تاریخ انتشار: ۲۰ تیر ۱۳۹۸ - ۱۱:۱۹

تهران- ایرنا- با گذشت بیش از چهار سال از تهاجم وحشیانه ائتلاف خون‌ریز تحت رهبری عربستان به یمن، اتفاقات مهمی که پیش‌ازاین زمینه آن‌ها فراهم‌شده بود، اکنون به مرحله عمل رسیده، چراکه این کشور کوچک به‌واقع، به «ویتنام غرب آسیا» تبدیل‌شده است. چهارشنبه هفته پیش بود که امارات، بخشی از نیروهای خود را که در پایگاه نظامی «صرواح» در استان مأرب مستقر بودند، از این منطقه خارج کرد.

روزنامه حمایت در یادداشتی به قلم اصغر زارعی نوشت: پیش از آن نیز نیروهای اشغالگر اماراتی از عدن و بندر حدیده خارج‌شده بودند. امارات، شریک جرم اصلی آل سعود در جنگ یمن است و زمانی که ارتش و انصار الله حملات موشکی و پهپادی خود را به فرودگاه ابوظبی و اهداف حیاتی عربستان آغاز کردند، در محاسبات خود به‌صورت جدی تجدیدنظر نمود چراکه انتظار پاسخی به این قدرت و شدت را از یمنی‌ها نداشت. امارات به تسلیحات پیشرفته خود که از آمریکا خریداری کرده بود، فریفته شد و در این توهم بود که در معیت گاو شیرده منطقه می‌تواند با چند حمله ظرف حداکثر یک ماه، خاک یمن را به توبره بکشد؛ غافل از آنکه انصار الله و ارتش یمن، اکنون به قدرتی در حوزه فناوری پهپادی و شلیک موشک‌های نقطه زن دست‌یافته‌اند که حتی برخی از کشورها نیز فاقد آن هستند.


گفتنی است که حجم تجارت خارجی غیرنفتی امارات در سه‌ماهه اول سال میلادی جاری به حدود ۳۳۹ میلیارد درهم بالغ شده و به دلیل وابستگی اقتصاد این کشور به معاملات خارجی، این کشور اساساً توان تحمل درگیری نظامی را ندارد، لذا گوشمالی امارات توسط یمنی‌ها با هدف قرار دادن فرودگاه ابوظبی کافی بود که مجبور شوند از طریق مجاری مختلف به انصار الله پیام غلط کردن بفرستند! بر همین اساس بود که در دور جدید حملات برق‌آسا به فرودگاه‌های عربستان، امارات مستثنی شد تا تصمیم خود را عملی کند، هر چند که برای حفظ وجهه و آبروی خود دلایلی را مطرح کرد اما اصل مطلب همان است که ذکر آن گذشت.


اندکی پس از عقب‌نشینی نیروهای اماراتی از باتلاق یمن، «عبدالله عبدالخالق»، مشاور پیشین «محمد بن زائد»، ولیعهد ابوظبی طی یادداشتی توئیتری، این خبر را که برخی کشورها و رسانه‌ها در آن تشکیک کرده بودند، تأیید کرد و سه علت را برای خروج – بخوانید فرار – اماراتی‌ها از این کشور برشمرد. «ادامه آتش‌بس در حدیده»، «آمادگی و شایستگی نیروهای حامی عبد ربه منصور هادی» و «کاهش عملیات نظامی در سال ۲۰۱۹»، سه دلیلی بودند که مشاور سابق بن زائد برای آبروداری ذکر کرده بود، درحالی‌که واقعیت‌های میدانی نشان می‌دهند که این سه دلیل در عمل اتفاق نیفتاده است. آتش‌بس منتج از نشست استکهلم بارها از سوی ائتلاف عربی نقض شده و دولت رئیس‌جمهور مستعفی و فرار ی یمن هم از عِدّه و عُدّه لازم برخوردار نیست که بتواند با شایستگی و آمادگی از تصرفات محدودش دفاع کند. اما دلیل سوم جناب مشاور قابل‌توجه‌تر است! ائتلاف سعودی در آخرین ماه‌های سال گذشته میلادی هر چه در توان داشت برای تصرف شهر و بندر الحدیده بکار بست اما هرچه بیشتر کوشید کمتر نتیجه گرفت. مقاومت جانانه یمنی‌ها بود که موجب شد نمایندگان ائتلاف شرورانه امارات- عربستان به توافق استکهلم برای برقراری آتش در حدیده تن دهند. علاوه بر این، انصار الله و ارتش یمن موفق شدند که عملیات‌های خیره‌کننده‌ای در ساقط کردن پهپادها و هواپیماهای مهاجم به اجرا بگذراند و شرکت نفت آرامکو را هدف قرار دهند. همین نقاط قوت بود که بربرهای سعودی – اماراتی را به لاک دفاعی فرو برد و موجب کاهش عملیات نظامی شد، لذا دلایل عقب‌نشینی را باید در مؤلفه‌هایی جستجو کرد که بن زائد را به تغییر در محاسبات جنگی وادار نموده است.


بااین‌حال، موارد ذکرشده، تنها بخشی از واقعیت‌هایی است که امارات را به این نقطه رسانده و بخش دیگر آن، به درس گرفتن از کارنامه سیاه آل سعود بازمی‌گردد. جنایاتی که عربستان در شمال یمن مرتکب آن شده ازجمله کشتار ده‌ها هزار غیرنظامی اعم از کودکان و زنان، مسدود کردن راه ورود اقلام دارویی و بهداشتی به یمن، مرگ هزاران نفر به دلیل فقدان دارو و مراقبت‌های پزشکی و عاملیت مستقیم در بروز قحطی بی‌سابقه طی نیم‌قرن اخیر در این کشور، موجب اعتراضات جهانی به سبعیت آل سعود و کار را به جایی رسانده که بسیاری از کشورهای مسلمان، وجاهت ریاض در تصدی جایگاه خدمت به حرمین شریفین را زیر سوال برده و دست به تحریم حج زده‌اند. علاوه بر این، اعتراضات گسترده‌ای در کشورهای غربی در سطح مردم، رسانه‌ها و سیاستمداران برخی دولت‌های قاره سبز علیه جنایات عربستان شکل گرفت و همزمانی آن با قتل «جمال خاشقجی»، روزنامه‌نگار منتقد سعودی، چهره‌ای ضدحقوق بشری علیه عربستان در سطح جهان شکل داد. امارات اما مایل نیست که دچار چنین سرنوشتی در سطح بین‌المللی شود چون تصویری که ابوظبی می‌خواهد از خود به جهان مخابره کند، کشوری پیشرو و مترقی است که قابلیت تبدیل‌شدن به قطب اقتصاد منطقه را دارد و چنانچه این ننگ حقوق بشری با ضربات دردناک انصار الله و ارتش یمن با هم ممزوج شوند، حیثیتی از آن باقی نخواهد ماند. لذا تصمیم گرفت در اقدامی که مورد استقبال مقاومت یمن نیز واقع شد، آهسته و بدون سر و صدا، جان خود را بردارد و از معرکه خارج شود.


با این تصمیم، در واقع بن سلمان که این جنگ از پیش‌باخته را کلید زده و در رأس بزرگ‌ترین فاجعه انسانی قرار گرفته است، تنها رها می‌شود. علاوه بر این، خروج امارات از یمن، اختلافات ریاض و ابوظبی را آشکارتر می‌کند، به‌ویژه اینکه به‌تصریح مقامات امنیتی کشورمان، امارات پس از نوش جان کردن ضرب شست‌هایی که از یمنی‌ها دریافت کرد و اقتداری که از ایران در ساقط کردن پهپاد جاسوسی آمریکا دید، دیگر مایل نیست که در پازل آل سعود و واشنگتن بازی کند و امنیت و اقتصاد خود را فدای بازی با آتشی نماید که کاخ سفید و عربستان برافروخته است. اماراتی‌ها سامانه‌های پدافندی «تاد» و «پاتریوت» خود را از یمن به داخل کشور منتقل کرده‌اند و از طرفی به مقامات ایرانی پیغام داده‌اند که نمی‌خواهند هیزم شعله‌های تنش احتمالی آینده در منطقه بشوند. بر همین اساس و با عبرت‌آموزی از بلایی که بر سر عربستان از ناحیه جاه‌طلبی در جنگ یمن وارد شده، تصمیم به خروج نیروهایش گرفته و می‌کوشد که به دنیا این سیگنال را مخابره کند که حسابش از عربستان جداست.


با ملاحظه موارد پیش‌گفته، بلایی که مقاومت یمن و رزمندگان سلحشور انصار الله بر سر متجاوزین نیابتی آمریکا و رژیم صهیونیستی آوردند، باید درس عبرتی برای جبهه عبری، عربی و غربی باشد تا در شرارت‌های آتی خود تجدیدنظر کرده و آینده هر نوع تجاوزی را در آینه احوالات این روزهای امارات و عربستان ببینند.