حالا اما با بلیتهای ۱۰ تا ۲۰ هزار تومانی در سراسر کشور، رقم گیشه سینمای ایران به ۱۰۰ میلیارد تومان رسیده است. رخدادی که قطعاً روی کاغذ یک اتفاق خوشایند است، اما آیا باید نسبت به این فروش ۸۰ روزه خرسند بود و بر درستی تصمیمگیریهای سینمایی صحه گذاشت یا نباید از این ۱۰۰ میلیارد بهعنوان لفافهای برای ندیدن اشکالات تصمیمگیریها استفاده کرد. در ادامه به برخی از تبعات این فروش یا دلایل شکلگیری این میزان فروش خواهیم پرداخت.
سرابی که قیمت بلیت به وجود آورده
قطعاً نخستین پارامتری که در آسیبشناسی این میزان فروش وجود دارد، بالا رفتن ۳۰ درصدی قیمت بلیت در سال جدید است. تا سال گذشته، بیشترین قیمت بلیت متعلق به پردیسهای مدرن تهران و چند پردیس مشهد بود که بلیت روزهای عادی خود را ۱۵ هزار تومان تعیین کرده بودند. امسال اما این قیمت به ۲۰ هزار تومان در پایان هفته رسیده است و سینمایی در یک کلانشهر هم بلیت «ویآیپی» خود را ۵۰ هزار تومان میفروشد. دیگر هیچ سینمایی در کشور، بلیتی کمتر از ۱۰ هزار تومان ندارد، حال آنکه تا پایان سال گذشته، برخی سینماها، بلیتهای هفت و هشت هزار تومانی عرضه میکردند. تمام این رشدها سببشده قیمت بلیت در سال جدید، با افزایش قابل توجهی همراه باشد. بنابراین نخستین دلیل رقمخوردن فروش ۱۰۰ میلیاردی در ۸۰ روز نخست امسال، افزایش بیرویه قیمت بلیت است. ضمن اینکه در تعطیلات نوروزی امسال، بهدلیل نبود نظارت، برخی سینماهای معمولی پایتخت که باید بلیت خود را ۱۲ هزار تومان به فروش میرساندند، این قیمت را به ۱۵ و گاهی ۲۰ هزار تومان افزایش دادند تا یک حاشیه امن خیلی خوب برای فروش بیشتر آنها فراهم شود. اتفاقی که تا ۱۷ فروردین ادامه داشت و پس از پایان تعطیلات نوروزی، به روال معمول خود بازگشت.
درچنین شرایطی که قیمت بلیت سبب بالا رفتن گیشه هر فیلمی شده، صحبت از پرفروششدن یک فیلم، گفتهای بر مبنای بیمنطقی است. صاحبان آثار ۲۰ میلیاردی، فروش خود را با ۲۰ میلیارد تومان فیلمهای سه سال پیش مقایسه کرده و وقتی به مرز ۲۱ میلیارد تومان میرسند، اعلام میکنند رکورد آن فیلم سه سال پیش را شکستهاند؛ حال آنکه ممکن است تعداد مخاطبان فیلم آنها، نصف مخاطبان سه سال پیش باشد. این سراب بهوجودآمده، سبب شده روی بسیاری از خلأهای ممکن در سطح تصمیمگیریهای کلان سینمایی سایه بیفتد و تنها ملاک ارزیابی یا استقبال مخاطب از سینماها، همین رقم کلی فروش قلمداد شود.
افزایش تعداد سالنهای کشور
مورد بعدی که سبب بالا رفتن میزان فروش امسال سینمای ایران شده است، افزودهشدن چندین سالن به ناوگان سینمایی کشور است. در سال گذشته، تنها ۴۹ سالن به سالنهای سینمایی تهران و شهرستانها افزوده شده که این میزان افزایش سالن، قطعاً به اکران بیشتر فیلمها و درنتیجه فروش بالاتر فیلمها کمک کرده است. روندی که امسال نیز ادامه خواهد داشت، بهطوری که تنها در تهران، ۳۵ سالن تا پایان امسال به بهرهبرداری خواهد رسید.
این نهضت سالنسازی در ایران که از سال ۹۵ آغاز شده است، سبب جهش فروش سالانه سینمای کشور شده است. در سال ۹۴، فروش اول فروردین تا ۲۲ خرداد، ۱۳ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان بوده است. در سال ۹۵ این میزان حدود چهار برابر افزایش یافته و به ۵۱ میلیارد تومان میرسد. در سال ۹۶، ۵۵ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان، در سال ۹۷، ۷۹ میلیارد تومان و امسال هم به ۱۰۰ میلیارد تومان افزایش پیدا کرده است. قطعاً در این افزایش فروش سالیانه سینمای کشور، علاوهبر بالا رفتن قیمت بلیت، افزایش تعداد سالن نیز نقش قابل اعتنایی دارد.
فیلمسوزی
با وجود افزایش سالن در کشور، ایران ۸۲ میلیونی ما همچنان با کمبود سالن مواجه است. این کمبود سالن شاید اگرچه در تهران و کلانشهرها به چشم نیاید و خلأ آن با آمارهای رنگینی چون فروش چند صد میلیاردی سالیانه پوشش داده شود، اما وقتی به آمار ترافیک اکران و فیلمسوزی حاصل از کمبود سالن مینگریم، متوجه اوج فاجعه میشویم. اتفاقی که حتی رئیس سازمان سینمایی نیز در آخرین اظهارنظر خود از وجود آن ابراز نگرانی کرده و گفته سعی دارد این میزان ترافیک کاهش یابد.
در ۸۰ روز فعالیت سینمایی امسال کشور، ۱۸ فیلم روی پرده رفتهاند. این آمار در مدت مشابه سال ۹۴، ۱۴ فیلم، ۹۵، ۱۶ فیلم، ۹۶، ۱۷ فیلم و ۹۷، ۱۵ فیلم بوده است. با وجودی که تعداد فیلمهای اکران شده در ۸۰ روز نخست امسال، از تمام پنج سال گذشته بیشتر بوده، اما در تعداد مخاطب، حدود ۶۰۰ هزار نفر کمتر از سال گذشته هستیم. در سال ۹۴ دو میلیون و ۵۰۰ هزار نفر، در سال ۹۵ هفت میلیون و ۸۰۰ هزار نفر، سال ۹۶، ۶ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر، سال ۹۷، ۹ میلیون و ۲۵۰ هزار نفر و امسال هم هشت میلیون و ۶۵۰ هزار نفر در ۸۰ روز نخست سال به سینما رفتند.
کنار هم قراردادن تعداد فیلمهای اکرانشده و میزان مخاطب یعنی فیلمسوزی. اینکه در سال گذشته با ۱۵ فیلم، ۹ میلیون و ۲۵۰ هزار نفر به سینما رفتند و امسال با ۱۸ فیلم، ۸ میلیون و ۶۵۰ هزار نفر، یعنی مصداق کامل فیلمسوزی. کارگروه اکران هر چه برای اکران نوروزی و اکران عید فطر تلاش کرد، برای اکران رمضان، کم گذاشت و حداقل پنج فیلم را با تصمیمهای اشتباه خود سوزاند. اشتباهی که شکل دیگر آن را در اکران عید فطر تکرار کرد و با قراردادن چهار فیلم گیشهپسند و اکران همزمان آنها، فروش هر یک از آنها را سرشکن کرد و دست سینمای ایران را برای اکران دیگر فصلها خالی گذاشت. بنابراین یکی دیگر از دلایل رقمخوردن گیشه ۱۰۰ میلیاردی در ۸۰ روز نخست امسال، فشردگی اکران فیلمهای پرمخاطب است. نباید از یاد ببریم که این ۱۰۰ میلیارد، در نتیجه فروش ۱۰ فیلم بهتماممعنا گیشهپسند است. حال آنکه در هیچ سالی سابقه نداشته در ۸۰ روز ابتدایی سال، این میزان فیلم گیشهپسند بهصورت همزمان به اکران درآیند.