به هر حال این فرمانده سابق سپاه که پس از پایان سال های طولانی فعالیت در جایگاه فرماندهی نیروی انتظامی و شهرداری تهران با روی کار آمدن ائتلاف اصلاح طلبان و اعتدالگرایان در شورای اسلامی شهر تهران، سرانجام از مسئولیت های اجرایی فارغ شد، چه در پی ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری برای چهارمین بار و چه در فکر نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی باشد، او در اولین گام فعالیت جدید انتخاباتی خود به تکرار ایده جبهه نو اصولگرایی تاکید کرد که به اعتقاد وی با حضور جوانان معتقد به این جریان در عرصه انتخابات، می توان مجلسی نو برای اصلاح ریل گذاری در مسیر سیاست گذاری کشور تشکیل داد.
انتخاب عبارت «بسم الله» در پایان فراخوان اخیر این سردار سابق سپاه، اگرچه پایانی بر فراخوان او و آغازی بر فعالیت انتخاباتی اش برای مجلس شورای اسلامی است، اما قطعاً نه آغاز و نه پایانی برای تلاشهای او برای جا انداختن واژه نواصولگرایی در عرصه سیاسی ایران نخواهد بود.
اولین بهره برداری قالیباف از این واژه سیاسی جدید، نه در روزهای اخیر که این فراخوان را صادر کرده است، بلکه از دو سال پیش و پس از انصراف از نامزدی دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به نفع حجت الاسلام رئیسی نامزد جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی مطرح شد. در روزهایی که با پیروزی دکتر روحانی در انتخابات، برنامههای وی برای حضور در دولت مجدداً ناکام ماند.
وی در ۳۱ تیر ۹۶ اولین نامه خود به جوانان را منتشر و از واژه «نواصولگرایی» رونمایی کرد که هدف آن را تغییر اساسی در نحوه کنش جریان اصولگرایی دانست.
قالیباف در این نامه سرگشاده به جوانان تاکید کرد: «این مهم (تحول در جریان اصولگرایی) زمانی اتفاق خواهد افتاد که شما امیدوارانه، فعالانه و آتشبهاختیار وارد صحنه شده، منتظر اقدامات از بالا به پایین در جریان اصولگرایی نباشید؛ زیرا تحلیل رفتارهای پس از انتخابات برخی دوستان نشان میدهد تصمیمگیری در این مورد در رأس جریان همچنان دچار اختلال است.»
وی همچنان پس از دو سال این فعال سیاسی در حال تکرار دیدگاه اولیه خود است همانگونه که در بیانیه اخیر نیز به مانند گذشته اظهار داشت به دنبال رهبری جریان نیست و به «سهم خود» میخواهد «صدا» ی همه، مخصوصاً خواهران عزیز، دانشجویان و روحانیون و فعالان مخلص جهادی باشد تا «تغییر» و «نوگرایی» رقم بخورد. سخنانی که البته در فراخوان اخیر با اعلام «شاخص هایی که منتشر می شود» برای «افراد توانمند و با صلاحیت» که میتوانند نماینده مجلس آینده باشند، نقض شده و نشان از سودای مدیریت این جبهه سیاسی جدید دارد. این تناقض به نوعی دیگر توسط محسن پیرهادی دبیرکل جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی که یک حزب سیاسی نزدیک به محمدباقر قالیباف، تأیید می شود: «فراخوان آقای قالیباف، صرفاً یک دعوت نیست، بلکه سامانهای است که مجموعهای از اقدامات و پیگیریهای بعدی را میطلبد. اینکه پس از ثبت نام افراد تا هشت ماه دیگر که انتخابات مجلس برگزار میشود چه اتفاقی قرار است بیفتد و چگونه این ساز و کار منتج به معرفی افراد نسبتاً جوان و انقلابی و متخصص برای نامزدی مجلس شود، همه در جمعیت پیشرفت و عدالت انجام میشود.»
علاوه بر استفاده عنوان «نواصولگرایی»، قالیباف در دو سال گذشته بر واژههای دیگری نیز تاکید فراوان دارد. عبارت «چهار درصدی» که به نوعی شعار وی در انتخابات ریاست جمهوری قبل بود، در کنار واژه «آتش به اختیار» از عناوینی هستند که قالیباف به تناوب در اکثریت سخنرانیها و برنامههای عمومی که طی دو سال گذشته داشته است، مورد استفاده قرار داده است.
عبارت «اقدامات از بالا به پایین» و «پدرخواندگی» نیز کلیدواژههای او برای نقد جریان اصولگرایی است. اما مهمترین عبارتی که برای قالیباف در این کنشهای سیاسی جدید خطاب به جوانان مطرح بوده است، عبارت «جهادی» است. عبارتی که قالیباف بارها از جوانان از جمله در همین فراخوان اخیر، درخواست عمل جهادی داشته و خود نیز با سفر به نقاط مختلف کشور خصوصاً مناطق بحران زده و کم برخوردار عبارت «سفرهای جهادی» را برای معرفی اقدامات خود انتخاب کرده است.
این عنوان امروز نیز بر پیشانی سامانهای خورده است که قالیباف به جوانانی که شاخصههای مورد نظر او را برای نمایندگی مجلس آینده ایران دارند، معرفی کرده است تا مشخصات خود را در آن ثبت کنند. به نظر میرسد قالیباف به صورت آگاهانه و با برنامهریزی مشخص به سمت ایجاد گفتمان سیاسی خاص خود حرکت میکند.
وی در مانیفستی که برای جریان نواصولگرایی در مهرماه سال ۹۷، حدوداً یک سال پس از ابداع این واژه، منتشر میکند عباراتی «مردمباوری»، «اسلام ناب» و «نوگرایی» را سه شاخص اصلی برای ایجاد تغییر اساسی در گفتمان، رویکرد، ساختار و عملکرد جریان اصولگرایی معرفی میکند.
در این گفتمان جدید، قالیباف واژگان را عمدتاً و بدون تغییر از همان گفتمان مشهور اصولگرایی وام گرفته است، اما وجه تمایز مهم آن با گفتمان سابق، تفاوت میان شرکای مدنظر او در گفتمان جدید نواصولگرایی با حامیان و اعضای متعلق به گفتمان اصولگرایی است. به نظر میرسد وی دیگر از چهرههای شاخص جریان اصولگرایی قطع امید کرده و نقدهای متعددی را در طی دو سال گذشته به عملکرد و رویکرد آنها وارد دانسته است و به همین دلیل در سودای یافتن شریکانی جدید از میان چهرههای جوان و کمتر شناخته شده اصولگرا است.
اما این تلاش هم چندان کامیاب نبوده است. در ۲۹ آبان ۹۶ و در روزهایی که ایده نواصولگرایی قالیباف جدید و چالش برانگیز مینمود، همایشی با عنوان «نواصولگرایی در نگاه جریان دانشجویی» به همت تشکلهای عدالتخواه دانشگاه علم و صنعت تهران برگزار شد. تصور بر این بود که این همایش میتواند آغازی پرطمطراق برای اعلام وجود رسمی جبهه نواصولگرایی در میان استقبال حامیان جوان خود باشد.
قالیباف نیز در این همایش علاوه بر نقد اصلاح طلبان به نقد جدی عملکرد اصولگرایان پرداخت و گفت: جریان اصولگرایی در حقیقت در اهداف، برنامهریزیها و حرفهایی که میزند بر مکتب امام است و خود را پایبند به آن میداند اما واقعیت این است که وقتی میخواهیم این مبانی و اصول را تحقق دهیم و مردم آنها را در زندگی خود لمس کنند، میبینیم این جریان سیاسی در حالی که حرف آن را زده در ارائه کارنامه عملکرد قابل قبول و قابل دفاعی نداشته و در هدفگذاری، روش و ابزار بدسلیقگی شده است. هر چند برخی بزرگان اصولگرا شاید نپذیرند. نواصولگرایی با فرهنگ پدرخواندگی ساخته نمیشود؛ نواصولگرایی پدرخوانده نمیخواهد.»
اما این همایش بر خلاف انتظار به شروعی خاطره انگیز برای جریانی که قالیباف بسیار تاکید داشت، قرار نیست رهبر آن باشد، بلکه تنها میخواهد صدای رسای آن باشد، نبود. پس از سخنان تند قالیباف، این بار نوبت به دانشجویانی رسید که علاوه بر نقد تند به عملکرد وی، دوره اصولگرایی و اصلاح طلبی را تمام شده میدانستند و از قالیباف هم میخواستند به «خط انقلاب» باز گردد.
این چنین اولین گام جدی قالیباف برای فعال کردن جبهه مورد نیاز خود با شکست مواجه شد. شکستهایی که به صورت پی در پی در سایر محافل اصولگرایی نیز هم همراه شد تا جایی که امروز و پس از گذشت دو سال از طرح این ایده همچنان به جز شخص شهردار پیشین تهران و جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی کسی در سپهر سیاسی ایران داعیه دار حمایت از این جبهه سیاسی جدید نیست.
در شرایطی که به نظر میرسید جبهه نواصولگرایی به علت نداشتن جذابیت خاصی برای فعالین سیاسی کشور به فراموشی سپرده شده باشد، اما فراخوان قالیباف در روز ۲۶ خرداد ۹۸ حدود ۹ ماه پیش از آغاز انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، حاکی از امیدواری این مدیر سخت کوش برای جا انداختن برنامه سیاسی خود برای آینده ایران است. اینکه آیا سرانجام اصرار او بر جبهه نواصولگرایی هم به سرنوشت اصرار سه باره او برای رسیدن به مقام ریاست جمهوری دچار خواهد شد یا خیر، موضوعی است که برای یافتن پاسخ آن باید صبر کرد، اما هر چه هست انتخاب عبارت «بسم الله» در پایان فراخوان اخیر وی اگرچه پایانی بر فراخوانش و آغازی بر فعالیت انتخابات آینده است، اما قطعاً نه آغاز و نه پایانی برای تلاشهای او برای جا انداختن واژه نو اصولگرایی در عرصه سیاسی ایران نخواهد بود.