به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، «معامله قرن» دونالد ترامپ هنوز به صورت رسمی معرفی نشده است و از محتوای آن اطلاعات دقیقی در دست نیست. با این وجود رسانههای جهان رویکردهای گوناگونی نسبت به آن دارند. بسیاری از ارزیابیها این توافق را به علت رویکردهای متناقض و کاستیهای فراوان آن به ویژه نگاه یک سویه به این منازعه دیرپا، شکست خورده و ناکارآمد میدانند.
قرار است تا چند روز دیگر از متن کامل و جزئیات توافق به اصطلاح معامله قرن در کنفرانس منامه بحرین رونمایی شود.
اصلی ترین فرد آمریکایی که به عنوان هدایت کننده و مدیر روند این معامله پر سرو صدا مطرح است «جراد کوشنر» داماد رئیس جمهوری آمریکا است که رابطه نزدیکی را با مقامات و چهرههای برجسته صهیونیست دارد. در کنار وی «جیسون گرینبالت» فرستاده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه و «دیوید فریدمن» سفیر آمریکا در اسرائیل هم در این فرایند نقش پررنگی را دارند.
بخشهایی از معامله مورد نظر رئیس جمهوری آمریکا که به وسیله روزنامهها در اراضی اشغالی رسانهای شده است حکایت از یک طرفه بودن این معامله دارند. تارنمای مؤسسه پژوهشی خبری «میدل ایست آی» برخی از مهمترین بندهای این توافق را به شرح زیر آورده است:
الحاق بخش اعظم کرانه باختری به اسرائیل و اعطای بیشترین میزان از سرزمینهایی که در طول هفت دهه اخیر به اشغال رژیم اسرائیل در آمده است؛
تبدیل سکونت گاههای فلسطینیها به بلوکهای از هم گسستهای که شهرکهای اسرائیلی باعث جدایی آنها شدهاند؛
نادیده گرفتن حق فلسطینیان در داشتن ارتش مستقل و انجام امور امنیتی و مدیریتی زیر نظر اسرائیل اما با هزینه اعراب؛
اعطای بخش اعظم بیت المقدس به صهیونیستها و اعمال محدودیتهای شدید سکونتی و مالکیتی برای فلسطینان در این شهر.
در مقابل برای فلسطینیها در کرانه باختری و غزه امکاناتی در نظر گرفته میشود تا به علت هم مرز بودن با اردن و مصر تردد راحت تری به این دو کشور داشته باشند؛ در آنجا مشغول به کار شوند یا بتوانند به آنجا مهاجرت کنند.
توافقی شکست خورده برای حفظ نتانیاهو
معاملهای که از زیر دست رئیس جمهوری آمریکا، «جان بولتون» و «مایک پومپئو» عبور کرده باشد هیچ امتیاز درخور توجهی را به طرفهای مقابل صهیونیستها نمیدهد. تحلیلگران از هم اکنون این توافق را معاملهای یک طرفه و شکست خورده میدانند زیرا جایگاه و ارزش دو طرف اصلی این منازعه در مقابل موتور محرک توافق صلح یعنی آمریکا یکسان نیست. در یک طرف این جبهه سران رژیم صهیونیستی قرار دارند که روابط آنها با کاخ سفید در بهترین حالت قرار دارد. گذشته از دلباختگی دونالد ترامپ به صهیونیستها که به علت حمایتهای آشکار آنها در رقابتهایی انتخاباتی رخ داده است، دو تن از حامیان سرسخت اسراییل یعنی وزیر امور خارجه و مشاور امنیت ملی کاخ سفید هم هر کاری را که بتوانند برای رضایت سران این رژیم انجام میدهند. البته ترامپ نیز در دو سال اخیر برای اسرائیل سنگ تمام گذاشته است. به رسمیت شناختن الحاق منطقه اشغال شده جولان به عنوان بخشی از خاک اسرائیل در کنار اعلام پایتختی بیت المقدس و انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به این شهر بزرگترین خدمت و پیشکش سیاسی بودند که واشنگتن به صهیونیستها اعطا کرد. اما در طرف مقابل فلسطینیها مغضوب واشنگتن هستند و نزدیک به دو سال است که روابط آنها با کاخ سفید تیره یا به عبارتی قطع شده است. به علت خط مشیهای یکجانبه ترامپ به منازعه خاورمیانه تقریباً دیدارهای مستقیم رهبران فلسطینیها با رئیس جمهوری آمریکا به صفر نزدیک شده است.
ناگفته پیداست که معاملهای که از زیر دست ترامپ، «جان بولتون» و «مایک پومپئو» عبور کرده باشد هیچ امتیاز درخور توجهی را به طرفهای مقابل صهیونیستها نمیدهد.
از سوی دیگر رسانههای اسرائیلی اما توافق قرن را ترفندی برای حفظ بنیامین نتانیاهو در عرصه سیاسی هم ارزیابی میکنند. تارنمای روزنامه «جروزالیم پست» اعتقاد دارد کاخ سفید این طرح صلح را برنامه ریزی کرده است تا نسبت به بقای سیاسی نتانیاهو اطمینان پیدا کند. در واقع همانگونه که دوستی با ترامپ به عنوان برگ برنده نتانیاهو در انتخابات اخیر مطرح بود، واشنگتن با معامله روی سرزمین فلسطینیان میخواهد وی را در قدرت باقی نگاه دارد.
تشدید چالشها در اراضی اشغالی
نگاه کلی به بخشی از جزئیات رسانهای شده معامله قرن نشان میدهد سیاستی که دونالد ترامپ برای فلسطینیها در نظر گرفته است در واقع تشدید همان خط مشیهای پاکسازی نژادی و قومیتی است که در شرایط کنونی نیز در اراضی اشغالی به اجرا در میآید. در توافق قرن شرایط به گونهای مهیا شده است تا در نهایت نیروی کار و شهروندان فلسطینی در آینده نه چندان دور خود مجبور به مهاجرت به اردن یا مصر شوند.
به همین دلیل تحلیلگران اعتقاد دارند این معامله در درجه نخست به ضرر فلسطینیان و سپس برخلاف منافع اعراب به ویژه مصر و اردن تمام میشود. گزارش خبرگزاری «آناتولی» ترکیه بر این اعتقاد است که توافق قرن تهدیدی برای اردن به شمار میرود. به همین دلیل اردن در نشست منامه شرکت میکند تا منافع اقتصادی و سیاسی خود در معامله مورد نظر ترامپ را بسنجد.
این در حالی است که براساس گزارش فوق، توافق پیش از این سوی پادشاه و دولت اردن رد شده بود. تصمیم برای حضور در نشست منامه هم به منظور شنیدن نظرات و تصمیم گیری در مورد آن اتخاذ شده است زیرا باور عمومی آن است که معامله برای نقش اردن در آینده تحولات فلسطین بسیار خطرناک است.
رویکردهای متفاوت به موضوع فلسطین
برخلاف حاکمان عرب که حاضرند بر سر موضوع فلسطین معامله کنند؛ افکار عمومی جهان عرب هرگونه مشارکت در تسهیل فرایند معامله قرن را رد خواهد کرد. همه این ارزیابیها باعث شدهاند تا معامله به شدت یک طرفه قرن مورد انتقاد بسیاری از جریانات منطقهای قرار بگیرد. تارنمای شبکه خبری «الجزیره» در گزارشی آورده است: حاکمان عرب ممکن است راضی باشند که فلسطین را به فروش بگذارند اما مردم عرب به چنین موضوعی تن نمیدهند. تعجب آور نیست که فلسطینیها هر گونه مشارکت در طرح معامله قرن را رد کنند و هر تحرکی را که باعث تسهیل اجرای چنین طرحی باشد را نمیپذیرند. اما برخلاف آنها، حاکمان عرب که همیشه فریاد حمایت از حقوق ملی فلسطینیها را سر میدهند سعی دارند با مشارکت در این طرح و حمایت از ابتکار آمریکا، فرایند اجرایی آن را تسهیل کنند.
طبق این گزارش، نظم مورد نظر مقامها و حکام عربی در زمینه نوع برخورد با اسرائیل شکست خورده است. آنها ابتدا تلاش کردند با زور و اجبار راه حلی را برای این چالش پیدا کنند اما پی در پی در جنگها شکست خوردند. سپس آنها تلاش کردند از طریق دیپلماتیک راه حلی را برای منازعه پیدا کنند اما باز به جایی نرسیدند. در ۲۵ سال گذشته نیز این حاکمان به ایالات متحده ای اعتماد کردند که نزدیک ترین شریک اسرائیل است. فرایند صلحی که در این چارچوب دنبال میشد باتوجه به مدیریت غیرقابل اعتماد واشنگتن نیز موفقیتی را کسب نکرد.
طبق گزارش فوق، تصادفی نیست که امروزه اعراب منسجم نیستند و حکومتهای آنها در سرکوبگرانه ترین حالت آن قرار دارند و به شدت علاقه مند به تحریک و مشارکت آمریکا هستند. این تصادفی نیست آنهایی که در مقابل بهار عربی ایستادند اکنون عجله دارند تا روابط خود را با اسرائیل عادی کنند.
اگرچه دولت ترامپ از خستگی و سرخوردگی عمومی پایتختهای عربی بهره میبرد تا انگیزه فلسطینیها را از بین ببرد اما این امر موجب اتحاد دوباره فلسطینیها، اعراب و مسلمانان در برابر سیاستها و ناکامیهای خاورمیانه میشود. تنهاراه حلی که برای تصمیم سازان ایالات متحده باقی مانده، این است که از سیاستهای نادرست خود در برابر فلسطینی ابراز ندامت کند و آنها را اصلاح نماید.