و نیاز است که دوباره ترجمه شود که آن‌هم دلایل مختلف دارد، خیلی از ترجمه‌ها در زمان خودش خوب بوده الآن با توجه به زمان شرایطش تغییر کرده و به نظر مترجم می‌شود با زبان بهتری به مخاطب ارائه داد، بعضی کارها از ابتدا ترجمه‌اش ضعیف بوده و به‌طورکلی باید از اول ترجمه شود، آثار دیگری هستند که ناشران می‌بینند پرفروش شده و بازار خوبی دارد و بیشتر به انگیزه منفعت مادی آن، دوباره اثر را ترجمه می‌کنند. اینجا دیگر شرایط خوبی نیست، به نظر من در ترجمه مهم‌ترین مساله انگیزه است که انگیزه از این ترجمه‌ها چیست؟ آیا واقعاً این ترجمه‌ها چیزی به ترجمه قبلی اضافه کرده است؟ اطلاعات بهتری ارائه کرده؟ که در مورد آثاری که با انگیزه منفعت‌طلبی ترجمه می‌شود، معمولاً این‌گونه نیست و معمولاً ضعیف‌تر هستند.



- ایرنا: این نگاه را در چه آثاری بیشتر داریم؟ آثاری که جایزه می‌گیرند؟


این مورد متفاوت است، آثاری که جایزه می‌گیرند، معمولاً آثار جدید هستند و چند ناشر به سراغ ترجمه‌شان می‌روند، این را متأسفانه نمی‌شود کاری کرد، چون کشور ما به قانون کپی‌رایت نپیوسته است و همکاری جهانی را امضا نکرده، هیچ راهی برای جلوگیری از آن وجود ندارد. چند ترجمه وارد بازار می‌شود و هرکدام بهتر باشد، استقبال و فروش بهتری هم پیدا خواهد کرد ولی یک سری آثار هستند که ناشران و مترجمان می‌دانند که این‌ها آثار پرفروش هستند، نمونه خیلی پیش‌پاافتاده‌اش، کتاب «شازده کوچولو» که الآن نمی‌دانم چند ترجمه دارد و واقعاً تعداد عجیب‌وغریبی ترجمه، در نشرهای مختلف، از آن چاپ شده است. اینجا خیلی از ترجمه‌ها کارهای نازلی است و وقتی کسانی مثل احمد شاملو، محمد قاضی، ابوالحسن نجفی و افرادی ازاین‌دست ترجمه کردند، بعید است که مترجمان دیگر بتوانند چیزی به آن اضافه کنند. اینجا مشخص است که صد در صد فقط به خاطر پرفروش بودن کتاب به سراغ آن می‌آیند و این مساله درباره آثار جدید هم ممکن است اتفاق بیافتد، کتاب‌هایی که امروز بین خواننده‌ها بسیار هم محبوب است، آن‌ها به دنبال این نویسنده می‌روند و بااینکه کارهایش ترجمه شده باز هم آن را ترجمه می‌کنند.



-ایرنا: ترجمه‌سازی‌ها به چه شکل است؟


این هم آفت دیگری است، یک مرحله از گرفتاری قبلی بدتر می‌شود، یعنی دیگر حتی زحمت ترجمه را هم نمی‌کشند، از ترجمه ناشر دیگر استفاده می‌کنند و ممکن است تغییر در آن بدهند و حتی گاهی تغییر هم نمی‌دهند، عین همان را چاپ می‌کنند. این موضوعی است که بیش از همه اتحادیه ناشران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید جلوی آن را بگیرند که متأسفانه هیچ عکس‌العملی نشان نمی‌دهند. وقتی نشان داده می‌شود که فلان کتاب رونویسی از فلان ترجمه است، هیچ‌کدام از این مراجع کوچک‌ترین واکنشی نشان نمی‌دهند.



- ایرنا: پس به نظر شما نهادهایی که باید در این زمینه اقدام کنند، اتحادیه ناشران و وزارت ارشاد هستند؟


به نظر من این دو نهاد متولی هستند، می‌گویند حرمت امامزاده را باید متولی‌اش نگه دارد، این‌ها هستند که باید با ناشران متخلف برخورد کنند.



-ایرنا: ما در ایران انجمن مترجمان داریم؟ یعنی صنف وجود دارد؟


بله یک انجمن صنفی ظاهراً تأسیس‌شده اما من خیلی در جریان کارهای آن نیستم.



- ایرنا: آیا کارشان قدرت لازم را ندارد یا به حضور در این انجمن علاقه‌مند نبودید؟


راستش علاقه‌مند نبودم که بدانم چه‌کار می‌کنند و انگیزه‌ای نداشتم که به این سمت بروم، چون متأسفانه انجمن ویراستاران هم که داریم، می‌دانم که وضعیتش خیلی خوب نیست. اصولاً متأسفانه کسانی به دنبال این تشکل‌های صنفی هم در حوزه ترجمه و ویرایش می‌روند که خیلی شناخته‌شده نیستند و معلوم نیست که واقعاً هدفشان چیست و به کجا می‌خواهند برسند. قاعدتاً باید مترجمان باسابقه‌تر کار را دست بگیرند و انجام دهند، ممکن است بگویند مترجمان باسابقه انجام نمی‌دهند ما انجام می‌دهیم ولی انجمن مترجمان به‌گونه‌ای است که من متأسفانه هیچ شناختی از آنان ندارم و فکر می‌کنم قاعدتاً ریش‌سفیدهای این قوم باید بیایند و کار را انجام بدهند.



- ایرنا: شما به‌طور تخصصی از زبان روسی ترجمه می‌کنید، آثاری که ترجمه می‌شود معمولاً از زبان انگلیسی است، آیا ما آثاری که در زبان‌های دیگر منتشر می‌شود را از دست نمی‌دهیم؟


به نظر من در سال‌های اخیر بهتر شده، یعنی ما الآن مترجمانی را داریم که از زبان اصلی ترجمه می‌کنند، ضمن آن‌که ترجمه اثر از زبان اصلی، دلیل بر قوت ترجمه نیست و برعکس آن‌هم اگر کتابی از زبان دوم ترجمه شده باشد، لزوماً بد نیست. یعنی خیلی از ترجمه‌ها از زبان واسطه را داریم که خیلی از ترجمه از زبان اصلی بهتر است و برعکس هم هست که ترجمه‌هایی از زبان اصلی که ضعف‌های شدیدی دارد. اینجا نکته‌ای وجود دارد که مترجم وقتی می‌خواهد از زبان دوم ترجمه کند، باید زحمت بیشتر بکشد چون اگر زبان اصلی انگلیسی باشد، خیلی ساده می‌توان از آن عبور کرد اما اگر انگلیسی زبان ترجمه باشد، باید بعضی مطالب را بازبینی کند و انرژی بیشتری روی کار بگذارد وگرنه لزوماً این کار بد نیست. درباره برخی زبان‌های نادر این نکته هست که باید زبان واسطه بیاید و آن را ترجمه کند وگرنه ترجمه نمی‌شوند.



- ایرنا: این آثار کلاسیک، همیشه پرفروش هستند یا نوعی واپس‌گرایی در ادبیات ماست؟


آثار کلاسیک در همه دنیا پرفروش هستند، یک سری آثار هستند که در هر زمانی و در بین هر نسل از خوانندگان کتاب به‌هرحال طرفدار دارند، خیلی تفاوت ندارد، ما با ادبیات روز جهان میانه خوبی نداریم، استقبالی که از آثار جدید می‌شود، نسبتاً کم است. این به‌خودی‌خود ضعف نیست، من نمی‌گویم کتاب‌های کلاسیک را نباید بخوانیم که کارهای جدید بخوانیم، اتفاقاً کلاسیک‌ها را حتماً باید خواند، ولی از ادبیات جدید هم نباید غافل شویم و یک مقدار محافظه‌کاری در ناشران و مترجمان ماست که سخت‌تر از گذشته می‌پذیرند که با نویسندگان ناشناس بیگانه، کار کنند و نمی‌خواهند ریسک کنند که شاید این نویسنده با استقبال مواجه شود یا نشود.



- ایرنا: شما چرا سراغ بازترجمه آثار نرفته‌اید؟


من هم آثاری دارم که بازترجمه باشد اما دلیل داشته‌ام، بعضی از آثار که دوباره ترجمه کرده‌ام، ترجمه‌های قبلی و کتاب موجود نبوده، یعنی مترجم سال‌ها پیش ترجمه کرده و ناشر یا حالا وجود ندارد یا مترجم دیگر در قید حیات نیست و این اثر به احتمال زیاد دیگر چاپ نخواهد شد، یک نمونه هم فکر می‌کنم که ترجمه موجود بود اما بنا به علاقه شخصی‌ام که این کتاب به نظرم بهتر بوده جداگانه هم منتشر شود، «اتاق شماره ۶ چخوف» بود، در مجموعه مرحوم اسپتانیان ترجمه‌اش هست اما به نظرم رسید که به‌صورت کتاب مستقل هم چاپ شود.


دو کتاب دیگر هم هست که اطلاع نداشتم ترجمه‌شده، چون در ایران نبودم و از بازار کتاب ایران اطلاع نداشتم و دو کتاب را ترجمه کردم که وقتی به ایران آمدم متوجه شدم که قبلاً ترجمه شده بودند.



- ایرنا: در یکی از جلسات نقد و بررسی کتاب «مرشد و مارگاریتا» اثر میخائیل بولگاکف گفته‌اید که این کتاب را ترجمه نمی‌کنم، دلیل آن را بازگو می‌کنید؟


چندین دلیل دارد، نخست این‌که ترجمه آقای میلانی ترجمه خوبی است، هرچند ترجمه‌های دیگری هم به بازار آمده است، دلیل دوم آن است که کتاب را بارها خوانده‌ام به‌طوری‌که عبارات و جملات آن در ذهنم حک شده و می‌دانم که اگر بخواهم ترجمه کنم، ناخودآگاه از آن‌ها استفاده می‌کنم و این دیگر ترجمه من نیست و ترجمه آقای میلانی باقی می‌ماند، دلیل سوم هم اینکه کار سختی است و زمان و انرژی زیادی می‌برد و آقای میلانی بسیاری از مشکلات را حل کرده است، به‌خصوص در فصل‌های مربوط به زندگی حضرت عیسی و اسامی خاص کتاب مقدس که در آن آمده است، مقداری هم فکر می‌کنم که از نظر اخلاقی درست نباشد که من از حاصل کار ایشان استفاده کنم و بعد به اسم من دربیاید.



- ایرنا: کتاب تازه‌ای در دست دارید؟


در روزهای آینده رمان «۱۲ صندلی» منتشر خواهد شد که دو نویسنده روس به نام ایلف و پتروف، به‌طور هم‌زمان آن را نوشته‌اند.


الآن هم مشغول ترجمه کتاب دیگری، به نام «جبار» هستم که از استیون دین بلت در سال ۲۰۱۸ منتشر شده و خوانش نمایشنامه‌های شکسپیر از دیدگاه مسائل سیاسی آن زمان است، به‌نوعی تاریخ و سیاست را از نمایشنامه‌های شکسپیر بیرون می‌آورد.


فراهنگ **۹۲۱۱**۳۰۰۹