گروه اطلاع رسانی ایرنا در راستای ایفای رسالت آگاهی بخشی به انعکاس برجسته ترین گزارش های روزنامه های مختلف با عناوینی چون «واقعاً «الهی پیر بشیم»، متاسفم طلاق رکورد شکست، شورای نگهبان پاسخ فقدان احزاب را میدهد، دزدی دریایی، رونمایی از مسکن تدریجی، اغلب استانها مراکز درمانی ویژه معلولان ضایعهنخاعی ندارند، ترکش های اجتماعی تورم، ثبت جهانی جنگل های هیرکانی و شکاف میان کتاب و سینما در ایران» پرداخته است، در ادامه به بازتاب گزیده ای از این مطالب می پردازیم:
واقعاً «الهی پیر بشیم»
روزنامه «همدلی» در مطلبی با عنوان «واقعاً «الهی پیر بشیم»» می نویسد: شاید فقط در ایران اینطور باشد که وقتی گردپیری بر چهره کسی مینشیند، زندگی همان جا متوقف میشود. سالمندی در ایران در قیاس با بسیاری از کشورها قصه متفاوتتری دارد، فقط میزان سفیدی موی سروصورت و تعداد چروکهای پیشانی و صورت نیست که این قصه را متفاوت میکند، کیفیت زندگی، حس امنیت و امید به زندگی این شکاف عمیق را به وجود آورده است. برای بسیاری از سالمندان کشور ما دوران سالمندی که به «دوران طلایی» مشهور است، با راننده تاکسی شدن یا شغلهای کاذب دیگر مانند نگهبانی و… آغاز میشود. البته این افراد به نسبت سالمندانی که توان مالی یا توان جسمانی شانس این گونه فعالیتها را از آنان سلب کرده است، چند گام جلوتر هستند. برخی دیگر از سالمندان بعد از دوران بازنشستگی و سرازیر شدن به سن سالخوردگی به گوشه منزل یا خانه سالمندان پناه میبرند و سالهای باقیمانده عمر را در انتظار مرگ سپری میکنند. گویا آنان گزینه دیگری را پیشروی خود نمیبینند و به غیر از متوقف شدن و مرگ انتخاب دیگری نمیتوانند داشته باشند. برای صحتسنجی این موضوع کافی است به سالمندان اطراف خود نیم نگاهی داشته باشیم، تنهایی، بیماری و ناتوانی مالی را در زندگی همه این افراد خواهیم دید.
بسیاری از سالمندان کشور با وجود اینکه سالها در زمینههای مختلف در کشور فعالیت کرده و جوانی خود را در راه آبادانی کشور سپری کردهاند، اما هنوز حقوق مکفی ندارند و تعداد قابل توجهی از آنان با فقر درآمدی مواجه هستند و هر روز با مشکلات و دغدغههای اقتصادی و معیشتی دست و پنجه نرم میکنند.کافی است پای درد دل بازنشستههایی که به سن سالمندی رسیدهاند، بنشینید، تا متوجه شوید استرس ناشی از نداشتن حقوق کافی، گرانی خدمات بهداشتی و درمانی، ناکارآمدی بیمههای درمانی و گرانی روزانه مواد غذایی و کالاهای اساسی چه بر سر پدران و مادران این سرزمین آورده است.
متاسفم طلاق رکورد شکست
روزنامه «آرمان» در مطلبی با درج عنوان «متاسفم طلاق رکورد شکست» نوشت: آمارهای رسمی سازمان ثبت احوال ایران نشان می دهد سال گذشته نه تنها شرایط حوزه ازدواج و طلاق بهتر نشده، بلکه در این سال نسبت تعداد طلاق رخ داده به تعداد ازدواج های ثبت شده به بالاترین رقم در تاریخ ایران از زمان شروع به کار سازمان ثبت احوال رسیده است؛ مایسه تعداد ازدواج و طلاق های ثبت شده در این سال می گوید که در کنار هر هزار ازدواج ۳۱۸ مورد هم طلاق رخ داده است. به عبارت دیگر سال گذشته در هر ساعت ۶۳ زوج زندگی مشترک تازه ای را آغاز کرده اند که البته در همین سال و در هر ساعت ۲۰ خانواده هم از بین رفته است.
شورای نگهبان پاسخ فقدان احزاب را میدهد
روزنامه «شرق» در مطلبی با عنوان «شورای نگهبان پاسخ فقدان احزاب را میدهد» در گفت و گو با عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان می نویسد: یک بخش عمده در حوزه شورای نگهبان نسبت به بحث کنشهای سیاسی و اجتماعی است. اگر به دنبال سیاستهای بهنگام و نابهنگام هستیم برویم دنبال بحث احزاب. ما تکلیف احزاب را هنوز مشخص نکردهایم. شورای نگهبان الان دارد پاسخ فقدان احزاب را میدهد. در آمریکا اکنون انتخابات درون حزبی ریاستجمهوری در حال انجام است و ۹ نفر از حزب دموکرات با هم رقابت میکنند تا در نهایت یک نفر به عنوان رقیب ترامپ انتخاب شود. یعنی صلاحیت شایستگی و کارآمدی این افراد در روند انتخابات درونحزبی بررسی میشود. ما همه را کنار گذاشتیم و بار کل این مسئولیت را بر دوش ۱۲ نفر قرار دادهایم؛ طبیعتاً پاسخ نمیدهد. ما باید حلقه مفقوده را جای دیگری پیدا کنیم.
دزدی دریایی
روزنامه «اعتماد» در گزارشی با عنوان «دزدی دریایی» آورد: صبح پنجشنبه (۱۳ تیر) نفتکشی که در تنگه جبلالطارق توسط نیروی دریایی بریتانیا توقیف شد به چالش جدیدی در رابطه تهران و لندن تبدیل شد. زمانی که خبر فوری و بدون جزییات توقیف این نفتکش در رسانههای بینالمللی منتشر شد کمتر کسی پیشبینی میکرد که قرار است تا ساعتی دیگر این خبر با نام جمهوری اسلامی ایران گره بخورد. در ساعات اولیه، این اظهارات رییس دولت محلی جبلالطارق بود که اطلاعات اولیه را ارایه کرده و گفت: «تفنگداران نیروی دریایی بریتانیا یک نفتکش حامل ۲ میلیون بشکه نفت را که عازم سوریه بود در سواحل این سرزمین توقیف کردهاند.» در ادامه اظهارات او دلیل این توقیف نقض تحریمهای اتحادیه اروپا اعلام شد که از سال ۲۰۱۱ بر سوریه تحمیل شده است. همزمان با این اظهارات رییس دولت محلی جبلالطارق رسانهها افشا کردند که نفتکش توقیف شده، محمولهای نفتی را از ایران به سوریه میبرده است. با در کنار هم قرار گرفتن این اطلاعات مشخص شد که حداقل دلیل اعلامی توقیف این نفتکش، نقض تحریمهای اتحادیه اروپا علیه سوریه بوده است. بر اساس گزارش اولیهای که بیبیسی منتشر کرد؛ محموله کشتی مازوت بوده که سنگینتر از نفت است. این رسانه انگلیسی ادعا کرد که نفتکش توقیف شده پیش از این هم در حال نقل و انتقالهای نفتی دیده شده بود اما اینبار دولت بریتانیا آنگونه که اسپانیاییها میگویند به درخواست ایالات متحده امریکا این نفتکش را توقیف کرده است.
رونمایی از مسکن تدریجی
روزنامه «ایران» در مطلبی با عنوان «رونمایی از مسکن تدریجی» در گفت و گو با مجتبی عزیزیان عضو هیأت مدیره بانک مسکن نوشت: با توجه به اهمیت تخصیص بهینه منابع در شرایط موجود، بسته رونق بخش مسکن بهمنظور کنترل بازار مسکن و ساختمان، رهن و اجاره و انواع نهادههای ساختمانی طراحی شده است. اساس عملکرد این بسته به نحوی است که جامعه مخاطب بانک مسکن بتوانند در سطح قیمتی مطلوب نیازهای مادی خود را در حوزههای ذکر شده از طریق زیرساختهای ایجاد شده توسط بانک مسکن تأمین کنند. به همین منظور بانک مسکن در رویکردی چندجانبه روی تمام عوامل مؤثر اثر بگذارد تا به شکل اثربخش و بهرهوری بالا این امکان را فراهم سازد تا افراد حقیقی و حقوقی بتوانند با مطلوبیت بالا در یک بازار باثبات و کنترل شده اقدام به تأمین نیازهای خود کنند. توجه به این نکته ضروری است که افزایش سقف تسهیلات مسکن رفعکننده مشکل متقاضیان نیست، چرا که افزایش سقف تسهیلات از دو جنبه روی بازار تأثیر میگذارد؛ از یک سو تأثیر تورمی افزایش سقف تسهیلات را بهدنبال دارد و از سوی دیگر کاهش توان عامه مردم در پرداخت اقساط این تسهیلات است. اگر سقف تسهیلات دو برابر شود میزان اقساط هم دو برابر میشود. بنابراین رویکرد ما درحل مسائل محوری این حوزه میتواند تغییرات در متغیرهای اقتصادی پایه باشد.
اغلب استانها مراکز درمانی ویژه معلولان ضایعهنخاعی ندارند
روزنامه «مردم سالاری» در گزارشی با عنوان «اغلب استانها مراکز درمانی ویژه معلولان ضایعهنخاعی ندارند» آورد: در حالیکه محمدتقی جغتایی، مشاور وزیر بهداشت از «ضایعهنخاعی» بهعنوان یکی از پیچیدهترین انواع معلولیت یاد میکند اما هنوز اقدام عملی در جهت رسیدگی دولت به مشکلات درمانی این طیف از معلولان دیده نمیشود. وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در زمینه درمان معلولان هنوز مسئولیت جدیای را نپذیرفته و ماده ۶ قانون جامع حمایت از معلولان با وجود تأکید بسیاری از مسئولان و حتی ابلاغ رئیسجمهوری به دستگاهها همچنان مسکوت مانده است. جغتایی بر نیاز جامعه به برنامه ملی توانبخشی تأکید میکند و از تهیه برنامه شناسنامه خدمت توسط وزارت بهداشت و ابلاغ آن به دانشگاههای علوم پزشکی خبر میدهد این در حالی است که اغلب استانهای کشور فاقد حتی یک مرکز درمانی ویژه معلولان ضایعهنخاعی است. بیش از ۲۲ هزار معلول ضایعهنخاعی در کشور وجود دارد که سازمان بهزیستی به جز پرداخت مستمری ماهانه وظیفه دارد مبالغی را نیز تحت عنوان حق پرستاری به آنها پرداخت کند تا معلولان آنها با اتکا بر این درآمد همیشگی و پایدار بتوانند برای انجام امور درمانی و مراقبتی خود پرستار بگیرند.
ترکش های اجتماعی تورم
روزنامه «دنیای اقتصاد» در مطلبی با عنوان «ترکش های اجتماعی تورم» نوشت: افزایش تورم فقط به محیط اقتصادی محدود نمیشود. بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی معلول این پدیده هستند. پدیدهای که با خروج دولت از نظم مالی و دستاندازی به سیاستهای پولی آغاز میشود. پژوهشهای دانشگاهی نشان میدهند که هر گاه تورم فزایندهای در اقتصاد رخ دهد، انتظارات تورمی نیز تشدید میشوند. این علامت بیش از هر چیز نااطمینانی و آیندههراسی موجود در فعالان اقتصادی و آحاد جامعه را بازتاب میدهد. تورم با افزایش نابرابری، ظن گروههای پایین درآمدی را نسبت به بیعدالتی و نداشتن سهمی در کیک اقتصاد، تشدید میکند. با این تصور، رابطه دولت و ملت به شدت آسیب میبیند و سطح همکاری ملت برای پیشبرد اهداف دولت به حداقل میرسد. علاوهبر این، رابطه مردم با یکدیگر نیز تحتالشعاع ترکشها قرار میگیرد و اعتماد و اطمینان طرفهای مبادله (مردم جامعه) به یکدیگر به حداقل میرسد؛ در مجموع در حوزه اقتصادی، تورم عامل بیثباتی و از بین بردن اشتغال است و در حوزههای غیراقتصادی ردپای آن در تخریب سرمایه اجتماعی، افزایش جرم و جنایت و… دیده میشود. نکته قابل تامل اینکه برخی تصور میکنند با تورم میتوان رونق ایجاد کرد و بیکاری را از بین برد؛ زیرا بیکاری ریشه ناهنجاریهاست. این گزارش نشان میدهد بیکاری نیز معلول تورم و فضای بیثبات اقتصادی است.
ثبت جهانی جنگل های هیرکانی
روزنامه «جهان صنعت» در گزارشی با عنوان «ثبت جهانی جنگل های هیرکانی» می نویسد: دومین اثر بزرگ طبیعی ایران در چهلوسومین اجلاس کمیته میراث جهانی یونسکو در باکوی آذربایجان در فهرست جهانی قرار گرفت. در چهلوسومین اجلاس کمیته میراث جهانی یونسکو که با حضور محمدحسن طالبیان (معاون میراثفرهنگی کشور) در باکوی آذربایجان در حال برگزاری است. پرونده جنگلهای هیرکانی که به نام جمهوری اسلامی ایران ارائه شده است، با نظر موافق اعضای کمیته در فهرست یونسکو ثبت جهانی شد. ایران پیش از این دارای ۲۳ اثر تاریخی و طبیعی ثبت شده در فهرست میراث جهانی یونسکو است که شامل ۲۲ اثر تاریخی و یک اثر طبیعی (بیابان لوت) بود که با ثبت این پرونده تعداد آثار جهانی ایران به عدد ۲۴ رسید. جنگلهای هیرکانی بازمانده دوران سوم زمینشناسی و عصر یخبندان و غنی از نظر گونههای بومی و باستانی، پوشش گیاهی و تنوع زیستی با نادرترین گونههای جنگلی جهان شامل ۸۰ گونه درختی، ۵۰ گونه درختچهای، گونههای بومی (اندمیک) درختی و گونههای جانوری چون پلنگ، خرس، کل و بز، مرال و… است.این نوع جنگلها در حالی که در اکثر نقاط اروپا و سیبری به دلیل سرما و یخبندان قادر به بقا نبودهاند و در حال حاضر فسیلهایی از آنها به جا مانده به دلیل اقلیم معتدلتر حاشیه دریای خزر به حیات خود ادامه دادهاند.
شکاف میان کتاب و سینما در ایران
روزنامه «توسعه ایرانی» در مطلبی با عنوان «شکاف میان کتاب و سینما در ایران» آورد: درست از همان بدو تولد هنر هفتم و پیش از سیطرهاش بر جهان و اندیشه انسان مدرن و یکسویه کردن نگاه ساکنان دهکده جهانی؛ ادبیات و ساختارش سنگ بنای نخستین روزها و سالهای جهان تصویر را گذاشتند. تلاش برای قصهسازی در چارچوب پرده سینما، از ادبیات شفاهی شروع شد تا درنهایت نخستین رمانسهای جهان در ادبیات داستانی را وارد سینما کرد تا واقعی شدن و جان گرفتن آدمهای قصهها، انسان قرن بیستم را پای پرده بزرگ سینمای صامت بنشاند و پس از آن صدا و تصویر را به جادوی مسحورکننده مدرنیته تبدیل کند اما این پیوند در ایران مانند بسیاری از اتفاقات دیگر، پیوند محکم و جانداری نبود و نتوانست پابهپای سینمای غرب و حتی کشورهای آسیای شرقی پیش برود. سینما از بدو ورودش به ایران، با وجود اینکه به سرزمینی با ادبیات غنی هزارساله قدم میگذاشت، کمترین بهره را از ادبیات کهن چه شفاهی و چه مکتوب و حتی ادبیات مدرن ایرانی گرفت و بجز آثار درخشانی چون «گاو» غلامحسین ساعدی و آثار دیگری چون «سنگ صبور» صادق چوبک، «داش آکل» صادق هدایت و «شازده احتجاب» هوشنگ گلشیری و چند اثر دیگر و حتی با وجود اینکه ابراهیم گلستان ادبیات و سینما را در ذات خود همگام با هم پیش میبرد، سینمای ایران چندان روی خوشی به ادبیات نشان نداد.