گروه اطلاع رسانی بنا به رسالت خبری ایرنا، به عنوان خبرگزاری رسمی نظام، دولت و مردم، به منظور ایجاد پل ارتباطی در مسیر گسترش آگاهی سازی، با مروری بر برجستهترین گزارشهای پایگاههای خبری داخلی در طول شبانه روز گذشته، گزیدهای از این گزارشها را انتخاب و منعکس کرده است.
چرا نشست شورای حکام علیه ایران بینتیجه خواهد بود؟
وبگاه خبری «خبرآنلاین» در گفت و گو با حمیدرضا آصفی، سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه، آورده است: جکی ولکات نماینده آمریکا در سازمانهای بین المللی اخیراً خواستار تشکیل جلسه فوری درباره اقدام هستهای ایران شده و این پیشنهاد مورد موافقت قرار گرفته است. در همین راستا قرار است روز چهارشنبه شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی جلسهای را برگزار کند. این اتفاق در حالی رخ میدهد که در روزها و هفتههای اخیر تنشها بین ایران و آمریکا به اوج خود رسیده است و روز جمعه نیز انگلیس در اقدامی خصمانه کشتی حامل نفت ایران را توقیف کرد. با اتمام مهلت ۶۰ روزه ایران به اروپا برای ایفای تعهداتش نیز شرایط پیچیدهتر از گذشته شده و تهران قرار است امروز گام جدیدی را در راستای کاهش تعهدات برجامی خود بردارد. برای بررسی این تحولات با حمیدرضا آصفی سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه گفتوگو کردهایم.
با توجه به برگزاری نشست اخیر شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی و تأیید راستی آزمایی ایران در برجام نمایندگی آمریکا خواستار نشست فوری این شورا درباره برنامه هستهای ایران شده است؟ ارزیابی شما از این اقدام آمریکا چیست و میتواند چه نتایجی را در بر داشته باشد؟
درخواست آمریکا با توجه به خروج یکجانبه از این توافق عین وقاحت است. در این راستا اقدامات اخیر ایران در برجام پیش بینی شده بود و تصمیمات اخیر تهران برای کاهش تعهدات برجامی مطابق با دو بند این توافق است. این جلسه زمانی باید برگزار میشد که آمریکا در سال گذشته از برجام خارج شد و کشورهای عضو برجام و همچنین جمهوری اسلامی ایران میبایست درخواست چنین جلسهای را مطرح میکردند. متعاقباً وقتی آمریکا متوجه این خلأ میشود، گستاخانه زیاده روی میکند. اما آنچه که در جریان این جلسه اتفاق خواهد افتاد این است که کشورهایی چون چین، روسیه و غیره در قبال زیاده خواهیهای آمریکا حتماً مقاومت خواهند کرد.
به نظر میرسد آمریکاییها و برخی کشورهای اروپایی در حال سو استفاده از گامهای ایران هستند. ممکن است آمریکا و کشورهای نزدیک به واشنگتن با این گامها بهانهجوییهای خود را بیشتر کنند؟
نکته اصلی اینجاست که دشمن حتی بدون داشتن بهانه دست به هر کاری میزند. در نظر بگیرید که با گذشت یک سال از خروج آمریکا از توافق هستهای اروپاییها از ایران هیچ نفتی نخریدهاند در صورتی که متعهد به این کار بودهاند و در زمینه مراودات بانکی هم گامی برنداشته اند. این موارد در زمینه بیمه، کشتیرانی و غیره هم صدق میکند. به عقیده من ایران میبایست در روز خروج آمریکا از برجام دست به چنین اقداماتی در زمینه کاهش تعهدات برجامی میزد. علی رغم تحلیلهایی که صبر استراتژیک ایران را درست و عاقلانه قلمداد میکند باید در نظر داشت که اروپاییها قبل تر امتحان خود را پس دادهاند. مقامهای اروپاییها چند هفته است که به صورت مداوم قول اجرایی شدن اینستکس (ساز و کار مالی اروپا با ایران) را میدهند، در صورتی که هیچ اتفاقی رخ نداده و در صورت عملیاتی شدن نیز مقدار تراکنش آن در ابهام قرار دارد و صحبتهایی از ۴ یا ۵ میلیون یورو به گوش میرسد که به هیچ وجه این رقم درخور کشوری مانند ایران نیست. اینستکس کنونی کاملاً در اختیار آمریکا است، چرا که این ساز و کار زمانی مؤثر خواهد بود که امکان تبادلات مالی و خرید و فروش نفت را تسهیل کند. نباید به این شکل باشد که ایران به چین نفت بفروشد و پول حاصل از آن وارد اینستکس شود تا در نهایت از اروپاییها کالا دریافت کنیم! اگر قرار است اینگونه باشد به چین کالا صادر میکنیم و مبلغ حاصل از آن را از خودشان دریافت میکنیم از همین سو معتقدم که اروپا عزم و ارادهای برای عملیاتی کردن ساز و کار مالی با ایران ندارد.
مدیرعامل ایرنا: برای تحقق آرمانهای امام باید به سمت رسانههای مستقل برویم؛ رسانهها میتوانند همه نهادها را نقد کنند
پایگاه اطلاع رسانی و خبری «جماران» در گفت و گو با سید ضیا هاشمی، مدیرعامل ایرنا آورده است: امام خمینی (ره) ۱۶ تیر ماه سال ۵۹ طی دیداری با کمال خرازی سرپرست و مسئولان وقت خبرگزاری ایرنا توصیههایی به آنها داشتند که از جمله آنها این است که «همه آنچه هست را بگویید و بنویسید». به بهانه سالگرد این دیدار، برای بازخوانی مطالب مطرح شده در آن و همچنین آسیب شناسی فضای رسانههای امروز کشور، گفت و گویی با مدیر عامل خبرگزاری جمهوری اسلامی - ایرنا - دکتر سید ضیا هاشمی، انجام داده ایم.
مدیرعامل ایرنا تأکید بر استقلال و آزادی رسانهها دارد و معتقد است که رسانهها باید از آزادیهای لازم برخوردار باشند و بتوانند در کنار بیان نقاط قوت، ضعفها را هم بیان کنند تا مسئولین از این ضعفها مطلع شوند. چون این کار نه تنها تضعیف مسئولین نیست بلکه در نهایت به نفع منافع و مصالح ملی و حتی خود مسئولان است.
بنابر این نقد دولت و نهادهای مختلف، حتی خود رسانهها، میتواند در جهت تحقق آرمانها و اهداف جامعه باشد. البته رسانههای رسمی که از بودجه بیت المال ارتزاق میکنند باید توجه داشته باشند که تضعیف نهادهای رسمی کشور توسط آنها خلاف اخلاق و خلاف کار حرفهای است. رسانهای که از بودجه عمومی استفاده میکند حق ندارد ساز ناکوک یأس و ناامیدی بزند و باید در جهت تحقق منافع و مصالح ملی گام بردارد.
وی همچنین تصریح کرد: به اعتقاد من رسانه باید بتواند بر اساس دیدگاه خودش نقد کند. حتی میتواند نقدهای پررنگ داشته باشد. اینجا ما باید قضاوت را بر عهده مخاطبان بگذاریم. ما نمیتوانیم و نباید رسانه را مجبور کنیم که اگر یک نقطه ضعف را گفت یک نقطه قوت را هم بگوید. اگر رسانهای فقط به نقاط قوت متمرکز شود و اصلاً نقاط ضعف را مطرح نکند مخاطب میتواند راجع به آن قضاوت کند. اما اگر رسانهای با ارتزاق از بیت المال فقط بر نقاط ضعف تمرکز کند مصداق سیاه نمایی است. ولی رسانههای خصوصی اگر در چارچوب قانون نقاط ضعف را مطرح میکنند، به اعتقاد من نباید مانع فعالیت آنها شویم.
تیر ماه سال ۵۹ مسئولان وقت خبرگزاری ایرنا دیداری را با حضرت امام (ره) داشته اند. در آن دیدار امام (ره) میفرمایند «می خواهیم کسی در رأس این مؤسسه باشد که درست آنچه هست بگوید و بنویسد.» بعد هم میفرمایند «خبرگزاری پارس باید مورد تصفیه قرار بگیرد و از کسانی که هیچ گونه وابستگی به این گروه و آن گروه ندارند استفاده شود. تا مؤسسه مذکور را در جهت اهداف انقلاب اسلامی بازسای نمایند.» با توجه به این فرمایش حضرت امام، آیا رسانههای ما توانسته اند آنچه هست را «درست بگویند و بنویسند» و نگاه جناحی را از رسانههای کشور حذف کنند؟
در شرایط ابتدای انقلاب حضرت امام به عنوان رهبر انقلاب آرمانهایی را ترسیم و مردم هم با این آرمانها همراهی کرده بودند و فضای جامعه یک فضای انتقادی نسبت به سازمانها و نهادهای اجتماعی باقیمانده از رژیم گذشته در آن زمان بود.
در شرایطی که جامعه انقلابی شکل میگرفت، طبعاً توقع این بود که شفافیت در همه چیز جریان داشته باشد و ندای عدالت طلبی از هر مجموعهای برخواسته شود. استقلال، آزادی، مردم گرایی، صمیمیت و شفافیت، آرمانها یا مطالبات عمومی بود که همه جا مطرح میشد. بنابر این امام از رسانه آن زمان هم این توقع را داشتند که بتواند راوی صادق وقایع باشد و بتواند چهره واقعی، دقیق، انقلابی و مطالبه مردم را منعکس کند و آرمانهای انقلاب را به جامعه جهانی منعکس کند. البته اینها آرمانهایی است که کم و بیش قابل تحقق هست؛ اگرچه به هر نقطهای برسد ما میتوانیم نقطه بالاتر را توقع داشته باشیم.
ولی در تحولات مختلفی که اتفاق میافتد ممکن است یک رسانه به نهادی وابستگی پیدا کند و از استقلال رسانهای فاصله بگیرد. در واقعیتهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه ممکن است محذوراتی برای رسانهها، به خصوص رسانههای رسمی، ایجاد شود که ملاحظات بر کارشان سایه بیندازد. حتی برای رسانههای غیر رسمی هم ممکن است محدودیتهایی باشد که نتوانند رسالت خود را به طور کامل ایفا کنند.
ولی وقتی امام مطرح میکند که رسانه باید بتواند همه واقعیتها را بیان کند باید دید که این واقعیتها چه ویژگیهایی دارد. جامعه انقلابی مطالبه این را دارد که همه تصمیم گیری ها، سیاستگذاری ها، رفتارها و اقدامات در راستای مطالبات ملی باشد. مطالبات یک جامعه انقلابی آرمان طلبانه است. واقعیتهای جاری در جامعه لزوماً منطبق بر آرمانها نیست. اینجا رسانه دچار یک تعارض میشود. یعنی از یک سو واقعیتهایی را می بیند که لزوماً مطلوب نیستند و از سوی دیگر در معرض این مطالبه قرار میگیرد که باید این نامطلوبی ها و ناخوشایندیها را منعکس کند. انعکاس ناخوشایندیها ممکن است باعث رنجش خاطر عدهای شود که به نوعی مورد مطالبه قرار میگیرند.
به نظر شما منعکس نکردن این واقعیتها چه آسیبی به کار حرفهای رسانه میرساند؟
رسانه در معرض یک تعارض قرار دارد. یک سوی این تعارض مطالبات آرمانهای ملی و انقلابی و سوی دیگر انتظارات و محذوراتی است که تعاملات رسمی ایجاد میکند. به ویژه برای رسانه رسمی این تعارض جدی تر است. اگر این محدودیتها از ناحیه نهادهای رسمی تشدید شود نتیجه این میشود که رسانههای رسمی مرجعیت خود را از دست میدهند.
رسانههای رسمی نظام و رسانههای غیر رسمی و مردمی کشور اگر بخواهند راوی صادق باشند باید هزینههایی بپردازند؛ از ناحیه نهادهایی که جایگاهی در قدرت و توان اثرگذاری در جامعه دارند. اگر بخواهند تابع اقتضائات رسمی و نهادهای قدرت باشند مخاطبان خود را از دست میدهند.
امام در این شاخص مطرح میکند که رسانه باید راوی صادق باشد و باید بتواند واقعیتها را به مردم منعکس کند و مردم را محرم بداند. امام یک رهبر انقلابی آرمان خواه و برای رسانهها هم یک آرمان طلبی قائل است. اگر رسانه بخواهد آرمان طلب باشد باید هزینه اش را هم بپردازد. البته به این معنا نیست که رسانه نمیتواند آرمان طلب باشد؛ بلکه رسانه برای آرمان طلبی هزینههای زیادی باید بپردازد. جاهایی میتواند این هزینه را بپردازد و جاهایی هم نمیتواند آنها را بپردازد؛ جاهایی میخواهد بپردازد و ممکن است جاهایی هم نخواهد این هزینهها را بپردازد.
سرمربیاصولگراها در انتخابات ۹۸ کیست؟؛ رقابت ژنرالها در شورایوحدت
وبگاه خبری «خبرآنلاین» گزارش داد: با نزدیک شدن به انتخابات مجلس دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا دو رفتار کاملاً متفاوت از خود بروز میدهند. جریان اصلاحطلب بیرمق و در تردید برای حضور در انتخابات و جریان اصولگرا با جدیت و حمیت برای انتخابات لحظهشماری میکند.
در شرایطی که به قول باهنر «زمینه و فضای رأی اصولگرایان در جامعه فراهم است» رفقا میتواند جای رقبا را بگیرند. از این منظر عدم حضور اصلاحطلبان نه تنها فرصتی برای اصولگرایان نیست، که میتواند تهدیدی علیه اتحاد و انسجام مورد نظر برای پیروزی در انتخابات باشد.
اصولگرایان که به نظر میرسد بی رمقی حریف را فرصت دیدهاند، این بار با یک اسم جدید در تلاش برای فتح کرسیهای از دست رفته شأن در قدرت هستند. این بار «شورای وحدت» ورد زبانشان شده و میگویند ذیل همین شورا، وحدت را جاری و ساری میکنند. اما روشن است که «شورای وحدت» برخلاف نامش و دلیل تشکیلش، در شرایط مشابهی با ساختارها و تشکیلات وحدت گرای پیشین اصولگرایان به سر میبرد.
با نگاهی به اسامی شاخص این شورا، اولین سوالی که به ذهن میرسد این است که چگونه قرار است باهنر، حدادعادل، قالیباف، جلیلی، چمران، رضایی و … زیر یک سقف تصمیم مشترک بگیرند؟ با اتکا به تجارب پیشین از گعدههای اینچنینی نظیر جمنا و حتی در مقیاسهای کوچکتر نظیر ائتلاف سه گانه انتخابات ۹۲ پاسخ جز «تلاشی محکوم به شکست» وجود دارد؟
در این میان اما ظاهراً حدادعادل در تلاش است نقش لیدری این شورا را تصاحب کند. لیدری که بی شک با ان قلت هایی از سوی دیگر حاضران در شورا از جمله باهنر روبرو خواهد شد.
باهنر که در ماجرای ریاستهای چندساله حدادعادل در مجلس هفتم خود را محق میداند سالهاست که دیگر ریاست بزرگترین جبهه اصولگرایی را برعهده دارد، او این سالهای دور از پارلمان تلاش زیادی کرده است که دایره نفوذ و لیدریش در جریان اصولگرا را گستردهتر کند. در چنین شرایطی بسیار بعید است ذیل شورایی به ریاست حداد برود. ضمن اینکه اساساً ریاست حدادعادل بدون جلب حمایت چهرههایی چون باهنر چندان محتمل نیست و حتی اگر ممکن شود، کارآمد نخواهد بود.
ماجرای لیدری حداد حتی به باهنر ختم نمیشود. چهرههای مطرح دیگری چون قالیباف که با طرح نواصولگرایی تشکیلات مجزایی راه انداخته و ۱۴۰۰ تن از «جوانان عزیز انقلابی و دلسوز ایران» را برای انتخابات آتی مهیا میکند هم بعید است ذیل تشکیلاتی با رهبری حدادعادل یا کسان دیگر خود را بگنجاند. حتی اگر قالیباف سودای ریاستجمهوری در سر داشته باشد و شخصاً پا به عرصه انتخابات مجلس نگذارد، بعید است تشکیلات اختصاصی خود را در پیوند و خدمت شورای وحدت درآورد.
سعید جلیلی و محسن رضایی هم احتمالاً خود را فراتر از شورایی تحت رهبری حدادعادل میپندارند. به یاد آوریم که در انتخابات سال ۹۲ این حدادعادل بود که به نفع دیگر اصولگرایان و مشخصاً جلیلی کنار کشید و ائتلاف سه نفره اصولگرایان خود به اختلاف منجر شد.
نگرانی حامیان اسرائیل از رئیس جدید سیاست خارجی اتحادیه اروپا: او هوادار ایران است
پایگاه خبری «عصر ایران» در گزارشی آورده است: رسانههای حامی اسرائیل طی روزهای گذشته نسبت به انتخاب نامزد جدید پست مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا (وزیر امور خارجه اتحادیه اروپا) حساس شده و از نامزدی «جوزف بورل» وزیر خارجه چپگرای اسپانیا برای تصدی این سمت ابراز نگرانی میکنند.
وب سایت «جویش جورنال» (مستقر در لسآنجلس آمریکا) با انتشار گزارشی در این باره مواضع «جوزف بورل» در قبال ایران و اسرائیل طی ماهها و سالهای گذشته را مرور کرده و این دیپلمات و سیاستمدار اسپانیایی را حامی جمهوری اسلامی ایران و منتقد جدی اسرائیل دانسته است. این وب سایت نوشته است: جوزف بورل در مصاحبهای با وب سایت آمریکایی «پولیتیکو» در فوریه گذشته گفته است: دنیا باید با آرزوی ایران برای نابودی اسرائیل کنار بیاید.
او در پاسخ به سوالی درباره خروج آمریکا از برجام و موضع اروپا در این باره گفته است: «ما چشم انداز، منافع و استراتژی خودمان را داریم و ما با ایران همکاری خواهیم کرد. البته حرکت ایران به سمت تولید سلاح هستهای برای ما بسیار بد خواهد بود… اما اینکه ایران میخواهد اسرائیل را از بین ببرد، موضوع جدیدی نیست و باید با آن کنار آمد.»
بورل همچنین در توییتی در فوریه ۲۰۱۹ در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، از دستاوردهای انقلاب ایران تجلیل کرده و نوشته است: امروز چهلمین سالگرد وقوع انقلاب اسلامی در ایران است. این قدرت منطقهای در ۴۰ سال گذشته بسیار تغییر یافته است. در سال ۱۹۷۶ درصد باسودای در ایران ۳۵ درصد بود. الان این رقم به ۸۴ درصد رسیده است. در دهه ۱۹۸۰ تنها ۵ درصد زنان شاغل، تحصیلات دانشگاهی داشتند اما الان این رقم ۴۷ درصد است، با این حال هنوز ۱۶ درصد از نیروی کار ایران را زنان تشکیل میدهند و بیکاری در میان بانوان ایرانی ۲ برابر مردان ایرانی است."
او همچنین در توییتی آمریکا را به عقدهگشایی از ایران به وسیله تحریمها متهم کرده و نوشته است: ایران میتواند تا انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا در برابر تحریمهای دولت ترامپ مقاومت کند.
بسیاری از سازمانهای حامی اسرائیل در آمریکا و نیز اسرائیل با ابراز نگرانی از مواضع بورل در زمینه سیاست خاورمیانهای و ایران از او خواستهاند پیش از تصدی سمت جدید خود درباره برخی اظهار نظرهای سابق خود به ویژه درباره «کنار آمدن دنیا با خواسته نابودی اسرائیل» توضیح بدهد. جوزف بورل برای تصدی سمت مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا باید رأی مثبت پارلمان اروپا را بگیرد. بسیاری از ناظران معتقدند پارلمان اروپا به احتمال بسیار زیاد به او رأی مثبت خواهد داد.
تحرکات مشکوک در خاورمیانه
پایگاه خبری «فرارو» در گزارشی آورده است: در هفتهها و ماههای اخیر، مجموعهای از تحولات گوناگون در منطقه اتفاق افتاده است که همگی هدف مشترکی دارند و آن محدودسازی نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی ایران است. این تحولات نشان میدهد که طرح تضعیف حضور منطقهای ایران وارد فاز علمیاتی شده است.
آمریکا در هنگام خروج از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) سه «نقص» اصلی برای این توافق برشمرد. یکی از نواقص این بود که توافق هستهای کمکی به محدود کردن فعالیتهای منطقهای ایران نکرد. از این رو، پس از خروج از برجام، آمریکا تلاش کرد نفوذ ایران در برخی کشورهای عربی را تضعیف کند، اما از آنجا که به دلیل خروج یکجانبه از برجام، منزوی شده بود، کشورهای اندکی با آن در محدودسازی نفوذ ایران همراهی کردند.
مدتی پس از خروج آمریکا از برجام، آمریکاییها، با مطرح کردن ایده «ناتوی عربی»، تلاش کردند علیه ایران جبهه واحدی تشکیل دهند. اما اختلافات میان کشورهای عربی، مانع از تأسیس ناتوی عربی شد. با این حال، آمریکا به تلاشهایش برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه ادامه داد. به نظر میرسد این تلاشها در هفتههای اخیر وارد مرحله تازهای شده است.
جلسه سه جانبه مشاوران امنیت ملی آمریکا، اسرائیل و روسیه
در ۲۵ ژوئن گذشته، جان بولتون، مئیر بن شابات و نیکولای پاتروشف، مشاوران امنیت ملی آمریکا، اسرائیل و روسیه، برای بررسی اوضاع امنیتی منطقه، به خصوص سوریه، در بیت المقدس دیدار کردند. رسانههای اسرائیلی مدعی شدند خارج کردن نیروهای ایران از سوریه، یکی از محورهای اصلی این جلسه سهجانبه بود.
تنش ادعایی میان ایران و روسیه در سوریه
علی هاشم، خبرنگار سابق المیادین و تحلیلگر فعلی بیبیسی عربی، طی یادداشتی مدعی شد که در روزهای اخیر تنشها میان ایران و روسیه در شرق سوریه بیشتر شده یک منبع امنیتی بلندپایه عراقی مدعی شده که ممانعت نیروهای روسی از استقرار نیروهای نزدیک به ایران در برخی مناطق سوریه، از جمله یک منطقه مرزی با عراق، علت تنش میان دو طرف بوده است. طبق ادعای هاشم، اسرائیل علت اختلافات ایران و روسیه در سوریه است. چرا که روسیه از دیدگاههای ایران درباره اسرائیل حمایت نمیکند. علاوه بر این، یک منبع آگاه سوری، در گفتگو با بیبیسی عربی، دو دلیل دیگر برای بروز اختلافات میان ایران و روسیه نام برده است: ۱- پروژه احداث راه آهن مشترک ایران، عراق و سوریه که از بندر امام خمینی (ره) آغاز میشود و از عراق عبور میکند و نهایتاً به بندر لاذقیه سوریه میرسد. ۲- واگذاری مدیریت بندر لاذقیه به ایران.
توقیف نفتکش ایرانی در جبل الطارق
در وهله اول به نظر میرسد که توقیف نفتکش «گریس ۱» ارتباطی با تحولات منطقهای ندارد. اما واکاوی پیشینه انتقال نفت از ایران به سوریه نشان میدهد که واقعه جبل الطارق قطعهای از یک پازل منطقهای است. ممکن است این پرسش مطرح شود که نفتکش ایرانی در تنگه جبل الطارق چه میکند؟ پاسخ این سوال، نفوذ پشتپرده آمریکا را هویدا میکند.
در ماجرای نفتکش ایرانی، باید نکته دیگری را هم مدنظر قرار داد. ضرب الاجل دو ماهه هستهای ایران به اروپا در چند روز آینده به پایان میرسد. ایران تهدید کرده است که اگر تا پایان این ضرب الاجل، اروپا کاری برای جبران منافع اقتصادی ایران انجام ندهد، اجرای برخی تعهدات کلیدی برجام را متوقف میکند. اینکه بریتانیا در این روزهای حساس تصمیم گرفته یک نفتکش ایرانی را به مدت چند هفته توقیف کند، امر عجیبی است و عزم بریتانیا برای نجات برجام را زیر سوال میبرد.
ساماندهی حشد الشعبی در عراق
هفته گذشته عادل عبدالمهدی، نخستوزیر عراق، با صدور یک فرمان ۱۰ مادهای، بسیج مردمی، معروف به «حشد الشعبی» را به گونهای ساماندهی کرد که نفوذ این نیرو را کاهش میدهد. برخی گزارشها حاکی از آن است که عبدالمهدی تحت فشار آمریکا، فرمان یادشده را صادر کرده است.
فرمان یادشده، حشد الشعبی را از لحاظ سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی محدود میکند و آن را تحت نظارت ارتش رسمی عراق قرار میدهد. عبدالمهدی در واقع با این فرمان دو راه برای حشدالشعبی باقی گذاشته است: ۱- مانند یک نیروی نظامی متعارف زیر نظر فرمانده کل قوا فعالیت کنند و از سیاست بیرون بروند. ۲- سلاحهای خود را کنار بگذارند و به یک حزب سیاسی تبدیل شوند.
تحولات یادشده همگی مانند تکههای پازل هستند که با کنار هم قرار دادن آنها، تصویر واضحتر میشود. افزایش هماهنگی میان آمریکا، اسرائیل و روسیه درباره حضور ایران در سوریه، تشدید تنشها میان نیروهای نزدیک به ایران و روسیه در سوریه، اعمال فشار آمریکا بر مصر برای جلوگیری از عبور نفت ایران از کانال سوئز، توقیف نفتکش ایرانی در تنگه جبل الطارق و ساماندهی حشد الشعبی در عراق، مواردی هستند که شاید بازیگران گوناگونی در آنها دخیل هستند، اما یک نتیجه را دنبال میکنند: تضعیف نفوذ ایران در منطقه.
تناقض آمریکایی
وبسایت خبری «فرارو» گزارش داد: آژانس بین المللی انرژی اتمی روز جمعه اعلام کرد شورای حکام این آژانس به درخواست آمریکا درباره برنامه هستهای ایران در ۱۰ ژوئیه جلسه ویژه برگزار میکند. پیش از اعلامیه آژانس، نمایندگی آمریکا در سازمانهای بین المللی در وین، با صدور بیانیهای خواستار برگزاری این جلسه شده بود. قرار است در این جلسه، گزارش اخیر آژانس درباره برنامه هستهای ایران بررسی شود.
جلسه شورای حکام در حالی برگزار میشود که ایران اخیراً از سقف ۳۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده عبور کرده است. عبور از سقف ۳۰۰ کیلوگرم تعیین شده در توافق هستهای، بخشی از اقدامات ایران در چارچوب ضرب الاجل دوماهه این کشور به اروپاست. ۱۸ اردیبهشتماه، ایران به اعضای برجام ۶۰ روز مهلت داد تا منافع اقتصادیاش از این توافق را تأمین کنند، در غیر این صورت، اجرای برخی از تعهدات کلیدی برجام را متوقف خواهد کرد. سه روز دیگر، با پایان این مهلت، ایران سطح غنیسازی را نیز افزایش میدهد.
آمریکا، با اینکه از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) خارج شده و دیگر بخشی از این توافق نیست، از قصد ایران برای کاهش تعهدات هستهای ابراز نگرانی میکند و برای ارزیابی دقیق اجرای تعهدات هستهای دنبال برگزاری جلسه ویژه شورای حکام است.
ایران در واکنش به درخواست آمریکا برای برگزاری جلسه ویژه شورای حکام گفته است، این امر «طنزی تلخ» است. نماینده دائم ایران در سازمانهای بین المللی در وین، تصریح کرد: «این طنزی تلخ است که همان رژیمی که برجام را از طریق خروج غیرقانونی و یکجانبه نقض کرده حالا نسبت به اجرای همان توافق ابراز نگرانی کرده است.»
تناقضگویی آمریکا، اما، به کارکرد آژانس محدود نمیشود. یک هفته پیش، کاخ سفید در واکنش به افزایش ذخایر اورانیوم ایران، طی بیانیهای ادعا کرد: «تردید اندکی وجود دارد که حتی قبل از حصول توافق (هستهای)، ایران مفادهای آن را نقض میکرد.» کاخ سفید نگفته است چگونه قبل از امضای توافق، ایران مفاد آن را نقض میکرد.
بودجه شرکتهای دولتی را حذف کنند، اوضاع بهتر میشود؛ بودجه نفت، صرف مبلمان ادارات میشود
وبسایت خبری «تابناک» در گزارشی آورده است: اکنون دولت پس از هفت ماه از آغاز تحریمهای نفتی اعلام کرده که قصد دارد به یک جراحی اقتصادی دست بزند و درآمد نفت را از بودجه جدا کند. نوبخت رئیس سازمان بودجه در این باره گفته است: ما برنامه ریزی متناسب با این شرایط را داریم و امروز تمام وقت ستاد فرماندهی اقتصادی، صرف اصلاح بودجه و اصلاح ساختاری شده است. به همین منظور نیز طرح اولیه قطع وابستگی دولت به درآمدهای نفتی منتشر شد، ولی نمایندگان مجلس و برخی اقتصاددانها این برنامه را فاقد شرایط لازم برای قطع وابستگی دانستهاند.
تاجگردون، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در این باره گفته است: متنی که سازمان برنامه و بودجه نوشته است، متن درخور و تکان دهندهای نیست و نباید فکر کرد که اصلاح ساختاری صورت گرفته و قرار است اتفاق خاصی رخ دهد؛ درواقع ۶۰ تا ۷۰ درصد از متن روزکردهایی است که در گذشته بوده است.
به عبارت دیگر، میتوان گفت که حذف درآمدهای نفتی، تنها جابجا کردن چند صفر از بودجه نیست و الزاماتی دارد، که از جمله آنها میتوان به موضوع یارانهها از کشاورزی تا سوخت گرفته و یا به موضوع ارز ۴۲۰۰ تومانی اشاره کرد که مفسده آن از سودش بیشتر بود. به باور کارشناسان اقتصادی، سازوکار جریان گردش پول باید در کشور درست باشد؛ کاری که سالها نکردیم و درآمدهای نفت به املاک و مواردی از این دست و یا یارانه و ارز ۴۲۰۰ تومانی تبدیل و به جیب افراد رانت خوار سرازیر شد.
عبدالرضا مصری، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی در این باره گفته است: متأسفانه یکسری دستگاهها بودجه دولتی دریافت میکنند و علاوه بر آن، درآمد اختصاصی نیز دارند که بسیار نیز هست، ولی اختیار درآمد اختصاصی در دست خود همین دستگاه است و همین باعث شده به جای اینکه درآمد این مجموعهها به بودجه اضافه و فشار بر دولت کم شود، در جاهای دیگری نظر حقوق نجومی و یا مبلمان و خودروهای آنچنانی هزینه شود.
محمدرضا پور ابراهیمی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس در این باره بر این باور است، دولت تنها در سال گذشته حدود ۱۲ هزار میلیارد تومان مالیات از کسانی گرفت که با رصد تراکنشهای بانکی اطلاعات آنها رصد شد و اغلب آنها کسانی بودند که در آن سالها یک ریال هم مالیات نپرداخته بودند.
مالیات بر خانههای خالی و مواردی از این دست نیز فراوان در اقتصاد کشور وجود دارد که نشان میدهد، جراحی اقتصادی و قطع وابستگی به نفت، تنها در حد حرف امکان پذیر نیست.
خط مرگ در چند قدمی تهران؛ بزرگترین شکاف به پایتخت نزدیک میشود
وب سایت خبری «عصر ایران» در گزارشی آورده است: معلوم نیست چه وقت سرو کلهاش پیدا شده؛ اما مدت کمی است که از وجودش با خبر شدهایم. هنوز نمیدانیم وسعت ابعاد فاجعه تا چه اندازه است؛ اما شواهد نگران کنندهاست.
ما دشت اشتهارد هستیم حدود ۱۰۰ کیلومتری تهران. جایی که طی دهههای گذشته به دلیل مصرف آبهای زیرزمینی خشک و خشکتر شده و حالا شواهدی از مرگ را نشان میدهد. اینجا نوعی از فروچاله به وجود آمده که به آن شکاف میگویند و کارشناسان معتقدند بدترین نوع فروچاله است.
از محل فروچالهها تا اشتهارد ۱۸ کیلومتر، تا قزوین ۵۵ کیلومتر، تا کرج ۷۰ کیلومتر، تا شهریار ۷۵ کیلومتر، تا ساوه ۸۰ کیلومتر و تا تهران حدود ۱۰۰ کیلومتر فاصله دارد. از آن جایی که این شکاف در چند مسیر به وجود آمده همه این شهرها را تحت الشعاع قرار میدهد.
این گزارش به صورت تصویری از این تارنما ارائه شده است.
هم در مزارع کشاورزی ارز دیجیتال استخراج میکنند هم در مساجد
پایگاه خبری «خبرآنلاین» در گفت و گو با حمیدرضا صالحی، کارشناس حوزه برق، آورده است: آیا ماینینگ خطری جدی متوجه صنعت برق ایران کرده است؟ پاسخ این سوال البته پاسخی مستقیم و سرراست نیست چرا که عدهای به این سوال پاسخ مثبت میدهند و عدهای پاسخشان منفی است.
حمیدرضا صالحی، از فعالان حوزه تولید برق، با رد نقش ماینینگ و بیت کوین در بحران تولید برق در کشور گفت: ماینینگ سهم بالایی در مصرف این نوع از انرژی در کشور ندارد و برای توضیح مشکلات فعلی در این بخش باید به معضلات اقتصاد انرژی بپردازیم.
وی به خبرآنلاین گفت: البته ماینینگ در مصرف برق تأثیر داشته ولی سهم آن کمتر از پنج درصد بوده که در شرایط رکود صنعتی تا حدودی کاهش مصرف از این محل را تأمین کرده است. البته در مورد ماینینگ و بیتکوین مساله اصلی سوءاستفاده آنها است، چرا که بسیاری با مصرف برق بخش کشاورزی، صنعت و حتی مساجد با استفاده از برق ارزان دست به این کار زدند که البته باید جلوی سو استفاده را گرفت.
عضو کمیسیون انرژی و محیط زیست اتاق بازرگانی، با تأیید خبر تعیین تعرفه برای عملیات ماینینگ تاکید کرد: همان طور که تاکید کردم باید جلوی سو استفاده را گرفت ولی در این بخش هم تا حدودی مساله حل خواهد شد. مانند ماجرای ارز، در این بخش هم ابتدا قیمت گذاری میشود و سپس با بخش نامه فضا برای برخی افراد کنار گذاشته میشود.
دبیر سابق سندیکای برق تاکید کرد: با این همه انتظار میرود تعرفه برق در این بخش به اندازه تولید برق بدون یارانه باشد. در حال حاضر هر کیلووات برق در سطح جهانی ۶ تا هفت سنت قیمت دارد.
این فعال حوزه تولید برق، ضمن اشاره به مشکلات کنونی اقتصاد کشور گفت: حالا باید بررسی کرد بحران اصلی برق کجاست؟ بررسیها نشان میدهد تولید انرژی در یاران از میزان مصرف عقب مانده است، وسایل جدیدی که به برق نیاز دارند رو به افزایش است اما تولید برق متناسب با این روند افزایش نیافته و در نتیجه بازنگری ساختاری در این حوزه ضرورت دارد.
مغضوبان کی روش خوشحال از حضور ویلموتس!
به گزارش وبسایت خبری «پارسینه»؛ از زمان حضور ویلموتس در تیم ملی ایران قطعاً چندین بازیکن سرشناس لیگ برتر از خوشحالی در پوست خود نمیگنجند. بازیکنانی که در دوران حضور کارلوس کیروش هیچ شانسی برای حضور در تیم ملی نداشتند و مورد غضب مرد پرتغالی قرار داشتند.
به نقل از تلویزیون لحظه؛ اردوی تیرماه تیم ملی نوزدهم تا بیست و پنجم در زمین شماره دو کمپ تیمهای ملی برگزار میشود. قرار است تیم ملی در این اردو روز ۲۴ تیر و در استادیوم آزادی میزبان تیم امید باشد. از آنجایی که این اردو در روزهای غیر فیفا برگزار میشود بازیکنان تیمهای داخلی به اردوی تیم ملی دعوت میشوند، به خصوص بازیکنانی که فصل اخیر ارائهگر نمایش خوبی در ترکیب تیم خود بودند، اما مدت هاست به اردوی تیم ملی دعوت نمیشوند.
یکی از بازیکنانی که باید قطعاً از حضور ویلموتس استفاده کند شجاع خلیل زاده است که که دو فصلی است یکی از بهترین مدافعان میانی لیگ برتر بوده است و با حضور او پرسپولیس مشکل خاصی در خط دفاع نداشت. شجاع اما حتر یک بار هم توسط کیروش به تیم ملی دعوت نشد اما انگیزه او در تیم باشگاهی اش کم نشد تا همچنان سیر صعودی خود را حفظ کند. مهرداد محمدی بازیکن سپاهان نیز که در نیم فصل دوم عملکرد درخشانی از خود برجای گذاشت میتواند شانس حضور در تیم ملی دوران ویلموتس را داشته باشد.
بازی بزرگان؛ کریمی اصفهانی: اصلاحطلبان میخواهند ناطق را به نفع خود مصادره کنند
پایگاه خبری تحلیلی «نامه نیوز» در گفت و گو با احمد کریمی اصفهانی، فعال سیاسی اصولگرا، نوشت: زمزمههای حضور دوباره علیاکبر ناطق نوری در عرصه سیاسی کشور هم کافی بود تا فعالان سیاسی اصولگرا نوید روزهای خوشی را برای جبهه خود بدهند. هنگامی که محمدرضا باهنر در گفتوگویی این خبر را اعلام کرد، مشخص شد که احتمالاً اصولگرایان برای انتخابات آینده برنامههای منسجمی در سر دارند زیرا شخصیت ناطق نوری نهتنها مورد تأیید تمام نیروهای اصولگراهاست بلکه حتی اصلاحطلبان نیز بدشان نمیآید او را منتسب به پایگاه خود کنند. احمد کریمی اصفهانی باور دارد که ناطق نوری بهترین گزینه برای ایجاد وفاق میان نیروهای اصولگراست. برای بررسی ابعاد حضور دوباره این شخصیت سیاسی ساعت را با کریمی اصفهانی به گفتوگو نشستیم.
آیا آقای ناطق قصد ورود به مجلس را دارند یا تمایل دارند نیروهای سیاسی را تحت یک پرچم واحد هدایت کنند؟
آقای ناطق تجربه بسیار خوبی در ایجاد وحدت میان نیروهای مختلف اصولگرا دارد و اگر در مقطع فعلی بپذیرد که نقش محوری برای جبهه اصولگرایی داشته باشد، میتوانیم در آیندهای نهچندان دور شاهد وفاق کامل باشیم. به نظر من آقای ناطق بهترین گزنه برای این موضوع هستند زیرا تمام شخصیتهایی که میشناسیم شاید بتوانند بخشی از اصولگرایان را همراه خود کنند اما این جامعیت در آقای ناطق به طور کامل وجود دارد و تصور میکنم تمام نیروها به محوریت او راضی باشند. هرچند تا کنون چنین امری را نپذیرفتهاند. درباره نمایندگی مجلس هم تردید نکنید که آقای ناطق نامزد نمیشود؛ از اینرو شرط سن در نمایندگی درباره ایشان سالبه به انتفاع موضوع است زیرا اصلاً نامزد انتخابات نمیشوند.
برخی باور دارند که دوری آقای ناطق از عرصه سیاست، نوعی قهر سیاسی بوده است. چنین مدعایی را قبول دارید؟
اصلاً اینطور نیست. او تابع ولایت فقیه و مقلد مقام معظم رهبری است و هر حکمی که رهبر انقلاب بدهد، اطاعت میکند زیرا اطاعت از ولیفقیه را پیشفرض زندگی خود میداند؛ با چنین شرایطی اصلاً این امکان وجود ندارد که قهر سیاسی رخ بدهد. افرادی چنین مسائلی را مطرح میکنند که میخواهند آقای ناطق به حاشیه برود در صورتی که فراموش کردهاند در عین حال که آقای ناطق سالها از عرصه سیاسی دور بوده است اما هنوز تأثیرش بسیار بیشتر از آنهایی است که با حاشیهسازی میخواهند نام خود را در عالم سیاست زنده نگاه دارند.
برخی از اصلاحطلبان باور دارند که مواضع آقای ناطق به جبهه اصلاحات نزدیک است از اینرو او را در مقطع کنونی اصلاحطلب مینامند. حضور احتمالی آقای ناطق در عرصه سیاسی به نفع کدام یک از جریانها خواهد بود؟
با هیچ متر و معیاری نمیتوان آقای ناطق را جدای از اصولگرایی دانست؛ او همیشه اصولگرا بوده و هست و این موضوع خللناپذیر است. اصلاحطلبان میخواهند آقای ناطق را به نفع خود مصارده کنند. جالب است بدانید که در تمام این سالها بیشترین انتقاد را آقای ناطق نسبت به اصلاحطلبان ارائه کرده است. آقای ناطق یکی از ظرفیتهای مهم نظام جمهوری اسلامی است که باید از تجربیات فراوان او استفاده کرد. قدرت مدیریت او بر هیچکس پوشیده نیست. او میتواند وحدتی مثالزدنی میان نیروهای اصولگرا ایجاد کند، مشروط به آنکه شورای نگهبان نیز از ورود نامحرمان به مجلس جلوگیری کند.
«پایان مهلت ۶۰ روزه و کاهش تعهدات برجامی» کوروش احمدی: گام دوم ایران با واکنشهای بسیاری از سوی کشورهای اروپایی رو به رو خواهد شد
تارنمای خبری تحلیلی «شفقنا» در گفت وگو با کوروش احمدی، تحلیلگر مسائل بین المللی، آورده است: شفقنا مهلت ۶۰ روزه ایران به کشورهای اروپایی به پایان رسید و ایران گام دوم در جهت کاهش تعهدات برجامی را برخواهد داشت، این تحلیلگر مسائل بین المللی معتقد است: متناسب با هزینهای که آمریکا برای ما ایجاد کرده است، ما نیز باید هزینه برای آن کشور ایجاد کنیم و سیاست «صبر راهبردی» و عدم انجام اقدامی از سوی ایران موجب تجری طرف مقابل خواهد شد. به این دلیل سلسله اقداماتی در دستور کار قرار گرفت که یکی از آنها کاستن از میزان تعهدات ایران ذیل برجام و از جمله نادیده گرفتن حد نصاب ۳۰۰ کیلو گرم موجودی اورانیوم غنی بود. با توجه به اینکه عبور اندک از این مرز اقدام خیلی مهم و حساسیت برانگیزی نیست. ممکن است کشورهای ذی ربط بیشتر واکنش شأن را موکول به کم و کیف گام دوم کنند.
با توجه به تنشی که بین ایران و آمریکا به وجود آماده است ایران باید چه تاکتیکی و استراتژی را پیش بگیرد؟ مهمترین هدف ترامپ از این فشارها چیست؟
من اعتقاد دارم که هدف اصلی شخص ترامپ از این فشارها گرفتن امتیازی در سیاست خارجی و اثبات توانایی خود برای هدایت سیاست خارجی و اثبات ناتوانی و ضعف رئیس جمهور قبلی و دمکراتها بطور کلی است. البته این امر در بستر مناسبی شکل گرفته که دو وجه دارد: وجه نخست این است که آمریکا به عنوان ابرقدرت کنونی پیوسته مترصد خنثی کردن هر تلاشی بر علیه تفوق راهبردی اش در مناطق مختلف جهان بویژه منطقه مهمی مانند خلیج فارس و خاورمیانه است و بر آن است که مانع تضعیف هژمونی اش در این منطقه از جهان شود که میتواند موجب تضعیف موقعیت اش در رقابت با قدرتهای دیگر، بویژه چین و روسیه، گردد. وجه دوم؛ نقش متحدان منطقهای آمریکا است که دشمنان بلافصل ایران هستند. نقش این دشمنان منطقهای ما مانند عربستان و امارات و اسرائیل و لابیهای آنها در آمریکا بسیار مهم است. در چنین بستر مهیایی، ترامپ کوشیده تا با عمل به قولهای انتخاباتی اش، از جمله خروج از برجام، نظرپایگاه رأی خود را تأمین و موفقیت در انتخابات ۲۰۲۰ را تضمین کند. اما قول او در مورد خروج از برجام با قول دیگر او در مورد خودداری از درگیر کردن آمریکا در جنگی دیگر در تضاد است. لذا، ترامپ می کوشد تا هدف اصلی خود را که رسیدن به یک توافق «جدید و بهتر» است، از طریق فشار حداکثری یعنی تحریم حداکثری تأمین کند.
به نظر شما بعد از اتمام فرصت شصت روز ایران به اروپایی چیست؟ آیا ایران در برجام میماند یا خیر؟
مقامات ما برآنند که کاهش میزان تعهدات ذیل برجام مطابق مواد ۲۶ و ۳۶ برجام و در پاسخ به نقض برجام توسط طرفهای دیگر انجام میشود و در واقع نقض برجام نیست. اما اینکه این اقدامات منجر به جوانمرگ شدن برجام خواهد شد، من فکر میکنم که ظاهراً در چنین مسیری قرار گرفته ایم. ولی هر تحولی ممکن است. من شخصاً امیدوارم که چنین نشود. به نظر من، اولاً سیاست یعنی کار در حوزه امکانات و واقعیات. ثانیاً؛ بدون برجام تهدید بیشتری گریبانگر ما هست. برجام تهدیدات کمتری متوجه ما خواهد بود.
ارزیابی تان درباره عبور ایران از مرز ذخیره ۳۰۰ گیلو گرمی اورانیوم در این شرایط پیش آماده بین المللی چیست؟ به نظر شما در این شرایط این اقدام الزامی بود؟ مهمترین پیامد این اقدام چیست؟
تحلیل و نظر مقامات ذی ربط این بود که متناسب با هزینهای که آمریکا برای ما ایجاد کرده است، ما نیز باید هزینه برای آن کشور ایجاد کنیم و سیاست «صبر راهبردی» و عدم انجام اقدامی از سوی ایران موجب تجری طرف مقابل خواهد شد. به این دلیل ظاهراً سلسله اقداماتی در دستور کار قرار گرفت که یکی از آنها کاستن از میزان تعهدات ایران ذیل برجام و از جمله نادیده گرفتن حد نصاب ۳۰۰ کیلو گرم موجودی اورانیوم غنی شده است. با توجه به اینکه عبور اندک از این مرز اقدام خیلی مهم و حساسیت برانگیزی نیست. ممکن است کشورهای ذی ربط بیشتر واکنش شأن را موکول به کم و کیف گام دوم کنند.