مهدی زارع روز پنجشنبه در چهل وهفتمین نشست تخصصی توسعه با موضوع توسعه پایدار و مخاطرات طبیعی به مناسبت سالروز زلزله سال ۶۹ رودبار و منجیل در سالن اجتماعات سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان گیلان اظهار داشت: بلایای طبیعی همواره بخشی از تاریخ حیات انسان بوده اند که از جمله می توان به زمین لرزه، آتش سوزی جنگل، فوران آتشفشان، سونامی، سیلاب، گردباد و خشکسالی اشاره کرد، اما بحران زمانی اتفاق می افتد که بلای طبیعی از حد توان ما برای مواجهه با آن خارج شود.
وی ۹۰ درصد سوانح طبیعی را دارای منشا اقلیمی عنوان و اضافه کرد: زلزله منشا اقلیمی ندارد، اما پدیده های اقلیمی بر وقوع زمین لرزه تاثیرگذار است. زلزله ها ۱۰ درصد سوانح طبیعی دنیا را تشکیل می دهند و همچنان بیشترین تلفات انسانی را ایجاد می کنند.
وی با بیان اینکه سیل آسیب زاترین سانحه طبیعی برای ایران است، متذکر شد: سیل بیشترین خسارات را به زیرساخت های کشور و زندگی مردم وارد کرده است، اما با توجه به موقعیت جغرافیایی، اقلیمی و زمین ساختی ایران سوانح اقلیمی، خطرات ناشی از برخی فرایندهای زمین شناسی و زمین ساختی و خطرات زیست محیطی بیشترین گستردگی را دارد.
زارع، گسل آستارا، گسل لاهیجان، گسل خزر، گسل رودبار، گسل منجیل و گسل کلیشوم را از جمله گسل های مهم گیلان دانست و افزود: گسل لاهیجان جزو گسل های فعال منطقه است و شهر لاهیجان در انتهای این گسل قرار دارد.
وی ادامه داد: البته لاهیجان محل تلاقی دو گسل نیز می باشد که بی تردید فعالیت گسل لاهیجان بر رشت نیز اثرگذار خواهد بود.
وی با تاکید بر لزوم بررسی گسل های غیر فعال گیلان، خاطرنشان کرد: گیلان در زمره مناطق پر خطر از دیدگاه لرزه خیزی، سیل و زمین لغزش قرار دارد. سابقه سیل اب در گیلان وجود دارد، اما خوشبختانه در معرض آسیب سیل ۹۸ قرار نگرفت.
استاد پژوهشگاه بین المللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله با بیان اینکه زلزله ها موجب به هم ریختن وضع منطقه می شوند، تصریح کرد: آزادراه قزوین - رشت و راه آهن گیلان از منجیل و رودبار عبور می کند که از محدوده های گسله و لغزش است لذا برای منطقه رودبار مانیتور کردن را پیشنهاد می کنم که در راستای توسعه پایدار است.
زارع در بخش دیگری از سخنانش به زلزله ۳۱ خردادماه سال ۶۹ در گیلان اشاره و بیان کرد: این زمین لرزه از حیث تاریخی و علمی بسیار حائز اهمیت است و طی ۲۹ سال گذشته تغییرات بسیار زیادی در استان گیلان اتفاق افتاده و بناهای زیادی احداث شده است لذا نیازمند یادآوری زلزله منجیل و تاثیر آن بر مردم هستیم.
وی با اشاره به پیوند توسعه پایدار و مخاطرات طبیعی افزود: توسعه ای که مطالبه و اجرا می کنیم باید پایدار باشد؛ نه اینکه به ناپایداری شرایط بیانجامد.
زارع کانون زلزله سال ۶۹ را محل تلاقی دو ساختار زمین شناسی مهم دانست و تصریح کرد: فعالیت گسل رودبار موجب از بین رفتن تمدن مارلیک شد و بعد از سه هزار سال در سال ۱۹۹۰ تکرار شد.
وی با اشاره به پراکنش لرزه خیری گیلان تا قبل از سال ۱۹۹۰، یادآور شد: طی ۱۲۰ سال گذشته بخش میانی گسل آستارا از جنوب تا قبل از تالش، منطقه انتهایی گسل آستارا که مرز کوه و دشت را مشخص می کند و بخش غربی رشت زلزله خیزی دستگاهی را نشان نداده است و لذا باید دقت بیشتری نسبت به این مناطق داشته باشیم.
وی با اشاره به جمعیت حدود دو نیم میلیون نفری گیلان تصریح کرد: ۷۵۰ هزار نفر از جمعیت گیلان در شهرستان رشت مستقر هستند که این جمعیت در طول روز به یک میلیون نفر هم می رسد.
وی ادامه داد: آبادی های گیلان نیز دارای جمعیت ۵۰۰ تا یک هزار نفر است که به ویژگی های اقلیمی استان برمی گردد.
زارع با بیان اینکه شهرستان رودبار ۹۱ هزار نفر جمعیت در سال ۶۹ داشت، گفت: از این جمعیت ۳۵ هزار نفر در سه شهر رودبار، منجیل و لوشان و بقیه در روستاها ساکن بودند و در حالی که تلفات ناشی از زلزله سال ۶۹ رودبار و منجیل ۳۵ هزار نفر اعلام شده است، اما تعداد شناسنامه های باطل شده و تلفات شمارش شده به ۱۵ هزار و ۸۰۰ نفر می رسد.
وی از کاهش جمعیت شهرستان رودبار نسبت به ۲۹ سال گذشته خبر داد و اضافه کرد: بر اساس نتایج حاصل از سرشماری سال ۹۵ جمعیت رودبار ۶۰ هزار نفر شمارش شده که باید طی مدت مذکور به یکصد هزار نفر می رسید؛ نه اینکه کسری ۳۰ درصدی جمعیت داشته باشیم.
استاد پژوهشگاه بین المللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله مهاجرت به شهرهای بزرگ به ویژه رشت را یکی از علل کاهش جمعیت شهرستان رودبار دانست و تصریح کرد: اگر زلزله سال ۶۹ هم اکنون تکرار شود، به خاطر جمعیت کم و توسعه شهر و افزایش تاب آوری خسارات و تلفات کمتری را مشاهده خواهیم کرد.
زارع، توزیع جمعیت در آبادی های گیلان را مناسب دانست و گفت: توزیع جمعیت به صورت کلونی های کوچک، اما فراوان در شرایط بحرانی به نفع ماست.
وی با بیان اینکه اسم زلزله بر اساس اسم محل دارای بیشترین خسارت و تلفات انتخاب می شود اظهار کرد: در زلزله سال ۳۱ خردادماه سال ۶۹ منجیل در نزدیکی کانون زلزله قرار داشت و ویران شد لذا «زلزله منجیل» نام می گیرد.
وی با اشاره به نزدیکی سه کانون زلزله منجیل، زلزله بوئین زهرا و زلزله چنگوره آوج با گسل البرز، ادامه داد: کانون زلزله منجیل مهمترین تلاقی ساختاری در جنوب غربی کاسپین است و گسلش، گسیختگی و زمین لغزش نیز در غرب محور سد سپیدرود رخ داد.
زارع، سد سپیدرود را مهمترین سازه سدی در تاریخ سدهای دنیا دانست که به کانون زمین لرزه ای با این بزرگی نزدیک بوده و عملکرد خوبی داشته و خاطرنشان کرد: سد سپیدرود در جریان زلزله سال ۶۹ ترک خورد که این ترکها در عملیات بازسازی سد برطرف شد.
وی ویرایش آیین نامه های استاندارد زلزله ای مانند آیین نامه ۲۸۰۰ و تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور را از اقداماتی دانست که به دنبال زلزله منجیل صورت گرفت و افزود: سوانح طبیعی حوادثی طبیعی هستند که نتایج تاسف باری برای موجودات زنده به وجود می آوردند و باعث ایجاد خسارت های مالی و جانی زیادی برای انسان می شوند.
زارع استفاده از انرژی های پاک و تجدیدشونده را یکی از مولفه های توسعه پایدار دانست و بیان کرد: باید در همه مناطق از پتانسیل های موجود استفاده کنیم و گیلان ظرفیت خوبی در بخش انرژی باد، زمین گرمایی و آب دارد.
۳۴ دقیقه بامداد ۳۱ خرداد ماه سال ۱۳۶۹ زمین لرزهای به بزرگی ۷.۴ ریشتر شهرهای رودبار و منجیل در استان گیلان و طارم در استان زنجان را لرزاند. بدنبال این زلزله سه شهر منجیل، رودبار و لوشان و روستاهای پیرامون و شمال غرب زنجان در ناحیه طارم علیا، تقریباً به طور کامل ویران و یا به شدت تخریب شدند. البته آسیبها تنها محدود به این شهرها نبود بلکه حتی در شهر رشت نیز برخی ساختمانهای نوساز را با خاک یکسان کرد. در اثر این زمین لرزه بیش از ۳۵ هزار نفر از هموطنانمان جان خود را از دست دادند و هزاران نفر نیز بدنبال وقوع این زلزله آسیبهای جسمی و روحی دیدند و بیش از ۲۰۰ هزار واحد مسکونی تخریب و ۵۰۰ هزار نفر بی خانمان شدند.
در اثر رخداد این زمین لرزه، آسیبهای جدی به سد سفیدرود، نیروگاه لوشان، پلها، جادهها، بیمارستانها، سازههای عمومی و مسکونی وارد شد.
۷۲۹۶ /۶۰۳۰