حامد رضایی در نشست بازتاب اندیشه دکتر شریعتی در جهان اسلام گفت: تلاش من فهم و تحلیل علل نفوذ آثار شریعتی فارغ از موافقت یا مخالفت با ایدههای اوست.
وی در این نشست در مرکز ورثه الانبیا قم ادامه داد: در تحلیل این نفوذ میتوان به شش علت اشاره کرد؛ در اولین نکته میتوانم به فهم تمدنی شریعتی از اسلام اشاره کنم. در اندیشههای شریعتی اسلام صرفاً مجموعهای معارف نظری و انتزاعی نیست. بلکه یک طرح برای ایجاد تغییر روی زمین است. این نگاه تا آنجاست که او تقریباً از هر معارف دینی یک تعریف اجتماعی و عینی ارائه میدهد.
شریعتی در این صورت بندی موفق و در عین حال ارائه دهنده نسخهای جذاب است. دیدگاههای او هم چنان که از پایگاه جامعه شناسی برمیخیزد در جهان اسلام کنونی هم خریدار دارد. زیرا در زمان کنونی جهان اسلام تشنه تغییر است.
رضایی در بیان دومین علت گفت: دومین علت مطرح شدن آثار شریعتی همزمانی او با رخداد انقلاب اسلامی است. در این دیدگاه نه فقط به متن شریعتی، بلکه فرامتن او و موج انقلاب اسلامی و تشیع و ایران میشود. شریعتی در پناه این توجه است که دیده میشود. زیرا اندیشهها اگر مسبوق به پشتوانهای عینی و موفق نباشند، نمیتوانند در جذب مخاطب آنگونه که او کامیاب بود، موفق عمل کنند.
رضایی رویکرد فرافرقهای اندیشه شریعتی را سومین علت نفوذ اندیشه او برشمرد و گفت: در جهان اسلامی که حدود ۹۰ درصد اهل سنت هستند تصور اینکه رویکردی فرقهگرا بتواند تأثیرگذار باشد، دور از انتظار است. مخاطب اهل سنت، شریعتی را یک متفکر فرقه گرا نمییابد. این عاملی مهم است؛ او در این رویکرد میتواند از مرزهای فرقهای خود عبور کند.
رضایی در بیان علت چهارم نفوذ اندیشه شریعتی گفت: به نظر من رویکرد همدلانه شریعتی نسبت به جریانهای چپ از دیگر علل توفیق او است؛ زیرا در آن دوران هم در ساحت عمل هم در ساحت نظر، فضا در اختیار چپهاست و رویکرد همدلانه شریعتی با آنها موجب میشود نه تنها تقابلی صورت نگیرد، بلکه از جبهه مقابل یارگیری هم انجام شود. همچنان که کثیری مارکسیسم بودند که با مرور اندیشههای شریعتی به اسلام روی آوردند. شریعتی با مساله چپها بهخوبی آشناست و برخلاف بسیاری متفکران میداند جریان چپ چرا شکل گرفته است. او این موضوع را خوب درک کرده و میداند جریان چپ بیشتر از اینکه مقولهای با خاستگاه نظری و فلسفی باشد، رویکردی با خاستگاههای اجتماعی و سیاسی بوده است.
از نظر رضایی علت پنجم در تحلیل علل نفوذ تبیین دین با ادبیات مدرن و جامعه شناسانه است. فارغ از خوبی یا بدی این نکته مهم است که در مقطعی که بحران هویت دامنگستر است، شریعتی میتواند با ادبیاتی مدرن دینی را تبیین کند که با جذابیت گفتار همراه است و به همین علت با استقبال نسل جدید روبرو میشود.
وی در بخش پایانی سخنان خود گفت: علت ششم ارزیابی علل توفیق نفوذ شریعتی به نظر من، چیزی است که از آن با عنوان تلفیق شور هنر و اندیشه نام میبرم. بیان شورانگیز و شاعرانه شریعتی که توأم با هیجان و داغی گفتار است، باعث میشود که او بتواند مفاهیم خود را هنرمندانه و به خوبی، در عین فشردگی منتقل کند. او فقط به چه چیز گفتن نمیاندیشد، بلکه به چگونه گفتن نیز عنایت دارد. این برای مخاطبی که در فضای انقلابی قرار دارد جذاب است.