نسخۀ ش ۵۵۱ قرآن زعفرانی در موزه رضا عباسی یکی از مهمترین نسخههای قرآنی همراه با ترجمۀ فارسی از قرن ششم است که تاکنون توجه محققان و نسخه پژوهان را به خود جلب نکرده است. این اثر ارزشمند نسخۀ کاملی از قرآن کریم همراه با برگردان فارسی است که در سال ۵۴۶ قمری به دست کاتب ابوالفخر بن ابیالفضل الزعفرانی کتابت شده است.
قرآن زعفرانی، کهنترین نسخۀ قرآنی کامل، تاریخدار و حاوی ترجمۀ فارسی است. سایر نسخهها مانند کتاب پلی میان شعر هجایی، (ترجمه آهنگین قرآن متعلق به اواخر قرن سوم یا اوایل قرن چهارم هجری) و سورۀ مانده از قرآن کوفی کهن نه تاریخدار و نه کامل اند. قرآن ری (نسخۀ ش ۶۶۱ در کتابخانۀ آستان قدس رضوی)، کتابت سال ۵۵۶ هجری و قرآن حسن بن علی کوفی (نسخۀ ش ۹۶۸۰ در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران)، کتابت سال ۵۵۵ هجری، هم متأخر از زعفرانیاند و هم ترجمۀ قرآنیشان مشروح و تفسیری است. به همین سان، تا میانۀ قرن ششم هجری، آثار فارسی قرآنی چندی به دست ما رسیده؛ اما تمام این متون، آثار تفسیری فارسی چون نسخههای طبری، سورآبادی، اسفراینی، حدادی و مانند آنهاست. قرآن زعفرانی در این میان یک ترجمۀ خالص قرآن به فارسی است. ترجمۀ فارسی در قرآن زعفرانی تنها به قصد برگردان آیات و نه شرح و تفسیر آن در میان سطور قرآنی، کتابت و روایت شده است.
مترجم پارسی قرآن در این نسخه را به درستی نمیشناسیم، اما میدانیم از تفسیر سورابادی تأثیر فراوانی گرفته و این متن را قریب ۵۰ سال پس از درگذشت سورآبادی (د. ۴۹۴ هجری) نوشته است. دور نیست که او را کاتب نسخه، یعنی ابوالفخر زعفرانی بدانیم. ترجمه قالبی کلمه به کلمه دارد؛ یعنی مترجم به سبک نخستین مترجمان قرآن در زیر هر کلمه معادل فارسی آن را مینویسد. از همین رو، نحو جملات تا حد زیادی عربی است. مترجم علاوه بر برخورداری از توانایی در ادب فارسی، دانشهای قرآنی، تاریخی، فقهی، به مضامین کلامی قرآن توجهی ویژه دارد.
هنوز بهدرستی معلوم نیست نسخۀ قرآن زعفرانی از قرن ششم هجری تاکنون چه سرگذشتی داشته است، اما بنا به برخی یادداشتهای موجود در حواشی نسخه میتوان دریافت در سال ۱۳۳۷ قمری (۱۲۹۷ شمسی)، این نسخه در حوالی کرمان بوده است. قرآن زعفرانی در دهۀ ۱۳۵۰ شمسی خریداری و به موزۀ رضا عباسی راه یافته است. از آن زمان تاکنون، این نسخه و اهمیتش به درستی شناخته نشده بود. (به نقل از تارنمای پژوهشگر)
مرتضی کریمینیا مؤلف و مترجمِ برجسته معاصر در قرآنپژوهی طی یک سال و نیم گذشته به کار تحقیق و بازنویسی این اثر ارزشمند دست یازیده است. او دیروز (یکشنبه / ۱۶ تیر) در نشستی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به ارائه بخشی از دستاوردهای پژوهشی خود در این زمینه پرداخت.
کریمی نیا در ابتدای نشست گفت: در ذکر تفاسیر فارسی کهن میتوانیم به ترجمه تفسیر طبری یا به گفته آذرتاش آذرنوش (استاد ادبیات عرب) ترجمه رسمی، تفسیر اسفراینی متوفای سال ۴۷۱، تفسیر سورآبادی متوفای ۴۹۴، دروازَجَکی متوفای ۵۴۹، تفسیر حدادی معروف به قرآن پاک، تفسیر ابوالفتوح رازی متوفای ۵۵۶، تفسیر میبدی و تفسیر کمبریج متعلق به قرن هفتم اشاره کرد. در ذکر ترجمههای فارسی کهن قرآن نیز میتوان قرآن قدس، قرآن موزه پاریس، قرآنی شماره چهار موجود در موزه آستان قدس رضوی، پلی میان شعر هجایی و عروضی به کوشش علی رجایی بخارایی و قرآن ری تالیف ۵۵۶ و در نسخه دانشگاه تهران مورخ سال ۵۵۵ را نام برد.
تاثیرپذیری کاتب و مترجم قرآن زعفرانی از تفسیر سورآبادی
این قرآنپژوه ادامه داد: از نسخه قرآن زعفرانی متعلق به قرن ششم هجری دو نسخه کامل به دست ما رسیده است. این نشان میدهد کاتب این دو نسخه، حرفهای بوده است. نسخه اول نسخه موزه رضا عباسی به شماره ۵۵۱ و نسخه دوم در سازمان دیانت ترکیه موجود است.
در تفاوتهای این دو نسخه میتوان اشاره کرد نسخه موزه رضا عباسی در ایران به خط نسخ، در سال ۵۴۶ و در ۳۲۸ برگ کتابت شده است. نسخه موجود در ترکیه به خط محَقَق در سال ۵۴۸ یعنی دو سال بعد و در ۳۳۴ صفحه کتابت شده است. دیگر تفاوت این دو نسخه حاشیهنگاری آنهاست. ابوالفخر زعفرانی در نسخه موجود در ایران، به ندرت به اختلافات قرائات در حاشیهها اشاره کرده است. اما در نسخه موجود در ترکیه او مکرر موارد اختلافی در قرائات را در حاشیه نگاشته است. به علاوه در ابتدایی برخی سورهها هم به فارسی فضیلت قرائت سورهها را در آن نسخه آورده است. همچنین در نسخه موجود در ایران بین حروف یک فاصله مشخص در تمام صفحات مشاهده میشود. چیزی که در نسخه ترکیه نیست.
نویسنده کتاب سیرهپژوهی در غرب افزود: نسخه قرآن زعفرانی به قرائت مرسوم امروز؛ یعنی قرائت حفص از عاصم نیست. (قرائت حفص از عاصم یکی از دو روایت از قرائت عاصم ازقراء سبعه (قاریان هفتگانه) قرآن است. این قرائت، قرائت متداول قرآن در میان مسلمانان جهان و حرکتهای حروف در قرآنهای چاپ حاضر بر اساس آن است) زیرا تا قبل از قرن هفتم و هشتم در سرزمینهای اسلامی این قرائت اصلاً مرسوم نبود.
مترجم کتاب معنای متن در ذکر خصوصیات ترجمه این نسخه هم گفت: در گذشته برخلاف امروز کم بودند کسانی که ترجمههایی را از نو انشاء کند. آنها که این کار را میکردند نادر بودند. همچنین ترجمهها معمولاً همراه با تفسیر بود. مهمترین منبع اثر برای ترجمه هم ترجمه تفسیر طبری بوده است. در برخی متون به جای مانده از ترجمههای کهن میبینیم تا حدود ۹۰ درصد از ترجمه تفسیر طبری الگوبرداری شده است. در نسخه قرآن زعفرانی؛ اما بر خلاف رسم شایع تفسیر طبری تاثیر کمی گرفته شده است. در عوض زعفرانی از تفسیر سورآبادی بسیار تاثیر گرفته و کار کتابت را انجام داده است.
ابوبکر عتیق سورآبادی متوفای ۴۹۴ ه. قمری است که به گرایش کرّامی تمایل داشت (کرامیه فرقهای اسلامی بود که طی قرون ۱۰ تا ۱۳ میلادی در خراسان، با مرکزیت فکری نیشابور، پیروانی فراوان یافت. سردمدار این فرقه ابو عبدالله محمد بن کرام بود. کرامیان به خاطر اعتقاداتشان میان سایر فرق اسلامی بدنام شدند. آنان معتقد بودند ایمان جز اقرار و تصدیق زبانی؛ شهادتین نیست. همچنین در مبحث خداشناسی معتقد به تجسیم بودند، برای خدا جسم و جهت قائل بودند و خدا را محل تمام حوادث میپنداشتند). این گرایش در خراسان و نیشابور آن روزگار حتی در بین مخالفان هم تاثیر گذاشته است. تفسیر فارسی سورآبادی تفسیری آمیخته به ترجمه و تفسیرِ همزمان است. ترجمه آیات در این تفسیر در میانه تفاسیر قرار داده شده است.
سورآبادی و بیش از سورآبادی
وی افزود: زعفرانی از روی ترجمه تفسیر سورآبادی کتابت کرده است. اما دقت در کار انجام شدهْ او نشان میدهد زعفرانی صرفاً یک کاتب معمولی نبوده است. بلکه تصرفات او در کتاب نسبت به ترجمه سورآبادی آشکار است. همچنانکه گاهی واژگان ترجمه سورآبادی را تغییر میدهد و ترجمه را یکسان میکند؛ به عنوان مثال کلمه نعمت و صیغههای انعمنا در تمام قرآن زعفرانی، به صورت یکدست نکوداشت آمده است. این البته تنها سهم و دخالت زعفرانی در این کتابت ترجمهگون نیست.
کریمینیا با تاکید بر موضوع قرائات قرآن و بیتوجهی به آن ادامه داد: باید توجه داشت نسخههای کهن ترجمه و تفسیر مطابق قرائت عاصم نبودند. ترجمههای کهن فارسی تحقیقاً به همین منوال از قرائتهای چهاردهگانهای غیر از عاصم هستند. در توصیف بیتوجهی به این نکته میتوانم به ترجمه «بُشری» در فرهنگنامههای موجود اشاره کنم. در این فرهنگنامهها مشاهده میکنیم در ذیل واژه بُشری معنای پراکنده کردن را هم آوردهاند. در حالی که اشتباه است. اشتباه به این دلیل روی داده که فرهنگنامه ها مبتنی بر قرائت مرسوم حفض از عاصم خوانده شدهاند؛ در حالی که بُشری در قرائات غیر از عاصم به صورت نَشر، نُشر و نَشَراً هم خوانده شده و به همین دلیل به جای بشارت، ترجمه انتشار و پراکنده کردن برای آن انتخاب شده است. در ترجمه زعفرانی هم این مورد برقرار است و این قرآن بر اساس قرائتی غیر از قرائت حفص از عاصم کتابت شده است.
نیشابور؛ قطب عالم اسلام در قرون چهارم تا ششم
کریمینیا خاطرنشان کرد: میتوانم ادعا کنم در سه قرن چهارم، پنجم و ششم هجری هیچ شهری در عالم اسلام به اهمیت نیشابور نیست. نیشابور در آن دوران جایی است که با انواع سلیقههای دینی و فقهی و کلامی مواجه هستیم. گرایشها اعم از سنی و شیعی در آنجا زندگی میکنند. بخش مهمی از نیشابورِ آن زمان متعلق به سنت تفسیرهای شفاهی است؛ آنچه پژوهشگران کمتر به آن توجه کنند. سنت شفاهی تفسیر سنتی قدیمی است که به عنوان مثال در میبدی در نهایت منجر به تالیف کشف الاسرار و عدة الابرار میبدی میشود.
نویسنده کتابشناسی مطالعات قرآنی در زبانهای اروپایی با اشاره به نمونه برگردانهای واژگانی قرآن زعفرانی افزود: از جمله برای «صلوات» واژه آفرین، برای «القواعد من النساء» از زهبِشُدگان، برای واژه «فخّار» درد زِه، برای «حریص» آز وُر، برای «اصلاح» در تمام ترجمه و مشتقات آن بسامانیدن، برای «احصرتم» نپافته، برای «اعجم» بد زُبانان، برای «اتباع» پسروی به معنای دنباله روی، برای «أمانی» یا آرزو ترجمه پیوس، برای «میل و انحراف» واژه چَفسیدن به معنای لغزیدن انتخاب و ساخته شده است.
مولف ساختهای زبان فارسی و مسئله ترجمه قرآن در ذکر دغدغههای کلامی مترجم گفت: ابوالفخر زعفرانی در ترجمه خود گرایش به کرّامیت را انکار نمیکند. بازتاب این دغدغههای کلامی بیشتر در امور مربوط به تجسید یا عدم تجسید خدا در ترجمه آشکار است؛ از جمله در ترجمه او «فاحذروه» «بپرهیزید از آزار وی» و «بیدالله» حکم خدا و «الی ربهم» «سوی حکم خدای ایشان» آمده است.
ترجمه اعلام قرآن، محمد یا ستوده
این کارشناس نسخههای کهن قرآن ادامه داد: از دیگر ویژگیهای جالب توجه قرآن زعفرانی این است که ابوالفخر زعفرانی برخی اعلام را در قرآن ترجمه کرده است؛ از جمله او «ذوالقرنین» را که امروز به یک فرد خاص اطلاق میشود «خداوند دو گیسو»، ذوالکفل را «خدای پایندانی»، ذالنون را «خداوند ماهی»، الموتفکات را «در گردیده شهرها»، طور سینا را «کوه آراسته»، حتی محمد (ص) را ستوده، ابلیس را آن نومید، طه را «ای مرد مردانه» ترجمه کرده است. کمتر دیدهام کسی از مترجمان اعلام را اینگونه به ترجمههای فارسی درآورد.
در قرآن زعفرانی با یک سورآبادی مدرن مواجه هستیم که به اسم زعفرانی کار خود را خلق میکند. کسی که صرفاً در کار خود یک کاتب و مقلد صرف نیست و خلاقیت دارد.
کریمی نیا در بخش پایانی سخنان خود ضمن یادکرد علی رجایی بخارایی گفت: مرحوم علی رجایی بخارایی (۱۳۵۷-۱۲۹۵) در سالهای پایانی عمر خود علیرغم بیماری، در کتابخانه آستان قدس رضوی تلاش کرد اهمیت ترجمههای فارسی قرآن را به اهل علم متذکر شود. هر آنچه امروز میخواهیم، ادامه دادن راه این استاد گرانقدر ادامه است.