روزنامه آرمان در گزارشی نوشت: در حال حاضر ۵۴.۶ درصد مردم ایران صاحبخانه هستند و ۳۶.۸ درصد مستاجر بوده و ۸.۶ درصد هم جزو سایر تقسیمبندی میشوند. بنابر تحلیلهای انجامشده، حدود ۱۱ سال زمان میبرد تا یک ایرانی دارای شغل و درآمد با پسانداز صاحبخانه شود. همچنین یک خانوار ایرانی ۳۳ درصد از درآمد خود را صرف مسکن میکند. نتایج «سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۹۵» در بخش مسکن نشان میدهد از مجموع ۲۲ میلیون و ۸۳۰ هزار و ۳و احد مسکونی معمولی در کشور تعداد ۸میلیون و ۹۷۵ هزار و ۱۵۳و احد (حدود ۴۰ درصد) آپارتمانی و تعداد ۱۳ میلیون و ۸۵۴ هزار و ۸۵۰و احد (حدود ۶۰ درصد) غیرآپارتمانی است. بدین ترتیب میتوان گفت ۴۰ درصد ایرانیها آپارتماننشین هستند.
کمر مستاجران خمشده
متاسفانه با آغاز فصل نقل و انتقالات و همچنین بالارفتن قیمت بیسابقه مسکن شاهد افزایش بیرویه نرخ اجارهبها هستیم که این خود عاملی برای افزایش حاشیهنشینی افراد شده است چراکه در شرایط موجود دیگر بسیاری از مستاجران توانایی پرداخت مبالغ بسیار بالای اجاره را ندارند که این خود باعث شده برای ادامه زندگی به حاشیه شهرها مهاجرت کنند که البته این مهم میتواند باعث بروز مشکلات عدیدهای شود.
با افزایش بیرویه نرخ اجارهبها شاهد راهاندازی پویشی با عنوان «صاحبخانه خوب» هستیم که انتظار میرود در سایه اجرای آن تا حدودی نرخ اجارهبها متعادل شود، چراکه بنا به اظهار نظر کارشناسان مداخله دولت برای تعیین نرخ اجارهبها و یا قیمت مسکن در عمل شدنی نیست، تعیین نرخ اجارهبها و قیمت مسکن بیشتر در سایه تصمیمگیری مالکان و در برخی از اوقات مداخله دلالان صورت میگیرد. بنابراین تعیین قیمت دستوری در عمل شدنی نیست.
افزایش حاشیهنشینی
همانگونه که اشاره شد با افزایش بیرویه مبلغ اجاره دیگر بسیاری از افراد توان پرداخت این اجارههای نجومی را ندارند که این خود باعث شده مردم بهسمت مسکن مهر و یا شهرهای حاشیهای بروند تا جایی که در سایه این تغییرات شاهد بالارفتن آمار حاشیهنشینی در کلانشهرها و بهخصوص تهران هستیم که این خود میتواند سرآغاز افزایش آسیبها و مشکلات اجتماعی و همچنین کورشدن گره ترافیک نیز شود، چراکه در حال حاضر محل کار بسیاری از افراد در مرکز شهر است که این خود میتواند عاملی برای افزایش حجم ترافیک و همچنین کاهش راندمان کاری نیز باشد چراکه فردی که قرار است برای رسیدن به محل کار خود روزانه حداقل دوساعت را صرف کند بهیقین دیگر انرژی چندانی برای انجام کارهای محوله ندارد که این مهم نیز میتواند بر راندمان کاری تاثیرات منفی بسیاری را بر جای بگذارد.
بالارفتن نرخ اجاره در مناطق حاشیهای
باید در نظر داشت که افزایش قیمت مسکن و بهتبع آن بالارفتن نرخ اجارهبها تبعات منفی بسیاری را بر نرخ اجارهبها در مناطق حاشیهای گذاشته است، بهگونهای که طبق تحقیقات میدانی به عمل آمده امروز شاهد افزایش چشمگیر نرخ اجارهبها در این مناطق هستیم، بهگونهای که فایلهای رهن و اجاره در این مناطق نیز کمیاب شده است که این خود میتواند نشان از استقبال بیرویه افراد به سکونت در این مناطق داشته باشد؛ اتفاقی که خود میتواند آثار منفی اجتماعی، اقتصادی و یا فرهنگی را نیز بهدنبال داشته باشد.
نامناسبشدن وضعیت اقتصادی
پرواضح است که یکی دیگر از دلایل افزایش بیرویه نرخ اجارهبها را میتوان در نامناسبشدن شرایط اقتصادی مردم و بهخصوص موجران جستوجو کرد، چراکه امروزه با توجه به کاهش نرخ سود بانکی بسیاری از موجران تمایل دارند که مبلغ اجاره را افزایش دهند. همچنین فایلهای رهن نیز بهطرز معناداری کاهش پیدا کرده است، چراکه در شرایط موجود و با توجه به کاهش ارزش پول ملی دیگر گرفتن مبالغی به نسبت بالا بهعنوان پول پیش خانه چندان بهصرفه نیست. بنابراین بسیاری از موجران تمایل دارند که قیمت اجاره را بالا ببرند تا از این طریق بتوانند کمکخرجی برای هزینههای زندگی خود داشتهباشند، بهگونهای که برخی از موجران دلیل اصلی بالابردن مبلغ اجاره را نیاز مالی خود عنوان میکنند که این خود جای بسی تأمل دارد.
راهاندازی پویش «صاحبخانه خوب»
طی هفتههای گذشته شاهد راهاندازی پویش «صاحبخانه خوب» بودیم؛ پویشی که بسیاری از افراد در آن مشارکت داشتند اما باید دید که راهاندازی این پویش تا چه میزان میتواند عاملی برای کاهش و یا متعادلسازی نرخ اجارهبها شود، هرچند طبق تجارب گذشته متاسفانه راهاندازی پویش دیگر از تاثیری چندانی برخوردار نیست. بنابراین نمیتوان چندان انتظار داشت که پویش «صاحبخانه خوب» نیز چندان موفقیتآمیز باشد.
افزایش چادرنشینی
متاسفانه یکی دیگر از پیامدهای منفی افزایش نرخ اجارهبها را میتوان افزایش چادرنشینی و یا کانکسنشینی در برخی از شهرهای کشور عنوان کرد؛ اتفاقی که خود میتواند نشان از وسیعشدن فقر در میان مردم جامعه داشته باشد، چراکه طی ماههای اخیر متاسفانه برخی از افراد بهدلیل عدم توانایی در تامین مبالغ اجارهبها به چادرنشینی و یا کانکسنشینی روی آوردهاند که این میتواند به مرور زمان و با سردشدن هوا بسیار مشکلساز شود.
بنابراین انتظار میرود دولت در ساماندهی شرایط موجود کمی سریعتر عمل کند، چراکه در غیر این صورت دامنه مشکلات وسیعتر خواهد شد. در پایان باید خاطرنشان کرد که مداخله دولت به صورت غیرمستقیم و از طریق ساخت مسکن استیجاری و یا ارائه تسهیلات خود میتواند تأثیر بسزایی در بهبود شرایط موجود برای مستاجران داشته باشد، چراکه در غیر این صورت وضعیت مستاجران از شرایط موجود نیز بدتر خواهد شد که این خود میتواند باعث نارضایتی بسیاری از مردم شود، چراکه در حال حاضر آمار مستاجرنشینی در کشور بسیار بالا رفته است.