تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۹:۲۳

تهران- ایرنا- سرنگونی محمد البشیر از قدرت در ۱۱ آوریل نویدی برای معترضین سودانی بود که از هفته‌ها قبل به خیابان‌ها ریخته بودند و خواستار برکناری او بودند. این اتفاق به دست فرماندهان ارتش سودان افتاد.

سرنگونی محمد البشیر از قدرت در ۱۱ آوریل نویدی برای معترضین سودانی بود که از هفته‌ها قبل به خیابان‌ها ریخته بودند و خواستار برکناری او بودند. این اتفاق به دست فرماندهان ارتش سودان افتاد. رادیو و تلویزیون سودان در آن روز برنامه‌های عادی خود را قطع کرد و با پخش موزیک نظامی، اعلام کرد که فرمانده ارتش «بیانیه‌ای مهم» را صادر خواهد کرد. بیانیه ارتش برکناری عمر البشیر از قدرت، دستگیری مقامات ارشد دولتی و برخی از اعضای حزب کنگره سودان و رسیدگی به اموال آنان را اعلام می‌کرد. وزیر دفاع سودان عوض بن عوف قدرت را به دست گرفت و با وضع اعلام حالت فوق‌العاده در کشور به مدت سه ماه، وعده برگزاری انتخابات تا دو سال بعد را داد، اما حکومت او دوامی نداشت زیرا تنها یک روز بعد از به دست گرفتن قدرت، از مقامش استعفا داد و عبدالفتاح البرهان، بازرس کل ارتش سودان، جای او را در رأس شورای نظامی گرفت. معترضان که خشنود از سقوط حکومت ۳۰ ساله البشیر بودند انتظار داشتند تا کار انتقال قدرت به دولت غیرنظامی از سر گرفته شود، اما زود معلوم شد که نظامیان قصد کنار رفتن از قدرت را ندارند و کشتار این چند روز هم مهر تأییدی بر ماندن آن‌ها بر مسند قدرت بود.



پاداش خدمت


گفته می‌شود که شروع اعتراضات علیه عمر البشیر وقتی بود که دانش‌آموزان و کارگران راه‌آهن شهر عطبره واقع در استان نهرالنیل سودان در ماه دسامبر متوجه کمیابی و گرانی نان شدند. آن‌ها خیابان‌ها را بستند و این شورش هم به سرعت گسترش یافت و به دیگر شهرهای سودان و خارطوم کشیده شد. هرچند اعتراضات اولیه به دلیل گرانی قیمت نان و دیگر کالاهای اساسی بود، اما زود شکل و شمایل سیاسی پیدا کرد و شخص عمر البشیر و حلقه اطراف او در قدرت را هدف قرار داد که البته سه ماه بعد و با کودتای شورای نظام در ماه آوریل به هدف خود رسیدند. این نتیجه‌ای قابل پیش‌بینی بود و باید گفت که عمر البشیر از زمان تن دادن به تقسیم سودان و جدا شدن سودان جنوبی در مسیر سقوط قرار گرفت و بعد هم خوش‌خدمتی او به ائتلاف چند کشور عربی به رهبری آل‌سعود نتیجه‌ای جز وخیم‌تر شدن اوضاع داخلی و تسهیل در روند سقوط او نداشت.



هرچند جنگ داخلی بین شمال و جنوب سودان قبل از عمر البشیر و در زمان حکومت جعفر نمیری شروع شده بود، اما البشیر بود که با تن دادن توافقنامه صلحی باعث جدایی جنوب سودان از کشور شد. این اتفاق ضربه اقتصادی سنگینی به سودان زد؛ چراکه جدای از سرچشمه‌های رود نیل و منابع قابل توجه جنگی در سودان جنوبی، بیش از یک سوم منابع نفتی سودان در این منطقه قرار دارد و با جدایی از کشور، تولید نفت سودان از ۴۸۰ هزار بشکه در روز به ۱۵۰ هزار بشکه رسید.



البشیر برای جبران مشکلات اقتصادی رو به حکام نفتی عرب آورد، اما آن‌ها در مقابل کمک‌های اقتصادی خود نه تنها خواهان همراهی سیاسی او مثل قطع رابطه با ایران بودند، بلکه مشارکت نظامی سودان برای تجاوزی نظامی به کشور یمن را هم مطالبه می‌کردند. البشیر به تمام خواسته‌های آنان تن داد و حتی گفته می‌شود که سفر او به دمشق در اواخر ماه دسامبر هم به اشاره همین حکام عربی بود و به نحوی نقش واسطه‌گری را برای آن‌ها انجام داد. البشیر با وجود تمام این خدمات، اما در مقابل چندان چیزی برای رفع مشکلات داخلی به دست نیاورد و نتوانست همان میزان حمایت مالی را به دست آورد که حکام سعودی و اماراتی به مصر و رئیس‌جمهور آن، ژنرال عبدالفتاح السیسی، کرده بودند.



سناریوی مصری


هرچند البشیر نتوانست همان میزان حمایت عربی از مصر را به دست بیاورد، اما با سناریوی مصری از قدرت کنار رفت تا همکاران نظامی سابق او کماکان قدرت را در دست داشته باشند. انجام کودتا علیه البشیر به دست وزیر دفاع یا یکی از نزدیک‌ترین افراد به او شک و تردیدها نسبت به نحوه انجام این کودتا و تلاش نظامی‌ها برای حفظ قدرت را برانگیخت و به همین دلیل بود که عوض بن عوف به سرعت کنار رفت تا با آمدن چهره‌ای نو به نام عبدالفتاح البرهان و معاونش محمد حمدان دقلو این شک و تردیدها برطرف شود. هرچند البرهان در ابتدای کار و با وعده مشارکت غیرنظامیان در دولت انتقالی تا برگزاری انتخابات سراسری توانست تا اندازه‌ای اوضاع را آرام کند، اما سفرهای او به مصر و امارات متحده عربی برای جلب حمایت آن‌ها شک رهبران مخالفان را نسبت به دخالت این کشورها در برکناری البشیر و اجرای سناریوی مصری تقویت کرد. درواقع، خدمت سودان به ائتلاف عربی در جنگ یمن آنقدر حیاتی است که این ائتلاف حاضر شد تا با اجرای نسخه مصری در سودان و اجرای کودتایی نظیر کودتای السیسی در مصر، عمر البشیر را قربانی کند تا اینکه اصل قدرت نظامیان در این کشور حفظ شود. این به معنای اطمینان از ادامه همکاری ارتش سودان در جنگ یمن بود.



لازم به یادآوری است که حدود ۳۰ هزار نیروی نظامی سودان در این جنگ مشارکت دارند که وجود این تعداد نیرو در یمن برای سعودی‌ها اهمیت ویژه‌ای دارد و با وجود اینکه برخی از احزاب مخالف سودانی مثل حزب عربی سوسیالیستی بعث سودان خواهان خروج این نیروها از یمن شده بودند، اما حمدان دقلو در ابتدای کار خود اعلام کرد این نیروها در یمن خواهند ماند. با توجه به این سناریو بود که جو بی‌اعتمادی بر مذاکرات مخالفان با شورای نظامی تحت رهبری البرهان سایه انداخته بود.



کودتای دوم


رهبران مخالفان برای مقابله با این سناریو تنها راه چاره را در این دیدند که به هر نحو شده مردم را در خیابان‌ها نگه دارند. درواقع، شورای نظامی امید داشت که با دادن وعده برخی اصلاحات مثل دستگیری عوامل و محاکمه البشیر و همکارانش و تزریق دلارهای نفتی عربی به اقتصاد سودان، مردم را به خانه‌هایشان برگردانند و با آرام شدن اوضاع، وضعیت به شرایط سابق بازگردد. احزاب مخالف با دعوت از مردم به ادامه اعتراضات این نقشه شورای نظامی را نقش بر آب کردند و زود معلوم شد که نگرانی‌های آنان چندان بی‌مورد نیست؛ چراکه البرهان و دیگر فرماندهان ارتش در شورای نظامی حاضر به ترک قدرت و واگذاری آن به دولت غیرنظامی نیستند. جلسات بین شورای انتقالی نظامیان و نمایندگان احزاب مخالف از همان روزهای اولیه سر کار آمدن این شورا تشکیل شد و محورهای مذاکرات عبارت بودند از مدت زمان دوره انتقالی، سهم احزاب و گروه‌ها در شورای قانونگذاری و شورای حاکمیتی و نحوه تعیین ریاست این شورا. دو طرف در سه هفته قبل از توافق در مورد مدت زمان سه ساله دوران انتقالی و دادن دو سوم از کرسی‌های شورای قانونگذاری به تشکل احزاب مخالف موسوم به ائتلاف آزادی و تغییر گفتند. توافق بر سر این موارد فضای مثبتی را ایجاد کرده بود، اما معلوم شد که شورای نظامی در مورد تعداد و ریاست شورای حاکمیتی سر ناسازگاری دارد زیرا نه حاضر است ریاست این شورا را به غیر نظامیان بدهد و نه اکثریت آن را. در حالی که ائتلاف آزادی و تغییر خواهان این است که شورای حاکمیتی ۱۵ نفر با ریاست و اکثریت غیرنظامیان باشد، شورای نظامی بر ترکیب ۱۰ نفره با اکثریت هفت نظامی و ریاست یک فرد نظامی اصرار دارد. اختلاف بر سر این موضوع آتش دور جدید تنش‌ها را شعله‌ور کرده که نتیجه آن بیش از ۱۰۰ کشته و صدها زخمی بوده است.



برخی تحلیلگران مثل عبدالباری عطوان این جریان را برنامه شورای نظامی به رهبری البرهان و دقلو برای خرید زمان و تسلط بر اوضاع می‌دانند. این تحلیلگران نیم‌نگاهی هم به سه نشست اخیر مکه دارند که البرهان با لباس غیرنظامی در آن‌ها حضور یافت تا در کسوت رئیس‌جمهور خودخوانده سودان ظاهر شود و با گرفتن چراغ سبز از حامیان عربی خود مذاکرات را به هم زده و سرکوبی شدیدتر از دوره البشیر را به کار بگیرد. ۹ جریان حاضر در ائتلاف تغییر و آزادی در سه‌شنبه اخیر نسبت به مداخله عربستان، مصر و امارات در سودان هشدار داده‌اند؛ چراکه نقش این کشورها در کشتار این روزها آن هم بعد از نشست‌های سه‌گانه مکه روشن است.



حالا یایر عرمان، از رهبران ائتلاف آزادی و تغییر، از کودتای ارتش علیه انقلاب می‌گوید و محمد یوسف المصطفی، سخنگوی انجمن مشاغل سودان، در روز سه‌شنبه به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت: «انقلاب به مرحله بحران رسیده است. شورای نظامی درگیری و خشونت را برگزید. این اشخاص جنایتکارانی‌اند که می‌بایست مانند البشیر با آن‌ها رفتار کرد. اکنون وضع به این شکل درآمده: یا آنها، یا ما. راه سومی باقی نمانده.» این به معنای پیچیده‌تر شدن کلاف سردرگم سودان است تا آن اندازه که عطوان در ارزیابی خود از این شرایط وقوع کودتای سوم و چهارم را هم بعید نمی‌داند.



منبع: روزنامه جوان؛ ۱۳۹۸، ۰۳، ۱۸


گروه اطلاع رسانی **۲۰۵۹**۲۰۰۲