به گزارش گروه دانشگاه و آموزش، آزمون سراسری سال ۱۳۹۸ امسال با حضور حدود یک میلیون و ۱۱۹ هزار داوطلب برگزار شد و اکنون با پایان یافتن این رقابت نفس گیر دو روزه، اضطراب و نگرانی نسبت به کسب نتیجه دلخواه و به ثمر نشستن تلاشهای یک یا چند ساله، احساس مشترک شرکت کنندگان کنکور و خانوادههایشان است.
در سالهای گذشته پذیرش در این آزمون دشوارتر بود اما اکنون به یاری رشد مراکز آموزش عالی گوناگون سهم پذیرش دانشجو افزایش یافته است.
منصور غلامی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری نیز تنها یک روز مانده به آغاز ماراتن کنکور این نوید را به داوطلبان داد که امکان قبولی تمامی شرکت کنندگان در آزمون سراسری ۹۸ وجود دارد.
شاید این جمله وزیر علوم تا اندازهای از نگرانی داوطلبان کنکور کاست اما پذیرش رشته قبولی و دانشگاه برای بسیاری از داوطلبان مهم تلقی میشود.
در سالهای اخیر حذف یا ادامه برگزاری آزمون کنکور موضوع مورد مناقشه بسیاری از کارشناسان و مسئولان آموزش و پرورش و آموزش عالی کشور بوده و نظرات مخالف و موافق زیادی را در پی داشته است.
ابعاد تأثیر شرکت در این آزمون اگر در سالهای گذشته به یکی دو سال پایانی تحصیل فرزندان مربوط میشد اما اکنون به مدد رشد قارچ گونه مؤسسههای کنکور و تبلیغات اغراق آمیز به سالهای شروع تحصیل در دوران دبستان راه یافته است.
به عبارت دیگر سایه کنکور بر نظام آموزشی ایران در سالهای اخیر گستردهتر شده و شیوههای آموزشی را مورد تأثیر خود قرار داده است. توصیه یا به عبارت بهتر اجبار مدارس برای تهیه کتابهای تستی با ادعای آماده سازی دانش آموزان برای گذر از سد کنکور، انتشار و تبلیغ کتابهای تستی و کمک آموزشی و تبلیغات رنگارنگ مؤسسات کنکور، خانوادهها و فرزندان را به گونهای در رقابت تنگاتنگ قرار داده است که اکنون شاهد فشار روانی و استرس زیاد به هنگام برگزاری کنکور هستیم.
آن گروه از داوطلبان که تلاش بسیار کرده و نتیجه مورد نظر را کسب میکنند، خوشحال از شکست غول کنکور خواهند بود اما گروههایی که پذیرش در رشتههای پولساز، مهم یا مورد علاقه خود را از دست میدهند با نوعی احساس سرخوردگی روبه رو میشوند که آینده و ادامه مسیر تحصیلی و شغلی آنان را تحت تأثیر قرار میدهد.
کاهش عمق یادگیری یکی از دلایل موافقان حذف کنکور از نظام آموزشی ایران است. به گفته این گروه، تستی و چهارگزینه ای درس خواندن و فکر کردن، مانع یادگیریهای مفهومی و عمقی میان دانش آموزان میشود.
کم رنگ شدن ابعاد تربیتی در مدارس و تمرکز بر آموزش، گردش مالی چند ده میلیاردی مؤسسات کنکور و فشار مالی و روانی بر خانوادههای کم توان، سوق دادن فرزندان و داوطلبان از سوی خانواده و مؤسسات کنکور به سوی رشتههای پولساز و پرطرفدار مانند تجربی و ریاضی و توزیع ناموزون دانشجو در رشتههای دانشگاهی، رواج مدرک گرایی و توجه کمتر به آموزش مهارتهای فنی و حرفهای از جمله دلایل موافقان حذف کنکور به شمار میرود.
در مقابل این دیدگاه موافقان ادامه برگزاری آزمون سراسری ایستاده اند که این آزمون را بهترین و مناسبتترین تراز سنجش علمی داوطلبان ادامه تحصیل در مقاطع آموزش عالی تلقی میکنند. از نگاه این گروه، کنکور منصفانهترین راه برای مشخص ساختن سرنوشت صندلی دانشگاهها است.
اگرچه لحاظ کردن سوابق تحصیلی در سالهای اخیر گامی در راستای حذف کنکور به شمار میرود اما با وجود این هنوز از هراس و استرسهای ناشی از پیش و پس از این آزمون کاسته نشده است و آنگونه که پیدا است؛ کنکور هنوز برای بسیاری همان سد عظیمی به شمار میرود که شکست آن زندگی آنان را به دو دوره پیش و پس تقسیم میسازد.
کارشناسان آموزشی آسیبهای کنکور را بیش از مزایای آن عنوان میکنند و معتقدند که آسیبهای روانی زیادی ناشی از این آزمون به دانش آموزان به ویژه در مقطع دبیرستان و خانوادهها وارد میشود.
از طرفی گرایش به یادگیری مهارتهای فنی و حرفهای با هدف سوق دادن نیروی انسانی به حوزههای مهارت آموزی، تولید و کارآفرینی از جمله راهکارهای کارشناسان آموزشی برای کاستن از بار روانی و فشار ناشی از پذیرش در کنکور است. خانوادهها با شناسایی مهارت و استعداد فرزندان خود آنان را به سوی یادگیری مهارتها سوق داده و دیگر مسیر موفقیت و اشتغال فرزندان را تنها در قبولی کنکور جست وجو نخواهند کرد.
از طرح مسئله حذف کنکور از نظام آموزشی ایران حدود ۱۲ سال میگذرد؛ هنوز تصمیم جدی این باره اتخاذ نشده استT اما واضح است که تغییر رویههای تربیتی و آموزشی خانوادهها در کنار تغییر نگاهها به آزمون کنکور میتواند تا اندازه زیادی از فشار و بار روانی این آزمون بکاهد تا دانش آموزان به آن به عنوان یکی از راههای موفقیت نه تنها راه موفقیت بنگرند.