پرسشهایی از این دست که چرا تجویز نسخه اروپایی برجام تاکنون راه به جایی نبرده است؟ طراحی نظام جدید در تعاملات مالی و تجاری با ایران به کجا رسید؟ و چرا اروپا که هنوز نتوانسته است قدم مؤثری در محافظت از توافق هستهای بردارد، با تکرار ادعا پیرامون برنامه موشکی و دفاعی ایران، در زمین کارگزاران جنگ روانی علیه ایران بازی میکند؟ یا اصلاً به این سوال پاسخ داده شود که اروپا چه سهمی برای ایران در روند حل و فصل بحرانهای سیاسی منطقه قائل است؟
آنچه پیداست، تصمیم بازماندگان برجام در روند حفظ این توافق مطابق میل دو جریان پیش نرفت؛ جریانی که به رهبری دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا در پی یک اتفاق خارقالعاده از نوع بازتکرار مذاکرات هستهای هستند تا به توافق جدید ولو با تغییرات اندک دست یابند و جریانی دیگر به رهبری جان بولتون، مشاور امنیت ملی امریکا که برای فروپاشی رژیم ایران لحظهشماری میکنند. اما چرخه تصمیم اروپاییها برخلاف این دو مطالبه پیش رفت و در نقطهای ایستاد که از آن به عنوان مقاومت و دفاع از اعتبار اروپا در برابر سلطهجویی دولتمردان کاخ سفید تعبیر میکنند. اجرای این تصمیم و فراز و فرودهای آن در مواجهه با طوفان تحریمهای امریکایی بویژه طی ماههای اخیر باید به قدر کافی این موضوع را روشن ساخته باشد که تغییر مسیر اروپا و دفاع از دستاوردهای برجام تا چه اندازه دشوار و پیچیده است و هرگونه تغییری در وضعیت مناسبات ایران و امریکا نیز موانعی به همین دشواری دارد. حالا با این مقدمه باید دید ملاقات وزیر خارجه آلمان با مقامهای ایرانی در چه شرایطی انجام میشود.
همین چند هفته پیش بود که آستانه تحمل ایران در یکسالگی خروج امریکا از برجام به سر آمد و مقامهای ایرانی از متوقف کردن اجرای بخشی از تعهدات برجامیشان خبر دادند. این اقدام هم بعد از آن در دستور کار قرار گرفت که نشانههای چندان روشنی از عملیاتی شدن ساز و کار مالی جدید اروپا (اینستکس) برای ایران جهت دور زدن تحریمهای امریکا پدیدار نشد. سازوکاری که وزیر خارجه آلمان پیشتر آن را نشانهای از آن دانسته بود که اروپا صرفنظر از اینکه دیگران چه موضعی دارند، مصمم و همبسته به راه خویش میرود. ناکامی در عملیاتی شدن این سازوکار مالی را باید در کنار سیاست فشار و تحریم حداکثری امریکا گذاشت که تحت تأثیر نگاه یک جریان تندرو و لابیهای پیدا و پنهان قدرت میخواهد ایران را به تسلیم ناچار کند. واشنگتن بعد از بازگرداندن تحریمهای نفتی که از طریق آن سیاست «نفت صفر» را در قبال ایران جستوجو میکند، همین جمعه گذشته ۳۹ نهاد مرتبط با صنعت پتروشیمی ایران را که در کنار صادرات نفت از مهمترین منابع درآمدهای ارزی ایران به شمار میآید، در فهرست تحریمهای خود قرار داد تا این طور به نظر برسد که کوشش حامیان اروپایی برجام برای اجرای اقدامات مقابلهای و تأثیرگذاری در کانونهای تصمیمگیری امریکا در دفاع از منافع برجامی ایران طرفی نبسته است. از این رویدادها که بگذریم، همنوایی گاه و بیگاه اروپاییها با ادعاهای تکراری امریکا درباره فعالیتهای موشکی ایران آنهم درست در هنگامهای که در غایت کار حفظ برجام تشکیک ایجاد شده و اروپا در مواجهه با بازگشت سازمان سختگیرانه تحریم ایران ناکام مانده جز غبارآلود کردن فضا و فروریختن پل اعتمادی که به تدریج میان ایران و کشورهای منظومه غرب شکل گرفته نتیجهای نخواهد داشت. فضایی که با موضعگیری اخیر «امانوئل مکرون»، رئیس جمهوری فرانسه در نشست مشترک اخیرش با ترامپ در پاریس شکل گرفت. مکرون در این دیدار خواستار گفت وگو پیرامون موضوعات دیگر همچون فعالیتهای موشکی ایران شد و سخنگوی وزارت خارجه ایران هم اینچنین هشدار داد که «اروپاییها با طرح موضوعات فرا برجامی، نه تنها کمکی به حفظ برجام نمیکنند، بلکه زمینه بی اعتمادی بیشتر بین طرفهای باقیمانده برجام را فراهم و امریکا را به هدف خود در خروج غیرقانونی از برجام که چیزی جز فروپاشی آن نبود، نزدیک تر میکنند.»
هزینهای که باید پرداخته شود
هرچند اروپاییها با طراحی نه چندان سازنده یک سازوکار مالی پس از ماهها تعویق و تأخیر کوشیدند هم ایران را به برجام پایبند نگه دارند و هم کانال مناسبات تجاری با آن را با هدف باقی نگه داشتن حلقه اتصال به اقتصاد پرظرفیت ایران تقویت کنند و هم باب گفتوگو با آن را درباره سایر موضوعات مورد مناقشه بازنگه دارند اما ناگفته پیداست نتوانستهاند شرکتهای بزرگ خود را که معامله با ایران را به معنای محروم شدن از بازار بزرگتر امریکا میدانند، متقاعد به همکاری با ایران کنند. چنانکه محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران بارها اشاره کرده اروپاییها هنوز برای هزینه کردن آماده نشدهاند و باید گامهایی فراتر از اعلام موضع بردارند.
اینستکس قرار است زمینه ساز معامله کالایی باشد که نتیجه آن بیرون کشیدن ایران از زیر فشار تحریمهاست اما به نظر میرسد اهرم فشار امریکا کار را به جایی رسانده است که سفارتخانههای امریکا در کشورهای اروپا مأموریت مجازات مورد به مورد شرکتها و نهادهایی را عهدهدار شدهاند که میکوشند فضای تجارت با ایران را دستکم در سطح دوره قبلی تحریمها و قبل از امضای برجام نگه دارند و نگذارند رویکرد تهاجمیتر دولت امریکا در این دوره کل تجارت با ایران را فلج کند. از جمله این اقدامات همین بس که رویترز مدعی شده سه کشور اروپایی عضو اینستکس شامل آلمان، فرانسه و انگلیس حاضر نشدهاند نمایندگان خود را به شورای نظارت بر اینستکس بفرستند و مسئولانی از وزارت امور خارجه این کشورها اجرای این مأموریت را به عهده گرفتهاند.
آخرین تحولات صورت گرفته برای عملیاتی شدن این سامانه مالی هم چندان نشانههای روشنی به دست نمیدهد. پرفیشر، رئیس آلمانی اینستکس امروز همزمان با هایکو ماس به تهران سفر میکند تا با همتای ایرانی خود دیدارکند. او چند روز پیش از این سفر در نشستی که با حضور فعالان اقتصادی، شرکتهای تجاری، صاحبان سرمایه و مقامهای دولت انگلیس در لندن برگزار شد، از آمادگی این شرکت برای انجام اولین تبادل تجاری با همتای ایرانی خود در سریعترین زمان ممکن خبر داد. رویدادی که هرچند در صورت وقوع میتواند نقطه روشنی در تاریکی تحریمها باشد اما باید دید اروپا با اینستکس تا چه اندازه در فشارهای امریکا تغییر محسوس ایجاد میکند و فرمول بندی آنها تا چه اندازه نقطه نظر تهران را در تحقق منافعش ممکن میسازد.
آنچه مشخص است اینکه کاسه صبر ایران لبریز شده است و مقامهای کشورمان به وضوح روشن کرده اند ممکن است گامهای مشخصی را بردارند و این را در اولین سالگرد خروج امریکا از برجام نشان داده اند اما چنانچه وضعیت به روال یک سال گذشته ادامه یابد و کشورهای اروپایی از جمله آلمان همچنان در وضعیت انتخاب میان خشنودسازی کاخ سفید و حفظ برجام دست و پا بزنند، عاقبت چندان امید بخشی را نمیتوان برای این توافق متصور شد. عاقبتی که تا حد زیادی بستگی زیادی به انتخاب اروپا دارد و باید هر چه زودتر اقدامات بعدی خود را از طریق فرستادههای خود از جمله هایکو ماس در واکنش به ضرب الاجل تهران به صورت شفاف و علنی تشریح کند.
تلاش برای کاهش تنش میان ایران و امریکا
هرچند که اروپاییها دست کم در مواضع اعلامی نشان دادهاند هیچ علاقهای به ماجراجوییهای امریکا علیه ایران ندارند اما این به آن معنا نیست که در چرخه تلاشهای میانجیگرانه و با هدف کاستن از اختلافات تهران و واشنگتن مشارکتی نداشته باشند. همین چند روز پیش بود که مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا در سفری که با هدف مذاکره درباره ایران به چهار کشور اروپایی از جمله آلمان داشت برای نخستین بار از مذاکره بدون پیششرط با ایران سخن گفت و ناظران را مطمئن ساخت یکی از اهداف سفر دورهای وزیر خارجه امریکا احتمالاً جست وجوی یک کانال ارتباطی با جمهوری اسلامی ایران است. او در این سفر رایزنیهای مفصلی را با همتایان اروپایی خود از سرگذراند تا یکی از وجوه اصلی سفر یک روزه وزیر خارجه آلمان به تهران کاستن از بحران فزاینده تهران و واشنگتن باشد. چنان که «ماریا ادبار»، سخنگوی وزارت امور خارجه آلمان سفر ماس را «سفری به قلب بحران» توصیف کرده که هدفش کاهش سطح تنش و تلاش برای آشتی و مصالحه است. سفری که به نظر میرسد با توجه به دیدار اخیر وزیران خارجه امریکا و آلمان با هماهنگی واشنگتن صورت گرفته است. خبر سفر هایکو ماس به تهران درست در همان روزی اعلام شد که تاریخ دقیق سفر شینزو آبه، نخستوزیر ژاپن به ایران برای هدفی مشابه قطعی شد. اما آنچه پرسشهای بیشتری را پیرامون قرار گرفتن برلین در حلقه واسط میان ایران و امریکا برمیانگیزد این است که آلمان به عنوان یکی از اعضای اروپایی برجام در مواجهه با فراخوان فشار حداکثری امریکا در کدام نقطه ایستاده است؟ در حقیقت در حالی که ژاپن پیشتر با تبعیت از تحریمهای نفتی امریکا پیرامون مناسبات خود با امریکا به عنوان یکی از متحدان نزدیکش تعیین تکلیف کرده است، مقامات آلمانی برای فراهم کردن مقدمات کاهش تنش میان تهران و واشنگتن چه اقدامات عملیاتی را در دستور کار قرار دادهاند؟ و برای عملی ساختن پیش شرط ایران مبنی بر بازگشت امریکا به برجام چه مذاکرات پیدا و پنهانی ترتیب دادهاند؟ یا اساساً برای خنثی کردن راهبرد فشار امریکایی و اسرائیلی که بعضاً با طرح ادعای تکراری خطرناک بودن فعالیتهای موشکی ایران همراه میشود، چه تدارکی دیدهاند؟
اگر یکی از اهداف سفر ماس کاستن از تنش میان تهران و واشنگتن باشد، آلمان به عنوان یکی از شرکای اروپایی برجام چنانچه سخنگوی شورای عالی امنیت ملی ایران درباره تلاشهای میانجیگرانه کشورهای دیگر مورد تأکید قرار داده است، در درجه اول باید برای «بازگشت امریکا به برجام و جبران خسارتهای وارد شده به ایران» و «رفع تحریمهای فرا سرزمینی واشنگتن علیه کشورمان» که هر دو از اصول مورد پذیرش و تأکید جامعه بینالمللی است بکوشد تا تضمینی برای موفقیت سفر خود به دست آورد.
مقصد درست «ماس» در منطقه
سفر یک روزه وزیر خارجه آلمان به تهران بعد از حضور او در اردن، عراق و امارات انجام میشود. او پیش از این درباره یکی از اهداف اصلی سفرش به منطقه این چنین گفته است: «تحولات اخیر ما را به عنوان همسایگان اروپایی بر آن داشت تا به منظور تنشزدایی و جبران خسارات به صورت مسالمتآمیز اقدام کنیم. ما نمیتوانیم فقط پیشنهاد مذاکره بدهیم بلکه باید آن را پیگیری کنیم بخصوص در مواردی که تضادها اجتنابناپذیر هستند و بحرانهای دراز مدت شدت گرفتهاند. در این صورت این خطر وجود دارد که اشتباه محاسبات، سو تفاهم و فتنهانگیزی در یکی از مناطقی که بسیار متشنج است، پیامدهای غیرقابل پیشبینی داشته باشد که این موضوع به وضوح مشهود است.» شاید ماس مقصد سفر منطقهای خود پیش از حضور در تهران را برای گام برداشتن در مسیر تنشزدایی در خاورمیانه به درستی انتخاب کرده باشد. جایی که امارات با قرار گرفتن در جبهه ریاض مدعی است ایران باید نفوذ منطقهایاش را کم کند، از پیگیری برنامههای موشکی و بازدارندگیاش دست بردارد و از متحدان راهبردیاش صرف نظر نماید. از این رو آنچه اروپا افزون بر تأمین منافع برجامی جمهوری اسلامی باید بدان توجه کند ابتکار عمل صلح جویانه ایران است که در این شرایط خاص و استثنایی منطقه برای مهار قوایی ترسیم شده که تخریب چهره کشورمان و بی ثبات کردن منطقه را به عنوان مأموریت خود تعریف کردهاند.
به هر تقدیر سوال عمده افکار عمومی در داخل و خارج ایران در فردای خروج امریکا از توافق هستهای این است که چرا چنین شد و ایران به رغم پایبندی به تعهدات هستهایاش زیر ضرب تحریمهای امریکا قرار گرفت؟ شاید هایکو ماس امروز به این پرسشها پاسخ دهد.
هشدار ظریف: اروپاییها در موقعیتی نیستند که از ایران انتقاد کنند
وزیر امور خارجه ایران یک روز پیش از سفر همتای آلمانیاش به تهران به اروپا هشدار داد از طرح موضوعات غیر مرتبط با برجام بپرهیزند. هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان امروز در سفری یک روزه به تهران سفر میکند تا آخرین تحرکات اروپا پیرامون برجام و ساز و کار مالی اروپا برای حفظ این توافق را با مقامهای ایرانی در میان بگذارد. این در حالی است که پیش از این سفر رئیس جمهوری فرانسه که کشورش به همراه دو کشور اروپایی دیگر عضو برجام هنوز نتوانسته است راهکار مؤثری برای تحقق بخشیدن منافع برجامی ایران پیدا کند، خواستار پیگیری مذاکره با ایران درباره برنامههای موشکیاش شده است. خواستهای که محمدجواد ظریف در آستانه سفر هایکو ماس به تهران به آن واکنش نشان داد. ظریف روز گذشته در سخنانی که در خلال حضورش در مدرسه علامه حلی مطرح کرد، گفت: «وظیفهای که اروپاییها و بقیه اعضای برجام دارند، این است که شرایط روابط اقتصادی ایران عادی سازی شود و اینها باید بگویند تا به حال چقدر این موضوع عادی شده است. در برجام اقدام مهم نیست بلکه نتیجه مهم است. اینکه گفته شود ما تلاش کردیم و نشد، خُب ما هم میتوانیم از این به بعد تلاش کنیم و نشود.» وزیر امور خارجه ایران درباره مذاکرات امروز هیأت آلمانی و ایرانی و اینکه آیا آلمان جوابی برای بدعهدیهای اروپا خواهد داشت یا نه، گفت: «اروپاییها در موقعیتی نیستند که از ایران حتی در حوزههایی که به برجام ربطی ندارد، انتقاد کنند.» ظریف همچنین روز گذشته پس از حضور در نشست کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت: «وزیر خارجه آلمان برای پیگیری ادامه حیات برجام و نقش سه کشور اروپایی در این توافق به تهران سفر میکند». پیشتر وزارت خارجه آلمان اعلام کرده بود هایکو ماس قرار است در تهران برای نجات برجام و گفتوگو درباره شرایط این توافق و همچنین نقش ایران در منطقه با وزیر خارجه ایران دیدار کند.
ماس در دیدار شنبه شب با عادل المهدی، نخست وزیر عراق گفت در سفرش به تهران قصد دارد به ایرانیها درباره پایبندی کشورش و اروپا به توافق هستهای اطمینان دهد.
منبع: روزنامه ایران؛ ۱۳۹۸،۰۳،۲۰
گروه اطلاع رسانی **۱۶۹۹**۲۰۰۲