به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، سیاست «فشار حداکثری» از جمله خط مشیهای تکرار شده کاخ سفید در دوره ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» است که در مورد موضوعات مختلف سیاسی و غیرسیاسی مورد استفاده کاخ سفید قرار میگیرد. درحالی که راهبرد «باراک اوباما» رئیس جمهوری پیشین ایالات متحده در قبال ایران در چارچوب استفاده همزمان از رویکرد تعامل و فشار تعریف شده بود، دونالد ترامپ رفع چالشهای واشنگتن با تهران را تنها از مسیر فشار حداکثری بدون دادن امتیاز و حل و فصل یکباره همه اختلافات دو کشور دنبال میکند.
در این راستا اصلاح برجام نخستین خواسته اعلامی رئیس جمهوری آمریکا بود که پس از بی نتیجه بودن درخواستهای اولیه کاخ سفید از تهران، با افزایش تدریجی تحریمها علیه ایران و سپس خروج از برجام و تحریم همه بخشهای حیاتی نظام از سپاه تا صنعت نفت و حتی دفتر مقام معظم رهبری به اجرا درآمد.
فشار ترامپ باعث عبور ایران از خطوط قرمز شد
طرفداران سیاست فشار حداکثری در دولت ترامپ بر این باورند که چنین راهبردی به علت هزینههای اقتصادی و سیاسی که برای کشور هدف از جمله ایران در بر دارد در نهایت تهران را وادار به تسلیم میکند و موجب میشود تا این کشور به مذاکره مجدد در حوزههای مورد علاقه واشنگتن حتی فراتر از بحث هسته ایی رضایت دهد. اما همانگونه که «ریچارد نفیو» طراح اصلی رژیم تحریمها علیه ایران و از مقامهایی وزارت امور خارجه آمریکا در دوره باراک اوباما چندی قبل پیش بینی کرد تاکنون فشارهای دولت ترامپ باعث نشده است تا ایران از خواسته خود (اجرای برجام و لغو تحریمها) عقب نشینی کند بلکه در عوض تهران از یکی از نخستین خطوط قرمز ایالات متحده در حوزه فعالیتهای هسته ایی عبور کرد.
اعلام این موضوع که ایران در گام نخست بخشی از تعهدات خود در چارچوب برجام را انجام نمیدهد، در واقع پاسخ «نه» به فشار حداکثری کاخ سفید بوده است که البته به اعتقاد نفیو، گزینههای ترامپ برای نشان دادن واکنش به ایران را هم محدود ساخته است. از طرف دیگر سیاستهای رئیس جمهوری آمریکا، گزینههای زیادی را برای کاخ سفید در جهت فشار بیشتر بر تهران باقی نگذاشت زیرا دولت ترامپ تقریباً از همه اهرمهای خود برای تنگ کردن عرصه بر ایران استفاده کرده است.
به پیش بینی این مقام پیشین آمریکایی تنها پیامد این خط مشی افزایش سرعت اقدامات متقابل ایران خواهد بود.
همه این تحولات در حالی رخ میدهد که این تاکتیک ترامپ دستاوردی جز شکست در مقابل ایران نداشته است.
تارنمای نشریه «Project Syndicate» در گزارشی به قلم «یوشکا فیشر» از مقامات ارشد سابق دستگاه دیپلماسی آلمان، اذعان کرد: در حالی که دولت ترامپ فشارها بر ایران را بیشتر و بیشتر میکند برای جهانیان این پرسش مطرح میشود پس چرا اوباما رویکرد تعامل را با ایران در پیش گرفت؟ اکنون ترامپ و مشاوران وی بار دیگر با بکارگیری استراتژی شکست خورده تحریم و فشار، در حال رقم زدن عواقب فاجعه باری برای جهان هستند.
وزیر امور خارجه پیشین آلمان با اشاره تلویحی به بازی دو سر باخت رئیس جمهوری آمریکا اعتقاد دارد خروج ترامپ از برجام که بدون توجیه مناسبی صورت گرفت باعث شد تا وی در مخمصه تعیین سیاستها در مقابل ایران سرگردان شود. از یک سو ترامپ ممکن است اعتبار خود را در عرصه بین المللی از دست دهد و از سوی دیگر این احتمال مطرح است که وارد منازعهای شود که در داخل آمریکا باعث ناامیدی طرفداران وی میشود.
روزنامه «واشنگتن پست» اما از زاویه دیگر به شکست خط مشیهای ترامپ پرداخت و در گزارشی تصریح کرد خواسته ترامپ در زمینه صفر کردن توانایی غنی سازی ایران یک رؤیا است. زیرا به اعتقاد کارشناسان این روزنامه، جلوگیری کردن از غنی سازی ایران در هر سطحی، یک خواسته تخیلی است که تنها کارکرد آن نابودی دورنمای دستیابی به هر توافقی خواهد بود زیرا این یک رویای غیرممکن است.
شکست سیاست فشار تقریباً در همه جا
تحلیلگران سیاستهای فشار حداکثری را که در دوره ترامپ بیشتر از گذشته در دستور کار کاخ سفید قرار گرفته است را روشی ارزیابی میکنند که تقریباً در همه موضوعات و کشورها منجر به شکست شده و یا دستاوردهای ناچیزی را به همراه داشته است.
تارنمای تحلیلی خبری «VOX» به ارزیابی کارآمدی فشار حداکثری مورد نظر ترامپ پرداخت و آن را سیاستی شکست خورده در بیشتر حوزهها ارزیابی کرد. طبق این تحلیل ترامپ در مورد مکزیک، چین، ونزوئلا، کره شمالی، ایران و برخی کشورهای دیگر این رویکرد را دنبال کرد اما تنها در مورد مکزیک توانست به موفقیتهایی اندک دست پیدا کند و در بقیه پروندهها تاکنون منافعی برای واشنگتن حاصل نشده است.
موضوعی که خلیج فارس را گرفتار چنین بحرانی کرده است رژیم تحریمی ایالات متحده و فشارهای حداکثری بی نتیجه ترامپ بوده است.
براساس این تحلیل ترامپ به عرصه سیاست نگاهی همچون دوره فعالیتهای تجاری خود دارد؛ گذشته از پرونده مکزیک و موضوع مهاجران و دیوار مرزی، فشار حداکثری ترامپ در مورد چین با پاسخ قاطع پکن در وضع تعرفههای تجاری متقابل روبرو شد و نتوانست ترامپ را به اهداف خود برساند.
طبق تحلیل نشریه «World Politics Review» در مورد تحولات ونزوئلا نیز با اینکه در ابتدا واشنگتن از مخالفان «نیکلاس مادورو» به شدت حمایت میکرد و حتی از گزینه نظامی سخن میگفت، اما مقاومت دولت قانونی این کشور، رئیس جمهوری آمریکا را ناامید کرده و این کشور دیگر اولویت کاخ سفید نیست. طبق تحلیل وکس، حتی پرونده فشار حداکثری بر فلسطینیان نیز نتوانست آنها تسلیم کند و پای میز معامله قرن بکشاند.
اندیشکده «CATO» هم رویکرد فشار حداکثری ترامپ را شکست خورده دانست و افزود در مورد ایران هم این رویکرد کارساز نخواهد بود زیرا اقدامات رئیس جمهوری آمریکا ایران را ریسک پذیرتر و تهاجمی ساخته است. این تحلیل در مقایسه میان دو رئیس جمهوری اخیر آمریکا، رویکرد اوباما در قبال فعالیت هستهای و حتی سیاستهای ایران را مؤثر و موفق ارزیابی کرد حال آنکه فشارهای ترامپ بر ایران را موجب افزایش دشمنیها و حتی گامهای تهران در کاهش تعهدات برجامی توصیف کرده است.
این گزارش افزود دلیل اصلی که خلیج فارس اکنون به چنین بحرانی گرفتار شده رژیم تحریمی ایالات متحده بوده است که تاکنون نتیجهای را در بر نداشت.
در راستای این دیدگاه، دنبال کردن چنین رویکردی در مورد ایران هم با مقاومت تهران روبرو شد و حتی ایران را به مسیر کم کردن تعهدات وارد کرد. در واقع فشار حداکثری واشنگتن علیه تهران نیز به بن بستی در برابر ترامپ تبدیل شده است.