روزنامه فرهیختگان در گزارشی آورده است: نه تنها هیچگاه تحصیل در پزشکی جزء آرزوهای تاریخ مصرف گذشته داوطلبان نبوده و نیست بلکه طی بیش از یک دهه اخیر جمعیتی که خواهان نشستن بر صندلی کلاسهای درس علوم پزشکی باشند نیز به شکل چشمگیری افزایش یافته است، به طوری که براساس آمار منتشرشده از سوی سازمان سنجش طی چند سال اخیر و بهطور خاص سال ۹۸، دوسوم داوطلبان ثبتنامکننده در کنکور مربوط به گروه علوم تجربی هستند و دو گروه علوم انسانی و ریاضی تنها یک سوم جمعیت کنکوری را شامل میشوند. بهعبارت دیگر در کنکور امسال، ۶۳۷ هزار و ۹۴ داوطلب در گروه علوم تجربی، ۲۸۲ هزار و ۱۵۱ داوطلب در گروه علوم انسانی و ۱۶۴ هزار و ۲۷۸ داوطلب در گروه علوم ریاضی و فنی ثبتنام کردهاند، آماری که نشاندهنده تفاوت ۴۰۰ هزار نفری بین طرفداران علوم تجربی با سایر گروههای آزمایشی است.
به رغم بالا رفتن تب دکتر شدن بین کنکوری ها، اما درنهایت تنها ۹ هزار نفر از جمعیت ۶۰۰ هزار نفری میتوانند خودشان را به دانشگاههای علوم پزشکی رسانده و در رشتههای پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی تحصیل کنند، البته برای آموزش این ۹ هزار نفر از تمام توان آموزش عالی یعنی دانشگاههای روزانه، آزاد اسلامی و پردیسها استفاده میشود و در عمل تنها ۱.۵ درصد از داوطلبانی که در کنکور سراسری علوم تجربی ثبتنام کردهاند، شانس دکتر خطاب شدن را پیدا میکنند.
تفاوت قابل تامل سرانه پزشک در ایران نسبت به دنیا
محدود بودن ورودی دانشگاهها برای داوطلبان تجربی درمقابل خیل عظیم داوطلبان درحالی است که اگر نگاهی به سرانه پزشک در ایران و مقایسه آن با دنیا داشته باشیم، باید بگوییم نهتنها باید ظرفیت پذیرش دانشجو در رشتههای پزشکی دچار تغییرات اساسی شود بلکه باید این مهم هرچه زودتر و پیش از اینکه کشور از لحاظ نیروی کار مورد نیاز در حوزه سلامت دچار مشکل شود، به مرحله اجرا برسد. براساس استاندارد جهانی باید بهازای هر هزار نفر، ۳.۵ پزشک در کشور وجود داشته باشد، اما این آمار در کشورمان در خوشبینانهترین حالت به ۱.۶ میرسد؛ یعنی بهازای هر ۱۰ هزار نفر ایرانی تنها ۱۱ پزشک در کشور داریم، اما در کشورهای پیشرو این آمار به ۳۰ تا ۴۰ پزشک میرسد. همین تراز باعث شده کشورهایی مانند سوریه، تاجیکستان، قرقیزستان، ارمنستان و ازبکستان نیز وضعیت بهتری نسبت به ما در این زمینه داشته باشند و امروز به مرحلهای برسیم که برای رسیدن به نقطه مطلوب نیازمند تربیت حداقل ۲۳۰ هزار پزشک و دندانپزشک باشیم.
با نگاهی دقیقتر به وضعیت تربیت نیرو در حوزه پزشکی، باید بگوییم در حوزه سرانه پزشکان متخصص وضعیت اسفباری داریم، بهطوری که سرانه پزشکان متخصص در ایران بهازای هر ۱۰۰۰۰ نفر، پنج پزشک است، اما در کشورهای پیشرو این رقم به ۱۵ پزشک میرسد؛ از سوی دیگر تنها ۴۰ درصد از پزشکان ایرانی متخصص هستند، آماری که در کشورهای توسعهیافته به ۶۰ تا ۸۰ درصد میرسد. این وضعیت در زیرشاخههای دیگر پزشکی مانند دندانپزشکی و داروسازی نیز به همین شکل است؛ چراکه سرانه این دو رشته پزشکی در کشور ما بهازای هر صدهزار نفر ۳۳ و ۲۰ پزشک بوده، اما در کشورهای توسعهیافته این آمار به بیش از ۷۰ و ۶۰ پزشک میرسد.
کم بودن سرانه پزشک در کشور صدای برخی مسئولان را هم بلند کرده بود، به طوری که حسینعلی حاجی دلیگانی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی چندی پیش اعلام کرده بود: «سرانه تعداد پزشک در ایران نسبت به میزان استاندارد جهانی بسیار کم است تا جایی که کشورهای جنگزده فلسطین و سوریه وضعیت بهتری در زمینه سرانه تعداد پزشک نسبت به ایران دارند.» البته کم بودن تعداد پزشکان به نسبت نیاز کشور تنها باعث ایجاد مشکلاتی مانند افزایش بعضاً نجومی دستمزدهای پزشکان، ایجاد بازار انحصاری و درمقابل کاهش کیفیت خدمات درمانی شده است.
استفاده از همه ظرفیت دانشگاهها، تنها راهکار رفع مشکلات سلامت کشور
قطعاً تنها راه برای رفع مشکلات موجود در حوزه سلامت تربیت نیروی انسانی مورد نیاز در بخش های مختلف پزشکی است، موضوعی که اصلیترین متولی آن نیز دانشگاهها هستند. درحقیقت تنها با افزایش سرانه پذیرش دانشجوی پزشکی میتوان در درازمدت، عقب ماندگی کشور در این زمینه را جبران کرد؛ البته تحقق این مساله نیز منوط به آن است که ظرفیت پذیرش دانشجویان رشتههای مختلف پزشکی به شکل چشمگیری افزایش یابد، یعنی اگر بتوانیم در طول یک سال ظرفیت پذیرش پزشکی را از ۹ هزار نفر به ۲۰ هزار نفر برسانیم که در شرایط فعلی و با نبود عزم جدی در مسئولان یکی از محالات در حوزه پزشکی محسوب میشود، باز هم ۱۲ سال طول میکشد تا ۲۴۰ هزار پزشک را تربیت کنیم؛ مسالهای که با توجه به روند پیری کشور و بهتبع افزایش هزینههای سلامت، میطلبد که هرچه زودتر مسئولان مربوطه اقدامات لازم در این زمینه را انجام دهند.
شاید مخالفان افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی در دانشگاهها اینطور عنوان کنند که دانشگاههای کشور با توجه به شرایط خاص آموزش پزشکی که نیاز به وجود آزمایشگاه، بیمارستانها و… دارند، نمیتوانند بیش از این دانشجوی پزشکی پذیرش کنند، اما قطعاً برای این مساله راهکارهایی وجود دارد. یکی از آنها افزایش ظرفیت پذیرش پردیسهای خودگران است، پردیسهایی که بهرغم وجود متقاضی برای تحصیل در آنها، ظرفیتشان از سوی وزارتخانه متولی محدود شده است، از سوی دیگر میتوان برای نهادها سهمیه بورسیه در نظر گرفت، چراکه بسیاری از نهادها ازجمله نیروهای مسلح، سازمان تامین اجتماعی و حتی نهادهای عمومی حاضر به پرداخت هزینههای تحصیل دانشجویان پزشکی به شرط خدمت در سازمانهای متبوعه هستند. دانشگاههای خصوصی نیز یکی از ظرفیتهای کشور برای تربیت نیروی انسانی در حوزه پزشکی محسوب میشوند که البته تا امروز بهطور کامل مغفول مانده است و وزارت بهداشت تمایلی به تربیت نیرو از سوی این دانشگاهها نشان نمیدهد. در کنار این راهکارها برخی منتقدان وضعیت موجود معتقدند در کنار «کاهش زمان تحصیل» و ارائه «آموزش های کوتاه مدت به پزشکان عمومی برای جبران کمبود نیروی متخصص» میتوان آموزش پزشکی را به وزارت علوم سپرد تا از این طریق ظرفیت موجود در این وزارتخانه در اختیار تربیت نیروی پزشک قرار بگیرد، البته این طرح مخالفانی نیز دارد، اما بیتردید باید برای افزایش تعداد پزشکان در کشور فکر اساسی شود.
تداوم سیاست کاهش تربیت نیروی انسانی در حوزه پزشکی
درحالی کشور با توجه به شرایط نامطلوب در ارائه خدمات پزشکی، نیازمند تربیت نیروی انسانی بیشتر در این حوزه است که در یک بازه زمانی شاهد کاهش ورودی دانشجویان پزشکی به دانشگاهها بودهایم و از سال ۹۲ تا امروز نیز هیچگونه تغییری در ظرفیت پذیرش رشتههای علوم پزشکی ایجاد نشده است. از سوی دیگر نباید فراموش کرد که آموزش نیروی انسانی در حوزه سلامت از اختیارات وزارت علوم خارج بوده و تنها وزارت بهداشت است که در این زمینه تصمیمگیری میکند و در این میان نیز عدهای معتقدند این وزارتخانه با محدود کردن ظرفیت ها خود باعث ایجاد بروز مشکلات فعلی شده است.
سیدحمایت میرزاده، سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس یکی از افرادی است که این مساله را تایید کرده و گفته است: «تربیت پزشکان بنا به دلایل خاصی محدود شده است. بنده با جلوگیری از افزایش ظرفیت پذیرش رشتههای پزشکی و پیراپزشکی مخالف هستم، نوبتهای چند ماهه، شلوغی مراکز درمانی و نبود متخصص در مناطق محروم ازجمله نشانههای کمبود پزشک در برخی مناطق کشور به شمار میرود.»
یکی از نکات قابل تامل در بحث پذیرش دانشجویان پزشکی این است که در طول چند سال اخیر شاهد ریزش چشمگیر ظرفیت پزشکی در برخی رشتههای مهم پزشکی نیز هستیم، چراکه ظرفیت رشته داروسازی در دانشگاههای روزانه از ۶۹۰ نفر در سال ۹۶ به ۶۱۲ نفر در سال ۹۷ رسیده و در کل نیز ظرفیت این رشته از هزار و ۱۶۳ نفر در سال ۹۶ به هزار و ۸۸ نفر در سال ۹۷ کاهش یافته است. این وضعیت در رشته دندانپزشکی نیز تکرار شده و ظرفیت دانشگاه های روزانه در این رشته از ۹۰۴ نفر در سال ۹۶ به ۸۱۴ نفر در سال ۹۷ رسیده، همچنین ظرفیت این رشته در پردیسهای خودگردان از ۲۹۰ نفر در سال ۹۶ به ۲۶۱ نفر در سال ۹۷ کاهش یافته و در مجموع نیز شاهد کاهش ظرفیت این رشته از هزار و۴۳۴ نفر در سال ۹۶ به هزار و ۲۹۹ نفر در سال گذشته بودهایم.
در مقابل، اما ظرفیت رشته پزشکی که البته همیشه به نسبت سایر رشتههای پزشکی بیشتر بوده، افزایش یافته است؛ البته این افزایش در مجموع به یک درصد هم نمیرسد، چراکه ظرفیت رشته پزشکی در دانشگاه های روزانه از سه هزار و ۴۹۸ نفر در سال ۹۶ به سه هزار و ۵۶۴ نفر رسید و درمقابل در پردیسهای خودگردان ظرفیت از هزار و ۲۱۰ نفر به هزار و ۱۹۹ نفر کاهش یافت و ظرفیت پزشک تعهدی نیز از ۶۱۰ نفر به ۵۶۸ نفر رسید. با این حال در مجموع ظرفیت رشته پزشکی از پنج هزار و ۳۱۸ نفر در سال ۹۶ به پنج هزار و ۳۳۱ نفر در سال ۹۷ افزایش یافت؛ افزایشی که عملاً هیچ تاثیری در وضعیت موجود نخواهد داشت.