تهران- ایرنا- «آزاده آزاد» نوازنده هارمونیکا معتقد است تا وقتی نگاه حمایتی به زنان در موسیقی وجود نداشته باشد، تک‌خوانی تنها مشکل و دغدغه بانوان هنرمند این عرصه نخواهد بود.

دی ماه گذشته آلبومی رونمایی شد که هنوز پس از گذشت شش ماه یکی از پرفروش‌ترین آلبوم‌های موسیقی بی‌کلام است. سادگی، شیوایی و صمیمیت از مهم‌ترین ویژگی‌های آلبوم موسیقی خیابان پنجاه و پنجم و حاصل همکاری موفق دو تن از هنرمندان جوان موسیقی؛ یعنی آزاده آزاد نوازنده هارمونیکا و صاحب اثر و میلاد عدل نوازنده گیتار الکتریک و تنظیم کننده است.

آزاده آزاد متولد سال ۱۳۶۴ و دانش آموخته رشته مهندسی نرم افزار از جمله نوازندگانی است که در ابتدا نوازندگی و موسیقی را به شکل تفننی پیگیری می‌کرد. اما از سال ۱۳۹۲ پیشه مرتبط با تحصیلات دانشگاهی خود را رها کرد تا روی نوازندگی ساز هارمونیکا و موسیقی تمرکز کند. خیابان پنجاه و پنجم دومین آلبوم این بانوی موسیقیدان است که از سال ۱۳۹۲ تا کنون به بازار موسیقی عرضه شده و آلبوم اول او؛ یعنی شانزلیزه در سال ۱۳۹۵ موفق به دریافت جایزه باربد از جشنواره موسیقی فجر شده است.

نوستالژی‌های خیابان پنجاه و پنجم

این هنرمند معتقد است آلبوم دوم او یعنی خیابان پنجاه و پنجم، روایت نوستالژیک او از دوران خوش آزمون و خطا در زمینه موسیقی در سال‌هایی است که در انزوای خود خواسته در پی مهم‌ترین دغدغه زندگی خود یعنی موسیقی بوده است. سال‌هایی که در خانه‌ای در ابتدای خیابان پنجاه و پنجم یوسف آباد زندگی می‌کرده است. او نام این آلبوم را هم از بین خاطرات آن سال‌ها انتخاب کرده است.

این هنرمند در باره انتخاب آثار این آلبوم می‌گوید: مهم‌ترین اصل در انتخاب آثار این آلبوم برایم القای حس لطافت صدای این ساز و حال و هوای زنانه در کل آلبوم بود هرچند نتیجه نهایی که منتشر شد حاصل همکاری و همفکری من با میلاد عدل است. ما در این پروژه نیازمند تعاملی بودیم که در نتیجه کار تأثیر گذاشت. هرچند با آنچه به صورت مطلوب در ذهن داشتم قدری متفاوت بود؛ در تعامل مثبت نباید به دنبال آرمان‌های شخصی بود.

تعامل سازنده یک‌جانبه نیست

این نوازنده هارمونیکا در باره انتخاب میلاد عدل با توجه به ذهنیت زیبایی شناسانه او و اینکه یک نوازنده سبک راک با ایده آل‌های ذهنی در زمینه موسیقی شخصی خود است می‌گوید: من سلیقه و نگاه عدل را پسندیدم و به او اعتماد کردم و امروز بسیار از انتخاب خود خوشحالم؛ زیرا او هم معتقد بود تعامل هنگامی سازنده خواهد بود که به افکار طرف مقابل توجه شود. میلاد در بسیاری مراحل پروژه با فاصله گرفتن از ذهنیات زیبایی شناسانه خود مرا در رسیدن به آلبومی بیانگر حال و هوا و ذهنیات زنانه، یاری کرد.

یک تیر و سه نشان

به اعتقاد آزاده آزاد مهم‌ترین توفیق او در این آلبوم اجرای آثاری است که اولاً در عین حال به اصل اثر وفادار مانده‌اند و ثانیاً امضای شخصی او را همراه دارند و در جذب مخاطب موفق بوده‌اند. نتیجه همکاری وی با عدل زدن سه هدف با یک تیر بوده است.

این هنرمند امروز در فکر اجرای زنده این آلبوم است و در این باره می‌گوید: متأسفانه وقتی از موسیقی بانوان حرفی به میان می‌آید بسیاری بلافاصله به مقوله تک‌خوانی زنان فکر می‌کنند و محدودیت زنان را در زمینه تکخوانی مهم‌ترین و تنها مشکل بانوان فعال در زمینه موسیقی می‌دانند، در حالی که این‌طور نیست.

تکنوازی مهارتی است که به جنسیت مربوط نیست

وی در ادامه به مشکلات پیش روی خود اشاره می‌کند و می‌گوید: هنوز ذهنیت و باور عمومی مردم ما نتوانسته حضور یک زن به عنوان سولیست را در صحنه اجرا بپذیرد و گویا تکنوازی مهارت و قدرتی است که فقط باید در مردان جست. مشکل دیگر هنرمندانی مثل من این است که برای حمایت از موسیقی بی‌کلام هیچ تهیه کننده‌ای پیش قدم نمی‌شود و اسپانسرها هم ترجیح می‌دهند سرمایه خود را به جای حمایت از موسیقی بی‌کلام در بازار آشفته و تجاری و کلیشه‌ای موسیقی پاپ امروز تزریق کنند چون از بازده آن کاملاً مطمئن هستند. به عبارت دیگر تهیه کننده‌های امروز بیشتر از حمایت در موسیقی ایران نقش سرمایه گذار و تاجر را ایفا می‌کنند.

از طرفی هم نوازندگان حرفه‌ای امروز این مساله را نمی‌پذیرند که پشت سر یک زن سولیست در یک کنسرت ساز بزنند و اکثر نوازندگان حرفه‌ای به امثال من نگاهی از بالا دارند که به هیچ روی نه منطقی است و نه قابل پذیرش.

حمایت شرط بقا

این هنرمند که در حال حاضر در آموزشگاه به تدریس این ساز مشغول است به مشکلات معیشتی هنرمندانی مانند خودش اشاره می‌کند و می‌گوید: در چنین آشفته بازاری که نه می‌توان به درآمد حاصل از فروش آلبوم‌ها چشم داشت و نه امکان درآمد از راه کنسرت برای هنرمندانی مثل من وجود دارد، دو راه بیشتر باقی نمی‌ماند: یا اینکه موسیقی را به عنوان حرفه دوم یا دستاویزی برای تفنن نگاه کنیم یا از آنچه به عنوان هدف و آرمان شخصی در هنر برای خود ساخته‌ایم فاصله بگیریم و به عنوان نوازنده وارد بازار تجاری سرشار از کلیشه موسیقی پاپ شویم. مگر اینکه مؤسسه‌های فرهنگی و نهادهای مرتبط با موسیقی نگاه ویژه حمایتی به امثال من داشته باشند.