«امید (محمود) محدث»، مدیرکل دفتر هماهنگی و نظارت بر امور جوانان وزارت ورزش و جوانان به گفته خود سال گذشته که برای این مسئولیت منصوب شد، جوانترین مدیرکل دولت لقب گرفت. عنوانی که البته امروز شکسته شده است و شاهد حضور افراد جوانتر از وی در دولت هستیم. همین مسئله بهانه مناسبی بود تا در پرونده «چالش های تغییر نسل مدیران دولتی» پای صحبتهای او که متولد سال ۱۳۶۵ است، بنشینیم تا تجربیات و چالشهایش را به عنوان یک مدیر جوان مرور کرده باشیم. محدث پدرش در سانحه سقوط هواپیمای c۱۳۰ ارتش به شهادت رسیده است و پیش از انتصاب در وزارت ورزش و جوانان با داشتن سابقه روزنامه نگاری، حدود هفت سال نیز در مدارج مدیریتی شهرداری تهران مشغول به فعالیت بوده است.
ایرنا: بسیاری از مدیران نسل قبل تلویحاً مدیران نسل جدید را ناکارآمد میدانند که زمینه ساز بروز فسادهایی در ساختار میشوند، شما با این نظر همدل هستید؟
محدث: من با این بحث موافق نیستم و معتقدم آنچه که ما از آن با نام فساد یاد میکنیم، میراث مدیران پا به سن گذاشته و کهنسالی است که در ساختارهای دولتی متصلب شده و شبکههای خودشان را در این ساختار شکل داده اند. آنچه که امروز تحت عنوان فساد مطرح است، بحث فساد سیستماتیک و ساختاری است. فساد سیستماتیک را با این علت که یک فرد فاسد باشد، نمیشود توضیح داد. فساد سیستماتیک، یک شبکه و ساختار هست. این شبکه تشکیل نخواهد شد مگر آنکه شما سالهای سال در حوزه فعالیت خودت ماندگار بوده و تصمیم گیر و سیاستگذار باشی.
مدیران جوان که بر سر کار می آیند، هنوز این شبکه را ندارند و چنان ساختاری برایشان ایجاد نشده است، آدمهایی هم که اطراف او هستند هم قاعدتاً افرادی که جزو شبکههای فساد سیستماتیک باشند، نیستند. بنابراین فساد بیشتر در مدیریتهایی رخ میدهد که مدت زمان بیشتری را در آن ساختار حضور داشته اند.
ایرنا: شاید این نقد در شرایطی مطرح شده است که تجربههای جوانگرایی که در دورههای اخیر شاهد بوده ایم، عمدتاً از دوره آقای احمدی نژاد شروع و در دوره آقای روحانی هم کمابیش ادامه پیدا کرد، بیشتر بر اساس رابطهها شگل گرفت تا شایسته سالاری. یعنی افراد جوانی که مخصوصاً در ردههای ارشد مسئولیت گرفته اند به نوعی به علت رابطهای که با افراد صاحب نفوذ و مدیران سابق داشته اند به مسئولیت رسیده اند و در نتیجه این فرایند نتیجه اش زایش فساد هست. این نقد را قبول دارید؟
محدث: بخشی از این موضوع طبیعی بوده و به هر حال اجتناب ناپذیر است. چرا که در فرایند انتصاب، اعتماد به فردی که منصوب میشود نقش بسیار مهمی را ایفا میکند. اما بخش دیگری از آنکه مد نظر من نیز هست، به دلیل عدم کارایی و سازوکار مشخص در تربیت نسل مدیر جوان رخ داده است. مدیران نسل جدید قاعدتاً باید در احزاب تربیت شوند یا در تشکلهای مردم نهاد یا در تشکلهای دانشجویی یا نهادهایی دیگر، اما در حال حاضر کشور ما ساختاری که بخواهد این افراد را تربیت کند و جوانان بتوانند تجربیات اولیه ای را در آنجا کسب کنند، متأسفانه آنچنان که باید وجود ندارد. احزاب مان که باید بازیگران اصلی این میدان باشند، بیشتر درگیر موضوعات حاشیهای هستند و ما حتی در احزاب هم فارغ از اصولگرا و اصلاح طلبخیلی کم جوانگرایی میبینیم.
بنابراین بخشی از این نقد طبیعی است و بخش دیگری هم به دلیل ناکارآمدی و عدم معرفی و اجازه کسب تجربه یا حتی آموزش مدیران جوان ایجاد شده است. مدیری که میخواهد کسی را برای مسئولیتی منصوب کند طبیعی است که باید توانمندیها، مهارتها و خلق و خوی فردی اش را بداند و چون ساختارهای تربیت وجود ندارد، منِ مدیر ناچارم به افرادی که میشناسم رجوع کنم و این مسئله رفته رفته نوعی انحصار ایجاد میکند.
آنچه که ما از آن با نام فساد یاد میکنیم، میراث مدیران پا به سن گذاشته و کهنسالی است که در ساختارهای دولتی متصلب شده و شبکههای خودشان را در این ساختار شکل داده اند.
آنچه که امروز تحت عنوان فساد مطرح است، بحث فساد سیستماتیک و ساختاری است. فساد سیستماتیک را با این علت که یک فرد فاسد باشد، نمیشود توضیح داد. فساد سیستماتیک، یک شبکه و ساختار هست.
ایرنا: موافق هستید که این انحصار، فسادزا است؟
محدث: حتماً همین است. اساساً ذات فساد در انحصار هست و هرجا انحصار باشد فساد هم هست. برای شکستن این انحصار باید بازیگران اصلی مانند احزاب و سازمانهای مردم نهاد نقش ایفا کنند.
ایرنا: دولت دوازدهم برای شکاندن این انحصار چه بستری ایجاد کرده است؟
محدث: ما در ابتدای دولت کمتر از ۱۰۰ عدد ان جی او داشتیم که در حوزه جوانان فعالیت کند. امروز آمار ما بیش از ۲۶۰۰ سمن هست. من نمیخواهم خیلی روی این عددها تاکید کنم، میخواهم بگویم که اگر در هر کدام از این سمنها و ان جی او هایی که حالا مدنظر ما هست، افراد عضو باشند و فعالیت را شروع کنند، ذات مشارکت اجتماعی ایجاب میکند که این حرکت به هدفی که مدنظرمان است و الان درباره اش صحبت میکنیم، منتهی بشود.
بر اساس مشاهداتم فکر میکنم، دولت در انتصابات بد عمل نکرده است، در تمامی سطوح از استانها تا وزارت خانهها وزیر جوان، معاون وزیر جوان، مدیرکل جوان منصوب شده اند. من پارسال جوانترین مدیرکل دولت بودم، اما امسال نیستم، چرا که از من جوانتر هم منصوب شده است. به همین دلیل عملکرد دولت را مثبت می دانم. اما اینکه چقدر از این انتصابها بر اساس رابطه یا ضابطه بوده اند، باز هم به اعتقاد من دولت کارنامه خوبی دارد.
ایرنا: آیا دولت برای به کارگیری نسل جدید مدیران ضوابطی تدوین کرده است؟
محدث: به هر حال بر اساس رابطه خیلی کمتر اتفاق افتاده است، به خصوص در استانها. ما چون در سطح کلان کشور انتصابهای کشوری را میبینیم ممکن است بیشتر جلب توجه کند که فلان فردی که پست گرفته است، رفیق فلان فرد دیگر بوده است.
ایرنا: با توجه به مسئولیت شما در وزارت جوانان آیا اطلاعات رسمی در این خصوص وجود دارد که کارنامه دولت را در زمینه جوانگرایی بررسی کرده باشد؟
محدث: ما در حال تدوین یک بانک اطلاعاتی در خصوص مدیران جوان کشور هستیم. با مجموعه سازمان امور اداری و استخدامی هم وارد مذاکره شده ایم که این بانک اطلاعاتی را تکمیل کنیم. این بانک اطلاعاتی به صورت محدود و ناقص در گذشته تشکیل شده که نیاز به بازبینی داشت و به زودی نتیجه آن را منتشر خواهیم کرد. ضمن اینکه در حدود دو سه ماه آینده همایشی تحت عنوان مدیران جوان کشور برگزار خواهیم کرد و در آنجا همه مدیران جوانی که در سطوح مختلف به کار گرفته شدهاند دعوت میشوند.
ایرنا: تعریف شما از جوان برای دعوت در این همایش چیست؟
محدث: تعریف رسمی از جوان در کشور ما از ۱۸ تا ۳۵ سال هست. اما وقتی در این کشور وزیر جوان را متولد سال ۱۳۶۰ میدانیم، برای دعوت از مدیران جوان ما تا ۴۵ سال را جوان در نظر میگیریم.
ایرنا: وزارت ورزش و جوانان در موضوع تربیت نسل جدید مدیران آیا مسئولیتی بر عهده دارد یا میتواند ایفا کند؟
محدث: میتواند ایفای نقش کند اما هنوز به وزارتخانه مسئولیتی واگذار نشده است. اگر از وزارتخانه دعوت شود پیشنهاداتی برای این امر وجود دارد. اما فکر میکنم وظیفه اصلی این امر با اداره استخدامی است و در کنار آنها اگر کمکی از دست ما بربیاید در خدمتشان هستیم.
ایرنا: خیلیها معتقدند اگر دولت دوازدهم با قانون منع به کارگیری بازنشستگان مواجه نشده بود، مانند دولت یازدهم در جوانگرایی اتفاق ویژه ای رخ نمیداد و عمده تحولاتی که شما نام میبرید را به اجبار میدانند که آن هم بر اساس روابط صورت گرفته است. در نتیجه طرح و ساز و کار مشخصی هم از سوی دولت برای به کارگیری نسل جدید مدیران نمیبینیم. نظر شما درباره این نقد چیست؟
محدث: اولاً ماهیت آن قانون به کارگیری جوانان نبود، بلکه خروج بازنشستگان از پستهایشان بود. افرادی که دوره خدمتشان تمام شده بود اما همچنان مشغول به کار بودند و قانون به دنبال خروج این افراد از ساختارها بود. اما در وهله دوم قانون باید برای ورود جوانان به جای این افراد فکری میکرد. قسمت اول خوب دیده شد، اما معتقدم قسمت دوم مغفول ماند.
ما شاهد بودیم افراد بازنشسته علی رغم مقاومت جدی بسیاری که رخ داد، بالاخره برکنار شدند، اما اتفاقی که قرار بود تحت عنوان حمایت قانونی برای ورود جوانان به عرصههای مدیریتی انجام شود، اتفاق نیفتاد. این را هم باید پذیرفت که بخشی از این ماجرا هم ریشه فرهنگی دارد. یعنی وقتی مدیر بالادستی اعتقادی به مدیر جوان نداشته باشد، شما با قانون هم نمیتوانید او را مجبور کنید. همانطور که دیدیم وقتی قانون هم بود با هزار نوع تبصره و تفسیر، برای دور زدنش تلاش شد.
لذا من فکر میکنم که باید این نگاه فرهنگی را اصلاح کنیم و به این باور برسیم که اگر امروز ما به دنبال ارتقا و توسعه در کشور هستیم با راه حل های گذشته این اتفاق نمیافتد. مسائل جدید راه حل های جدید میخواهد، راه حل های جدید نزد آدمهایی که ۶۰ ساله در یک ساختار مانده اند یا ۶۰ سال سابقه کار دارند وجود ندارد. چون ذهن انسان بعد از گذر زمان ذاتاً خلاقیتش را از دست میدهد و بالا رفتن سن ذاتاً افراد را محافظه کار میکند. این مسئله میان افراد مختلف تفاوت ندارد. ممکن است تجربههای این افراد برای اجرای راه حل های اجرا به کار بیاید، اما خود آن راه حل های جدید از دل افراد جدید خارج میشود. لذا من فکر میکنم تنها راه نجات ساختار دولتی از این رکود و از این خستگی و این سنگینی ساختارهای دولتی، جوان شدن آنها است.
ایرنا: این اقدامات فرهنگی که گفتید فرایند زمانبری هست. اما واقعیت امروز جامعه ما این است که مدیران نسل قبل عمدتاً بسیار مسن شده اند و نیاز فوری به جایگزینی مدیران نسل جدید وجود دارد. بنابراین زمانی برای انجام آن روند تدریجی فرهنگی نداریم. به نظر شما در این وضعیت چه باید کرد؟
محدث: منظور من از نگاه فرهنگی در واقع نگاه رویکرد به جوانان است، اما ما الان با جبر زمان مواجه هستیم و ما باید به صورت کلی فلسفه نگاه مدیریتیمان تغییر دهیم.
ایرنا: جبر وجود دارد اما نیروهای تربیت شده آماده آنچنانی هم نداریم؟
محدث: در ساختارهای دولتی این نیروها موجود هستند، من در حیطه خودم پتانسیلهای بالایی را میبینم.
ایرنا: این افراد آنهایی نیستند که با رانت و به صورت انحصاری در ساختار قرار گرفته اند؟
محدث: اصلا… من در همین سازمان موقعی که کارم را آغاز کردم هم در استانها و هم در همین جا از ظرفیتهای بدنه استفاده کردم و ارتقایشان دادم. آدمهایی که در ساختار حضور داشته و کار کرده بودند را ارتقا دادم و کاملاً هم نتیجه گرفتم و اصلاً نیازی برای نگاه به بیرون وجود نداشت. در استانها هم همین گونه بود و بسیاری از معاونین جوان که به کار گرفته شدند، از بدنه خود ساختار بوده اند.
ایرنا: پس شما نیاز به تغییر نسل را یک معضل نمیدانید؟ محدث: نخیر. تنها نیاز به یک تصمیم است برای ارتقا دادن بدنه جوانتر و توانمندتر کردنشان. وگرنه ظرفیت و پتانسیل بسیار خوبی در بدنه کارشناسی دولت در حد معاون و مدیرکلها وجود دارد.
ایرنا: جوانگرایی به عنوان یک راهکار مورد اتفاق بسیاری است، حداقل از سال ۸۴ در تمام انتخاباتهای ریاست جمهوری، جوانگرایی به عنوان یک شعار و وعده مطرح بوده است. حتی در همین دولت دوازدهم هم شعار آقای روحانی کاهش سن وزرای دولت بود. حلقه مفقوده ماجرا را هم شما عدم تربیت نسل جدید مدیران مطرح میکنید که آن را وظیفه احزاب و ان جی اوها میدانید. از سویی هم معتقدید حداقل در بخش سازمانهای مردم نهاد، سمنهای زیادی در دولت آقای روحانی فعال شده اند، اما در نهایت اتفاقی در عرصه اجتماعی دیده نمیشود. اما سوال این هست که اگر این تربیت نسل توسط تشکلها رخ بدهد، آیا حاکمیت، شامل مدیران و مسئولین فعلی از این تشکلها تاثیرپذیری دارند که امیدی به ماحصل فعالیتهایشان داشته باشیم؟
محدث: تغییرات اجتماعی بحث دو سال و چهار سال و هشت سال نیست. اگر میخواهیم در ساختاری اجتماعی تغییراتی را مشاهده کنیم، بسیار زمانبر است و فرصت زیادی میخواهد و پشتوانههای این تغییرات اجتماعی باید مهیا باشد، یعنی قبل اینکه بخواهیم شاهد این تغییرات اجتماعی باشیم، باید کار فرهنگی انجام شود تا به افراد و جامعه تسری پیدا کند.
اما درباره اینکه چرا ان جی اوها اثر ندارند یا ما آنها را نمیبینیم، علتش را من کم کاری رسانهها می دانم. در یک سال و نیم گذشته که در این مسئولیت بوده ام، تقریباً به تمام استانهای کشور سفر کرده ام و فعالیت بسیاری از سمنها را از نزدیک دیده ام. اینطور نیست که فعال نباشند، آنها کارهای مهمی میکنند که به نظرم اگر دولت میخواست انجامش دهد هم هزینه بیشتری داشت و هم زمانبر میشد. به عنوان نمونه در شهر ارومیه ان جی اویی داریم که خاک استان را تجزیه و تحلیل کرده و به این نتیجه رسیده که این خاک شبیه خاک خراسان جنوبی است، به همین دلیل در آن استان زعفران کاشته و الان صادر هم میکند. این فکر برای حل مشکل آب دریاچه ارومیه بوده است. تحلیل کرده است که یکی از علل این بحران باغهای سیب است که آب زیادی مصرف میکند. به همین دلیل ان جی او رفته درختهای سیب را خریده و به جای آن پسته کاشته که آب کمتری مصرف میکند و اتفاقاً ارز آوری بیشتری برای استان و کشاورز داشته است. اینها نمونههای کوچکی هست که من مشاهده کرده ام. در سایر نقاط کشور هم نمونههای زیادی وجود دارد. تنها خواسته این تشکلها هم این است که اگر دولت به ما کمک نمیکند، لااقل دخالت هم نکند. ما هم تلاش کرده ایم دخالتهای بیجا در کار آنها نداشته باشیم.
متأسفانه در ستادهای ساماندهی که من حضور پیدا میکنم می بی نم خیلی از اوقات مدیران اصلاً از ظرفیت قانون برای استفاده و پشبرد امور استفاده نمیکنند. یعنی به قانون اینگونه نگاه میکنند که چیزی از آن استخراج کنند که کاری انجام نشود! در حالی که قانون برای این تدوین شده است که کاری پیش برود.
ایرنا: در موضوع سمنها با این مشکل مواجه هستیم که اتفاقاً دولت و دستگاههای حکومتی در کار آنها دخالت میکنند. من مصاحبهای از شما خواندم در خصوص لزوم شبکه سازی در حوزه جوانان. این تجربهای بود که قبلاً در سمنهای زیست محیطی رخ داد و نتیجه مطلوبی از آن گرفته نشد.
محدث: ما این تجربه را به آن صورت تکرار نمیکنیم. من خودم چون کار تشکلی کرده ام و سابقه فعالیت مدنی دارم، کاملاً با این حوزه آشنا هستم و می دانم چه آفتهایی وجود دارد. کاری که ما میخواهیم انجام دهیم، ایجاد یک نهاد است که ما اگر قرار است از سمنها حمایت کنیم از آن نهاد استفاده کنیم.
ایرنا: یعنی نهادی حمایتی مجزا از تشکیلات سمنها؟
محدث: خیر، وقتی من می گویم شبکه تخصصی گردشگری، منظور این است که ان جی او هایی که در کل کشور در دو حوزه گردشگری فعالیت میکنند، ذیل این شبکه بیایند آموزش ببینند، توانمند شوند و از ظرفیتهای یکدیگر با خبر شوند تا هم افزایی صورت بگیرد و بروند کار کنند. قرار نیست که بروم سنگ جلوی پایشان بگذارم، یا برایشان پروژه تعریف کنم. قرار است فقط توانمندشان کنیم و آموزش دهیم. اگر مثلاً در لرستان کسی کار گردشگری میکند و به شکلی دیگر یا در فارس یا اصفهان، اینها همه شأن ذیل یک نهاد یا ساختار بیایند و بر اساس یک عدالت آموزشی، آموزش ببینند و توانمندسازی صورت بگیرد. تواناییهای مختلف در حوزه گردشگری از جمله اقتصاد گردشگری را یاد بگیرند و فعالیتهایشان را منسجم کنند و از طریق شناخت ظرفیتهای همدیگر در استانهای همدیگر این هم افزایی اتفاق بیفتد. دولت قرار نیست برای اینها گردشگر بیاورد. وقتی که من از شبکه کارآفرینی صحبت میکنم قرار نیست من برای آنها کار ایجاد کنم، قرار هست من این افراد را آموزش بدهم و توانمندشان کنم و از ظرفیتهای موجود در قانون برای اشتغال زایی به شکلهای مختلف تسهیلاتی را به آنها بدهم تا اینها بروند شغل ایجاد کنند و از ظرفیتهای همدیگر استفاده کنند.
تسهیلاتی که ما میدهیم اینطور نیست که من مثلاً بیایم به شکل گذشته پول را در اختیار ان جی او قرار بدهم که معلوم نشود چه اتفاقی افتاده است. من امروز به شما می گویم و قابل اثبات است که هر تسهیلاتی که در حوزه اشتغال زایی جوانان پرداخت میشود، مشخص است چه عاقبتی پیدا کرده و این پول کجا هزینه شده است. مشخص است چقدر منجر به اشتغال مستقیم شده و چقدر اشتغال غیر مستقیم ایجاد کرده است و کالای نهایی که تولید شده چیست؟
مدلی که ما تعریف کردیم و داریم با یکی از بانکها کار میکنیم، این هست که ما پول به تشکلی پرداخت نمیکنیم، بلکه ما مواد مورد نیاز آن سمن را برای تولید کالایی مشحص را تهیه میکنیم و اگر لازم است کارگاهش را تجهیز میکنیم. حالا آن سمن میرود تولید میکند و محصول نهایی را از او می خریم و در شبکه توزیع بانکی کالایش توزیع میشود.
ایرنا: اجازه بدهید موضع تشکلهای مردم نهاد و سمنها را در مصاحبهای دیگر به صورت مفصل مورد بررسی قرار دهیم و فعلاً به موضوع اصلی مصاحبه برگردیم. شما به عنوان یک مدیر جوان آیا هنگام شروع کار با چالش جدی مواجه بودید؟
محدث: مهمترین چالشی که من در اینجا با آن روبه رو بودم، بحث ماهیت ساختارها و فرایندهای متصلب گذشته است. ذات بدنه کارشناسی و ذات بدنه کهنسال دولتی در برابر تغییر بسیار مقاومت میکند. روحیه مدیران نسل قبل در ساختار رسوب کرده است و شما حتی اگر بخواهید به عنوان کارمندی جوان، این فرآیندهایی که برای انجام کار وجود دارد را تغییر دهید، حتی اگر انگیزه فراوان کار هم داشته باشید، به سختی برای تحرک میتوانید اقدام کنید. برای من هم این چالش وجود داشت.
ایرنا: اگر فرد جوانی امروز بخواهد مسئولیت مدیریت ارشد بگیرد، شما بر اساس تجربیاتتان چه توصیهای به او میکنید که تا چالش کمتری داشته باشد؟
محدث: توصیه ام این است که به کاری که انجام میدهد ایمان داشته باشد. ما مأمور به نتیجه نیستیم. این چیزی است که خودم برای خودم تکرار میکنیم، ما مأمور به تکلیف هستیم. من کاری را که فکر میکنم درست هست، انجام میدهم و اگر غلط هم انجام بدهم مسئولیت و تبعاتش را میپذیرم، اما انجامش میدهم. من فکر میکنم بلاتکلیفی و تصمیم نگرفتن در یک ساختار بدتر از تصمیم بد گرفتن است. وقتی یک ساختار را بلاتکلیف میگذاری تصمیم نمی گیری یا توجه نمیکنی، از اینکه تصمیم غلط بگیری خطرناکتر است...
وقتی مدیر بالادستی اعتقادی به مدیر جوان نداشته باشد، شما با قانون هم نمیتوانید او را مجبور کنید.
همانطور که دیدیم وقتی قانون هم بود با هزار نوع تبصره و تفسیر، برای دور زدنش تلاش شد.
باید این نگاه فرهنگی را اصلاح کنیم و به این باور برسیم که اگر امروز ما به دنبال ارتقا و توسعه در کشور هستیم با راه حل های گذشته این اتفاق نمیافتد.
ایرنا: آیا با عمل به این توصیه گرفتار تکرار آزمون و خطاهای گذشته نمیشویم؟
محدث: فکر نمیکنم. بالاخره من می بی نم که یک تجربهای از گذشته وجود دارد و وقتی وارد ساختار میشوی، یک سری اسناد و عملکرد از گذشته باقی مانده است که آنها را باید مطالعه کرد و طبیعی هست که هر کسی در جایگاه مدیریتی قرار میگیرد باید گذشته اش را هم بداند.
ایرنا: آیا افراد با سابقه و مدیران نسل قبل حاضرند در جایگاه مشاور مدیران جوان قرار بگیرند؟
محدث: من بعید می دانم و تا الان به کسی که بخواهد به من مشاوره بدهد بر نخورده ام. و به نظرم این تمایل وجود ندارد. عرض کردم که بخشی از مشکلات فرهنگی است و باید به لحاظ ذهنی و اعتقادی بعضی مسائل باید تغییر کند.
در وزارت ورزش و جوانان مدیران و معاونانی بوده اند که سن شأن از من بیشتر بوده و به من هم کمک کرده اند. در خیلی از موضوعات از آنها مشورت گرفته ام، اما اینکه بگویم آنها در جایگاه مشاور بنده قرار بگیرند، تا الان برخورد نداشته و ندیده ام کسی هم تمایلی برای انجام چنین کاری داشته باشد.
در پرونده «تغییر نسل در مدیران دولتی» بخوانید:
|