لندن – ایرنا – تضاد بین تندروی در بدنه حزب حاکم محافظه‌کار و میانه‌روی در بین نمایندگان پارلمانی این حزب بر سر نحوه خروج انگلیس از اتحادیه اروپا، می‌تواند درروند انتخاب جانشین «ترزا می» به یک سردرگمی جدید و نهایتاً به برگزاری انتخابات سراسری منجر شود.

پس‌ازآنکه “ترزا می” اعلام کرد روز ۷ ژوئن از مقام نخست‌وزیر کناره‌گیری خواهد کرد، شماری از اعضای برجسته حزب محافظه‌کار برای جانشینی او وارد کارزار شدند.


از جمله مهم‌ترین چهره‌های این جمع می‌توان به افراد زیر اشاره کرد: بوریس جانسون: وزیر خارجه سابق؛ جرمی هانت: وزیر خارجه کنونی؛ مت هنکوک: وزیر بهداشت و درمان؛ دومینیک راب: نماینده پارلمان و مسئول سابق پارلمان برای برگزیت؛ مایکل گوو: وزیر محیط‌زیست، غذا و امور روستایی؛ ساجد جاوید: وزیر کشور و روی استوارت: وزیر امور توسعه بین‌الملل.


تاکنون جمعاً ۱۲ نفر نامزدی خود را برای رهبری حزب محافظه‌کار رسماً اعلام کرده‌اند که ممکن است این تعداد تا رسیدن به پایان مهلت کمتر یا زیادتر شود.


از آنجایی‌که “ترزا می” عمدتاً به خاطر موضوع برگزیت بود که تصمیم به استعفا گرفت، طبیعی است که در انتخاب رهبر جدید حزب نیز این مساله ملاک مهم یا مهم‌ترین عامل باشد.


همه نامزدها خود را طرفدار برگزیت معرفی می‌کنند، اگرچه برخی از آن‌ها به طرح “ترزا می” در پارلمان درباره نحوه خروج از اتحادیه اروپا رأی منفی داده‌اند. ضمن اینکه هیچ‌کدام از این ۱۲ نفر موافق همه‌پرسی دوم نیستند.


پایان مهلت قانونی برای ثبت‌نام، هفته‌ای است که با دوشنبه ۱۰ ژوئن آغاز می‌شود. طبق اساسنامه‌ی حزب محافظه‌کار، درصورتی‌که تعداد نامزدها از دو نفر بیشتر باشد، اعضای حزب با رأی گیری به سراغ حذف تک‌تک نامزدها خواهند رفت تا سرانجام فقط دو نفر باقی بمانند.


آنگاه رأی‌گیری برای رهبری حزب بین آن دو و با رأی نمایندگان پارلمان از حزب محافظه‌کار انجام خواهد شد. شمار این نمایندگان اکنون ۳۱۳ نفر است.


در جمع نامزدها تاکنون بوریس جانسون با محبوبیت ۳۹ درصدی در بین اعضای حزب، بالاترین شانس را دارد. احتمال داده می‌شود که وی یکی از دو نفر نهایی در پروسه انتخاب باشد. ضمن آنکه حمایت رسمی دونالد ترامپ از جانسون بخت او را برای نخست وزیری انگلیس بیش از گذشته افزایش داده است.



مایکل گوو شخصیت برجسته‌ای در حزب محسوب می‌شود، اما ازآنجاکه تا آخرین لحظه نسبت به مصوبات پیشنهادی “ترزا می” وفادار بوده، ازنظر طرفداران سرسخت برگزیت، نامزد مناسبی به‌حساب نمی‌آید.


جرمی هانت وزیر خارجه فعلی حتی شانس کمتری از مایکل گوو دارد. او نه‌تنها یک برگزیتی ملایم به‌حساب می‌آید، بلکه حتی برنامه منسجمی هم برای عملی کردن آن ارائه نداده است.


روی استوارت که در سال‌های گذشته مأموریت‌هایی در افغانستان و عراق انجام داده، خیلی به حلقه اصلی قدرت در حزب که شامل فارغ‌التحصیلان مدرسه ایتون و دانشگاه آکسفورد است نزدیک نیست. به همین دلیل و شاید هم به دلیل اعترافش به مصرف تریاک در حین یک مأموریت خارجی، بعید است شانس زیادی برای رهبری حزب داشته باشد.


ساجد جاوید پاکستانی‌الاصل بااینکه پست بالایی در دولت داشته و به‌عنوان وزیر کشور در موقعیت مشابه “ترزا می” قبل از انتخاب به رهبری حزب است، اما به خاطر آنچه نبود کاریزما و ناتوانی او در سخنوری معرفی می‌شود، شانس بالایی ندارد . این در مقایسه با بوریس جانسون که یک سخنور توانا است موضوع قابل‌توجهی به نظر می‌رسد.


همچنین عملکرد شتاب زده جاوید در لغو تابعیت انگلیسی شمیمه بی گم، دختر نوجوانی که چند سال پیش از لندن به داعش پیوست از او چهره تندرویی ساخته است. وکیل بی گم، به‌تازگی جاوید را متهم به این کرده است که محروم کردن وی از حق شهروندی و رها کردنش در دست نیروهای کرد نمونه "قاچاق زباله" در مورد انسان‌ها است.


این اصطلاح جایی به کار می‌رود که کسی زباله‌هایش را بدون مجوز قانونی، دزدکی درجایی دورتر از محل زندگی خود خالی کند. وی همچنین معتقد است ساجد جاوید این کار را برای خوشامد محافظه‌کاران و بالا بردن شانس نخست‌وزیری خود انجام داده است. البته طبیعی است که دولت‌ها برای فرار از اتهام نژادپرستی، گاه برای اجرای سیاست‌های خود علیه اقلیت‌ها، فردی از همان اقلیت را مسئول اجرای آن سیاست می‌کنند.


به نظر می‌رسد موضوع برگزیت که دغدغه اصلی اعضای حزب محافظه‌کار است، به عامل اصلی تعیین رهبر حزب تبدیل‌شده است. باید توجه کرد که این اولین بار در تاریخ سیاست انگلیس است که نخست‌وزیر توسط رأی مستقیم اعضای حزب که حدود ۱۶۰ هزار نفر شهروندان عادی هستند، انتخاب می‌شود. در زمان انتخاب “ترزا می” در سال ۲۰۱۶ نیز چنین موقعیتی پیش آمد، اما کار به رأی‌گیری نکشید، چراکه نفر آخر به نفع خانم «می» خودش را کنار کشید.


در انتخابات فعلی داخل حزب، باوجود حضور ۱۲ نامزد، بعید است کسی به نفع کسی کنار بکشد. برای همین نامزدها باید بیشتر از قبل به دغدغه رأی‌دهندگان عادی محافظه‌کار توجه کنند، و این دغدغه در حال حاضر چیزی نیست جز برگزیت.


با این‌حال چون مرحله آخر انتخاب باید به رأی نمایندگان پارلمان از حزب محافظه‌کار باشد و ازآنجایی‌که نمایندگان این حزب عموماً موضع میانه‌روتری در مساله برگزیت دارند، لذا از بین دو نامزد نهایی آنکه مواضع میانه‌روتری دارد به‌احتمال‌زیاد برنده خواهد شد. اینجاست که شاید شانس بوریس جانسون برای نخست‌وزیری کم شود.


این در حالی است که فضای سیاسی کشور هنوز در شوک پیروزی شگفت‌آور حزب تازه تأسیس برگزیت به رهبری نایجل فاراژ قرار دارد. رهبر جدید حزب محافظه‌کار سعی خواهد کرد موضع خود را به فاراژ نزدیک کند، به‌خصوص که وی در آستانه سفر ترامپ به انگلیس، بیش‌ازپیش در خاطر ترامپ عزیز شده است.


ترامپ اعلام کرده است که در سفر آینده خود به لندن، ممکن است با فاراژ و جانسون ملاقات کند. با توجه به علاقه شدید ترامپ به خروج انگلیس از اتحادیه اروپا، به نظر می‌رسد این اظهارنظر درواقع نوعی اعلام موضع در مورد نامزد موردعلاقه آمریکاست: یعنی بوریس جانسون.


برگزیت البته تنها موضوع موردعلاقه نامزدها نیست. برخی از آن‌ها ازجمله دومینیک راب و جرمی هانت به امید کسب حمایت عمومی، وعده‌هایی درزمینهٔ کاهش مالیات داده‌اند.


با این حال «فیلیپ هموند» وزیر خزانه‌داری انگلیس در اظهارنظری نسبت به این‌گونه وعده‌ها هشدار داده و آن‌ها را راه‌حل‌های «پوپولیستی» نامیده است.


“ترزا می” نیز در روزهای آخر نخست‌وزیری وعده داده است که شهریه دانشگاه را کم کرده و مدت بازپرداخت وام دانشجویی را طولانی‌تر کند. وعده‌ای که ضمانت اجرایی ندارد و فقط ممکن است رهبر بعدی را در رودربایستی قرار دهد.


درمجموع به نظر نمی‌رسد تغییر رهبری بتواند وضعیت بغرنج حزب حاکم را بهبود ببخشد. اگر فرض کنیم که یک حامی سرسخت برگزیت از این کارزار به‌عنوان نخست‌وزیر خارج شود، تنها راه‌حل جایگزین او در برابر طرح پیشنهادی “ترزا می”، خروج یا برگزیتِ بدون توافق خواهد بود که مطلقاً در پارلمان رأی نخواهد آورد.


درواقع در ۳۱ اکتبر (۹ آبان)، یعنی مهلت جدید اتحادیه اروپا برای خروج انگلیس، بازهم کشور در وضعیت فعلی خواهد بود. در آن هنگام و در صورت مخالفت پارلمان با هر توافق پیشنهادی مفروض، بازهم انگلیس به‌طور خودکار و بدون توافق از اروپا خارج خواهد شد که به نظر نمی‌رسد هیچ سیاستمداری مایل باشد مسئولیت این افتضاح به نام او ثبت شود.


هدف از استعفای “ترزا می” و مسابقه انتخاب رهبر جدید ممکن است فقط راهی برای خریدن زمان باشد. آنچه احتمال این ظن را بالا می‌برد این است که شاید تعداد زیاد نامزدها، کم‌وبیش عمدی و برای کش دادن روند برگزیت بوده باشد.


این احتمال هم خالی از قوت نیست که با طولانی شدن روند انتخاب رهبر حزب و ادامه وضعیت بلاتکلیفی، سرانجام توافقی برای برگزاری انتخابات سراسری زودهنگام صورت گیرد.


اروپام ** ه ن ** 1546