روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم اردشیر سنایی، نوشته است: مطالبات ایران در دو زمینه اصلی هستند؛ یکی تامین منافع اقتصادی ایران که در برجام پیشبینی شده و دیگری ایجاد امکان تبادلات مالی میان ایران و کشورهای دیگر جهان. اما به گمان من اتحادیه اروپا نمیتواند در این قضیه کار خاصی انجام دهد. با وجود اینکه ایران مطابق برجام این حق مشروع و طبیعی را دارد که هر زمان تعهدات طرف مقابل اجرا نشد به شکل متقابل تعهدات خود را کاهش دهد، اما واقعیت این است که هدف ایران از اعلام کاهش تعهدات، صرف کاهش دادن تعهدات نیست، بلکه بیشتر قانع کردن طرفهای باقی مانده در برجام به اجرای تعهدات معطل مانده خودشان است.
اتحادیه اروپا ادعا کرده است که گامهایی را از جمله راهاندازی مکانیزم اینستکس، برای انجام مبادلات مالی از سوی ایران آغاز کرده، اما هنوز هیچ گامی در جهت عملی کردن این وعده برنداشته است. یک سال و یک ماه بعد از از سرگیری تحریمهای امریکا علیه ایران، اتحادیه اروپا نشان داده است که نه عزم و اراده کافی و نه توانایی کافی برای ایستادگی در مقابل این تحریمها را ندارد. به نظر میرسد در ۱۰ روز باقی مانده، از تاریخی که سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران اعلام کرده است که ایران محدودههای مقرر در برجام در مورد ذخایر اورانیوم غنیشده را پشت سر میگذارد، بدون هیچ اقدام مهمی از سوی اتحادیه اروپا به پایان خواهد رسید و ایران عملاً از این مرز عبور خواهد کرد، بدون اینکه اقدامی در جهت راضی کردن ایران برای بازگشت این گام انجام شده باشد.
همزمان با این تحولات میان ایران و اروپا، به نظر میرسد که امریکاییها نسبت به ناتوانی اروپاییها در حفظ برجام و اجرای دوجانبه تعهدات رضایت داشتهباشند. ایالات متحده امریکا علاقهمند است که جمهوری اسلامی ایران هر چه زودتر از برجام خارج شود. امریکاییها امیدوارند هر اقدامی از سوی ایران در جهت کاهش اجرای تعهدات، توقف اجرای تعهدات یا فراتر رفتن از محدودههای درنظر گرفتهشده در برجام، به عنوان بهانهای برای ایجاد اجماع جهانی علیه ایران استفاده شود. بر خلاف ایالات متحده امریکا که ۱۳ ماه است عملاً از برجام خارج شده و این تعهد را نقض کرده است، ایران همچنان یکی از طرفهای برجام است و...
تعهداتی در این توافق بینالمللی دارد. واشنگتن توانست که بدون هیچ مجازاتی تعهدات خود را در برجام کنار بگذارد، اما حالا امیدوار است که با هر اقدام ایران، از فرصت استفاده کند و دیگران را وادار کند تا ایران را مجازات کنند. طرفهای اروپایی، روسیه و چین، همواره تاکید میکنند که خواستار باقی ماندن ایران در برجام هستند. دلیل این مطالبه این است که در صورت استمرار اجرای تعهدات ایران بر اساس برجام، امریکا بهانه حقوقی کافی برای تشکیل اجماع جهانی علیه ایران نخواهد داشت، اما در برابر در صورت خروج ایران از برجام، امریکاییها تلاش خواهند کرد، که هر چند خود ناقض برجام بودند، ایران را به دلیل نقض آن تحت مجازاتهای بینالمللی قرار دهند.
در شرایط کنونی هم با این پیشبینی که اروپاییها گام عملی در جهت تامین خواستههای ایران انجام نمیدهند، نهایتاً باعث میشود ایران عملاً مرزهای تعیین شده در برجام را پشت سر بگذارد، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش خود این اقدام را منعکس کند و از آن زمان به بعد، امریکاییها تلاش کنند تا در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران اجماعی برای صدور قطعنامه آغاز کنند. از این طریق، دولت ایالات متحده امریکا بدون توسل به راهکارهای پیشبینی شده در برجام که قبلاً آن را ترک کرده است، از یک مسیر جدید برای کشاندن پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد و قرار دادن ایران تحت فشار بینالمللی و جهانی استفاده خواهد کرد.
اینکه روند این رویدادها چگونه پیش رود، باید منتظر روزهای پیش رو ماند تا نتیجه آن را دید. امریکا هر چند که جایگاه اخلاقی گذشته خود را برای ایجاد اجماع جهانی ندارد و در شرایطی که کشورهایی مانند روسیه و چین ممکن است مخالف اقدامات علیه ایران باشند، اما توان کافی برای پیشبرد خواستههای خود را خواهد داشت. کاهش تعهدات ایران در برجام و انعکاس چنین اقدامی در گزارشهای مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بهانهای در اختیار امریکا قرار میدهد تا پروندهسازی حقوقی علیه ایران را از سر بگیرد و در کنار سیاست فشارحداکثری که از یک سال پیش آغاز کرده است، دردسر حقوقی هستهای تازهای هم برای ایران دست و پا کند.
دولت امریکا در ماههای اخیر زمینهسازی برای اجماعسازی هستهای علیه ایران را آغاز کرده است. وزیر خارجه امریکا در لندن و برلین و رییسجمهور این کشور در پاریس و توکیو، در مورد اجماع و توافق در مورد جلوگیری از رسیدن ایران به بمب هستهای سخن گفتهاند. این گفتهها به معنای زمینهسازی برای یک پروندهسازی هستهای جدید با مشارکت دولتهای متحد امریکا است. ایالات متحده توان عملیاتی انجام چنین برنامهای را دارد. در واقع امریکا قصد دارد «به برجام نقض شده توسط ایران بازگردد» و از این طریق به ایران ضربهای هستهای وارد کند. ایستادگی در مقابل چنین رویکردی بسیار پیچیده و مستلزم ارزیابیهای دقیق و محاسبات تخصصی است.
به هر تقدیر امریکاییها علاقهمند هستند تا ایران را در موقعیتی قرار دهند که با تصمیمهای نادرست و تحت فشار، با دست خود باعث ایجاد یک اجماع جهانی شود و در این راستا تلاش میکنند که تمامی راههای ممکن برای تصمیمگیری ایران برای مقابله با این سیاستها را سد کنند. از طرف دیگر اروپا، روسیه و چین هم در شرایطی نیستند که توانایی کافی برای جبران اقدامهای امریکا در برابر ایران انجام دهند. ایران در شرایط کنونی تقریباً هیچ راهحل قطعی در پیش رو ندارد که بتواند با استفاده از یک اقدام قاطع اقدامهای خصمانه امریکا را خنثی کند و انتظار پشتیبانی قاطع طرفهای باقیمانده در برجام را داشته باشد. در چنین شرایطی احساس میکنم که ایران نیازمند استفاده از حداکثر صبر و حداکثر تدبیر در تصمیمگیری است تا بهتدریج بتواند شرایط ایجاد شده توسط امریکا را تغییر دهد و راههای تازهای برای تامین منافع ملی ایجاد کند.