نوشهر – ایرنا - جنگل‌های هیرکانی یا جنگل‌های شمال، واقع در نیم‌رخ شمالی رشته‌کوه البرز، انبوه‌ترین و بارزترین مصداق جنگل در کشور ما محسوب می‌شود که بویژه در دهه‌های اخیر به دلیل گسترش جمعیت و مداخلات انسانی، در خطر تخریب قرار گرفته است.

به گزارش خبرنگار ایرنا، تصرف جنگل و تبدیل آن به باغ و زمین کشاورزی و مسکونی، چَرای دام در جنگل، انباشت زباله، قاچاق چوب، وجود قوانین و مقررات ناقص، بهره‌برداری غیراصولی، نبود مطالعات آمایشی، از مهم‌ترین عوامل تخریب جنگل به شمار می‌رود.

از طرف دیگر فاصلهٔ اندک این جنگل‌های کوهستانی با دریای خزر و کم بودن مساحت آن در مقایسه با جنگل‌های مشابه در دنیا باعث شده است که تخریب آن بیشتر به چشم بیاید.

یک کارشناس ارشد جنگل‌داری در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت: تخریب جنگل، به معنی کاهش ظرفیت آن برای عرضهٔ محصولات و خدمات اجتماعی و فرهنگی و محیطی است.

میثم میارعباسی افزود: به‌عبارت دیگر تخریب جنگل فرایندی است که در آن ثروت زیست‌شناختی یک منطقه جنگلی به‌طور دائم با برخی عوامل یا ترکیبی از عوامل کاهش می‌یابد. این فرایندِ تغییر، ناشی از اختلالاتی است که ممکن است براثر عوامل طبیعی باشد؛ مانند آتش‌سوزی، طوفان، خشکسالی، آفات و بیماری‌ها و یا اینکه منشأ انسانی داشته باشد؛ مثل بهره‌برداری غیراصولی، احداث جاده و معدن، تغییر کشت، شکار، چَرا؛ و یا ترکیبی از هر دو عامل طبیعی و انسانی در آن دخیل باشد.

این کارشناس ارشد جنگل اظهار داشت: اختلال ناشی از عامل انسانی ممکن است عمدی باشد، از جمله قاچاق چوب و بهره‌برداری بدون ضابطه، یا ممکن است ناخواسته باشد، مانند گسترش گونه‌های گیاهی بیگانه و مهاجم.

به گفته وی، دلایل غیرمستقیم برای تخریب جنگل‌ها، مانند فقر، سیاست‌های نامناسب و حقوق مالکیت نامشخص نیز از عوامل تخریب جنگل‌ها است.

میارعباسی تأکید کرد: جنگل، بویژه از نوع جنگل‌های انبوه هیرکانی، دارای قدرت خود تجدیدی و خود تنظیمی است به طوری که اگر عوامل تخریب طبیعی و انسانی در حد طبیعی باشد قادر است خود را حفظ و زنده نگاه دارد و تخریب زمانی اتفاق می‌افتد که تولید یک محصول جنگل بیشتر از قابلیت برداشت آن انجام شود.

تفاوت جنگل زدایی با تخریب

وی یادآور شد: بین مفهوم جنگل‌زدایی و تخریب جنگل اختلافاتی وجود دارد زیرا جنگل‌زدایی از دست دادن درازمدت جنگل است، بدون تضمین اینکه جنگل از طریق احیای طبیعی یا اقدامات جنگل‌داری دوباره برقرار شود که این باعث کاهش سطح جنگل می‌شود، اما تخریب جنگل همیشه باعث کاهش سطح جنگل نمی‌شود، بلکه اغلب کاهش کیفی جنگل را در پی دارد.

کارشناس ارشد جنگل گفت: تخریب جنگل اغلب منجر به جنگل‌زدایی کامل می‌شود، ازجمله آنکه جنگل‌های ضعیف به‌راحتی به زمین‌های کشاورزی تبدیل می‌شوند. تخریب جنگل معضلی جهانی است و باید در تمامی بخش‌های محلی و ملی و بین‌المللی موردتوجه قرار گیرد.

او افزود: تخریب جنگل‌های هیرکانی اغلب نتیجه مدیریت و سیاست اشتباه و بهره‌برداری بیش‌از حد از منابع جنگل است و مدیران باید اقدامات مناسب را برای توقف و یا کاهش تخریب جنگل با سیاست مشارکت عمومی مردم و نهادها در پیش بگیرند و خود بیشتر نقش نظارتی داشته باشند.

میارعباسی دربارهٔ راه‌های مقابله با عوامل طبیعی و انسانی تخریب جنگل اظهار داشت: اول از همه باید به این درک برسیم که درختان و جنگل‌ها را بخش مهمی از زندگی خود بدانیم و در حفظ آن‌ها بکوشیم. نکته دیگر اینکه از مداخله بدون ضابطه و حد در منابع طبیعی پرهیز کنیم و تا حد امکان نهال بکاریم و از آن مراقبت کنیم؛ همچنین فرهنگ کار بدون استفاده از کاغذ را رواج دهیم و تبلیغ کنیم و بیشتر از داده‌های رقمی (دیجیتال) و رایانه استفاده کنیم.

این کارشناس ارشد جنگل‌داری تأکید کرد: باید به سمت خرید و استفاده از محصولات بازیافتی حرکت کنیم زیرا آلودگی‌های زیست‌محیطی از عوامل جدی تخریب جنگل است. باید تا حد امکان از چوب برای سوخت استفاده نکنیم و به سمت استفاده از سوخت‌های فسیلی و بهتر از آن، انرژی‌های پاک حرکت کنیم زیرا هیزم در عرض چند ساعت می‌سوزد اما سال‌ها طول می‌کشد تا درخت رشد کند.

او گفت: لازم است به گونه‌ای زندگی کنیم که فعالیت‌های ما کمترین تأثیر را بر محیط‌زیست داشته باشد و مردم را به این کار تشویق کنیم و آنان را از اینکه چگونه درختان در معرض خطر نابودی قرار دارند مطلع سازیم. با تشویق مردم به عضویت در نهادها و سمن‌ها و تشکل‌های غیردولتی و جلب مشارکت عمومی می‌توانیم به حفظ و احیا و توسعه جنگل‌ها و منابع طبیعی کمک کنیم.

نقش توسعه زمین های کشاورزی و شهری در کاهش جنگل

یک کارشناس ارشد آبخیزداری هم در این خصوص گفت: علل عمده تخریب جنگل‌های هیرکانی را می‌توان به‌طور خلاصه تغییر کاربری اراضی ناشی از توسعه کشاورزی و توسعه شهری و افزایش شهرنشینی و صنعتی شدن، رشد جمعیت، دامداری سنتی، تجارت چوب، پروژه‌های سدسازی، عملیات معدن، تولید کاغذ، آتش‌سوزی، تغییر اقلیم دانست.

کمال قادری افزود: راهکارهای مدیریتی در قالب مدیریت جامع حوضه‌های آبریز (آبخیز) راهکاری مهم برای جلوگیری از تخریب جنگل‌ها به شمار می‌رود. دلیلش آن است که در مدیریت جامع حوضه‌های آبریز (Integrated Watershed Management: IWM) توسعه و تخصیص اراضی جنگلی و کشاورزی و باغی و شهری بر اساس قابلیت آن‌ها که پیش‌تر طی مطالعات تفصیلی و جامع تعیین شده است خواهد بود و در این نوع مدیریت، مردم و مسئولان در جایگاه ذی‌نفع (stakeholder) در قضیه دیده می‌شوند و آگاهی و مشارکت مردمی نقش اساسی دارند. اینجاست که جنگل‌زدایی (deforestation) به حداقل می‌رسد.

وی گفت: مسأله محوری در مدیریت جامع، مدیریت آب است که با جلوگیری از سدسازی در مناطق جنگلی و پروژه‌های انتقال آب بین حوضه‌ای به‌ویژه حوضه‌های جنگلی، به حفظ جنگل‌ها کمک خواهد کرد.

نقش عوامل طبیعی در کاهش جنگل

مدیرکل دفتر جنگل‌داری و امور بهره‌برداری سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور هم گفت: به‌طورکلی عوامل تخریب جنگل‌ها به دو گروه طبیعی و غیرطبیعی (انسان) تقسیم می‌شود.

محمدعلی معصومی افزود: از مصادیق عوامل طبیعی، تغییرات اقلیم، وجود بادهای گرم کویری، طوفان‌های شن، بروز سیل، آتش‌سوزی غیرعمدی، ظهور یخبندان شدید، خشکی هوا و بروز آفات و بیماری است.

وی ادامه داد: عوامل انسانی نیز به دو گروه تقسیم می‌شود که گروه اول شامل مشکلات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگیِ جوامع محلی و گروه دوم شامل ضعف قوانین و مقررات و دستور کارها است. از گروه اول می‌توان جنگل‌زدایی و کاهش مساحت عرصه منابع طبیعی (تغییر کاربری)، دامداری سنتی و چرای مفرط دام، تأمین سوخت و زغال چوب را نام برد و از گروه دوم نیز می‌توان به بهره‌برداری از معادن در جنگل، دفن زباله و نخاله در عرصه جنگلی، قاچاق چوب، وجود قوانین بسترساز تخریب جنگل، بهره‌برداری غیراصولی و غیراصولی از جنگل در گذشته، عدم مطالعات آمایشی در بخش منابع انسانی و منابع طبیعی اشاره کرد.

به گفته این مسئول، طغیان ۴۵ گونه آفت و بیماری در سطح ۳۵۰ هزار هکتار در پنج سال اخیر، آتش‌سوزی به تعداد یکهزار و ۲۹۴ فقره در سطح یکهزار و ۴۲۰ هکتار، نمونه‌هایی از این خسارات و عوامل تخریب است. میزان سکونتگاه‌ها و جمعیت داخل حوزه‌های جنگلی هم در ۲۰ سال گذشته از ۶۰ هزار و ۲۸۴ خانوار به ۱۳۸ هزار و ۶۴۸ خانوار افزایش یافت. از حدود ۷۴ هزار خانوار جنگل‌نشین در حدود ۱۰ هزار و ۶۲ خانوار مشمول طرح ساماندهی خروج دام و جنگل‌نشین در آبادی‌های کمتر از ۲۰ خانوار شدند که تاکنون پن ج هزار و ۵۲۹ خانوار ساماندهی شدند و چهار هزار و ۵۳۳ خانوار همچنان در جنگل حضور دارند.

وی درباره اقدامات صورت گرفته برای کاهش عوامل تخریب جنگل‌های هیرکانی گفت: در وضع حساس کنونی شرط لازم برای انتخاب یک راهبرد مناسب، بررسی مسائل و مشکلات درون‌سازمانی و برون‌سازمانی و تعیین یک خط‌مشی و سیاست کلی و نیز سیاست‌های محلی (ناحیه‌ای) جنگل متناسب با واقعیت‌ها و مقتضیات زمانی و مکانی هر ناحیه و منطبق بر مطالعات میدانی و دستاوردهای علمی در بخش منابع طبیعی کشور است. هدف از این راهبرد این است که جای خالی «سیاست جنگل» در «مدیریت جنگل» برای دستیابی به اهداف جنگل‌داری، مشخص و پر گردد.

معصومی تأکید کرد: به‌طور خلاصه سیاست‌گذاری درست در بخش کلان کشور باید شش مورد را در نظر داشته باشد که شامل اهداف متنوع، قبول کثرت‌گرایی، اجرای صحیح طرح جنگل‌داری، تمرکززدایی، جهانی‌شدن، تغییر اقلیم است.

او بیان کرد: شرط کافی برای حل مشکلات و مدیریت آینده منابع طبیعی کشور، برنامه‌ریزی دقیق و همه‌جانبه برای به‌کارگیری این دستاوردها و سیاست‌ها با توجه به امکانات و منابع انسانی و مالی موجود، در پیشبرد اهداف و سیاست‌های پیش‌بینی شده است.

این مسئول گفت: سازمان جنگل‌ها و مراتع کشور، به‌خصوص در سال‌های اخیر تلاش‌های علمی و عملی مناسبی برای اجرای مدیریت اصولی بر منابع طبیعی اعمال کرده است، ولی وسعت زیاد منابع ملی ازیک‌طرف و محدودیت‌های مالی و اجرایی از طرف دیگر موانعی را برای اتخاذ سیاست همه‌جانبه به‌منظور دستیابی به اهداف سازمان، فراهم کرده است که با وجود تلاش‌های فراوان، اقدامات انجام شده کافی به نظر نمی‌رسد.

معصومی اظهار داشت: در سال ۱۳۷۷ با ابتکار جمهوری اسلامی ایران اولین نشست بین‌الدولی کشورهای با پوشش کمِ جنگل (کمتر از ۱۰ درصد سطح سرزمین) با حضور ۳۷ کشور جهان و سازمان‌های تخصصی بین‌المللی و منطقه‌ای در تهران تشکیل شد و به دلیل اهمیت مضاعف جنگل در این کشورها به لحاظ آسیب‌پذیری و ضرورت پایداری، تصمیماتی اتخاذ گردید و متعاقب آن دبیرخانه کشورهای با پوشش کم جنگل در ایران استقرار یافت.

مدیرکل دفتر جنگل‌داری و امور بهره‌برداری سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور افزود: در غرب آسیا، ایران اولین کشوری بود که با همکاری فائو برای اجرای مدیریت جنگل‌داری بر اساس معیارها و شاخص‌های فائو اقدام کرد. متعاقب آن برنامه جامع صیانت از جنگل‌های شمال شامل حفظ و نگهداری و توسعه جنگل‌های هیرکانی بود در تاریخ پنج شهریور ۱۳۸۲ به تصویب هیأت وزیران رسید.

معصومی گفت: برنامه جامع صیانت از جنگل‌ها نقشه راه علمی و مناسبی را برای آینده جنگل‌ها ترسیم کرد و توفیقات نسبی را به همراه داشت؛ ازجمله آنکه برای اولین بار در ماده ۱۶ این مصوبه تأکید شد که بازنگری و تدوین شرح خدمات تهیه و اجرای طرح‌های جنگل‌داری با رعایت اصول «مدیریت پایدار منابع جنگلی» با تکیه بر معیارهای مشخص شده باشد. اجرای این مصوبه در طی زمان به علت نبود انسجام بین بخشی و کوتاهی برخی دستگاه‌ها در انجام دادن تکالیف مقرر در برنامه از یک سو و نیز تضعیف ساختاری و مالی سازمان جنگل‌ها از سوی دیگر، و همچنین نظارت ناکافی بر آن، به نتایج موردنظر نرسید.

این مسئول گفت: در پی آن، هیأت وزیران بر اساس مصوبه ۱۶/۱۰/۱۳۹۲ با عنوان «برنامه بهینه‌سازی پایش، حفظ، بهره‌برداری و مدیریت جنگل‌ها» رویکرد جدید مدیریت جنگل‌های کشور را ابلاغ نمود.

مدیرکل دفتر جنگل‌داری و امور بهره‌برداری سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور اظهار داشت: آنچه اکنون درصدد اجرایش هستیم، اجرای طرح جانشین (جایگزین) بر اساس مدیریت پایدار جنگل است. اساس و مبنای طرح جانشین، مطالعات آمایشی با توجه به قواعد و معیارهای بین‌المللی مدیریت پایدار جنگل (SFM) است که در حوضه آبریز و به‌منظور مدیریت یکپارچه و پرهیز از موازی‌کاری اجرا خواهد شد.

معصومی بیان کرد: طرح جانشین شامل دو بخش مطالعاتی (نیمه‌تفصیلی) و اجرایی (تفصیلی) است که بسیاری از کارهای مربوط به آن انجام شده است و طبق برنامه، امسال به‌طور کامل عملیاتی می‌شود.

وی اظهار داشت: مدیریت پایدار جنگل‌ها مفهومی جدید نیست و طرح آن به چند دهه قبل برمی‌گردد ولی طی سالیان اخیر هدف مدیریت جنگل‌ها از تولید دائم چوب و حفظ تاج‌پوشش جنگل‌ها به تنوع در محصولات جنگلی تغییر یافته است.محصولات متعدد غیرچوبی جنگل‌ها و خدمات و ارزش‌های غیر بازاری بوم‌سازگان‌های جنگلی ازجمله مواردی هستند که در سال‌های اخیر جانشین تولید چوب که تنها محصول مدیریت جنگل‌ها طی سالیان متمادی بود شده‌اند.

معصومی گفت: تعاریف مختلفی برای مدیریت پایدار جنگل وجود دارد ولی می‌توان آن را به این صورت تعریف کرد: «مدیریت پایدار جنگل فرآیندی است که در طی آن جنبه‌های بوم‌شناختی و اقتصادی و اجتماعی جنگل، مورد ملاحظه و توجه قرار می‌گیرد و در آن استمرار تولید خدمات و محصولات جنگل بدون کاستن از ارزش‌های ذاتی، توان مولد جنگل و همچنین بدون اثر سوء بر محیط فیزیکی و اجتماعی پیرامون جنگل‌ها برای نسل‌های آینده تضمین می‌شود.»

کاهشی شدن روند تخریب جنگل در دو دهه اخیر

مدیرکل کل دفتر جنگل داری و امور بهره برداری سازمان جنگل ها گفت: به استناد عکس‌های هوایی و تصاویر ماهواره‌ای، علیرغم رشد جمعیت و تغییر نیازها و انتظارات مردم و نیز مسائل و مشکلاتی که ذکر شد، روند تخریب و کاهش سطح جنگل در مقایسه با دهه‌های ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ روند نزولی داشته است.

معصومی در پاسخ به این پرسش که برخی از دانشگاهیان و کارشناسان و همچنین کنشگران جنگل و محیط‌زیست، معتقدند سازمان جنگل‌ها با انتشار آمار نادرست، تخریب جنگل را کتمان می‌کند و یا آن را کمتر از واقع نشان می‌دهد اظهار داشت: این افراد باید مستندات علمی خود را اعلام کنند تا پاسخ مناسب دراین‌باره داده شود.

جنگل‌های هیرکانی با ۱.۹ میلیون هکتار وسعت، از آستارا در شمال استان گیلان تا گُلی‌داغ در شرق استان گلستان، در گستره‌ای به طول تقریبی ۸۰۰ کیلومتر و عرض ۲۰ تا ۷۰ کیلومتر پراکنش دارد.

/ ‏۷۵۱۷/‏۱۶۰۲/‏۱۶۵۴