سردشت در تاریخ هشتم تیرماه سال ۱۳۶۶ توسط رژیم بعثی عراق بمباران شد به همین دلیل این شهر در ردیف نخستین شهرهای قربانی سلاحهای کشتار جمعی در جهان معروف شده است به طوری که هشتم تیرماه به عنوان روز مبارزه با سلاحهای شیمیایی و میکروبی در تقویم ایران نامگذاری شده است.
پس از گذشت ۳۲ سال از بمباران شیمیایی در سردشت اما هنوز دردهای تنفسی همراه مصدومان این واقعه تلخ است. برخی حتی توان یک لحظه نفس کشیدن آرام را ندارند، برخی نفس کشیدن برایشان آرزو و رویا شده است، برخی از این مصدومان چنان سرفههایی میکنند که احساس میکنی هر آن ممکن است که ریههایش پاره شود. اما این دردها با آنها هست و تا زمانی که جان در بدن دارند، نفسهای سخت و تلخ را به واسطه شیمیایی شدن دارند.
زمانی که یک جلسه یا برنامهای برای تجلیل از جانبازان شیمیایی برگزار میشود و من در آن جلسات حضور دارم تازه میفهمم که چه دردی می کشند چون اتفاق افتاده که حتی بعضی از این جانبازان شیمیایی از لحظهای که وارد جلسه میشوند تا زمانی که جلسه پایان مییابد سرفه امانشان نمیدهد و شاید هیچ وقت متوجه نشوند که آن روز چگونه گذشت چون سرفه میهمان همیشگی و ناخوانده نمی گذارد صدای چیز دیگری به گوششان برسد.
* نفس کشیدن قسمت سخت زندگی ام است
شبنم که دردهای شیمیایی را از پنج سالگی تجربه کرده است، ۶۵ درصد جانبازی دارد جانبازی که زندگی اش با موادشیمیایی عجین شده و سرفههای پیاپی امانش را بریده است و میگوید: خواب راحت و نفس عمیق برایم رؤیا شده است، این درد بخشی از وجودم شده و به آن معنی داده است. این درد باعث میشود درد مادرم سردشت را بهتر بفهمم. نفس کشیدن قسمت دردناک زندگی من است.
وی ادامه میدهد: روزی که شیمیایی شدم دیگر زندگی نبود، بلکه مرگ بود. نمیدانم چرا طعم تند خردل پس از این همه سال از یادم نمیرود. امروز نیز پس از سالها حالا که خودم مادر شدهام بالش بر دهان میگذارم تا فرزندم شبها از صدای سرفههایم بیدار نشود اما از این درد گلهمند نیستم، زیرا به زندگیام رنگ دیگری بخشیده است.
این جانباز شیمیایی اظهار میکند: سردشت هنوز نفس میکشد، اما دشوار است که نفس کشیدن قسمت سخت زندگی ات باشد. سردشت را به عنوان اولین شهری میشناسم که بمباران شیمیایی شده است، ولی سکوت مدعیان حقوق بشر بیشتر آزارمان میدهد. مردم سردشت پشت نظام ایستادهاند و از آن با تمام وجودش دفاع میکنند.
اینها بخشی از دردهایی است که یکی از قربانیان شیمیایی درباره تجربه دردناکش از فاجعه سردشت میگوید و چه سخت است سخن از طعم مرگآوری که سالهاست بر جانش نشسته است و او حالا مادری است که صدای سرفههایش را خفه میکند تا کودکش تلخی سرفههای شبانه مادرش را حس نکند و از خواب بیدار نشود.
* ۶۵ هزار جانباز شیمیایی داریم
حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمدعلی شهیدی معاون رئیس جمهوری و رئیس بنیادشهید و امور ایثارگران نیز درباره حادثه تلخ بمباران شیمیایی در سردشت میگوید: در مجموع حدود ۶۵ هزار جانباز شیمیایی در کشور وجود دارد که یک هزار و ۶٠٠ نفر از آنها در سردشت به درجه رفیع جانبازی نائل آمدند.
وی ادامه میدهد: همچنین برنامههایی در دست اقدام داریم. برای شهر سردشت تیمهای مختلف پزشکی برای درمان به این منطقه اعزام میشوند البته ١٠٠ درصد نتوانستیم به آنها کمک کنیم و خدمات درمانی خوبی به این افراد ارائه دهیم. برای زنده نگهداشتن و پیگیری حقوق این افراد از سال ٨٧ بنیاد شهید ورود کرد و دولت و مجلس قانونی برای الزام برای پیگیری حقوق این افراد مصوب کردند.
معاون رئیس جمهوری میگوید: از سال ٩٠ وظیفه ارائه خدمات به بنیاد شهید داده شد و تاکنون اقدامات خوبی برای جانبازان شیمیایی انجام شده است. پس از آن با همکاری وزارت امور خارجه و دادگستری، تدوین آئین نامه اجرایی برای الزام پیگیری امور جانبازان شیمیایی را در برنامه کاری داشتیم و بر اساس آن بانک اطلاعات جانبازان شیمیایی را تشکیل دادیم.
شهیدی ادامه میدهد: همچنین کلینیک درمانی بیماران و جانبازان شیمیایی در بیمارستان ساسان راه اندازی شده است ودر سردشت درمانگاه تخصصی تشکیل دادهایم و امیدواریم با همکاری وزارت خارجه و دادگستری بتوانیم گامهای بیشتری برداریم تا از حقوق از دست رفته آنها دفاع کنیم.
* شما جانبازان شیمیایی سربلند ایستاده اید
محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران نیز می گوید: ما در جمهوری اسلامی، حیات، سربلندی و افتخار خود را مرهون تلاش و ایثار و رشادتهای ایثارگران و جانبازان شیمیایی هستیم. شما سند زنده مقاومت ایران اسلامی هستید. شما نشان دادید این مردم فشار، رنج، سوزش و سرفه ناشی از بمباران سلاح شیمیایی را تحمل میکنند ولی زیر بار زور و ذلت نمیروند.
رئیس دستگاه دیپلماسی با بیان اینکه استفاده صدام از سلاح شیمیایی تقریباً از روزهای بعد از فتح خرمشهر و لااقل از سال ۶۳ به صورت مداوم از سوی ما که در آن زمان، مسئولیت حضور در سازمان ملل را داشتیم به این سازمان گزارش میشد، اظهار می کند: فاجعه حمله به سردشت، مقدمه حمله رژیم صدام به حلبچه شد ولی هیچکدام از این جنایتها، موجب یک تحرک از سوی شورای امنیت نشد.
وی ادامه می دهد: بزرگترین سرمایه و ابزار بازدارندگی ما در برابر قدرتهای جهانی علاوه بر توانمندیهای دفاعی و علاوه بر سلحشوران جان بر کف ما در برابر قدرتهای سلطهجو، مردم مقاوم و فرهنگ ایثار و شهادت این کشور است که توانسته از این مرز و بوم در بدترین شرایط که همه قدرتهای دنیایی در برابر این مردم ایستادهاند، مقاومت کرده و سربلند بیرون بیایید. کجاست صدام و علی شیمیایی؟ کسانی که علیه مردم جنایت کردند، کجا هستند؟ شما سربلند ایستاده و ما هم از صدقه سر شما سربلند ایستادهایم.
* بدون اسپری نمیتوانم زندگی کنم
علیرضا که در تاریخ ۲۳ فروردین سال ۱۳۶۳ در عملیات خیبردر جزیره مجنون شیمیایی شده است نیز از دردهایی که پس از گذشت ۳۵ سال با این مشکلات کنار آمدهام.
وی در تشریح وقایع آن روز که شیمیایی شده است اینگونه توضیح میدهد که دستههای هواپیما را بالای سرم دیدم اما نمی دانم چرا پا به فرار نگذاشتم فقط به آنهانگاه میکردم حتی بمبی کهز از هواپیما خارج شد را دیدم کنار جوی آب در نزدیکی محل استقرارم خورد شاید فاصله بمب با من کمتر از ۲۰ متر بود.
علیرضا که اکنون دردهای زیادی از شیمیایی شدن دارد، میگوید: اولش فکر میکردیم که بمب عمل نکرده است اما پس از آن احساس کردم که تمام بدنم یخ کرده است چون مواد شیمیایی ناشی از آن بمب روی بدنم ریخته شده بود و آن زمان بود که متوجه شدم که شیمیایی شدهام. در آن زمان تعداد زیادی از رزمندگان شهید شدند.
محمدرضا حاجی پور مدیرعامل انجمن دفاع از حقوق جانبازان و قربانیان سلاحهای شیمیایی فارس درباره شیمیایی شدن جانبازان میگوید: در دوران هشت سال دفاع مقدس به صورت گسترده از سلاحهای شیمیایی استفاده کردند. که مردم مناطق مختلفی همچون کردستان، و آذربایجان غربی از جمله سردشت از این بمباران شیمیایی آزار دیدند. برخی با گاز سیانور و برخی با گاز خردل شیمیای شدند.
حاجی پور اضافه میکند: در جزیره مجنون که گاز سیانور استفاده شد متأسفانه ۶۰۰ نفر از رزمندگان شهید شدند و ما معتقدیم جانبازان شیمیایی سندهای زنده داخلی و بین المللی هستند و بیشترین جانبازان شیمیایی مربوط به عملیات والفجر و کربلای پنج بوده است.
علیرضا این جانبار شیمیایی ادامه میدهد: پس از اینکه متوجه شیمیایی شدن شدم چفیه ای که دور گردنم بود سریع آن را دور دهانم کشیدم تا ریههایم کمتر آسیب ببیند. اما تمام بدنم میسوخت هرچند از محوطه شیمیایی شدن دور شدم اما ریههایم ملتهب شد و بدنم شروع به تاول زدن میکرد و ناخودآگاه چشمهایم بخاطر شیمیایی شدن بسته شد.
وی اظهار میکند: اثراتی که مواد شیمیایی بر جانبازان میگذارد خیلی سختتر و طاقت فرسا است و تبعات زیادی دارد اکنون اگر حتی به میزان کمی دود به سینهام بخورد دیگر سینهام از کار میافتد حتی بسیاری از اوقات برای خوابیدن هم مشکل جدی دارم چون احساس میکنم ریههایم به هم چسبیده است.
وی به مشکلاتی که هنگام خواب برایش پیش میآید را اینگونه توضیح میدهد و میگوید: زمانی که احساس بی خوابی شدید میکنم آنقدر مینشینم تا از فرط خستگی خوابم ببرد چون گاهی اوقات نمیتوانم حتی برای چند ثانیه هم بخوابم بخاطر دردهایی که دارم.
علیرضا با بیان اینکه اکنون بخشی از پوست پایم را ندارم ادامه میدهد: بدون اسپری هم نمیتوانم زندگی کنم و شبها حتماً باید قبل از خواب از این اسپریها برای جلوگیری از تنگی نفس استفاده کنم. البته باید بگویم که من جزء کسانی هستم که تقریباً کمترین صدمه را از شیمیایی شدن دیدهام.
برخی از جانبازان شیمیایی که ریه، پوست و چشمهایشان با مواد شیمیایی اثرات بسیار مخربی را شاهد هستند و روزها و شبها تنها با دردهای آن آه و ناله می کشند و حدود ۷۰ درصد درصد جانبازی دارند، فقط این افراد میدانند کسی که شب را به صبح و صبح را به شب میرساند بی آنکه جتی یک ثانیه بخوابد، این دردها را می فهمد چون برخی از جانبازان در برخی اوقات حتی از فشار دردها و نارحتی ها حتی تا چند روز نمیتوانند سر بر بالش بگذارند.
* کلینیک مرجع تخصصی برا ی جانبازان شیمیایی داریم
عبدالرضا عباسپور معاون بهداشت و درمان بنیاد شهید و امور ایثارگران نیز میگوید: برای درمان ایثارگران از تمام امکانات کشور استفاده میشود، در بخش درمان ایثارگران یک هرم سلامت تعریف شده است که از همه امکانات استفاده شود و تمام خدمات کیفی برای این کار ارائه شود.
وی ادامه میدهد: در قاعده هرم درمان موضوع بیمههای درمانی قرار دارد و یکی از لایههای این هرم تشکیل کلینیکهای تخصصی و چند تخصصی است و افتتاح کلینیک تخصصی مصدومین شیمیایی بیمارستان ساسان نیز در همین راستا صورت میگیرد.
معاون بهداشت و درمان بنیاد شهید و امور ایثارگران با اشاره به تشکیل پرونده سلامت برای ایثارگران در طرح پایش سلامت میگوید: بر مبنای این پروندهها و پایشهایی که صورت میگیرد، ایثارگران در صورت نیاز به متخصصان ارجاع میشوند.
عباسپور اظهار میکند: برای مدیریت مناسبتر در درمان جانبازان شیمیایی، این کلینیک بهعنوان مرجع در نظر گرفته میشود و اگر مشکل خاصی برای این افراد به وجود بیاید به این کلینیک ارجاع خواهند شد. پروندههای درمان نیز با ارتباط با پزشکان پایش سلامت بهصورت دقیق به روز میشوند و درمان بهصورت فعال انجام میشود، به این معنی که در صورتی که تشخیص داده شود جانبازان نیاز به درمان دارند به کلینیک دعوت میشوند.
یک پزشک که خود جانباز شیمیایی است میگوید روزی که با سلاح شیمیایی مواجه شدیم هیچ چیز از درمان برای مقابله با مواد شیمیایی نمیدانستیم اما امروز ایران مرجع خدمات درمانی برای جانبازان شیمیایی است.
یکی دیگر از پزشکان که وی نیز از جانبازان شیمیایی دوران هشت سال دفاع مقدس است و اکنون با وجود دردهایی که بر تن دارد در خدمات رسانی درمانی به جانبازان و ایثارگران از هیچ کوششی دریغ نمیکند در وصف دردهایی که جانبازان شیمیایی متحمل میشوند فقط یک بیت شعر را میگوید که بسیار معنی و مفهوم عمیقی در پس این یک بیت شعر نهفته است.
احساس سوختن به تماشا نمیشود آتش بگیر تا بدانی چه می کشم.