تهران- ایرنا- مقاومت ایران در مقابل سیاست های متناقض آمریکا مبتنی بر فشار حداکثری، چشم انداز مبهمی را در پیش روی تحلیلگران و ناظران سیاسی جهت گمانه زنی درباره سرانجام روابط پرتنش دو کشور قرار داده است.

اقدامات و اظهارات متناقض و عجیب دولتمردان آمریکا از یک سو و موضع گیری های طرفین برجام از سوی دیگر تحولات در حوزه سیاست خارجی کشورمان را تشدید و تسریع کرده است.

این تحولات همزمان در فضای سیاسی و رسانه های کشور نیز بازتاب و پیگیری می شود. در این میان رسانه های اصللاح طلب ضمن ارائه تحلیل هایی در خصوص احتمال درگیری نظامی میان ایران و آمریکا، به اقدامات طرف های اروپایی برجام با محوریت پیشنهاد "فریز در برابر فریز" فرانسه برای رفع تنش میان ایران و آمریکا پرداختند.

در مقابل رسانه های اصولگرا به بهانه چهارمین سالگرد توافق هسته‌ای به انتقاد از برجام و عملکرد دیپلماتیک دولت تمرکز داشته اند.

رسانه های اصلاح طلب

دیگر محورهایی که امروز در کانون توجه این طیف از رسانه ها قرار گرفته، عبارتند از: گام های برجامی ایران، پیشنهاد آمریکا برای ایجاد ائتلاف ضدایرانی در خلیج فارس و سفر ظریف به نیویورک.

احتمال درگیری نظامی میان ایران و آمریکا

اعتماد نوشت: شرایط رابطه ایران و امریکا به‌گونه‌ای است که بسیاری از ناظران با اینکه بر عدم تمایل دوطرف برای وقوع درگیری تاکید دارند اما درگیری تصادفی را دور از ذهن نمی‌دانند. قریب به دو هفته پیش بود که ایران پهپاد جاسوسی امریکا را در محدوده هوایی خود هدف قرار داد و پس از آن دونالد ترامپ، رییس‌جمهور امریکا ادعا کرد به دلیل پرهیز از کشته شدن ۱۵۰ نفر در حمله تلافی‌جویانه این حمله را ۱۰ دقیقه پیش از انجام لغو کرده است؛ ادعایی که از سوی بسیاری از منابع نزدیک به کاخ سفید با شک و تردید روبه‌رو شد و حتی سفیر مستعفی بریتانیا نیز در مجموعه‌ای از گزارش‌های محرمانه به لندن که اخیراً افشا شده است، تاکید کرد که این ادعای ترامپ دروغ بوده است...

این روزنامه در ادامه می‌افزاید: در حالی که دولت ترامپ در دو سال و نیم گذشته همواره در مواجهه با ایران از روی میز بودن تمام گزینه‌ها سخن گفته اما منابع آگاه و نزدیک به کابینه او به مناسبت‌های متفاوت در گفت‌وگو با رسانه‌های امریکایی افشا کرده‌اند که کارکشته‌های پنتاگون نسبت به توان نظامی ایران برای مقابله با امریکا باتوجه به متحدانی که در منطقه از لبنان تا سوریه و از یمن تا عراق دارد، هشدار داده‌اند. چهره‌ای مانند وزیر دفاع پیشین امریکا یعنی جیمز متیس بارها به ترامپ هشدار داده بود که اگر جنگ نظامی با ایران حتی در سطح محدود دربگیرد، منافع امریکا و متحدانش در منطقه درامان نخواهد بود.

سمیر مدنی، از بنیان‌گذاران وب‌سایت تنکرترکرز که یک دیده بان نفتی است، در گفت‌وگو با روزنامه شرق توضیح می‌دهد برخلاف تصور خیلی‌ها، نفت که متهم اصلی شروع خیلی جنگ‌ها بوده است، می‌تواند مانع از وقوع جنگ هم باشد.

روزنامه شرق در گزارشی به سخنان روز گذشته محمد البرادعی در گفت و گو با بی‌بی‌سی پرداخته است. بر اساس این گزارش وی با تاکید بر اینکه اوضاع کنونی برای او یادآور روزهای پیش از جنگ عراق است؛ گفته است: آنهایی که من قبلاً به آنها می‌گفتم دیوانه، دارند برای رویارویی تلاش می‌کنند، از امکانات نظامی صحبت می‌کنند و دنبال راه رویارویی و خشونت می‌گردند. اگر هدف آنها این است که وارد جنگ شوند، پس دارند کارشان را عالی انجام می‌دهند. به نظر من، مشکل اصلی کنارکشیدن آمریکا از توافق هسته‌ای است؛ توافقی که صددرصد جواب داده، تمام دنیا سر آن اجماع دارد، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی صددرصد آن را تأیید کرده و ناگهان آنها می‌گویند ما می‌خواهیم از توافق خارج شویم و حداکثر فشار را اعمال کنیم. به نظر من آنها از شیوه القای حس غرق‌شدن (waterboarding) برای ایران استفاده می‌کنند و بعد به ایران می‌گویند بیایید بدون پیش‌شرط مذاکره کنیم. کدام کشوری در دنیا ممکن است در چنین شرایط تحقیرآمیزی همکاری یا مذاکره کند؟ اگر می‌خواهید ایران سلاح هسته‌ای نداشته باشد، توافق هسته‌ای برای این کار بی‌نقص است و حداقل برای ۱۰ سال تضمین می‌کند که ایران دست به فعالیت هسته‌ای نمی‌زند. بااین‌حال، سیاست فعلی شبیه گاوی است در چینی‌فروشی که همه چیز را کاملاً نابود می‌کند و بعد نمی‌شود گفت بیایید بنشینیم گفت‌وگو کنیم. این جواب نمی‌دهد؛ این بن‌بست است.

به گزارش ایلنا به نقل از پایگاه اینترنتی روزنامه تلگراف، «چارلز هولیس» دیپلمات پیشین بریتانیا گفت نه ایران و نه آمریکا به دنبال جنگ نیستند، اما وضعیت به‌گونه‌ای است که هر لحظه امکان تنش وجود دارد.

مواضع اروپایی‌ها در مقابل فشارهای آمریکا علیه ایران

آرمان در یادداشتی به چالش‌های پیشنهاد "فریز در برابر فریز" امانوئل مکرون پرداخته و می‌نویسد: آنچه که تحت عنوان سیاست فریز در برابر فریز از سوی امانوئل مکرون مطرح شده است چیزی شبیه سیاست پیشنهادگام اولی است که روس‌ها در قبل از برجام مطرح کردند و از سوی ایران رد شد. آنچه که در این زمینه اهمیت دارد این است که گام اول را چه کشوری و با چه عنوانی می‌خواهد بردارد. ایران مدعی است که گام اول را باید ایالات متحده آمریکا برداشته وتحریم‌ها را بلا اثر نماید. این در حالی است که آمریکا نیز گام نخست را پذیرش پیشنهادات دوازده‌گانه از سوی ایران مطرح کرده و در چارچوب آنچه مایک پمپئو مطرح و دونالد ترامپ از آن پشتیبانی می‌کند گام نخست خود را در محتواسازی شکل داده و عرضه می‌نماید. فلذا باید گفت آنچه تحت عنوان فریز در برابر فریز از سوی امانوئل مکرون مطرح می‌شود اگر چه از منطق دیپلماتی از منظر فرانسوی‌ها و حتی اتحادیه اروپا برخوردار است، اما از منظر تهران واشنگتن به نوعی دچار دیواره‌هایی از مقاومت آن هم بر اساس موضع‌گیری‌های رسمی سران و مسئولان دو کشور روبه‌رو بوده است و ورود به این مقوله و پذیرش آن تا حدود زیادی دور از دسترس نشان می‌دهد…از طرف دیگر آنچه که در پهن دشت پیشنهادات اتحادیه اروپا مطرح است نه کمک به تهران برای دور زدن تحریم‌ها بلکه ایجاد فضای مناسب برای حل و فصل مسائل ایران وآمریکا از طریق راه حل‌هایی برای ورود به مذاکرات مجدد ایران و آمریکا در چارچوب‌های مختلف است.

آرمان در یادداشتی دیگر نوشت: ارزیابی فنی و اقتصادی طرحی مانند «فریز در برابر فریز» به کارشناسان امر بستگی دارد اما اگر پذیرش و اجرای این طرح، به ایجاد تفاهم و گفت‌وگو میان طرفین کمک کند و روزنه امیدی برای حل دیپلماتیک موضوع باشد، نیاز است از آن استقبال شود؛ چرا که این موضوع می‌تواند مقدمه‌ای باشد برای ارائه راه حلی اساسی در خصوص پرونده هسته‌ای ایران… در چنین شرایطی ایران از هر راهی که برای عبور از تنگنا ایجاد شود، باید استفاده کند… مدیریت مسالمت‌آمیز مسأله هسته‌ای و اختلافاتی که با آمریکا و اروپا در این زمینه وجود دارد، نیاز امروز کشور است؛ زیرا تداوم تحریم‌ها بیشتر به ضرر ماست و هزینه‌ای که اروپا و آمریکا می‌پردازند در برابر هزینه گزافی که به کشور ما تحمیل می‌شود بسیار ناچیز است. زمانی که راه‌حلی یافت نشود، در بهترین شرایط وضعیت موجود با همین تنش‌ها ادامه می‌یابد. ادامه این تنش‌ها از قدرت ایران خواهد کاست و امکان چانه‌زنی و مانور سیاستمداران کشورمان را کاهش خواهد داد.

به اعتقاد نگارنده یکی دیگر از آسیب‌های حفظ وضع موجود و ادامه‌دار شدن اختلافات بر سر مسأله برجام، آن است که اروپا به آغوش آمریکا خواهد لغزید و اجماعی جهانی علیه ایران ایجاد خواهد شد. ایران باید از هر راه حل معقول در شرایطی که اجماعی وجود ندارد استفاده کند تا بتواند منافع خود را تأمین کند.

به گزارش نامه نیوز به نقل از پایگاه خبری پولتیکو در این طرح پیشنهادی قرار است آمریکا در ازای توقف اقدامات بیشتر از سوی ایران برای کاستن از تعهدات برجامی، اعمال تحریم‌های بیشتر را به منظور آغاز گفت‌وگوها متوقف کند…هنوز مشخص نیست ماکرون و اتحادیه اروپا بتوانند پیشرفتی در رسیدن به هدف خود برای حفظ برجام داشته باشند. تلاش قبلی ماکرون برای جلوگیری از خروج آمریکا از این توافق هسته‌ای به شکست منجر شد.

به گزارش روزنامه مردمسالاری البرادعی در گفتگو با بی بی سی با انتقاد از اروپایی‌ها اظهار داشت: اروپایی‌ها اگر بتوانند سر و سامانی به کارشان بدهند باید به آمریکا بگویند که «دیگر کافی است. این سیاست خلاف منافع، منطق و قانون ما است و شما باید تغییر عقیده بدهید.» من نمی‌دانم چرا اروپایی‌ها همیشه به ساز آمریکا می‌رقصند حتی اگر خلاف منافع خودشان باشد و این درست نیست.

گام های برجامی ایران

آرمان: در خصوص دو ماه آینده و اولتیماتوم ایران اینگونه احساس می‌شود که چندان توفیقی روبه جلو برای حل و فصل مسائل میان ایران و آمریکا درقالب برجام صورت نپذیرد و ایران در مسیر عمل کردن به اولتیماتوم‌های خود قرارگرفته و بدین ترتیب با خروج پلکانی از برجام زمینه‌های ایجاد اصطکاک بی‌شر میان ایران و آمریکا فراهم آید.

تارنمای انتخاب به نقل از پولتیکو نوشت: تحلیلگران معتقدند که اقدامات ایران حساب شده هستند. تهران رهبران اروپایی را برای نجات دادن توافق هسته‌ای تحت فشار قرار داده است. علاوه بر این، شاید ایرانی‌ها امیدوارند که ترامپ زودتر تسلیم شود و بخشی از تحریم‌های اقتصادی را برای نشان دادن حسن نیست خود لغو کند… احتمالاً رهبران ایران منتظر شکست ترامپ در انتخابات سال ۲۰۲۰ هستند. بدون شک آنها راحت تر می‌توانند با رئیس جمهور بعدی گفت و گو کنند. بسیاری از کاندیداهای حزب دموکرات وعده داده‌اند که در صورت پیروزی به توافق برجام باز می‌گردند.

پیشنهاد آمریکا برای ایجاد ائتلاف ضدایرانی در خلیج فارس

تارنمای فرارو با اشاره به طرح جدید آمریکا مبنی بر تشکیل یک ائتلاف نظامی دریایی در خلیج فارس نوشت: برخی کارشناسان هشدار می‌دهند که اسکورت کشتی‌ها، اقدام پرهزینه و مخاطره‌آمیزی خواهد بود که احتمال درگیری ناخواسته میان ایران و آمریکا را بیشتر خواهد کرد. بر اساس طرح فعلی، آمریکا به خلیج فارس کشتی‌های «کنترل و فرماندهی» اعزام می‌کند تا تلاش‌های رصد و پایش را رهبری کند. سایر کشورها نیز عملاً کشتی‌های تجاری خود را اسکورت می‌کنند. بر این اساس، آمریکا در اسکورت کشتی‌ها نقش ارائه دهنده اطلاعات و هماهنگ‌کننده را ایفا خواهد کرد.

به نظر می‌رسد که دولت ترامپ با درک حساسیت این منطقه، دنبال این است که کشورهای دیگر را هم در اسکورت کشتی‌ها سهیم کند تا اگر روزی به طور اتفاقی در خلیج فارس درگیری رخ داد، آمریکا تنها نماند. اما صرفنظر از احتمال وقوع درگیری، تاکنون یک نکته کاملاً مشخص شده است: امنیت مسیرهای انتقال انرژی در خلیج فارس متزلزل شده و آمریکا و متحدانش در حال پرداخت هزینه اقدامات خود علیه ایران است. در دو ماه گذشته، هزینه بیمه نفتکش‌ها تقریباً افزایش ده برابری داشته است. مضاف بر این، کشورهای غربی برای محافظت از منافع تجاری خود در خلیج فارس، مجبور شدند نیروهای بیشتری به این منطقه حیاتی اعزام کنند. به عنوان مثال، در پی تنش اخیر میان تهران و لندن، نیروی دریایی بریتانیا کشتی جنگی جدیدی به خلیج فارس اعزام کرد.

به گزارش تارنمای بهارنیوز وزیر خارجه آمریکا در این باره گفته است: ما در حال حاضر در حال ایجاد ائتلافی جهانی هستیم تا تضمین کنیم تا آنهایی که می‌خواهند اقداماتی را انجام دهند که هرکشوری مجاز به انجام آن است، و آن عبور و مرور در آبراهه‌های بین‌المللی است، بدون مانع انجام شود و ما در حال به وجود آوردن ائتلافی جهانی هستیم تا چنین برآیندی را تحقق بخشیم. تا حد زیادی (در خصوص این طرح از سوی کشورهای بین‌المللی) مورد قبول قرار گرفتیم. تشکیل این (ائتلاف) مدتی به طول می‌انجامد اما اطمینان دارم که اقدام خوبی برای آمریکا و و برای جهان خواهد بود و ما این هدف را به شیوه‌ای پیش می‌بریم که نه تنها آمریکا بلکه بسیاری از کشورهایی که بیشتر از آمریکا برای عبور و مرور به تنگه هرمز نیاز دارند، بتوانند کالاهای خود را از طریق این آبراهه‌ها انتقال بدهند و آزادانه حرکت کنند.

سفر ظریف به نیویورک

به نوشته روزنامه ایران این دومین سفر وزیرخارجه کشورمان به نیویورک طی سه ماه گذشته است. این در حالی است که دولت ترامپ دو هفته پیش از تحریم قریب‌الوقوع ظریف خبر داده بود و نهایتاً بدون توضیح مشخصی از این کار منصرف شد. روز قبل از سفر ظریف به نیویورک، رویترز به نقل از برخی منابع مطلع خبر داد که امریکا فعلاً تصمیم ندارد وزیر امور خارجه ایران را تحریم کند. به نوشته رویترز «این می‌تواند نشانه‌ای باشد که واشنگتن ممکن است دری برای دیپلماسی گشوده باشد.» همچنین یک منبع مطلع به شرط فاش نشدن نامش گفت: «آدم‌های معتدل غالب شدند. ما دیدیم که [این اقدام] لزوماً کارآمد نیست.» وی افزود که مایک پمپئو، وزیر امور خارجه امریکا با تحریم ظریف «در حال حاضر»، مخالفت کرده است.

"ظریف بی‌توجه به تحریم‌های ترامپ، سفر کرد / مقصد: نیویورک" تیتر یک روزنامه همدلی است که در ذیل آن آمده است: در آخرین ساعات روز گذشته محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران برای شرکت در نشست سالانه مقامات عالیرتبه شورای اقتصادی - اجتماعی ملل متحد عازم نیویورک شد. ظریف قرار است پس از نیویورک برای شرکت در نشست وزرای خارجه جنبش عدم تعهد به ونزوئلا سفر کند. ملاقات‌های دو جانبه با مقامات دولت ونزوئلا نیز در دستور کار وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. وزیر خارجه کشورمان همچنین پس از ونزوئلا به منظور دیدارهای دو جانبه به دو کشور نیکاراگوا و بولیوی در آمریکای جنوبی سفر می‌کند.

رسانه های اصولگرا

این رسانه ها علاوه بر انتقاد از برجام به طرح محورهای دیگری نیز پرداختند که عبارتند از: روابط ایران و آمریکا، طرح آمریکا برای ایجاد ائتلاف ضدایرانی در خلیج فارس و مواضع اروپایی‌ها در قبال فشارهای ضدایرانی آمریکا.

برجام و سرانجام آن

روزنامه وطن‌امروز به مناسبت ۲۳ تیرماه چهارمین سالگرد توافق هسته‌ای ایران با ۱+۵ نوشت: برجام هرچند مهم‌ترین، پرسروصداترین و البته ناکام‌ترین طرح دولت روحانی لقب گرفت اما نمودی از غلبه یافتن استقلال‌ستیزی با هدف دستیابی به الگویی برونزا از توسعه اقتصادی بود. سرانجام برجام به هر شکلی که رقم بخورد اما نمی‌توان از تبعات حاکم شدن این الگوی فکری بر روند سیاست‌گذاری کشور غافل شد. مزایده استقلال برای نقد کردن چک توسعه با عبور از ارزش‌های ملی تا جایی بر فضای روزهای پس از برجام نیز سایه افکنده است که کماکان عقب‌نشینی از اصول و دستاوردهای ملی برای نیل به توسعه اقتصادی به‌عنوان مهم‌ترین راهکار تجویزی رسانه‌ها و نخبگان حامی دولت شناخته می‌شود.

این روزنامه در یادداشتی دیگر مدعی شد: رئیس‌جمهور و مسؤولان مذاکره‌کننده با گروه ۱‌+۵ دائماً پالس‌های ترس را به اذهان عمومی منتقل می‌کردند که اگر با غرب و آمریکا به توافق نرسیم با هر گونه تهدیدی از جمله حمله نظامی و تجاوز به کشور رو به رو خواهیم شد. در طول مذاکرات هسته‌ای «سایه جنگ» به کلیدواژه ابزاری موافقان توافق تبدیل شده بود که با استفاده از آن، رضایت عمومی برای تصمیمات‌شان جلب شود. عطش نیل به توافق و حرص شکستن تابوی رابطه با آمریکا، خود دولتمردان را هم دچار فقدان قدرت تصمیم‌گیری مناسب کرده بود. در واقع فضای روانی جامعه را تا حدی به خارج از تعادل کشانده بودند که خود آنها هم تحت تاثیر قرار گرفتند و افکار عمومی با بی‌منطق‌ترین استدلال‌ها مانند «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» به بازی گرفته شد.

در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: رئیس دولت و طرفداران آن با طرح مسائلی چون «آب خوردن ما در گرو توافق با غرب است» به گونه‌ای فضای روانی حاکم بر کشور را ملتهب کردند که گزاره‌های توافق و عدم توافق حتی در سطح یک خبری که صحت و سقم آن هم مشخص نبود، در آشفتگی یا بهبود فضای کسب و کار تاثیر داشت. روز به روز بر تعداد طرفداران توافق با ۱+۵ افزوده می‌شد. مذاکره‌کنندگان هم برای از دست ندادن فضای روانی باب میل‌شان، تسریع در روند کار را پیش گرفتند و در این مسیر تلاش شد هر مانعی از جمله نقدهایی که چنین روزهایی را پیش‌بینی و دائماً خطر یک توافق شتابزده را گوشزد می‌کرد، کنار زده شود.

"برجام؛ ایده‌ی روحانی، آرزوی هاشمی" عنوان یادداشتی است که امروز در تارنمای جهان نیوز و خبرگزاری تسنیم منتشر شده است. در بخشی از این یادداشت می‌خوانیم: برجام در واقع مهمترین ایده حکمرانی حجت‌الاسلام روحانی بود. او معتقد بود که از طریق مذاکره هسته‌ای با آمریکا، نه‌تنها چرخ سانتریفیوژها را در حال چرخش نگه می‌دارد بلکه چرخ اقتصاد را هم به‌چرخش در خواهد آورد. روحانی می‌گفت مذاکره‌ی هسته‌ای با آمریکا همان «کلید» ی است که او از طریق آن همه‌ی تحریم‌ها را بلافاصله و بعد از توافق برمی‌دارد، چنان رونقی به زندگی مردم ببخشد که هیچ نیازی به یارانه‌ی ۴۵۰۰۰ تومانی نداشته باشند، و پس از امضای برجام در وین تا ماه‌ها معتقد بود برجام آفتاب تابانی است که اگر کسی آن را نمی‌بیند، ایراد از چشمان اوست و نه برجام. اما حجت‌الاسلام روحانی در این ایده و استراتژی تنها نبود؛ او در واقع ایده‌ای (مذاکره با آمریکا) را پیش برد که «آرزوی» آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و سیدمحمد خاتمی هم بود.اما نتیجه‌ی این ایده روحانی و آن آرزوی مشترک خاتمی و هاشمی چه شد؟ هرچند که کشمکش‌های امروز، وعده‌های دیروز را به ذهن متبادر می‌کند، اما به‌نظر می‌رسد همزمان و با غروب عملی برجام در دنیای واقعی، به‌تدریج بر بسیاری از گزاره‌ها و تصورات که برجام عملاً به‌روی آنها سوار شده بود خط بطلان می‌کشد، از این جمله عبارتند از: بزک «کدخدا» ی دهکده، اعتماد به غرب و اروپا، چرخ سانتریفیوژ مانع چرخ اقتصاد؟، لغو یک‌باره همه تحریم‌ها؟، برد برد با شیطان و برداشتن سایه جنگ با مذاکره با آمریکا.

خبرگزاری فارس به نقل از فواد ایزدی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران نوشت: طرحی که در کشور وجود داشت این بود که با توجه به مشکلات کشور باید برویم و این مشکلات را با مذاکره با غرب حل کنیم برای همین قدم اول با برجام برداشته شد. در همین راستا برخی مسئولان رفتند و به آمریکا گفتند که ما چه کاری انجام دهیم که شما از دست ما راضی باشید و تحریم‌ها را بردارید. آمریکا هم خواسته‌های خودش را مطرح کرد و ما هم مو به مو کارها را انجام دادیم و بعد از آن آمریکا برجام را نقض کرد. کسانی که زحمت برجام را کشیدند خودشان می‌گویند که آمریکا از همان هفته اول برجام را نقض کردند. الان دعوای کسانی که در آمریکا برجام را امضا کردن با دولت ترامپ سر این نیست که چرا از برجام خارج شدید، بحث آنها این است که چرا این کار را به این زودی انجام دادید.

مشرق نیوز در مطلبی بااشاره به سخنان اخیر «محمود صادقی»، نماینده مجلس در خصوص عملکرد منتقدان دولت و تاثیر آن بر برجام نوشت: از ناصحیح بودن تحلیل محمود صادقی همین بس که خیال می‌کند علیه برجام کارشکنی شده است و همین کارشکنی‌ها بوده که بر ترامپ اثر گذاشته و او تصمیم به خروج از برجام گرفته است! این در حالیست که بودند کسانی که از روز اول دولت آقای روحانی تصریح داشتند که این دولت آمده تا با آمریکا وارد یک توافق نهایی شود اما این توافق نهایی اولاً بی دستاورد است، ثانیاً شکست می‌خورد و ثالثاً از دورن آن جاسوس کشف خواهد شد.

روابط ایران و آمریکا

روزنامه جوان: آمریکایی‌ها کماکان «مذاکره» را به عنوان یک گزاره مطلوب برای استانداردسازی رفتار ایران و ایجاد یک مانع جدی بر سر راه پیشرفت و توسعه کشورمان قلمداد می‌کنند و گزینه‌هایی نظیر تحریم و تهدید نظامی را جهت دستیابی به اهداف ضدایرانی خود بلااثر می‌دانند. دولت کنونی ایالات متحده امریکا نیز همانند دولت‌های پیش از خود خواهان مذاکره مستقیم با ایران برای حل و فصل مناقشات فی‌مابین است، اما نحوه پیشنهاد آن‌ها برای مذاکره با ایران با آنچه سال گذشته ابراز می‌کردند تفاوت‌های فراوانی دارد و مهم‌ترین تفاوت آن پیشنهاد «مذاکره بدون پیش‌شرط» امریکایی‌ها طی روزهای اخیر است، آن هم در حالی که دولتمردان این کشور در هر سطح و رتبه‌ای خواهان پذیرش و اجرایی شدن شروط دوازده‌گانه دونالد ترامپ از سوی ایران بودند.

درست یک سال بعد از رسانه‌ای شدن این پیشنهادات توسط هیئت حاکمه امریکا، از اردیبهشت ماه امسال تاکنون مقامات دولت امریکا یکی پس از دیگری از مذاکره بدون پیش‌شرط با ایران سخن به میان آورده و به صورت تلویحی و صریح از بی‌فایده بدون فشارها و محدودیت‌های بین‌المللی برای تغییر رفتار در ایران گفته‌اند، کمااینکه طی هفته اخیر نیز بار دیگر رئیس‌جمهور این کشور، خواهان مذاکره بدون پیش‌شرط با ایران شد.

فؤاد ایزدی، کارشناس مسائل آمریکا در گفت و گو با وطن‌امروز درباره هدف مجلس نمایندگان آمریکا از طرح و تصویب محدود کردن اختیارات نظامی رئیس‌جمهور آمریکا، گفت: تعدادی از نمایندگان در کنگره آمریکا نگران ترامپ و تصمیمات او هستند و با توجه به این واقعیت‌ها که ترامپ عقل و هوش درستی ندارد و اطرافیانش آدم‌های جنگ‌طلبی هستند، خیلی از نمایندگان کنگره آمریکا متوجه این هستند که جنگی جدید در غرب آسیا در راستای منافع آمریکا نیست، با توجه به همین مسائل خیلی از نمایندگان نگران این هستند که ترامپ توسط اطرافیان جنگ‌طلبش به سمت جنگ حرکت کند.

وی در پاسخ به این سوال که آیا ارائه و تصویب این طرح در مجلس نمایندگان آمریکا با هدف تاثیرگذاری بر ایران و تشدید گزاره احتمال جنگ صورت گرفته است، گفت: به‌نظرم اینکه عده‌ای در مجلس نمایندگان نگران وضعیت نامتعادل آقای ترامپ هستند، دلیل اصلی است و به همین خاطر هم این طرح را ارائه دادند.

به گزارش خبرگزاری فارس فواد ایزدی همچنین در نشست «ایران و نظم جهانی» نیز گفته است: الان ما حالتی داریم که هرچقدر می‌گوییم بیایید با ما مذاکره کنید نمی‌پذیرند و پیش‌شرط می‌گذارند. شاید بگویید ترامپ در در توییت‌های خود بحث مذاکره را مطرح می‌کند ولی آمریکایی‌ها در این چند وقت گذشته از کلمه «حرف زدن» استفاده کردند نه «مذاکره» و تفاوتی بین حرف زدن با یک کشور و مذاکره کردن با یک کشور وجود دارد. آمریکایی‌ها الان آمادگی دادن هیچ امتیازی به ما را ندارند. تصوری که در آمریکا وجود دارد این است که ایران دارد کشور ضعیفی می شود مشکلات اقتصادی در داخل کشور زیاد است و می شود جمهوری اسلامی را سرنگون کرد.

وی در ادامه افزود: آمریکا الان طراحی «بُرد-بُرد» دارد اما این نسخه «برد-برد» این گونه است که می‌گویند با فشار حداکثری می‌آوریم یا جمهوری اسلامی سرنگون می‌شود یا نمی‌شود اگر سرنگون شد که «بُرد» است و اگر نشد که ضعیف می شود و مجبور است امتیاز بدهد و این هم بُرد است. البته یک عده خیلی کم هم هستند مانند آقای بولتون که بحث حمله نظامی را مطرح می‌کنند که در این رابطه اجماعی وجود ندارد.

طرح آمریکا برای ایجاد ائتلاف ضدایرانی در خلیج فارس

به گزارش روزنامه جوان، پنتاگون در چارچوب یک ائتلاف ضد ایرانی در حال برنامه‌ریزی برای اسکورت نفتکش‌ها در تنگه هرمز است؛ طرحی که رونالد ریگان در مقطعی در سال ۱۹۸۷ آن را با عنوان «عملیات اراده جدی» علیه ایران اجرا کرد، ولی کارشناسان نظامی درباره تبعات خطرناک اجرای این طرح به امریکا هشدار می‌دهند.

هشدارها درباره تبعات اقدامات واشنگتن در حال تشدید شدن است. همین دیروز مجلس نمایندگان امریکا به یک متمم لایحه بودجه دفاعی این کشور رأی داد که اگر به تصویب نهایی برسد، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور امریکا را ملزم می‌کند برای حمله به ایران از کنگره این کشور مجوز بگیرد.

مواضع اروپایی‌ها در قبال فشارهای ضدایرانی آمریکا

روزنامه کیهان می‌نویسد: بعد از گذشت سال‌ها که از دید دیپلماتیک می‌توان به‌عنوان سال‌های هدررفته از آن نام برد، کشورهای اروپایی تنها ثابت کرده‌اند که چقدر در برابر آمریکا ضعیف هستند.

این روزنامه در ادامه می‌افزاید: طرح ضدایرانی «توقف در برابر توقف» دو هدف عمده را دنبال می‌کند. هدف اول متوقف کردن روند کاهش تعهدات برجامی ایران است. خواسته مشترک آمریکا و اروپا دائمی‌کردن محدودیت‌های برجامی کشورمان است. هدف دوم نیز تعمیم خسارت محض برجام به دیگر مولفه‌های قدرت ایران (موشکی، منطقه‌ای و…) در قالب مذاکرات جدید است.

کیهان همچنین در ستون "نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای" نوشت: خوش‌خیالی مدعیان اصلاحات به ترفند «پلیس خوب- پلیس بد» اروپا و آمریکا در حالی است که ماه گذشته ترامپ و مکرون در نشست خبری مشترکی اعلام کردند با وجود اختلاف‌نظرها در برابر جمهوری اسلامی متحدند و وحدت راهبردی دارند و اختلافاتشان صرفاً تاکتیکی است. از طرفی طرح نامتوازن «فریز در برابر فریز» که با بازی فرانسه در زمین آمریکا مطرح شده، یک جنگ روانی از پیش تعیین‌شده و اقدامی برای ایجاد تعلل در تصمیم ایران در راستای کاهش تعهدات خود است. همچنین فرانسوی‌ها به‌جای واسطه‌گری و ارائه طرح و پیشنهاد برای مذاکره با آمریکایی‌ها، خودشان در مورد برجام بدهکار هستند و باید پاسخگوی عدم انجام تعهدات خودشان باشند.