احمد میدری معاون رفاه اجتماعی وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی در نشست یغمای کودکی به منظور بررسی نتایج پژوهش شناخت، پیشگیری و کنترل پدیده زباله گردی کودکان در تهران اظهار داشت: برخی مسائل سیاستگزاری ها در خصوص زباله گردی به ویژه زباله گردی کودکان پیچیده است؛ مثل ساختن مدرسه که کار آسانی است اما ارتقای آموزش سخت است. زباله گردی و حل این پدیده در جامعه ما نیز کار راحتی نیست. تلاشهایی صورت گرفته اما به نتیجه نرسیدهایم. چراکه برخی از ما به ارزشهایی پایبندیم که امکان راه حل را برای ما بسته است.
وی افزود: این ارزشها چیست؟ اول اینکه خیلی از ما نمیخواهیم حضور اتباع افغان در ایران را به عنوان ارزش بشناسیم و آن را بپذیریم. ۲ تا سه میلیون کارگر افغان داریم که ۷۰۰ هزار نفر آنها رسمی هستند.
میدری تصریح کرد: سعی داشتیم برای رسمی کردن ورود اتباع افغان در ایران قدم برداریم اما خانه کارگر مانع از این کار شد. آنها معتقد بودند که طبق قانون کار ایران باید کارگر ماهر وارد کشور شود و در نهایت برای رایزنی در این خصوص حاضر به شرکت در جلسه نبودند تا به اتفاق نظری مشترک برسیم.
وی بیان کرد: با وجود دیدگاههایی مثل اینکه افاغنه نباید وارد کشور شوند و قانون کار نباید خدشه دار شود یا کودک نباید کار کند، نمیشود کاری را پیش برد. باید اول راجع به حل این موضوعات جلسات مشترکی با نهادهای مختلف تشکیل شود و درباره بحث و گفت و گو درباره کودکان و اخلاقیات و ارزشهایمان تفکیک قائل شویم.
میدری افزود: این مشکلات حل نمیشود مگر اینکه درباره سیاست هایمان تجدیدنظر کنیم و به یک اتفاق نظر مشترک برسیم.
«یغمای کودکی» عنوان کتابی است پژوهشی درباره شناخت، پیشگیری و کنترل پدیده زباله گردی کودکان تهران که به همت انجمن حمایت از حقوق کودکان تهیه شد و عصر دیروز در نشستی به مناسبت روز جهانی منع کار کودک از این کتاب پژوهشی با حضور کارشناسان و صاحب نظران این حوزه رونمایی شد. آنها در این نشست به بررسی معضلات زباله گردی کودکان پرداخته و در خصوص حذف و حل این پدیده صحبت کردند.
زباله گردها بیشتر مهاجرند
مروئه وامقی عضو هیأت علمی دانشکده علوم بهزیستی و توانبخشی نیز با اشاره به تحقیق یک مؤسسه پژوهشی در آلمان که به درخواست سازمان بین المللی کار روی پروژههای زباله گردی کار کرده بودند، گفت: این تحقیق شامل ۱۴ پروژه روی کشورهای آسیا و آمریکای لاتین بوده و در همه آنها به این نتیجه رسیدهاند که علت اصلی زباله گردی در همه محلهای پژوهش فقر بوده است. این اتفاق دلایل مختلفی داشته یا سرپرست خانواده قادر به کسب درآمد نبوده، یا مهارت کافی نداشته، فرصت شغلی در اختیارش نبوده یا مشکلات اقتصادی داشته است.
وی با طرح این سوال که چرا زباله؟ ادامه داد: چون زباله به عنوان درآمدی است که قابل دسترس است و یادگرفتن تفکیک زبالههای تر و خشک کار پیچیدهای نیست. از طرفی افرادی که کودکان را تشویق به زباله گردی میکنند، پیشنهاد امکاناتی مثل جای خواب، سرپناه و درآمد بالا و امکانات دیگر را میدهند.
وامقی اضافه کرد: در این پژوهش زباله گردها اغلب مهاجرانی هستند که از شهرهای دیگر می آیند که امکان دسترسی به یکسری امکانات و فرصتهای شغلی ندارند و مجبور به این کار میشوند. در این بین بچهها خیلی از اوقات با اعضای خانواده خود در محل تجمیع یا تدفین یا جمع آوری زباله در خیابانها همراه هستند. البته طبق این تحقیق دخترها کمتر از پسرها در زباله گردی درگیر شدهاند.
عضو هیأت علمی دانشکده علوم بهزیستی تاکید کرد: شرایط کاری پر از مخاطره، نامطلوب، انگ و برچسب و تحقیر از جمله مشکلات زباله گردها هستند.
وی با بیان اینکه سه رویکرد مداخلات در این پژوهش مطرح شده است، ادامه داد: رویکرد مبتنی بر رفاه، مبتنی بر حقوق و رشد کودک مطرح شده است.
وامقی خاطرنشان کرد: رویکرد مبتنی بر رفاه معتقد است که این افراد در شرایط بدی هستند و باید امکانات و نیاز روزانه شأن مثل نیاز به بهداشت و ابزارهای محافظتی تأمین شود. در رویکرد مبتنی بر رشد، به کودکان این طور نگاه میشود که فقیرند باید روی آنها سرمایه گذاری آموزشی کرد، مشاغل جایگزین برایشان درنظرگرفت و تواناییهایشان را ارتقا داد. در رویکرد مبتنی بر حقوق، جایگاه سیاسی و امکان برای مطرح کردن این افراد باید فراهم شود. باید دیده و شنیده شوند و سعی کنیم که حقوقشان تأمین شود.
وی تاکید کرد: بر اساس این پژوهش باید تعاونیهایی باشد که دست افراد سودجو کوتاه شود درباره کودکان زباله گرد در جامعه اطلاع رسانی شود. این افراد را به رسمیت شناخت و برای تأمین نیازهای حداقلی شأن مثل بهداشت ورود کرد. با افزایش درآمد خانوادهها، کودکان را از چرخه کار بیرون کشید و امکانات بهتری را برایشان در نظر گرفت.
وامقی افزود: لازم است که ترکیبی از این فعالیتها برای کاهش زباله گری و خارج شدن کودکان از این چرخه در نظر گرفت. این درحالی است که سازمانهای مردم نهاد باید در کنار هم و همکاری دولت کار را پیش ببرند و برای کاهش این پدیده از ارتباط با سازمانهای بین المللی نیز غافل نشوند.
سهم کودکان از زباله گردی ۲.۴ درصد است
فرشید یزدانی مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان با اشاره به عنوان این پژوهش گفت: یغما یعنی تاراج. یغمای کودکی یعنی کودکی که به تاراج رفته و هیچ چیز از آن برجای نمیماند و یغماگر نظام سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است؛ یغماگری که با نگاه بازارمحور همه چیز را کالا تلقی میکند و کودکی این کودکان را به یغما میبرد. به همین دلیل باید در مقابل این پدیده یک موضع داشته باشیم و به عنوان یک نهاد مدنی باید مبتنی بر پژوهش در سیاستگزاری درست در خصوص این موضوع ورود کنیم و ایده ارائه دهیم.
وی افزود: هدف آرمانی خیلی از نهادهای مدنی حذف زباله گردی کودکان است. اما سوال این است که اگر این کودکان زباله گردی نکنند، چگونه زندگی کنند و کجا بروند؟
یزدانی ادامه داد: در این پژوهش نصف تهران را به صورت دقیق اسکن کردهایم و نصف دیگر آن به صورت سریع اسکن شده است. این پژوهش مبتنی بر دادههای میدانی ما و مصاحبههایی است که با کودکان کار و اربابان آنها انجام شده است.
مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان با اشاره به اینکه در این تحقیق مشخص شد ۱۴ هزار زباله گرد در تهران وجود دارد، تصریح کرد: از این تعداد ۴ هزار و ۷۰۰ نفر آنها یعنی یک سوم کودک هستند. کودکانی اغلب تبعه افغانستان.
یزدانی اضافه کرد: طبق این پژوهش و با رقم سال گذشته، سود زبالههای خشک ۲,۶۰۰ میلیارد تومان است اما از این مبلغ ۲۰۰ میلیارد به شهرداری میرسد و بخشی به پیمانکاران و اربابان تعلق میگیرد و در این میان سهمی که زباله گردهای کودک میبرند ۲.۴ درصد از مجموع ۱۵.۶ درصد سهم زباله گردها است که بسیار ناچیز است.
۸۹ درصد زباله گردها مهاجرند
فرشید خضری از اعضای انجمن و دستیار پژوهش کودکان زباله گرد در خصوص یافتههای این پژوهش گفت: برای حذف زباله گردی کودکان ما به تولید دانش و علم در این حوزه نیازمندیم. اینکه چه عواملی باعث زباله گردی در تهران شده و چه پیامدهایی دارد و برای ساماندهی، جمع آوری و کاهش آسیبهای ناشی از زباله گردی چه باید کرد نیاز به تأمل و پژوهش دارد.
خضری با بیان اینکه در این پژوهش آنها با ۳۰۲ زباله گرد که ۵۲ درصد آنها کودک بودند، مصاحبه کردهاند، گفت: عوامل اصلی زباله گردی در سطح تهران فقر، فقدان فرصتهای اقتصادی و شیوه مدیریت پسماندهای شهری است. این درحالی است که قدمت شهرداری ۱۰۰ سال است اما تاکنون موفق شده با راه اندازی غرفههای بازیافت و ماشینهای مخصوص جمع آوری زباله تنها حدود ۱۵ درصد از زبالههای شهر تهران را جمع آوری کند.
این عضو انجمن ادامه داد: واگذاری مناطق به پیمانکاران و نحوه اجرای کار آنها غیرقانونی است و این درحالی است که زباله گردها به لباس و ابزار ایمنی تجهیز نشدهاند و در این بین از کودکان نیز برای جمع آوری زباله استفاده میشود.
وی با اشاره به اینکه ۸۹ درصد زباله گردها به شیوه غیرقانونی وارد کشور شدهاند، تصریح کرد: عوامل زیادی در ایجاد زباله گردی اثر دارد. از جمله تبعیضهای ساختاری و بین فردی، شکل گیری بازار زباله، شبکههای روابط اجتماعی و کار میان زباله گردها که یکدیگر را وارد این کار میکنند.
خضری درباره پیامدهای زباله گردی گفت: کیفیت پایین زندگی، آسیبهای جسمی و روانی (۷۳ درصد زباله گردها هنگام کار زخمی میشوند)، بیمار شدن زباله گردها، تأثیر منفی و آسیب زدن زباله گردی بر رشد عاطفی، هیجانی و ذهنی فرد و قربانی جرم و خشونت شدن از جمله پیامدهای زباله گردی است.
عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان همچنین با اشاره به اعمال خشونت به قشر زباله گرد تاکید کرد: این افراد ۶۹ درصد از سوی شهرداری، ۴۲ درصد از سوی شهروندان ،۱۴ درصد از سمت زباله گردهای دیگر و ۱۲ درصد از سوی نیروهای رسمی مثل مأموران نیروی انتظامی مورد خشونت قرار میگیرند.
وی خاطرنشان کرد: برای ساماندهی زباله گردها عواملی از راهکارها نیاز است و باید به صورت نظام مند و با همکاری عوامل مختلف به این مساله رسیگی کرد.
شهرداری از جمع آوری پسماند خشک ۲۰۰ میلیارد سود میبرد
در ادامه این نشست کامیل احمدی مردم شناس و سرپرست پژوهش زباله گردی کودکان درباره راهکارهای این پدیده افزود: ادغام بخش غیررسمی و رسمی از راهکارهای رسیدگی به این پدیده است.
وی ادامه داد: مکانیزه کردن سیستم جمع آوری پسماند، نظارت بر اجرای قوانین پسماند، تغییر شیوه مدیریت شهر و… از جمله موارد کاهش زباله گردی در شهر هستند.
احمدی تصریح کرد: از جمع آوری پسماند خشک شهرداری ۲۰۰ میلیارد و پیمانکاران ۵۶۶ میلیارد تومان سود میبرند. این درحالی است که پیمانکاران بخشی از این پول را به صاحب کاران میدهند. قسمتی از این درآمد به صاحبان گود و گاراژداران که زباله در آنجا دپو میشود، داده میشود و تنها اندکی از این پول به کودکان و سایر زباله گردان میرسد.
این مردم شناس تاکید کرد: قسمت بد ماجرا این است که افراد زیادی از خانوادههای ایرانی و کودکان ایرانی نیز وارد این چرخه میشوند. در واقع به خاطر دست به نقد بودن و در دسترس بودن زباله افراد زیادی به این شغل متمایل میشوند.
وی بیان کرد: شاید اگر نظارت دقیقتری بر پیمانکاران صورت بگیرد و شورای شهر تهران به این حوزه ورود کند، زیرساختهای آموزش شهروندان فراهم شود و به آنها آموزش دهیم که زبالههای تر و خشک را از هم جدا کنند و الگوی مصرفی مان را تغییر دهیم چراکه ما به شدت جامعه مصرف گرایی هستیم و انبوهی از زبالههای ما را کاغذ و کیسههای نایلونی تشکیل میدهند و شاید اگر زباله گردها را در تدوین قوانین و مدیریت زبالههای شهری مشارکت دهیم، تعداد کودکان زباله گرد در سطح شهر کم شود.
احمدی در ادامه صحبتهایش با اشاره به راهکارهای دیگر برای کاهش پدیده زباله گردی در شهر افزود: حذف کودکان زباله گرد زیر ۱۵ سال از چرخه زباله گردی، برگشت دادن امن زباله گردهای مهاجر زیر ۱۵ سال با شرایط به کشورشان، حذف کودکان زباله گرد بالای ۱۵ سال و ماندن آنها در ایران مشروط به داشتن سرپرست، مهارت آموزی برای حرفه و اشتغال، فراهم کردن فرصتهای جایگزین اشتغال و درآمد برای آنها، تأمین امنیت و اجازه کار نیمه وقت، داشتن بیمه و خدمات، آموزش و پرورش رایگان و تخصیص درآمدهای شهرداری به این مورد از جمله راهکارهای دیگر برای کاهش زباله گردی کودکان در تهران میتواند باشد.
مزایده پسماند خشک و مناقصه پسماند تر
بهاره آروین عضو شورای شهر تهران نیز گفت: ما درخواست همکاری و مشارکت برای این موضوع داریم که چه نوع سیاستگزاری در پیش بگیریم که نتایج خوبی در خصوص پدیده زباله گردی و کاهش آن داشته باشیم.
وی افزود: شهرداری هیچ کاری هم که انجام ندهد، باید ۷۵۰ میلیارد صرف حقوق (برای مثال کارگران فضای سبز) و نگه داشت شهر کند. با این حال سود شهرداری از جمع آوری پسماند خشک در گذشته چیزی حدود ۲ تا سه هزار میلیارد بود اما شهرداری سعی کرد با حذف رانت و رقابتی کردن فضا بیشترین سود به کارگران جمع آوری پسماند برسد. به همین دلیل این مبلغ در حال حاضر به ۲۰۰ میلیارد رسیده که در شهرداری مبلغ ناچیزی محسوب میشود.
آروین ادامه داد: شهرداری در حوزه پسماند تر مناقصه و در پسماند خشک مزایده برگزار میکند. البته در هر دو حوزه رانت وجود دارد. ما در خصوص پسماند تر نیز مشکلاتی داشتیم و پیمانکاران حقوق کارگردان را پرداخت نمیکردند. به همین دلیل با اجرای یک سیستم نظارتی شهرداری ورود کرد تا پیمانکار طی روال اداری حقوق کارگرانش را به درستی پرداخت کند. اما در حوزه پسماند خشک ما مزایده داریم. پیمانکار قرارداد جمع آوری زباله میبندد و تنها ابزار ما در صورت رؤیت تخلف این است که قرارداد وی را باطل کنیم.
آروین خاطرنشان کرد: اما تا چه حدی میتوانیم قرارداد باطل کنیم و از این طرف بحث نظافت شهر مطرح است و این زبالهها باید جمع آوری شود. من با رسمی سازی مشاغل غیررسمی موافقم اما چطور میشود که مشاغلی را که همه خواستار حذف آن هستند، رسمی کرد؟ یا اینکه آیا با ابطال قرارداد پیمانکاران متخلف میشود راه به جایی برد؟ ما هم میخواهیم این مشکل برطرف شود اما نیاز به راهکارهای دقیق و هدفمند داریم. به همین دلیل امروز من در این جلسه شرکت کردم تا از دیدگاههای این پژوهش در حل این مشکل ایده و کمک بگیریم.
تناقضات را شناسایی کنیم
مراد ثقفی فعال مدنی حاضر در این نشست نیز با اشاره به اینکه کاهش پدیده زباله گردی در تهران پر از تناقض است، گفت: نیاز است در فرصتی مناسب جلسهای با حضور شهرداری، شورای شهر و افراد حرفهای که در این حوزه کار کردهاند، برگزار شود تا به نتایج دقیقی برسیم.
وی با اشاره به پژوهش یغمای کودکی ادامه داد: این کار یک کار توصیفی خوب است. همه ما دنبال این هستیم که این کار خاتمه یابد اما چطور و به چه قیمتی. آیا این کودکان باید ردمرز شوند یا اینکه برای کار جای دیگری بروند و از دید و چشم ما دور شوند و ندانیم آنها کجا هستند.
ثقفی تصریح کرد: این کار توصیفی خوب است اما برای اینکه بتوانیم سیاستی را برای حل این پدیده استخراج کنیم، نیاز داریم که از سطح توصیف بگذریم و از خود کودکان برای حل مشکل آنها کمک بگیریم.
این فعال مدتی ادامه داد: تناقضات باید اول شناسایی شوند و بعد پژوهش بر اساس آنها ساماندهی و انجام شود.