تهران- ایرنا- یک کارشناس و منتقد فرهنگی با طرح این پرسش که آیا گاندو مادری دلسوز برای کشورش است؟ گفت: در این میان باید توجه داشت که همیشه حواشی پیش آمده برای سریال‌ها به خاطر نداشتن سواد رسانه‌ای و فرهنگی جامعه مخاطبان و تولید کنندگان به وجود می‌آید. اگر این سواد رسانه‌ای وجود داشته باشد تولید کننده هدفش را مشخص کرده و مخاطب نیز هدف اصلی از ساخت یک اثر را حدس می‌زند.

محمد امامی در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی ایرنا، درباره نقاط ضعف و قوت مجموعه تلویزیونی گاندو، اظهار داشت: این اولین بار است که صدا و سیما در عرصه سریال‌سازی دست به چنین انتخابی در سوژه فیلمنامه می‌زند. گاندو نخستین سریال ایرانی در حیطه پرونده‌های امنیتی است. این اتفاق بسیارخوبی است. اگربه درستی جلو برود می‌تواند مسیر جدیدی را برای سریال‌سازی در ایران باز کند اما اگر نتواند مسائل امنیتی را چاشنی ماهیت اصلی سریال یعنی سرگرم کننده بودن آن کند در چشم مخاطب ضعیف جلوه خواهد کرد.

وی ادامه داد: مجموعه گاندو در ۳۰ قسمت ساخته شد و در یک ماه هر شب از شبکه سه روی آنتن رفت. در این ۳۰ قسمت مخاطب فقط بیننده مسائل جدی یک پرونده امنیتی بود در صورتی که موارد مربوط به یک پرونده امنیتی را می‌شد در یک مینی سریال گنجاند و داستان را کش نداد و این موضوع ضعف فیلمنامه گاندو بود فیلمنامه نویس باید دقت می‌کرد که سریال باید سرگرم کننده باشد و مخاطب را درگیر شخصیت‌هایی جذاب و هیجان انگیز می‌کرد.

استفاده از دیالوگ‌های ناشیانه

این کارشناس مدیریت رسانه افزود: یکی دیگر از نقاط ضعف گاندو استفاده از دیالوگ‌های ناشیانه‌ای بود که در طول سریال بین کاراکترهای مختلف رد و بدل می‌شد. گاهی از این دیالوگ‌های ناشیانه در بهترین و حساس‌ترین سکانس‌ها استفاده می‌شد برای مثال کاراکتر «محمد» در مهمترین سکانس سریال که قراراست تصمیم مهمی بگیرد مقابل رئیس و چند مأمور دیگر می‌گوید «من می ترسم».

وی ادامه داد: مأمور امنیتی در حین انجام وظیفه جایی برای ترس و اعلام ترس ندارد. چون تمام صحنه‌ها و مراجعی که با آن مواجه می‌شود برابر است با ترس. حال مخاطب در قسمتی دیگر از این سریال می‌بیند که محمد مقابل بازجو که استاد دانشگاهش نیز بوده است می‌گوید «نگران نباشید، من از پس‌اش برمی آیم»

امامی تاکید کرد: در این قسمت و ده‌ها سکانس دیگر دیالوگ‌ها با موقعیت‌ها جور در نمی‌آید اما موضوع دیالوگ‌ها به همین جا ختم نمی‌شود بلکه مخاطب بارها در گفت‌وگوهایی که شخصیت‌های این سریال با یکدیگر دارند توضیحات زیاد و اضافه‌ای دریافت می‌کند که برایش خوشایند نیست. برای مثال یکی از کاراکترهای گاندو بعد از مرگ یک شخصیت توضیح می‌دهد که «این مهره سوخته بود و دیگر به او نیاز نداشتند و برای همین خودش را کشت و…» به این توضیحات نیازی نیست و از جذابیت کار می‌کاهد کافی بود فقط گفته می‌شد «یک مهره سوخته دیگر» باید قبول داشت که مخاطب امروزی سیما، آگاه و هوشمند است و نیاز نیست که لقمه جویده شود و در دهان مخاطب گذاشته شود. این ضعف بارها در گاندو تکرار شد.

شکارچی کمین‌گر یا گاندو ایرانی در قفس؟

این تحلیل گر فرهنگی با اشاره به اینکه نام این سریال گاندو است و گاندو یعنی تمساح پوزه کوتاه ایرانی، اظهار داشت: اگر نام گاندو را جستجو کنید به تمساح بومی ایران می‌رسید اما باید توجه داشت که از گاندو به عنوان «شکارچی کمین گر» نیز یاد می‌شود.

امامی خاطرنشان کرد: آیا هدف نویسنده و یا کارگردان از انتخاب این نام این بوده است که نیروهای امنیتی ایران را شکاچیان کمین گر معرفی کنند؟ خب اگر اینگونه است چرا در تمام صحنه‌ها و سکانس‌های گاندو دیده می‌شود که یک تمساح پوزه کوتاه ایرانی در یک فضای بسته در یک ساختمان مسکونی زندانی است و امکان حرکت بیشتر از فضای دو متر در دو متر را ندارد. اگر سازندگان این مجموعه تلویزیونی هدف‌شان این بوده است که نشان دهد این تمساح افراد سودجو هستند خب چرا نام یک تمساح بومی ایرانی را روی آن گذاشتند و سکانس‌هایی مربوط به زندانی بودن این تمساح را به تصویر کشیدند. باید توجه کرد که تمساح پوزه کوتاه ایرانی در حوزه محیط زیست جهانی معروف است.

وازرت اطلاعات یا سپاه؟

این کارشناس مدیریت رسانه همچنین در خصوص بزرگترین ضعف این سریال اظهار داشت: در گاندو شفاف‌سازی درباره موضوعات امنیتی و اطلاعاتی صورت نگرفته است و این یکی از ضعف‌های بزرگ و مشهود گاندو است. این موضوع یا به خاطر تدابیر امنیتی کشور است اما ثابت می‌کند که کار در این سریال کاملاً با بی تدبیری جلو رفته است. پس از دیدن سریال گاندو نمی‌توان کاملاً متوجه شد که این نیروهای امنیتی از کدام ارگان و یا سازمان هستند اما با نگاهی گذرا به تیتراژ پایانی سریال می‌شود فهمید که شروع تیتراژ پایانی کار با تشکر از فرمانده کل سپاه آغاز می‌شود اما نامی از وزارت اطلاعات نیست. آیا مخاطب نباید بداند که پرونده‌های امنیتی را وزارت اطلاعات پیگیری می‌کند یا سپاه؟ و یا در تیتراژ اسم مشاور انتظامی دیده می‌شود اما خبر از ذکر نام مشاور امنیتی نیست. اگر به خاطر تدابیر امنیتی است حداقل می‌شد نوشت با تشکر از کسانی که در حوزه امنیتی این سریال را یاری کردند.

امامی گفت: در این قسمت با یک سوال مواجه هستیم آیا وظایف نیروی انتظامی با وظایفی که مأموران امنیتی انجام می‌دهند یکی است که مشاور یک سریال امنیتی فردی نظامی است و از افراد امنیتی کمک نگرفته‌اند؟ در بیشتر سریال‌های هالیوودی که با سوژه امینتی ساخته می‌شود کاملاً به مخاطب درباره وظایف پلیس فدرال، اف. بی. ای و دیگر ارگان‌ها و سازمان‌های امنیتی و نظامی توضیحات و اطلاعات درستی داده می‌شود. برای مثال در یکی از قسمت‌های سریال «فرار از زندان» مخاطب می‌بیند که یکی از کاراکترها حرف از وظایف و توانایی نیروهای نظامی و امنیتی می‌زند و در مواجه با یک اتفاق می‌گوید «اگر این اشخاص پلیس فدرال بودند حتماً می‌توانستند دستگیرش کنند» باید توجه داشت که باید برای مخاطب شفاف‌سازی کرد و به او اطلاعات درست داد تا کنجکاو شود.

تلقین و تاکید یک موضوع به مخاطب

این تحلیل گر با اشاره به اینکه در این سریال عنوان شد که برای برخی از پیگیری‌ها تحت فشار از طرف دولت هستند، گفت: ما این روزها شاهد دادگاه‌های علنی مفسدان اقتصادی و خیلی از افراد دیگر هستیم که برخی از آنها به دولت‌های سابق و یا فعلی ربط پیدا می‌کند. اخبار مربوط به این پرونده به صورت گسترده و بی‌دردسر در اختیار خبرنگاران و مخاطبان قرار می‌گیرد و قوه قضائیه جدی به اینگونه پرونده‌ها رسیدگی می‌کند. پس باید گفت آزادی اطلاعات در این زمینه دیده و البته ثابت شده است. سخنگوی دولت نیز چندی پیش عنوان کرد که به هیچ وجه نیروهای امنیتی که بخواهند طبق وظایفشان عمل کنند تا کنون تحت فشار دولت نبوده و نخواهند بود.

وی افزود: یکی دیگر از مشکلات این مجموعه تلویزیونی بحث نادرست روی این فشارها و تلقین آن به مخاطب است. آیا گاندو مادری دلسوز برای کشورش است؟ یا دایه مهربان تراز مادر؟ در این میان باید توجه داشت که همیشه حواشی پیش آمده برای سریال‌ها به خاطر نداشتن سواد رسانه‌ای و فرهنگی جامعه مخاطبان و تولید کنندگان به وجود می‌آید. اگر این سواد رسانه‌ای وجود داشته باشد تولید کننده هدفش را مشخص کرده و مخاطب نیز هدف اصلی از ساخت یک اثر را حدس می‌زند.

تفاوت زبان بدن بازیگران و نیروهای امنیتی واقعی

امامی با تاکید بر اینکه لوکیشن‌های گاندو بسیار ساده و عادی انتخاب شده بود، اظهار داشت: آیا گروه تولید نمی‌توانستند لوکیشن‌های جذاب‌تر و هیجان انگیزتری برای اولین سریال امنیتی کشور انتخاب کنند. یکی از نقطه‌های قدرت اینگونه سریال‌ها در جهان انتخاب لوکیشن‌های خاص است. طراح صحنه باید با انتخاب درست محیط به متن فیلمنامه کمک می‌کرد.

این کارشناس رسانه گفت: عملیات‌های تعقیب و گریز درگاندو به صورت ناشیانه ارائه شده بود و این در حالی است که سیستم امنیتی کشور در واقعیت این عملیات‌ها را با ذکاوت بیشتری جلو می‌برند. زبان بدن نیروهای امنیتی به شدت ضعف داشت. زبان بدن بازیگرانی که در کاراکتر های نیروهای امنیتی ایفای نقش می‌کردند اصلاً شبیه به نیروهای امنیتی واقعی نبود.

نمادهای ملی در این سریال امنیتی جایی ندارد

وی خاطرنشان کرد: در این سریال به نمادهای ملی توجه نشده است برای مثال در سریال‌های امینتی پر طرفدار که بیشتر آنها آمریکایی هستند مخاطب در بیشتر صحنه‌ها نمادهای ملی از جمله پرچم آمریکا را می‌بیند اما در گاندو مخاطب شاهد چند صحنه کوتاه است که در آن پرچم ایران به تصویر کشیده شده است. این موضوع بدین معنی است که به نماد ملی کشور بی توجهی شده است. فکرش را کنید که گاندو یک محصول فرهنگی باشد که به کشورهای دیگر نیز صادر شود ولی نمادهای ملی ایران در تصایر این سریال مشاهده نشود.