به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی در تازهترین گفت وگوی رسانهای خود پیرامون مسائل و سیاست خارجی، باز هم جمهوری اسلامی ایران را هدف شدیدترین حملات خود قرار داده است.
وی همصدا با دولتمردان واشنگتن، تهران را مسؤول حمله به نفتکشها در دریای عمان معرفی کرده و با یادآوری حوادثی چون انفجارهای «الفجیره»، حمله به خطوط انتقال نفت سعودی و فرودگاه این کشور مدعی شده «هیچکس در منطقه خواهان جنگ نیست مگر ایران».
ولیعهد سعودی گفته هرگز به دنبال جنگ نیست اما در صورت مواجهه با تهدید در پاسخ دادن به آن تردیدی نخواهد کرد.
نکته قابل تأمل در گفت وگوی روز شنبه بن سلمان با نشریه سعودی «الشرق الاوسط» اینکه ولیعهد سعودی اظهار داشته عربستان در راستای سیاستهای صلح طلبانه حتی از برجام حمایت کرد اما به دلیل سیاستهای تهاجمی ایران پس از توافق هستهای و افزایش عملیات خصمانه و تروریستی در خاورمیانه و اروپا، سعودی به استقبال بازگشت تحریمهای آمریکا رفت.
بن سلمان بدون اشاره به توطئههای بی وقفه سعودی- صهیونیستی علیه توافق هستهای و ترغیب و باج دهی ریاض جهت کشاندن آمریکا به ورطه تقابل با ایران، تجاوزگری عربستان در یمن و قتل عام مردم این کشور را تحت عنوان بازگرداندن دولت مشروع توجیه کرده و در عوض ایران را متهم اصلی تداوم بی ثباتی و عامل کارشکنی در فرایند صلح یمن قلمداد کرده است.
بن سلمان صراحتاً به سراغ تشریح سناریوی مطلوب سعودی در وقایع اخیر رفته و اظهار داشته تهران احترام حضور نخست وزیر ژاپن را نگاه نداشته و همزمان با رایزنیهای «آبه شینزو» دست به حمله به نفتکش ژاپنی زده است.
سخنان اخیر ولیعهد سعودی را میتوان در یک جمله خلاصه کرد و آن اینکه مقصر و عامل هر چالش و تهدیدی در خاورمیانه و جهان جمهوری اسلامی ایران است.
وی پیشتر هم شدیدترین مواضع را علیه تهران اتخاذ کرده بود. آذرماه سال ۹۶ بود که وی حتی سیاستهای افراطی خاندان سعودی طی دهههای اخیر را نیز ناشی از بروز انقلاب اسلامی سال ۵۷ در ایران دانسته و از مسامحه کشورهای غربی در برابر سیاستهای ایران انتقاد کرده بود.
زبان گشودن بن سلمان به لفاظی علیه ایران و شاخ و شانه کشیدنهای بی مبنا علیه کشورمان در حالی صورت میگیرد که ولیعهد سعودی طی ماههای پس از افشای نقش وی در سلاخی «جمال خاشقچی» روزنامه نگار منتقد سعودی، تحت فشاری سنگین میکوشید حتی الامکان از حاشیهها برکنار باشد و حملات خود را از جانب افرادی چون «عادل الجبیر» و طیفی از رسانهها و چهرههای سعودی، اماراتی و بعضاً بحرینی روانه ایران سازد.
پس از اظهارات بن سلمان بود که سعودیها کوشیدند با تئوریزه و تأیید کردن لفاظیهای وی، موجی تازه را علیه جمهوری اسلامی ایران به راه اندازند.
از جمله یک تحلیلگر سعودی در الشرق الاوسط ایران را بازیگری خواند که به رغم مواضعش مبنی بر ضرورت تنش زدایی و پرهیز از درگیری در منطقه، حرف و عملش یکی نیست و میخواهد در خاورمیانه به سوی درگیری و تنش حرکت کند.
همین روزنامه به قلم یکی از ضدایرانی ترین تحلیلگرانش مدعی شده که ایران شرایط خلیج فارس را به سمت تحولات سالهای پایانی جنگ تحمیلی پیش میبرد تا از تنگناهای جنگ با رژیم بعثی عراق رهایی یابد. به گفته «عبدالرحمن الراشد» تحلیلگر سعودی، کشورهای عربی باید مهیای پاسخ قاطع به تهدیدات نظامی ایران شوند زیرا به گفته وی تهران به هجوم بر چند نفتکش بسنده نخواهد کرد و ممکن است جنگ را به بنادر و پایانههای منطقه بکشاند.
اظهارات مقامات و جوسازی رسانههای سعودی در حالی جمهوری اسلامی ایران را هدف قرار داده که بسیاری از ناظران و تحلیلگران میگویند بر خلاف تهران، ریاض باید به چند پرسش درباره وقایع اخیر خلیج فارس پاسخ گوید و نخستین پرسش اینکه چه بازیگر یا بازیگرانی از حمله به نفتکشها در اوج اقدامات دیپلماتیک ایران سود میبرند؟
این ادعاها یادآور رخدادهای سالیانی است که در جریان جنگ ایران و عراق، نیروهای آمریکا و نیز سعودی به دنبال «جنگ نفتکش» ها وارد مقابله مستقیم نظامی با جمهوری اسلامی شدند. بهار سال ۶۷ بود که آمریکاییها به بهانه تأمین امنیت کشتیرانی در آبهای خلیج فارس و تحت عنوان تلافی صدمات وارده به شناورهای آمریکایی، دست به عملیات موسوم به «آخوندک» زدند؛ عملیاتی که نقطه شروع آن ادعای مین گذاری ایران در مسیر کشتیهای آمریکایی بود و شدیدترین برخورد دریایی این کشور پس از جنگ جهانی دوم محسوب میشد.
چندماه بعد هم ناو آمریکایی «یواساس وینسنس» با شلیک موشکی هدایتشونده به سوی هواپیمای مسافربری ایران آن را سرنگون ساخت و همه ۲۹۰ سرنشین آن را به شهادت رساند.
اظهارات مقامات و جوسازی رسانههای سعودی در حالی جمهوری اسلامی ایران را هدف قرار داده که بسیاری از ناظران و تحلیلگران میگویند بر خلاف تهران، ریاض باید به چند پرسش درباره وقایع اخیر خلیج فارس پاسخ گوید و نخستین پرسش اینکه چه بازیگر یا بازیگرانی از حمله به نفتکشها در اوج اقدامات دیپلماتیک ایران -سفر مقامات ارشد کشورهایی چون ژاپن و آلمان به تهران، تشریح مواضع جمهوری اسلامی از تریبون اجلاسی چون سیکا و شانگهای و …- سود میبرند. دوم اینکه در صورت بروز درگیری در خلیج فارس و اقدام نظامی آمریکا با توجیه حمایت از عبور آزاد انرژی از تنگه هرمز چه طرفهایی از آسیب دیدن ایران، افزایش چشمگیر بهای نفت در شرایط تحریم ایران و… سود خواهند برد و در نهایت اینکه آیا کشورهای منطقه خصوصاً جنگ افروزها میتوانند سپری در برابر شرارههای جنگی با ابعاد نامعلوم برای خود بیابند؟
پژوهش **۹۲۷۹