آلمان و فرانسه که دو کشور پیشرو در اتحادیه اروپا به شمار میآیند در یک سال اخیر و با اعمال نظارتها و محدودیتهای بیشتر برای سرمایهگذاری چینیها در اروپا موضع سرسختانهتری در قبال پکن در پیش گرفتهاند. سیاستهای جدید پاریس و برلین علیه پکن در شرایطی صورت میگیرد که در سالهای گذشته هیچ اقدام تنشزایی از سوی اروپاییها علیه چین انجام نمیشد؛ اما رهبران اروپا بهتازگی با اعلام اینکه چین «رقیب استراتژیک» اتحادیه اروپا به شمار میآید، از تغییر سیاست بروکسل در قبال پکن رونمایی کردند.
تغییر سیاست اروپا در قبال چین در یکی، دو سال اخیر در شرایطی صورت میگیرد که همزمان دونالد ترامپ نیز موضع سرسختانهتری در قبال پکن اتخاذ کرده است. تنش تجاری میان آمریکا و چین که منجر به اعمال تعرفه دوجانبه شده و نیز ماجراجوییهای چین در دریای چین جنوبی باعث شده دو قدرت اول اقتصادی جهان رودرروی هم قرار بگیرند. بهتازگی نیز تحریم کمپانی «هوآوی» از سوی آمریکا باعث شدتگرفتن تنش میان دو طرف شده است.
نکته قابل توجه در این میان این است که تقابل با چین ظاهرا به تنها موضوعی تبدیل شده که ایالات متحده و اتحادیه اروپا بر سر آن تا حد زیادی متحد هستند؛ اما دیپلماتهای اروپایی و آمریکایی نظر دیگری دارند، به عقیده برخی از آنها، اقدامات اروپا و آمریکا علیه چین را نهتنها نمیتوان نوعی همراهی دانست، بلکه این رویکرد در عمل منجر به شکاف میان اروپا و آمریکا خواهد شد. به عقیده این دیپلماتها که تمایلی به انتشار نام خود نداشتند، اقدام اخیر دولت ترامپ درمورد اعمال تعرفه بر کالاهای وارداتی چین، آن هم زمانی که هنوز مذاکرات بر سر توافق تجاری جدید میان دو کشور در جریان است، نهتنها باعث کاهش تنش میان واشنگتن و پکن نمیشود، بلکه شکاف میان اروپا و آمریکا را نیز افزایش خواهد داد.
یکی از مقامهای رسمی دولت ترامپ میگوید تغییر سیاست واشنگتن در قبال چین موضوعی نیست که در دولت ترامپ شکل گرفته باشد. این موضوع پس از حملات 11 سپتامبر 2001 در دستور کار دولت جورج بوش و سپس باراک اوباما قرار داشت؛ اما اجرائیشدن آن درحالحاضر به شیوه مورد نظر ترامپ انجام میشود. در بروکسل نیز تعدادی از دیپلماتهای اروپایی سیاست ترامپ در قبال چین را دقیقا مشابه سیاست او در قبال برگزیت میدانند. در هر دو مورد استدلال ترامپ بر فرضیهای غلط بنا شده که براساس آن یک قدرت بزرگ که در دهههای اخیر محو شده است، میتواند دوباره به گذشته پرافتخار خود بازگردد. این اصلیترین شعار ترامپ محسوب میشود و با همین نگاه از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا حمایت میکند.
بااینحال این امکان وجود دارد که آمریکا و اروپا از این تقابل با چین بهعنوان فرصتی برای اتحاد استفاده کنند. درحالحاضر تجارت مهمترین موضوعی است که اتحادیه اروپا و ایالات متحده بر سر آن با چین رودررو شدهاند. ممکن است آمریکا و اتحادیه اروپا با همراهی دموکراسیهای مشابه مانند ژاپن،کانادا و استرالیا ائتلافی علیه چین و اقدامات زیانبارش در اقتصاد جهان تشکیل دهند. چنین ائتلافی برای مؤثرتربودن میتواند در سازمان تجارت جهانی شکل بگیرد؛ اما درحالحاضر بزرگترین مانع بر سر راه ایجاد این ائتلاف، سیاستهای ترامپ علیه سازمان تجارت جهانی و اتحادیه اروپا و تهدید رئیسجمهور آمریکا به تجدید نظر در روابط خود با ناتو و سازمان تجارت جهانی است.بههمیندلیل برخی از دیپلماتهای منتقد چین در اتحادیه اروپا عقیده دارند تازمانیکه ترامپ در کاخ سفید حضور دارد، نمیتوان امیدی به شکلگیری چنین ائتلافهایی علیه چین داشت و باید امیدوار بود یک سیاستمدار دموکرات در انتخابات 2020 به پیروزی برسد.
جو بایدن، برنی سندرز و الیزابت وارن که شاخصترین نامزدهای حزب دموکرات برای انتخابات ریاستجمهوری 2020 محسوب میشوند، دیدگاههایی انتقادی علیه چین دارند؛ اما تفاوت عمده آنها با ترامپ این است که خواستار اتحاد واشنگتن و اتحادیه اروپا بهعنوان دو متحد سنتی برای مقابله با چالشهای مهم از جمله چین و روسیه هستند. اورویل شل، مدیر مرکز روابط ایالات متحده و چین در انجمن آسیا میگوید: «احتمالا ورود یک سیاستمدار دموکرات به کاخ سفید زمینه بیشتری برای همکاری و تعامل واشنگتن و پکن ایجاد میکند؛ اما درحالحاضر شرایط دو کشور بهگونهای است که تقریبا در هیچ حوزهای امکان همکاری وجود ندارد».
فارغ از اینکه کدام سیاستمدار از چه حزبی در کاخ سفید حضور داشته باشد، کشورهای اروپایی برای حفظ اتحاد خود با ایالات متحده باید نگاه خود به جهان را با آمریکا هماهنگ کنند. در دوران جنگ سرد، کشورهای اروپای غربی با عینک واشنگتن به اتحاد جماهیر شوروی مینگریستند و اکنون هم چنین وضعیتی درباره چین وجود دارد. اگر هیچ دستورالعمل مشترکی در این زمینه میان اروپا و آمریکا وجود نداشته باشد، فرقی نمیکند ترامپ در کاخ سفید باشد یا فردی دیگر.
از: نوآ بارکین روزنامهنگار آلمانی
منبع: آتلانتیک
انتشار: روزنامه شرق، یکشنبه 19 خرداد 98
ایرنا مقاله** 1194