به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، سومین نشست بینالافغانی صلح افغانستان در روزهای یکشنبه و دوشنبه ۱۶ و۱۷ تیر ماه با حضور چهرههای سیاسی افغانستان و گروه طالبان به میزبانی مشترک آلمان و قطر در دوحه برگزار شد.
طالبان و نمایندگان گروههای مختلف افغانستان عصر دوشنبه مذاکرات سیاسی خود در دوحه قطر را، با تعهد برای ایجاد یک نقشه راه صلح در افغانستان به پایان بردند و صبح سهشنبه ۱۸ تیر ماه با انتشار قطعنامه هشت مادهای درباره نکات مورد توافق اطلاع رسانی کردند.
افراد شرکت کننده در این مذاکرات متعهد به ایجاد نقشه راه صلح شدند و بر بازگشت مهاجران و آوارگان داخلی و عدم دخالت قدرتهای منطقهای و سایر کشورها در افغانستان و همچنین روی ایجاد نظام اسلامی در افغانستان توافق کردند.
نشست اول بین الافغانی صلح افغانستان ١٦ بهمن ماه سال گذشته و نشست دوم در ۷ خرداد امسال در شهر مسکو پایتخت روسیه برگزار شده بود.
طالبان و آینده پیش روی افغانستان
نزدیک به ۱۸ سال از جنگ داخلی در افغانستان می گذرد کشوری که با وجود گروه های جهادی در این چند سال روی آرامش را ندیده است و روزی نیست که صدای انفجار یا عملیات انتحاری در افغانستان شنیده نشود. طالبان به عنوان یکی از گروه های با نفوذ به ادعای خودشان برای آزادی افغانستان با دولت مرکزی و آمریکا در حال جنگ هستند و آنان بر این باورند که افغانستان توسط آمریکا تحت اشغال است. این گروه دولت مرکزی کابل را به رسمیت نمی شناسد وآمریکایی ها هم با توجه به تجربه جنگی که در افغانستان دارند به این نتیجه رسیدند که گزینه نظامی راه حل صلح در افغانستان نیست.
آمریکایی ها در۷دور مذاکره با طالبان برای رسیدن به صلح در افغانستان تلاش کردند. این مذاکرات که به نمایندگی «زلمی خلیلزاد» نماینده ویژه امریکا در صلح افغانستان که خود نیز افغانی اصل و تبعه آمریکا می باشد برگزار شد، چندان موفقیتی در پی نداشت.
با توجه به اوضاع داخلی افغانستان و تحولات منطقه ای، برقراری صلح پایدار تنها با طرفین درگیر جنگ در افغانستان یعنی دولت مرکزی و گروه طالبان امکان پذیر است. با اینکه طالبان حاضر به مذاکره با دولت مرکزی نیست اما کسانی همانند «حامد کرزای» رئیس جمهور پیشین افغانستان و زلمی خلیلزاد تلاش دارند که دو گروه را به هم نزدیک کنند تا برای صلح پایدار در افغانستان به نتیجه مشترک برسند.
نکته حائز اهمیت این است که دوطرف در گیر جنگ چه خواسته های دارند و برای بدست آوردن اعتماد متقابل طرفین، باید از چه اصولی پیروی کرد. طالبان یک گروه ایدئولوژیک و تمامیت خواه است که به زعم خودشان قرائتی صحیح از اسلام دارند و باید اصول و قواعد اسلام مطابق با دیدگاه آنان در جامعه افغانستان پیاده شود تجربه تلخی که در دوره حاکمیت طالبان در افغانستان مانده است. چهره ای خشن که اصول انسانی و اسلامی را با قوانین خاص طالب زیر پا می گذارد و حتی زنان از حقوق اولیه تحصیل نیز محروم می شوند.
جامعه امروز افغانستان نیازمند این است که دولت مرکزی اعتماد متقابل را برای گروه طالبان که از نفوذ قابل توجهی در جامعه افغانستان برخوردار است را جلب کند تا بتواند صلح پایدار در این کشور جنگ زده را تضمین کند. البته نباید از نظر دور داشت که نسل جدید طالبان نیز انعطاف پذیری بیشتری از نظر تفکر نسبت به طالبان گذشته دارند و شاید بتوان امیدوار بود که بهتر می توان با طالبان جدید مذاکره کرد و به هدف مشترکی رسید.
خروج نظامیان آمریکایی و پیوستن گروه طالبان به ارتش افغانستان جهت تامین امنیت این کشور از مسائل مهمی است که باید از زوایای متفاوت به آن نگاه کرد. عده ای از تحلیلگران بر این باورند که با خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان ممکن است طالبان این جرات را پیدا کند که برای بدست آوردن دوباره قدرت با دولت افغانستان وارد جنگ شود. به گفته این تحلیل گران پیوستن گروه طالبان به ارتشی که سالها با آن وارد جنگ بود هرگز نمی تواند تضمین کننده صلح پایدار در افغانستان باشد زیرا عمق اختلافات در طول سال ها جنگ فراتر از آن است که بتوان با نوشتن قطعنامه به پایان برسد.
نکته دیگر در مورد صلح افغانستان این است که مذاکرات بین الافغانی بهتر می تواند به خواسته های دو طرف جامعه عمل بپوشاند و صلح پایدار را در جامعه افغانستان به وجود آید زیرا دولت مرکزی به عنوان نماینده تام الاختیار کشور افغانستان محسوب می شود و نسبت به تعهدات، بیشتر می تواند آن را در این کشور عملیاتی کند و اگر طالبان با آمریکا در مورد موضوعی به نقطه نظر مشترک برسند باید آمریکا با دولت مرکزی نیز به تفاهم برسد تا بتواند طرح ها یا وعده های خود را عملیاتی کند و ضمانت اجرای آن توسط دولت افغانستان انجام می شود.
با توجه به تاثیر گذار بودن گروه طالبان، دولت کابل باید برای آینده صلحدر افغانستان توجه جدی به خواسته های این گروه بنماید. نکته حائز اهمیت در مورد طالبان این است که در شرایط کنونی، افغانستان بایک گروه واحد بنام طالبان مواجه نیست. طالبان اکنون گروه های چند پارچه و مختلفی هستند که بخشی در حال مذاکره باآمریکا هستند و عده ای نیز همان رویه جنگ مسلحانه با دولت افغانستان را ادامه می دهند.
البته مذاکرات طالبان و امریکا یک برگ برنده و یک پیروزی بزرگ برای طالبان محسوب می شود. زیرا این گروه در پاسخ به افکار عمومی منفی در افغانستان نسبت به خود مشروعیت کسب می کند و به دنبال القاء این تفکر است که دولت افغانستان دست نشانده آمریکا می باشد و توسط این کشور اشغال شده است. در واقع گروه طالبان معتقد است که طرف مقابل آنان دولت آمریکاست نه دولت افغانستان و به نوعی جنگ خود را مقدس جلوه می دهد.
در همین حال، برخی کشورها منافع خود را در ارتباط با طالبان جستجو می کنند ضمن اینکه طالبان هم با کشورها و حلقات مختلفی در ارتباط هستند. بنابراین اگر صلحی هم در افغانستان برقرار شود، صلح پایداری نخواهد بود زیرا نمی تواند کل جریان طالبان را پوشش دهد چرا که خواسته های آنان حداکثری بوده و امکان پذیرش آن نیست.
با توجه به رویکردی که گروه طالبان در سیاست های خود دنبال می کند آنان برای بدست آوردن حاکمیت در افغانستان تلاش می کند اما با توجه به شرایط کنونی طالبان و تحولات داخلی افغانستان هرگز این خواسته طالبان محقق نخواهد شد و خواسته های این گروه صرفاً در مذاکره با دولت مرکزی این کشور می تواند مورد بررسی قرار گیرد.
در مجموع، افغانستان به خاطر فعالیت طالبان و داعش از یک بی ثباتی سیاسی، اجتماعی، و امنیتی رنج میبرد. نیروهای امنیت ملی افغانستان تحت حمایت ائتلاف بینالمللی در عملیاتهای ضد تروریستی در سراسر افغانستان مشارکت دارند و مذاکرات صلح بین الافغانی تنها گزینه موفق برای رسیدن به صلح در این کشور جنگ زده محسوب می شود و در صورتی موفقیت کسب می شود که بتوان اعتماد متقابل طرفین جنگ در افغانستان را بوجود آورد.