روزنامه فرهیختگان در این گزارش آورده است: در این میان و با وجود اینکه گفته شده بود معاون وزیر امور خارجه انگلیس در سفر به تهران پیشنهادهای جدیدی از راه اندازی اینستکس به همراه دارد، ولی کمال خرازی، رئیس شورای روابط خارجی روز گذشته و پس از دیدار با اندرو موریسون، معاون وزارت امور خارجه بریتانیا گفت انگلیسی ها حرف جدیدی نداشتند و دوباره مواضع تکراری خود را مطرح کردند، لذا ایران همچنان مصمم است در پایان ۶۰ روز، دور تازهای از تصمیمات خود را عملیاتی کند، تصمیماتی که حسن روحانی ۱۸ اردیبهشت گذشته درباره آنها توضیح داده و گفته بود ایران در پایان ۶۰ روز و در صورتی که اروپا نسبت به کنار گذاشتن تحریمهای نفتی و بانکی اقدام نکرده باشد، دو تعهد دیگر خود در برجام یعنی محدودیت غنیسازی تا سقف ۳.۶۷ و همچنین ادامه فرآیند بازطراحی رآکتور اراک را با همکاری طرف خارجی متوقف خواهد کرد و بنابراین تصمیم تا سطوح مورد نیاز خود غنیسازی اورانیوم را بالا خواهد برد و فرآیند طراحی و عملیاتیسازی رآکتور اتمی پیشین خود را از سر خواهد گرفت.
ناگفته نماند پیش از این هلگا اشمید در سفری به تهران بسته پیشنهادی اروپا را برای همکاری اقتصادی با ایران در قالب سامانه اینستکس ارائه کرده بود که با واکنش منفی و مخالفت ایران به خاطر محدودیتهای زیاد و عدم تامین منافع روبهرو شد. ایران در پاسخ به معاون هماهنگکننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفته بود هرگونه فعالیت اینستکس باید شامل خرید نفت حداقل به میزان ۱.۵ میلیون بشکه در روز، بازگشت ارز حاصل از این خرید، همکاری با تهران برای تجارت اقلام مورد نیازش و همچنین درگیرنکردن کشورهای غیراروپایی در این سامانه باید باشد، لذا با این توصیف بهنظر میرسد معاون وزیر امور خارجه بریتانیا که دقیقاً یکهفته بعد از حضور اشمید در تهران، به ایران سفر کرده هیچ پیشنهاد روبهجلو و متقاعدکنندهای بههمراه نداشته و نتوانسته نظر مقامات کشورمان را تامین کند.
حالا حدود ۱۴ روز فرصت باقی است و با توجه به اینکه اروپا هنوز ارادهای برای تصمیم جدید و اقدام موثر در برجام ندارد به احتمال زیاد طی روزهای آینده همان تصمیم نصفه و نیمه و ضعیف قبلی اعلام خواهد شد و تلاش خواهند کرد با عملیات رسانهای این اقدام را بزرگ و رو به جلو جلوه دهند. در مقابل این اقدام اما ایران سه گزینه برای انتخاب پیش روی خود دارد؛ اول اینکه پیشنهاد اروپا را قبول کرده و برنامه آتی خود را برای کاهش تعهداتش در برجام تغییر دهد، دوم اینکه با دریافت پیشنهاد اروپا آن را قابل بحث بداند و مثلاً فرصتی یکماهه برای بررسی و چانهزنی و حتی اجراییشدن بدهد و گزینه سوم رد پیشنهاد و اجراییشدن گامهای بعدی است.
درباره گزینه اول و دوم میتوان اینگونه گفت که یکسال برای انجام اقدامات خود فرصت داشتند ولی از اقدامات حداقلی هم اجتناب کردهاند، آنها البته از فرصت دوماهه اخیر که ۴۵ روز آن سپری شده استفاده نکرده و ظاهراً بنای استفاده هم ندارند و بعید است بتوانند در چنین شرایطی نظر مسئولان ایرانی را تغییر دهند و مسیر در پیش گرفته شده را عوض کنند. خبرهای غیررسمی اخیر میگویند آلمان، فرانسه و انگلیس در کنار پیشنهاد خود به ایران که طی روزهای آتی اعلام خواهد شد، بیانیه تهدیدآمیزی را هم آماده کردهاند و تلاش میکنند با استفاده از این اهرم فشار، ایران را قانع کنند که گامهای بعدی خود را اجرایی نکند. سه کشور اروپایی علاوهبر این به طیفی از سیاسیون داخلی ایران هم امید بستهاند و گمان میکنند با فشار داخلی کسانی که همواره مدافع همکاری با غرب هستند، بتوانند دولت را از آغاز غنیسازی بیش از ۳.۶۷ درصدی منصرف سازند.
قابل تصورترین اقدام ایران در دو هفته آتی که با وقایع روزهای اخیر تقویت شده و به محتملترین گزینه تبدیل شده است، انتخاب گزینه آخر یعنی آغاز فرآیند اجرایی گام دوم است. تجاوز پهپاد آمریکایی به آسمان ایران نشان داد آمریکاییها مسیر زیادهخواهی و توسعهطلبی خود را بههیچعنوان متوقف نکردهاند و کشورهای اروپایی هم نهتنها مانعی در مقابل آنها نیستند بلکه با تلاش برای تضعیف ایران بهدنبال موفقیت آمریکاییها هستند. علاوهبر این، باید گفت اتفاق روز پنجشنبه که دقیقاً برخلاف انتظار آمریکاییها فضای منطقه و جهان را بهنفع ایران تغییر داد، احتمالاً باعث خواهد شد ایران با سرعت بیشتری گامهای آتی خود در مسیر کاهش تعهدات برجامی را بردارد. حتماً میپرسید چرا؟ دلایل بههیچعنوان پیچیده نیست و با مرور مواضع آمریکاییها در این حادثه و واکنش افکارعمومی در ایران و منطقه، قابل تحلیل است.
اول پس از هدف قرار گرفتن پرنده پیشرفته جاسوسی در آسمان هرمزگان، آمریکایی ها بهجای گرفتن موضع از جایگاه قدرت، بسیار منفعالانه برخورد کردند، اقدامی که باعث فرو ریختن هیمنه آنها و از بین بردن گزینه جنگ و درگیری با ایران شد و حتی باعث پدید آمدن واکنشهای طنزآمیزی در میان فعالان رسانههای اجتماعی در ایران و حتی آمریکا شد. ترامپ با اعلام خبری دروغ و فیک درباره اینکه میخواسته به ایران حمله کند اما چند دقیقه قبل از آغاز عملیات بهخاطر اطلاع از سطح تلفات جلوی آن را گرفته، از بینظمی و بههمریختگی در سطح تصمیمگیران کاخ سفید پرده برداشت و نشان داد امکان تصمیمگیری در آمریکا در سطوح کلان از بین رفته است. ناگفته نماند پاسخ نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا درباره خبر حمله به ایران و ابراز بی اطلاعی وی از تصمیم ترامپ، نشان داد خبر تدارک حمله و سپس توقف عملیات فاقد اساس و بنیان درستی بوده و از ریشه دروغ است.
دوم با عدم واکنش جدی آمریکا و نهایتاً قدردانی ترامپ از سپاه به علت هدف قرار ندادن هواپیمای دارای سرنشین این کشور، نهتنها امکان جنگ از میان رفت، بلکه ابزار مهم عملیات روانی و رسانهای روی افکارعمومی جامعه ایرانی هم از آمریکاییها گرفته شد و آنها از این عملیات به بعد باید دوباره تلاش کنند واهمه جنگ و تاثیرگذاری این اهرم فشار بر افکارعمومی را ایجاد کنند. با این اوصاف مسئولان ایرانی میتوانند محکمتر از گذشته مسیر خود را دنبال کنند.
سوم همان گونه که چندین بار رئیس جمهور و رئیس بانک مرکزی اعلام کردهاند، فشارهای آمریکا به سقف رسیده و امکان توسعه ندارند. بانک جهانی نیز این گزاره را تایید کرده و گزارش داده از سال آینده میلادی رشد فشارهای آمریکا تاثیر خود را از دست خواهد داد و رشد اقتصادی ایران دوباره مثبت میشود. از اینرو ایران اطمینان بیشتری یافته که امکان عمل آمریکا از بین رفته و با اتکا به توان داخلی میتواند اقتصاد تضعیفشده خود را سامان بخشد.
چهارم به هم ریختگی مشهود اروپا و آمریکا در قبال ایران دقیقاً از ۱۸ اردیبهشتماه آغاز شد، همان زمانی که ایران اعلام کرد بنا دارد تعهدات برجامی خود را کاهش دهد. فضای شکل گرفته در ۴۵ روز اخیر بهخوبی گویای این است که تهاجم ایران در قالب غرب جواب داده و حداقل اگر باعث اقدام موثر آنها نشده، توانسته منفعلشان کند و مانع توسعه فشارها شود. از اینرو بهنظر میرسد ایران باید تهدید عنوانشده در نشست خبری سخنگوی سازمان انرژی اتمی را عملی کرده و به جای ارائه فرصت بیشتر به اروپاییها که نشان دادهاند بنای هیچگونه همکاریای ندارند، گامهای بعدی را با سرعت بیشتری بردارد و از سایه تعهدات سنگین برجام خود را خارج سازد و دوباره برگ فناوری هستهای را به عنوان گزینه برتر خود روی میز بگذارد.