تهران- ایرنا- سازمان‌های مردم‌نهاد (سمن) را می‌توان مهم‌ترین نهادهای جامعه مدنی دانست که نقش نهاد واسط را بین حاکمیت و ملت ایفا می کنند که در صورت تحقق ظرفیت‌ها می‌توانند بازوی دولت در راستای حرکت به سمت توسعه یافتگی باشند.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش‌های خبری ایرنا، امروزه سمن‌ها یا همان سازمان‌های مردم نهاد(NGOها)، رکن سوم جوامع محسوب می‌شوند که می‌توان آنها را سازمان‌های داوطلبانه، غیردولتی، غیرسیاسی و غیرانتفاعی به مفهوم واقعی دانست که به عنوان نهادهای مدنی، واسط بین دولت و مردم بوده و بخش مهمی از مشارکت مردم در توسعه جامعه را از این طریق شکل می‌دهند.

براساس اصل ۴۴ قانون اساسی، سمن‌ها (سازمان‌های مردم نهاد) در توسعه اجتماعی کشور از جایگاه ویژه‌ای برخوردارهستند. از این رو می‌توان ضرورت ایجاد و تقویت سازمان‌های مردم نهاد را در تحقق اهدافی چون کوچک‌سازی دولت، توانمندسازی مردم و افزایش سرمایه اجتماعی، کارآمدی بیشتر نظام اقتصادی، بهینه‌سازی فرآیند برنامه‌ریزی و عملیاتی سازی برنامه‌ها و مقابله با آسیب‌ها دانست.

بر اساس مطالعات انجام شده، با وجود همه سیاست‌ها، حمایت‌ها و نظارت‌ها از سوی دولت و فعالیت‌های بسیار زیاد سمن‌ها درحوزه‌های مختلف، سمن‌ها در ایران از توسعه‌یافتگی لازم برخوردار نیستند. به بیانی دیگر جایگاه سمن‌ها و نقش آنها در توسعه جامعه در قانون و بر روی کاغذ درخشان است، اما در عمل با موانع و آسیب‌های بسیاری مواجه است، که علیرغم این موانع نقش آنها در بسیاری از فرایندهای اجتماعی قابل تأمل است.

** افزایش آگاهی‌های اجتماعی، ضرورت مشارکت مردمی

افزایش آگاهی‌های اجتماعی و به تبع آن مشارکت مردمی در پیشبرد امور از جمله عللی محسوب می‌شوند که موجب ایجاد سازمان‌های مردم نهاد شده و فعالیت‌های اجتماعی را شکل می‌دهند. بدین ترتیب آگاهی و مشارکت دو رکن اساسی ایجاد سمن هاست که می‌توانند زمینه‌های توسعه اجتماعی را شکل دهند. به عنوان مثال در دهه‌های اخیر و بنابر نظر برخی کارشناسان و صاحبنظران مشارکت زنان به عنوان یکی از عناصر اصلی توسعه بوده و بسیاری پا را از آن فراتر گذاشته و مفهوم مشارکت زنان را به عنوان خود توسعه می‌دانند.

به عنوان مثال با افزایش آگاهی زنان خانه دار از توانایی‌های خود بویژه در زمینه سوزن دوزی سنتی در سیستان و بلوچستان، توسط یک سمن موجب شد تا زمینه‌های مشارکت اجتماعی آنها فراهم آمده و در نهایت اشتغال و کارآفرینی تعداد زیادی از زنان بلوچ را به همراه داشت. سوزن دوزی به عنوان هنر بلوچ که تا یک دهه پیش برای عموم جامعه تا حدود زیادی ناشناخته مانده بود از طریق فعالیت اجتماعی یک سمن راه خود را به ذائقه ایرانی و هم اکنون جهانی، باز کرده و زمینه‌های توسعه اقتصادی و اجتماعی منطقه را به همراه داشته است؛ تا جایی که صادرات محصولات این سمن اجتماعی از طریق بخش خصوصی با برند مختص به خود در آمد بیش از ۱۷۰ خانواده از ساکنان سه محله در زاهدان را تأمین می‌کند.

** توسعه مهارت‌های کودکان و نوجوانان، ظرفیت غفلت زده

یکی از مواردی که می‌تواند در موفقیت توسعه اجتماعی سمن‌ها مؤثر باشد، توانمندی و توسعه مهارتهای کودکان و نوجوانان است. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان کودکان و نوجوانان به عنوان یکی از نیروهای محرک می‌توانند عاملی بر رشد و گسترش فعالیت‌های سمن‌ها و ترویج فرهنگ خود اشتغالی باشند چرا که انگیزه‌ها و سائق هایی که شالوده فرهنگ خوداشتغالی یک جامعه را نظم می‌دهند از همان اوان کودکی آغاز می‌شوند. بررسی‌ها نشان می‌دهد بخش زیادی از کشورهای توسعه‌یافته دنیا سرمایه‌گذاری و ایده‌پردازی‌های زیادی را برای مهارت‌آموزشی کودکان در مدارس صرف می‌کنند. به عنوان مثال در کشوری به مانند آلمان کودکان زیر سه سال می‌توانند با کودکان هم سن و سال خود در مکان‌هایی تحت نظارت آموزگاران دوره دیده بازی کرده و در همین سن مهارتها و مطالب مرتبط با زندگی آینده از جمله فعالیت جمعی و مشارکت را در راستای سیاستهای آموزشی و اشتغال بیاموزند.

** توانمندسازی و فرصت سازی دولت برای سمن‌ها

جایگاه سمن‌ها در حاکمیت و نحوه تعامل نهادهای حاکمیتی با سمن‌ها را می‌توان عامل مهم در موفقیت و توسعه سمن‌ها دانست. چنانچه مشخص است دولت می‌تواند در ایجاد نظامی هماهنگ و ساماندهی سمن‌ها از طریق ارگان‌هایی چون وزارت کشور، به عنوان عالی‌ترین نهاد حاکمیتی و بالادستی در حوزه سمن‌ها ورود کرده و در مرکز امور اجتماعی و فرهنگی سازمان‌های مردم نهاد فعالیت داشته باشد. هرچند نهادهای موازی مانند سازمان بهزیستی در حوزه آسیب‌های اجتماعی، وزارت ورزش و جوانان در حوزه جوانان و نیروی انتظامی به گروهی از سمن‌ها و ستاد توان افزایی و حمایت از فعالیت سمن‌ها در حوزه‌های مختلف در ساماندهی و اعطای مجوز به سمن‌ها فعالیت دارند، اما به تعبیر کلاشلو معاون مرکز مطالعات وزارت ورزش و جوانان ساختارسازی، توانمندسازی و فرصت‌سازی از جمله وظایف اصلی دولت در قبال سازمان‌های مردم نهاد است.

مبارزه با فقر و محرومیت زدایی همراه با حفظ کرامت انسانی، ترویج حرکت‌های جهادی و خدمت رسانی به مناطق، بسط و تعمیم گفتمان مدیریت جهادی در قالب فعالیت‌های جهادی و ایثارگرانه و نیز شناسایی و برنامه ریزی در مقابل آسیب‌های اجتماعی، از جمله مهمترین فعالیت‌هایی است که سمن‌ها با آن روبرو هستند که همگی می‌توانند به عنوان یک گام ضروری در توسعه اجتماعی محسوب شوند.

اما به نظر می‌رسد جایگاه حاکمیتی سمن‌ها به تفکیک نقش‌های حمایتی، نظارتی و تسهیل‌گری در سایه تعدد نهادهای دولتی و عمومی متولی سمن‌ها، می‌تواند به جای افزایش ابهام و تدقیق ناشدگی ارتباط سمن‌ها با نهادهای متولی و تبدیل آن به یک تهدید بیرونی، فرصتی برای توسعه سمن‌ها بشود؛ که این موضوع با توجه به وضعیت متولیان سمن‌ها در کشور قابل توجه است. در حال حاضر تعامل دولت و سمن‌ها با مسائل متعددی از هر دو طرف روبروست. برای مثال در دولت نهادهای موازی برای ساماندهی سمن‌ها وجود دارد، که موجب شده تا دولت در ساماندهی سمن‌ها مطابق آنچه در قانون آمده است، با محدودیت‌ها و نبود ظرفیت‌ها و زیرساخت‌ها مواجه شده و مهم‌تر از همه اینکه بدنه ستادی دولت و ظرفیت‌هایش با روند رو به رشد گسترش سمن‌ها تناسب چندانی ندارد.

مضاف بر موارد یاد شده، یافته‌ها و نتایج تحقیقات نیز نشان می‌دهد که گستره مشکلات و موانع سمن‌ها طیف وسیع و متنوعی را دربر می‌گیرد، که در این حوزه خلاء هایی وجود دارد. اول اینکه مطالعات آسیب‌شناسی کافی در رابطه با این موضوع موجود نیست که این مشکل غالباً به دلیل عدم شناخت وضعیت موجود هم در جامعه و هم در وضعیت سمن هاست؛ و دوم ضعف مطالعات تطبیقی در این حوزه است که می‌تواند به شکلی واضح هم از توانمندی سمن‌ها بکاهد و هم کارایی دولت در زمینه‌های ساختاری و فرصت سازی را با مشکلات عدیده روبرو کند.