در بخشی از این گزارش روزنامه همدلی می خوانیم: خشونت مامور پلیس در حدی است که بخشی از لباس دختر کنار میرود و دختر نیمه عریان به خودروی پلیس منتقل میشود. در سراسر این فیلم صدای جیغ های بلند این دختر و نیز فریادهای مکرر مامور به گوش میرسد.
انتشار این ویدئو که حاوی تصاویری دردناکی نیز هست، در شبکههای اجتماعی باعث به وجود آمدن یک خشم عمومی شده است. البته ویدئوهایی از این دست کمیاب نیست. ویدئوهایی که از برخوردهای خشن کلامی و فیزیکی گشت ارشاد و ماموران پلیس با دختران و زنانی که میگویند حجاب را جدی نمیگیرند، حکایت دارد. همین چند وقت پیش ویدئوی دیگر از یکی از شهرهای شمالی کشور پخش شد که در آن پلیس با زنی که به زعم آنان بدحجاب بود برخورد فیزیکی شدیدی انجام داد و حتی وی را روی زمین کشانکشان به داخل ماشین پلیس منتقل کرد.
در سال گذشته نیز چندین فیلم جنجالی و خشن از برخورد خشونت آمیز ماموران گشت ارشاد با زنان و دختران بدحجاب در شبکههای اجتماعی منتشر شد که ضمن اینکه بر چهره جامعه چنگ انداخت، فضای رسانههای داخلی و خارجی را تحت الشعاع قرار داد، به نحوی که تصاویر توام با خشونت برخی از ماموران پلیس با دخترانی که به گفته آنان حجاب مرسوم را نداشتند، بارها و بارها از برخی از رسانه های آن سوی مرز به نمایش درآمد. در نهایت برخوردهای خشونت بار چند پلیس زن که واکنشهای اعتراضی زیادی را حتی از مقام های بلند پایه حکومت نیز به دنبال داشت، به مراسم تقدیر و تشکر از ماموران خشن ختم شد.
برخورد خشن برخی ماموران پلیس با زنان و دختران به اصطلاح بدحجاب سوال های زیادی را در ذهن تداعی میکند. سوالهایی از این قبیل، چه کسی به گشت ارشاد اجازه داده فردی را مورد ضرب و شتم یا فحاشی قرار دهد، آنان بر اساس چه «مجوز شرعی» هموطن خود را مورد توهین و ضرب و شتم قرار میدهند» حتی اگر فردی جرمی مرتکب شود به عنوان مجرم از حق و حقوقی برخوردار است، پس چرا برخورد برخی از ماموران با مردم قانونمند نیست؟ آیا اقتدار پلیس صرفاً در برخورد با دختر و پسرهای کمحجاب، رقصنده و … اعمال میشود؟ پس برخورد با مجرمین واقعی که تحت پوشش همین امنیت با آسودگی خاطر مشغول غارت بیت المال هستند، چرا انجام نمیگیرد؟ و هزاران آیا و چراهای بیپاسخ دیگر!
برخورد با بدحجابی همیشه یکی از ماجراهای جنجالی کشور بوده است و هیچوقت موافقان و مخالفان آن نتوانستند به فهم مشترکی از این مقوله برسند. آن گونه که پیداست تاکنون پیروز این میدان موافقان حجاب بودهاند. بنابراین به نظر میرسد قوانین و برخوردها با افرادی که پوشش مورد نظر حکومت را جدی نمیگیرند نیز از سوی این طیف صورت میگیرد.
از آنجا که بحث برخورد با بیحجابی با پلیس گره خورده است، یکی از انگیزههای به وجود آمدن پلیس ارتقای امنیت اخلاقی موسوم به گشت ارشاد نیز به این دلیل بوده است. البته برخی از فرماندهان نیروی انتظامی مانند اسماعیل احمدی مقدم از عهدهدار بودن این وظیفه خشنود نبودند. چند سال پیش اسماعیل احمدیمقدم، فرمانده وقت نیروی انتظامی گفته بود که «گشت ارشاد برای ما هم مطلوب نیست و ما از دستگاههایی که بتوانند این مسئولیت را از لحاظ فرهنگی برعهده بگیرند و ما را از این نوع برخورد با مردم معاف کنند، تشکر هم میکنیم»،
موضوع گشت ارشاد که در سال ۸۴ و در زمان دولت نهم پایهگذاری شد، همواره یکی از مقولههای مورد اختلاف در جامعه بوده است. این موضوع از چنان اهمیتی برخوردار بوده است که حتی به تبلیغات کاندیداهای ریاست جمهوری نیز ورود پیدا کرد و برخی از کاندیداها با گرفتن ژست روشنفکری، با وعده پایان دادن به این موضوع از آن بهره تبلیغاتی نیز بردند. جمله معروف محمود احمدینژاد، رئیس دولت نهم و دهم که «مشکل امروز ما مدل موی بچههای ماست» یکی از ژستهای معروف در این باب است.
حسن روحانی، رئیس جمهور منتخب، نیز در جریان تبلیغات انتخاباتی خود گفته بود که «نمیشود با نیروی پلیس مشکلات فرهنگی را حل کرد» وی وعده داده بود کاری میکند که «دختران احساس امنیت کنند.» او گفته بود که «نخواهم گذاشت ماموری بینام و نشان از کسی سوال کند. دختران جامعه خود حافظ حجاب و عفاف هستند.»
دیر زمانی از بیانات رئیس جمهور پیشین و کنونی نمیگذرد، اما مشاهدات میدانی و همچنین فیلمهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی گواه این است که گویا هنوز مشکل کشور ما موی جوانان است و پلیس نیز به مشکلی که فرهنگی تلقی میشود ورود کرده است و نه تنها ماموران به قول روحانی بینام و نشان از زنان و دختران سوال میکنند، بلکه گاه حرمت آنان را نیز میشکنند و حتی با زور و کتک با آنان برخورد میکنند.
برخی رفتار تحقیرآمیز تعدادی از ماموران پلیس با زنان و دختران را نشانگر عمق ناآگاهی مامورین و ضابطین قضایی از اصول اولیه انسانی و حقوقی امر به معروف میدانند و معتقدند کاری که به اسم دین و با شعار امربه معروف و نهی از منکر یا ارتقای امنیت اخلاقی و اجتماعی انجام میشود، نه تنها تاثیر مثبت در گرایش به حجاب و دینداری ندارد، بلکه کاملاً نتیجه عکس میدهد و این رفتار و ادبیات بیش از پیش مردم را از دینداری بیزار میکند. در حالی که برخی از ماموران با پایمال کردن حقوق اجتماعی شهروندان به خود اجازه هر گونه رفتار خشن با زنان را میدهند که براساس روایات دینی حضرت علی (ع) در واکنش به حمله عدهای به زن یهودی و ربودن خلخال از پای او، ضمن اینکه در خطبهای اصحاب خود را بهخاطر این ماجرا مذمت کردند، فرمودند جا دارد مرد مسلمان از این غصه جان دهد. وقتی خارج کردن خلخال از پای یک زن یهودی این همه اسباب تاسف و تاثر حاکم اسلامی میشود، حاجت به گفتن نیست که مسئولین آن چقدر نسبت به مسلمانان حساسیت دارند چه رسد به ضرب و شتم
زن مسلمان!
صرف نظر از روایات دینی که همواره به حفظ حرمت و شان زنان خارج از هر کیش و مذهبی تاکید دارد، این گونه برخوردها نیز مغایر قوانین رسمی کشور است. یک حقوقدان با بیان اینکه در هیچ کجای قانون کشور اجازه برخورد خشن مامور نیروی انتظامی با افراد بدحجاب را نمیدهد، به همدلی گفت: «قانون این اجازه را به هیچ ماموری نداده است.» عبدالصمد خرمشاهی افزود: «هیچ کدام از قوانین به هیچ ماموری اجازه تعدی، دستاندازی، برخورد فیزیکی، حتی توهین و فحاشی با فرد بدحجاب نداده است. اگر ماموری مرتکب این امر شود کاری خلاف قانون انجام داده است و سازمان متبوع باید برخورد کنند و به جرماش رسیدگی شود. اگر شکایتی از مامور خاطی نیز انجام بگیرد باید طبق ضوابط و مقررات در دادسرای نظامی به آن رسیدگی شود.» این حقوقدان افزود: «اگر کسی مرتکب جرمی شود، رسیدگی آن بر عهده دادگاه است و مامور فقط طبق ضوابط و مقررات میتواند مجرم را تحویل دادگاه بدهد و قاضی و دادگاه وظیفه رسیدگی به جرم مجرمان را دارند.»
در حالی که به گفته حقوقدانان برخورد خشن ماموران پلیس با زنان بدحجاب غیرقانونی است که هنوز برای بسیاری حدود اختیارات و نحوه تعامل و برخورد پلیس با مردم مشخص نیست و در بسیاری از موارد نیروی انتظامی هم نسبت به رفتار مامورانش پاسخگو نیست. واقعیت این است که طی سالهای اخیر نیروی انتظامی ایران که بر حسب وظیفه ذاتی خود باید نگهبان و حافظ امنیت مردم باشد، با رفتارها و ادبیات خشن برخی از ماموران اش تبدیل به معضلی برای امنیت مردم شده است، به نحوی که بسیاری از شهروندان بدون هیچ جرمی با دیدن ماشین پلیس و حتی نام پلیس رنگ از رخشان میپرد و احساس ترس میکنند.
ترس مردم از نیروی انتظامی نشان میدهد که مشکلی در نیروی انتطامی ایران وجود دارد و نحوه تعامل این نیرو با مردم ایرادهای بنیادین دارد که جزء با نوع پاسخگویی و مسئولیت پذیری امروز نیروی انتظامی قابل حل نخواهد بود.
حجتالاسلام و المسلمین سید رضا اکرمی: اگر نهی از منکر، خود منکر شد، باید با آن برخورد کنند
بالاخره ما میخواهیم در مملکت نظم و انضباط و قانون حاکم باشد یا نه؟ اگر نمیخواهیم، که من پشت فرمان نشستم حواسم پرت میشود، کسی که میخواهد دانشگاه برود حواسش پرت نشود، مغازهداری که میخواهد جنس بفروشد حواسش پرت نشود و اگر میخواهیم این اتفاقات نیفتد باید با هر تخلفی برخورد کنیم. حتماً باید به کسی که حریم و حرمت را رعایت نکند تذکر داد ولی وقتی به تذکر توجه نمیکند و دست به هنجارشکنی میزند باید با او برخورد کرد. من این صحنه را ندیدهام ولی یقین دارم که گهگاهی صحنهسازی میکنند که صحنه را طور دیگری نشان دهند و الا اگر مامور باشد قطعاً غیر ضابطه و بدون تذکر اولیه اقدام نمیکند. باید وقتی چنین صحنهای را بررسی کنند ببینیم که اگر نهی از منکر، خود منکر شد، باید با آن برخورد کنند، مثل اقدام چند وقت پیش آقای محسنی اژهای که ۶۰ قاضی متخلف را از کار برکنار کرد.
آیتالله محمد تقی رهبر: امر به معروف و نهی از منکر، فرهنگ خودش را دارد
چون تا آدم نداند که قضیه چگونه بوده اظهار نظر کردن برایم مشکل است. شما ببینید چند روز قبل در اطراف رشت خانمی محجبه را که امر به معروف و نهی از منکر میکرد کتک زدند که بسیار کار بدی بود. اما در مورد این موضوع چون من نشیدم و بعید میدانم که نیروی انتظامی موظف به این گونه برخورد باشد قضاوت کردن برایم مشکل است ولی قدر مسلم آن است که امر به معروف و نهی از منکر، فرهنگ خودش را دارد که با منطق، تذکر و سپس مبارزه با بی بند و باری صورت میگیرد که در اسلام هم بر همین موضوع تاکید شده است.