خداحافظی سه کاپیتان استقلال تهران از این تیم (مهدی رحمتی، پژمان منتظری و خسرو حیدری) در کنار شایعاتی مبنی بر کنار گذاشتن «سید جلال حسینی» از تیم پرسپولیس تهران، این روزها به دغدغهای برای بسیاری از هواداران تبدیل شده است هوادارانی که در سختترین شرایط تیمی، به عشق یک یا چند بازیکن خاص به ورزشگاه خواهند آمد.
اما چرا رفتن برخی از بازیکنان به چالش تبدیل میشود؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت نگاهی به عملکرد و میزان کاریزمای برخی از نامهای فوتبال ایران نشان از آن دارد که آنان ضمن انجام وظایف فوتبالیست بودن در پست تخصصی خود، چهرههایی هستند که در کنار زمین و تمرینات نیز میتوانند به معنای واقعی تأثیر گذار باشند. اگر چهره سرشناسی مانند سید جلال حسینی که یکی از با ثبات ترین مدافعان فوتبال ایران در عرصه ملی و باشگاهی در زمین مسابقه حضور داشته باشد میتواند برای کادر فنی و بازیکنان جوانتر یک سوپاپ اطمینان باشد؛ سوپاپی که وی در بازیها بزرگ بارها آن را به اثبات رسانده است.
سه قهرمانی در لیگ برتر با کمترین میزان گل خورده نشان از آن دارد که این بازیکن در هتریک قهرمانی تیم فوتبال پرسپولیس تهران نقش غیر قابل انکاری دارد زیرا وی از ارکان اصلی خط دفاعی تیم به شمار میرفت.
اما هنرنمایی او تنها به لیگ داخلی منتهی نشد بلکه در جریان موفقیت تیم پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۱۸ او چهرهای تأثیر گذار بود. شاید زمانی که تیم پرسپولیس تهران در جریان رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا در امارات برابر الجزیره سه بر ۲ نتیجه را واگذار کرد بسیاری نبود سید جلال را حس کردند اما این ماجرا پایان آن داستان نبود بلکه هنرنمایی او در بازی برگشت موجب شد تا «تن کاته» سرمربی این تیم اماراتی از گفته خود پشیمان شود. وی قبل از بازی عنوان کرد که «سید جلال سوپرمن نیست»، اما گل دقیقه ۹۰ این مدافع به الجزیره سند حذف الجزیره را رقم زد.
کنترل حواشی تیم و رفتار بازیکنان از دیگر مزایای حضور بازیکنانی مانند رحمتی، منتظر و حسینی در زمین و خارج از زمین است. در حالی که در مواقعی برخی از هواداران به خاطر مسائل مختلف با بازیکنان کم تجربه دچار مشکل میشوند این بازیکنان بزرگ هستند که با تدبیر خود حواشی را کنترل میکنند. حواشی که اگر ادامه داشته باشد بدون شک بحران نتیجه گیری را در تیم ایجاد خواهد کرد.
اما قانون نانوشته فوتبال میگوید که این بازیکنان به خاطر توانایی فیزیولوژیکی بیشتر از سن خاصی نمیتوانند در زمین باشند پس باید با واقعیتها کنار بیاییم و بپذیریم که آنان خداحافظی کنند. اما کنار گذاشتن فوتبال از سوی این افراد نباید پایانی بر حضور در باشگاه باشد بلکه برای حفظ چنین سرمایههایی لازم است که مدیران تدابیری در نظر بگیرند تا با استفاده از ظرفیتهای فنی و اخلاقی که این چهرهها در اداره بازی دارند مدیریت دانش در مجموعه ایجاد شود. در قالب مدیریت دانش فوتبالی، تمام آموختههای یک بازیکن بزرگ به بازیکنان جدید انتقال پیدا کند. انتقالی که ممکن است در آینده از کم تجربهها شخصیتهایی بسازد که جا پای بزرگان بگذارند.
الگوی رئال مادرید در بازگرداندن یکی از اسطورههای خود به نام زیدان به تیمهای پایه و در نهایت به تیم بزرگسالان موجب شد تا یکی از طلاییترین دورانهای تیم نخست شهر مادرید در لیگ قهرمانان اروپا رقم بخورد دورهای که این تیم با شماره پنج سابق خود توانست در این لیگ هتریک کند.
با وجود چنین خصوصیتهایی که در چهرههای برتر فوتبال ایران وجود دارد مشاهده میشود با تهی شدن تیم از نفرات سرشناس امکان جایگزین وجود ندارد و در برخی از مواقع تیم بزرگی مانند سپاهان اصفهان پس از خروج چند چهره تأثیرگذار تا آستانه سقوط به لیگ آزادگان پیش میرود. اینکه چرا این گردش نخبگان در تیمهای ایران وجود ندارد؟ برخی از کارشناسان باور دارند که ورود پول به فوتبال و قراردادهای کلان موجب از بین رفتن بسیاری از شاخصههای بازیکن تأثیر گذار شده است اما این پیش فرض زمانی نفی میشود که چهرههای سرشناس دو تیم پرطرفدار نیز با این قراردادها بیگانه نیستند.
با این شرایط باید خاص بودن را در شخصیت ویژه یک بازیکن جست و جو کرد شخصیتی که از فرد میتواند یک کاریزما بسازد. نمونه این بازیکنان در ۱۸ دوره لیگ برتر ایران کم نیست و حافظه فوتبال دوستان سرخآبی به خوبی یاد دارند بازیکنان مانند کریم باقری، فرهاد مجیدی، سید جلال حسینی، مهدی رحمتی، زرینچه، پیروانی و عابدزاده چگونه در برخی از بازیهای بزرگ ملی و باشگاهی خود یک تنه تیم بودند، چگونه شخصیت خداداد عزیز برای همیشه در فوتبال ایران ماندگار شد و چه نتیجه در بازی ایران و استرالیا به دست آمد که عزیزی و عابدزاده را ماندگار کرد؟
چرا یک علامت کاپیتان تیم استقلال به نمادی برای کری خوانی هواداران تبدیل شد و آنان به تیم مقابل عدد چهار نشان میدهند چرا دیگر بازیکنی که بتواند نماد سازی کند در فوتبال ایران وجود ندارد؟
این سوالات و شمار دیگر از پرسشهای ذهنی موجب شده تا اعتراف کنیم که فوتبال کنونی ایران از ستارههایی تهی است که بتواند ضمن نفوذ در دل هواداران یک چهره تأثیر گذار در زمین باشند.