تهران- ایرنا- طرح تابستانه کتاب این روزها به منظور تشویق جامعه به کتابخوانی کلید خورده است؛ طرحی که هم برای خریداران کتاب و هم برای فروشندگان آن مزایایی را به همراه دارد. با این همه آیا می توان با اجرای چنین طرح هایی به افزایش سرانه کتابخوانی در کشور و تقویت اقتصاد نشر امیدوار بود؟

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش‌های خبری ایرنا، یازدهمین دوره طرح «توزیع یارانه کتاب از طریق کتابفروشی ها» با عنوان «تابستانه کتاب ۹۸» با شعار «کتاب، همنشین دلنشین» از سه شنبه ۲۵ تیر تا ۳ مرداد به مدت ۱۰ روز در کتابفروشی های عضو طرح در استان‌ها و در شهر تهران از ۲۷ تیر تا ۳ مرداد به مدت ۸ روز اجرا می‌شود. به این ترتیب کتاب‌های تألیفی با کمک هزینه خرید ۲۵ درصد و کتاب‌های ترجمه با کمک هزینه خرید ۱۵ درصد عرضه می‌شوند.

حداکثر یارانه اختصاصی به هر کتابفروشی، میزان و درصد مشارکت کتابفروشی ها در تخصیص یارانه بر اساس اعتبار کلی طرح تعیین و قبل از شروع طرح اعلام خواهد شد. در این طرح سقف مجاز خرید برای هر خریدار ۱۲۰ هزار تومان است و مدت زمان تسویه حساب طرح با کتابفروشی ها، بین ۴ تا ۶ ماه خواهد بود.

در همین حال ثبت نام کتابفروشی ها در طرح «تابستانه کتاب ۹۸» از روز دوشنبه ۱۰ تیرماه در سراسر کشور آغاز شده است.

طرح‌های تخفیف فصلی کتاب، از جمله طرح عیدانه، تابستانه، پاییزه و زمستانه که چند سال است، در ابتدای فصول با مشارکت معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و کتابفروشی ها برگزار می‌شود، به منظور تشویق جامعه به کتابخوانی و فرهم آوردن امکان خرید کتاب برای تمام اقشار است. اینگونه طرح‌ها همزمان شرایطی را فراهم می‌آورد که کتابفروشی ها هم بتوانند تعداد بیشتری کتاب بفروشند. گفتنی است مبلغ تخفیفی را که کتابفروشی های به خریداران می‌دهند معاونت فرهنگی وزارت ارشاد به کتابفروشی ها پرداخت می‌کند و این مبلغ اگرچه گاهی کمتر از استقبال مردم برای خرید کتاب در تخفیف‌های فصلی کتابفروشی هاست اما می‌تواند کمکی باشد تا جامعه به سمت و سوی کتابخوانی هدایت شود.

برگزاری نمایشگاه سالانه کتاب هم بخشی از سیاست‌های فرهنگی نهادهای متولی است که تلاشی برای فراخوانی مردم به سوی کتاب از یک سو و فروش کتاب از سوی دیگراست تا کمکی به اقتصاد حوزه نشر باشد.

با این همه اما این روزها نه تنها سرانه کتابخوانی در کشور راضی کننده نیست بلکه حال و روز حوزه نشر هم خوب نیست؛ شرایطی که نشان می‌دهد سیاست‌های فرهنگی در این زمینه اگرچه خوب اما کافی نبوده است.

کاغذ؛ بند گرانی به پای ناشران

فعالان حوزه نشر در ماه‌های گذشته با کمبود و گرانی کاغذ دست و پنجه نرم می‌کنند؛ موضوعی که بر دیگر هزینه‌های چاپ و نشر کتاب بار شده و کمر بسیاری از ناشران را خم کرده و بسیاری از آنان را از ادامه فعالیت بازداشته است.

گرانی کاغذ؛ که طی ماه‌های گذشته بالا رفتن قیمت کتاب و کاهش شمارگان کتاب را به دنبال داشته است، برخی ناشران را برای ادامه راه با چالش مواجه ساخته است. مشکل از زمانی ناشران را بسیار متأثر ساخت که دلار سازش را ناکوک کرد و قیمت آن سر به فلک گذاشت و در ادامه وارد کنندگان کاغذ که از ارز دولتی هم بهره مند بودند کاغذهایشان را برای گران‌تر فروختن احتکار کردند و تدابیر مسؤولان برای حل این معضل هم نتیجه نداد. در این میان آنان که متضرر شدند از یک طرف ناشران کتاب بودند که به دلیل کمیابی و گرانی کاغذ مجبور شدند شمارگان کتاب‌هایشان را کم کنند و قیمت‌هایشان را بالا ببرند و از طرف دیگر مخاطبان بودند که ناگزیر به کوچک کردن سبد کتاب خانواده خود شدند.
بر اساس تازه‌ترین آمار خانه کتاب، در سال ۹۷ شمارگان کتاب ۱۰ درصد کم‌تر شده و کتاب نیز تا ۵۰ درصد گران‌تر شده است. البته برای لمس گرانی کتاب خیلی هم لازم نیست منتظر آمار بمانیم. کافی است سری به کتاب فروشی‌ها بزنیم تا این گرانی را لمس کنیم.
نمایشگاه کتاب امسال نیز بیش از هر زمان دیگر، گرانی حتی بیش از ۵۰ درصدی کتاب که آمارها از آن سخن می‌گویند و فغان دست اندرکاران حوزه نشر از شرایط شکننده و دشوارشان را نمایان ساخت.
«اعظم کیان افراز» مدیر انتشارات افراز و سخنگوی انجمن صنفی کارفرمایی زنان ناشر، پیشتر در گفت وگو با پژوهشگر ایرنا، با تاکید بر وضعیت شکننده ناشران بر اثر گرانی کاغذ و اهمیت حمایت‌های مالی از ناشران در این شرایط، گفت: باید بیشتر از اینها از حوزه فرهنگ حمایت کرد. گرانی و نوسان قیمت کاغذ، یکی از مشکلاتی است که باعث بالا رفتن قیمت کتاب می‌شود. این موضوع موجب سخت شدن خرید کتاب برای مخاطبان و در نتیجه کاهش گردش مالی در حوزه نشر و فشار به ناشران شده است.
در همین زمینه، «راضیه تجار» عضو هیأت موسس انجمن قلم ایران نیز در گفت و گو با رسانه‌ها در حاشیه نمایشگاه کتاب می‌گوید: گرانی کاغذ کمر صنعت نشر را می شکند یا به نوعی شکسته است و تأثیر بدی بر نویسندگان، مؤلفان و ناشران گذاشته است. بسیاری از ناشران خرده پا و کوچک که می‌خواستند در کار فرهنگ باقی بمانند حذف می‌شوند چرا که با این گرانی نمی‌توانند کار کنند از این رو بسیاری از ناشران به دلیل گرانی کاغذ ترجیح می‌دهند به ساندویچ فروشی روی بیاورند و اصلاً در نمایشگاه کتاب حاضر نشوند.
وی با اشاره به اینکه مشکلاتی مانند گرانی کاغذ به فرهنگ ضربه می‌زند می‌افزاید: باید افراد متخصص و متعهد در این زمینه تصمیم گیری کنند و ساختارهایی پیدا کنند و در صورت امکان سعی کنند در حد توانایی گوشه‌هایی را هم ترمیم کنند و به صورت جدی و فعال‌تر به رفع این مشکل بپردازند.
این در حالی است که دی ماه پارسال سردار «حسین رحیمی» رئیس پلیس تهران، از دستگیری اعضا و سرکرده باند بزرگ واردات کاغذ با ارز دولتی و برخورد با متخلفان خبر داد. با این حال اما مشکلات در حوزه کاغذ همچنان ادامه دارد و به قوت خود باقیست. از این رو چندان بعید نیست ناشران و اهالی فرهنگی زیر بار مشکلات اقتصادی و گره‌های مختلفی که در مسیر فعالیت حرفه‌ای شأن وجود دارد عطای کار فرهنگی را به لقای آن ببخشند و وارد دیگر مشاغل اقتصادی شوند. در ایران آمارهای متعددی گفته می‌شود و اندازه‌های اعلام شده از ۲ دقیقه تا ۱۲۰ دقیقه متغیر است.

ریزش مخاطبان، نتیجه گرانی کتاب و برخی رویکردهای غلط

اگرچه طی دهه‌های گذشته مسؤولان فرهنگی تلاش کرده اند تا در برهه‌های مختلف با اجرای برخی سیاست‌ها به گسترش فرهنگ کتابخوانی در جامعه کمک کنند اما آمارها رسمی و غیر رسمی نشان می‌دهد جامعه ایران از سرانه مطالعه قابل قبولی برخوردار نیست. آمارهای متفاوتی در زمینه سرانه مطالعه در ایران وجود دارد؛ آمارهایی که از ۲ دقیقه تا ۱۲ دقیقه یا بیشتر متغیرند. به باور کارشناسان اما، سرانه مطالعه در ایران به کمینه این آمارها نزدیک تر است و میانگین مطالعه ۲ دقیقه در روز برای هر ایرانی با شواهد و واقعیت تطابق بیشتری دارد.

از این روست که تیراژ کتاب در ایران در سال‌های اخیر کاهش قابل ملاحظه‌ای داشته است. به طوری که تیراژ کتاب از ۳۰۰۰ در دهه ۵۰ تا ۶۰ خورشیدی با وجود دو برابر شدن جمعیت به ۵۰۰ عدد در دهه ۹۰ رسیده است.

عوامل مختلفی در کاهش سرانه مطالعه در ایران نقش دارند. گرانی کتاب یکی از مهم‌ترین این عوامل است که به ویژه در سال‌های گذشته بر میزان مطالعه افراد در جامعه ایران تأثیر منفی گذاشته است.

به باور کارشناسان، یکی دیگر از عوامل کاهش مطالعه در ایران ممیزی‌های گاه دست و پاگیر و غیر لازمی است که دامان آثار نوشته شده یا ترجمه شده در حوزه‌های سیاسی، مذهبی و جنسی را می‌گیرد؛ آثاری که طرفداران زیادی در میان مخاطبان دارد.

عدم احساس نیاز به مطالعه در ایران که به ویژه با گسترش فضای مجازی و رسانه‌های دیجیتال بیشتر شده، یکی دیگر از عوامل پایین بودن سرانه مطالعه عنوان می‌شود.

غالب بودن ادبیات شفاهی در جامعه ایران که نوعی عادت تاریخی ایرانیان به شمار می‌رود هم عامل دیگری است که سرانه مطالعه در ایران را پایین نگه داشته است.

کوتاه سخن آنکه، جامعه ایران امروز بیش از هر زمان دیگری به آگاهی و مطالعه نیاز دارد. با این حال ایرانیان امروز بیش از هر زمانی از مطالعه به عنوان راهی برای دست یابی به آگاهی فاصله گرفته اند. این فاصله که هم به دانش عمومی جامعه ضربه می‌زند و هم حوزه نشر را هر روز بی رمق تر از دیروز ساخته، می‌تواند با اجرای برخی سیاست‌ها کمتر شود.

در این زمینه مسؤولان و متولیان فرهنگی باید در صف نخست اصلاح وضعیت موجود قرار گیرند. اگرچه سیاست‌های مانند تخفیف فصلی کتاب می‌تواند مردم را تشویق به کتابخوانی کند اما تجربه نشان داده که این سیاست‌ها کافی نیست. شاید مهمترین راهکارها در این زمینه کمک به اقتصاد نشر، کنترل قیمت‌ها در این حوزه و ایجاد فضا برای نشر آثاری است که می‌تواند جاذبه بیشتری برای مخاطبان داشته باشد.