تهران-ایرنا- بی ثباتی اصلی ترین عامل مشروعیت بخشی به تشدید حضور نظامی آمریکا در منطقه خواهد بود و از سوی دیگر دست کاخ سفید را برای همراه کردن کشورهای اروپایی عضو ناتو که مخالف سیاست های تنش آفرین ترامپ در خروج از توافق هسته‌ای با ایران هستند باز خواهد گذاشت

پس از انفجار روز پنجشنبه در دو کشتی حامل سوخت در خلیج فارس و تنگه هرمز همانگونه که انتظار می‌رفت بلافاصله مقامات آمریکایی و برخی دیگر از متحدان آن در غرب فوراً انگشت اتهام را به سوی ایران دراز کرده و با استفاده از پروپاگاندای رسانه‌ای بزرگ خوددر جهت دهی به افکار عمومی در سطح جهانی، اجماع‌سازی و تحت فشار قرار دادن تهران از طریق کشاندن موضوع به شورای امنیت تلاش کردند.

در همین ارتباط مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا به خبرنگاران در مورد نتیجه ارزیابی های واشنگتن که تهران را عامل حمله اعلام کرده است گفت: این ارزیابی بر مبنای اطلاعات امنیتی، جنگ‌افزارهای مورد استفاده، سطح تخصص مورد نیاز برای اجرای این عملیات، حملات مشابه اخیر ایران به کشتیرانی، و نیز این واقعیت که هیچ گروه نیابتی فعال در منطقه از منابع و تخصص لازم برای اجرای چنین عملیاتی با این میزان بالای پیچیدگی برخوردار نیست، حاصل شده است.» اگرچه ایران به صورت رسمی پاسخ ادعاهای مقامات آمریکایی را داده اما بررسی شواهد مورد استناد و استدلال‌های ارائه شده واشنگتن می‌تواند به صورت دقیق پرده از اهداف اصلی این اقدامات بردارد.

استدلال‌های واهی وادعاهای غیرمستند

در وهله نخست توجه به استدلال ها و مبنای ارزیابی مقامات آمریکایی که پمپئو آن را اعلام کرد دستان خالی واشنگتن از ارائه هرگونه مدرک محکمه پسندی را که بتوان بر مبنای آن عامل انفجار را مشخص نمود نمایان می کند. اولاً ادعای ارزیابی بر اساس اطلاعات امنیتی بدون ارائه این اطلاعات جز سخنی گنگ و کاملاً بی ارزش و فاقد اعتبار و وجاهت نیست. ثانیاً در میان ناآگاهی جهانی از علت اصلی انفجارها و طرح انواع حدسیات همچون مین گذاری یا حمله راکتی یا پهبادی و …در رسانه ها که هیچیک ارزش استناد ندارد، پمپئو جنگ افزار مورد استفاده را به ایران نسبت می دهد.

تارنمای تحلیلی و خبری الوقت در یادداشت خود افرود: در این موضوع آمریکا با انتشار یک ویدیوی سیاه و سفید دارای کیفیت بد که یک قایق حامل چند سرنشین در کنار یک نفتکش را بدون امکان تشخیص نوشته ها و پرچم ها ی آن قایق و سرنشین های آن نمایش می دهد با اعلام اینکه این قایق متعلق به ایران است، مدعی تلاش سرنشینان این قایق برای جداسازی مین های منفجر نشده و از بین بردن شواهد انفجار شد.

در این خصوص اولاً این پرسش مطرح است که چگونه نیروهای آمریکایی در صورت بی اطلاعی بلافاصله خود را به محل انفجار رسانیده و به فیلم برداری از واقعه پرداختند؟ و ثانیاً همانگونه که روزنامه گاردین گفته است حتی اگر ادعای متعلق بودن آن قایق به ایران نیز درست باشد این به معنای تایید ادعای آمریکا نیست زیرا نیروهای ایرانی اولین کسانی بودند که در صحنه حادثه حاضر شدند و به عملیات نجات خدمه کشتی ها پرداختند. طبیعتاً در عملیات نجات منطق حکم می کند که برای جلوگیری از انفجار مخازن سوخت های موجود در کشتی نیروهای نظامی عامل تهدیدزا (مثلاً مین دریایی) را از بدنه کشتی جدا کنند.

پمپئو همچنین با اشاره به تخصص بالای اجرای این عملیات آن را شبیه به حملات اخیر به کشتی‌های نفتکش در ساحل امارات دانسته که به عقیده وی توسط ایران هدف قرار گرفته شده بودند. در این مورد اولاً این سخن که هیچ طرف دیگری قادر به انجام این حمله نیست سخنی بی اساس بیش نیست چرا که از یکسو حضور نظامی آمریکا و متحدان آن در خلیج فارس و دریای عمان پررنگ است و ایران تنها نیروی حاضردر منطقه نیست و از سوی دیگر وی بدون هیچ مبنایی مجدداً ادعای دروغین انفجارهای بندر الفجیره را به ایران نسبت می دهد در حالی که در جلسه شورای امنیت برای بررسی موضوع علی رغم تلاش آمریکا به دلیل نبود مدارک هیچ نتیجه ای برای مقصر دانستن ایران در این انفجارها نصیب مقامات واشنگتن نشد.

اما در کنار عدم ارائه دلایل و قرائن مستند، از لحاظ منطقی با پاسخ به برخی پرسشها به خوبی می توان مظنونین اصلی حملات را شناخت. اول اینکه چه طرفی اکنون از تنش آفرینی در منطقه بیشترین سود را به دست می آورد در حالی که ایران اعلام کرده است که به هیچ عنوان به دنبال جنگ نیست؟ ثانیاً حمله به کشتی هایی که از قضا حامل سوخت برای کشور ژاپن بوده اند که در همان روز نخست وزیر این کشور در تهران مشغول رایزنی و گفتگو با مقامات ایرانی بوده است را چگونه میتوان توجیه کرد؟ ثالثاً چرا آمریکا به جای درخواست برای انجام تحقیقات بین المللی بی طرفانه خواستار همراهی دیگر کشورها در اجماع سازی علیه تهران شده است؟

پاسخ منطقی به این سوالات نه تنها ایران را از لیست مظنونین حادثه حذف می کند، بلکه نقش بی ثبات ساز آمریکا و متحدین آن چون امارات، عربستان و رژیم صهیونیستی را بار دیگر برای جهان اثبات کرده و انگشت اتهام را به سوی آنها نشانه می رود. درست به همین دلیل نیز انتظار واشنگتن برای همراهی بین المللی با ادعاهای ضدایرانی پمپئو و ترامپ حاصل نشد و کشورهای مختلف بر خلاف ادعای آمریکا موضعگیری کردند. وزارت خارجه روسیه موضع گیری آمریکا در قبال حادثه نفت‌کش‌ها در دریای عمان را «ایران‌هراسی» آشکار نامیده و هر نوع نتیجه گیری درباره این حادثه، قبل از انجام تحقیقات دقیق و بی‌طرفانه را غیرقابل قبول دانست. همچنین «هایکو ماس»، وزیر امور خارجه آلمان در واکنش به فیلم ادعایی آمریکا در ارتباط با انفجار اخیر نفتکش‌ها در دریای عمان، امکان نتیجه‌گیری از این فیلم را سخت عنوان کرد و خواستار مدارک بیشتر شد. از سوی دیگر «منصور العتیبی» نماینده دائم کویت در سازمان ملل متحد ادعای آمریکا علیه ایران در ماجرای حادثه دریای عمان را زیر سؤال برد.

اهداف ضدایرانی حملات

بدون تردید آشوب آفرینی مهمترین هدف اتفاقات اخیر در منطقه بویژه در حملاتی است که علیه رفت و آمد کشتی ها در خلیج فارس صورت می گیرد. بی ثباتی اصلی ترین عامل مشروعیت بخشی به تشدید حضور نظامی آمریکا در منطقه خواهد بود و از سوی دیگر دست کاخ سفید را برای همراه کردن کشورهای اروپایی عضو ناتو که مخالف سیاست های تنش آفرین ترامپ در خروج از توافق هسته‌ای با ایران هستند باز خواهد گذاشت. در این رابطه روزنامه تایمز انگلیس نوشت، به دنبال حوادث اخیر و هدف قرار گرفتن دو نفتکش در خلیج عمان، کشورهای غربی برای ایجاد نیروی دریایی مشترک جهت حفاظت از کشتی‌های تجاری و نفتکش در منطقه برنامه ریزی می‌کنند.

از بعدی دیگر ناامیدی کاخ سفید از امکان پذیرش مذاکره مجدد از سوی مقامات ایران و اجماع داخلی هیئت حاکمه در این باب (پس از سفر نخست وزیر ژاپن به تهران)، می تواند عاملی باشد تا واشنگتن و متحدان آن از طریق این حملات سناریو نزدیک بودن سایه جنگ را برای تحت فشار قرار دادن مقامات ایران و تحمیل پذیرش مذاکره اجرا کنند.