تهران-ایرنا- خروج ترامپ از برجام و فشار حداکثری بر ایران به ویژه که اخیرا فاش شده است تنها با انگیزه لجبازی و کینه توزی نسبت به رئیس جمهوری پیش از خود انجام گرفته، بیش از پیش جامعه جهانی را نسبت به رویکرد یکجانبه گرایانه وی در برخورد با هر توافق و معاهده بین المللی نگران کرده است.

هشدارها و ابراز نگرانی‌ها از به تنش کشیده شدن منطقه و تبعات جهانی آن با برداشته شدن گام‌هایی در جهت کاستن از تعهدات برجامی از سوی ایران پس از یکسال و اندی صبر استراتژیک در مقابل رفتارهای غیرعقلانی و اقدامات قلدرمابانه ساکنان کنونی کاخ سفید و اهمال کاری‌های طرف‌های اروپایی، تشدید شده است.

به طوری که روز گذشته انگلیس، آلمان و فرانسه در بیانیه‌ای مشترک اعلام کردند که آن قدر میزان خطرات بالاست که از تمامی طرفین می‌خواهیم از کار خود دست بکشند و به عواقب احتمالی اقدامات خود فکر کنند.

همچنین در قسمتی دیگری از بیانیه آمده است: زمان آن رسیده است که به طور مسئولیت‌پذیرانه‌ای اقدام کنیم و به دنبال راه‌هایی برای کاهش تنش‌ها و تداوم گفت‌وگوها بگردیم.

رویدادهای فوق، امروز در فضای سیاسی و رسانه‌ای کشور نیز با حساسیت مورد تحلیل و پیگیری قرار گرفته است. بدین ترتیب که رسانه‌های اصلاح طلب با اشاره به افشای مکاتبات سفیر انگلیس در آمریکا در خصوص انگیزه‌های ترامپ برای خروج از برجام و اقدامات سایر طرف‌های توافق هسته‌ای در برابر فشارهای آمریکا علیه ایران، نسبت به وضعیت بحرانی منطقه و احتمال درگیری نظامی هشدار داده و نوشتند: برای حفظ منافع حیاتی ایران، خرد سیاسی و مصلحت عمومی اقتضا می‌کند در حال حاضر که تا حدودی کشورمان دست بالا را دارد از میانجی‌گری‌هایی که احتمالاً پیش می‌آید، استفاده کند تا از یک سو به کاهش تنش کمک کرده و از سوی دیگر هیچ‌گونه برخورد نظامی احتمالی صورت نگیرد.(آرمان)

در مقابل رسانه‌های اصولگرا مانند روز گذشته به بهانه سالگرد برجام ضمن طرح انتقادهای همیشگی خود از عملکرد دیپلماتیک دولت، رسانه‌های غیرهمسو با خود را به سکوت در این باره متهم کردند و نوشتند: در چهارمین سالروز امضای برجام، روزنامه‌های زنجیره‌ای روزه سکوت گرفته و از یادآوری این واقعه امتناع کردند. گویا سینه‌چاکان برجام از یادآوری سالگرد آن خجالت کشیدند.(کیهان)

این ادعا در حالی است که رسانه‌های اصلاح طلب امروز محوری را حول موضوع برجام و دستاوردهای حقوقی آن مطرح کرده و تاکید داشته‌اند: برجام توان چانه‌زنی ایران را در نظام بین‌الملل ارتقا داده است.

رسانه‌های اصلاح طلب

بخشی از تعابیر و اوصاف به کار رفته از رسانه‌های منسوب به این طیف سیاسی در بازتاب و تحلیل محورهای خود عبارتند از: "لجبازی با اولین رئیس‌جمهور سیاه‌پوست ایالات متحده"، "رئیس‌جمهور شماره ۴۵، برجام را تا حد زیادی در سایه نام سلف خود می‌بیند"، "ترامپ علاقه وافری به از بین بردن دستاوردهای مربوط به دوران باراک اوباما دارد"، "مشکل اصل ترامپ کماکان تنفر او از اوباما است"، "کشورهای اروپایی ملاحظاتی را نسبت به ایالات متحده رعایت می‌کنند"، "اروپا باید استانداردهای دوگانه خود را کنار بگذارد"، "اروپایی‌ها به عنوان یکی از طرفین اصلی برجام به سهم خود باید در جهت انتفاع ایران از مزایای برجام کوشا باشند"، "اروپا برای مقابله با آمریکا برای اجرای درست اینستکس و نجات اقتصاد ایران ضعیف است"، "تهران تمام توان دیپلماتیک خود را در جهت نشان دادن چهره آمریکا به کار گیرد".

مکاتبات سفیر بریتانیا در ایالات متحده

روزنامه اعتماد در گزارشی با تیتر "مرگ دیپلماسی در کاخ سفید" نوشت: روز گذشته همزمان با سالروز امضای توافق برجام دیلی میل بخش دیگری از مکاتبات سرکیم داروک سفیر بریتانیا در ایالات متحده را منتشر کرد که از لحظات پایانی مذاکرات بریتانیا با امریکا برای حفظ برجام پرده برمی‌داشت. داروک در بخشی از گزارش‌های خود می‌نویسد، اقدام ترامپ درخصوص توافق هسته‌ای با ایران در اصل به دلیل دشمنی با باراک اوباما رئیس‌جمهور سابق صورت گرفت. یادداشت‌های سرکیم داروک در خصوص ایران به ماه مه سال ۲۰۱۸ باز می‌گردد؛ دوره‌ای که پیش از اعلام تصمیم دونالد ترامپ بوریس جانسون که در آن زمان وزیرامورخارجه بریتانیا بود به واشنگتن سفر می‌کند تا جلوی دونالد ترامپ را برای خروج از برجام بگیرد. گفته می‌شود که بوریس جانسون و تیم دیپلماتیک او حدود ۲۶ ساعت ملاقات‌هایی نزدیک با مشاوران ترامپ داشتند تا جلوی این تصمیم گرفته شود اما نتوانستند هیچ تغییری در ذهنیت دونالد ترامپ ایجاد کنند.

روزنامه شرق نیز در این باره نوشت: سفیر مستعفی بریتانیا در آمریکا در نامه‌های دیپلماتیکش به لندن، تصمیم دونالد ترامپ برای خروج از برجام را «وندالیسم دیپلماتیک» خوانده بود و علت آن را کینه رئیس‌جمهور فعلی از رئیس‌جمهور سابق توصیف کرده بود. بااین‌حال، کیم دروک تنها کسی نیست که تصمیمات ترامپ را از زاویه «لجبازی» او با اولین رئیس‌جمهور سیاه‌پوست ایالات متحده بررسی می‌کند. روند گسترده لغو توافق‌ها و بخش‌نامه‌های دوران اوباما، بسیاری را به این باور رساند که زیر پاگذاشتن دستاوردهای ساکن قبلی کاخ سفید، از اولویت‌های اصلی رئیس‌جمهوری آمریکاست. خروج از توافق محیط زیستی پاریس و برهم‌زدن توافق‌های تجاری «نفتا» و «تی پی پی» ازجمله تصمیمات این‌چنینی ترامپ در حوزه سیاست خارجی بوده‌اند. گستره این رویکرد در کاخ سفید در حدی بوده است که روزنامه واشنگتن‌پست پروژه‌ای را برای رصد لغو اقدامات اوباما در دوره ترامپ کلید زد. در گزارش این پروژه که آخرین بار در ژانویه ۲۰۱۸ به روز رسانی‌شده است، دولت ترامپ حداقل ۱۷ دستور اجرایی رئیس‌جمهور و ۹۶ تصمیم‌گیری در سطح کابینه در دوران پیش از خود را لغو کرده است. در میان آمار کلی این اقدامات، حوزه محیط زیست با ۷۰ نمونه در صدر قرار دارد.

شرق افزود: درباره برجام، نگاهی به مواضع شخص ترامپ در این زمینه، نشانه‌هایی خوب از این حقیقت به دست می‌دهد که رئیس‌جمهور شماره ۴۵، برجام را تا حد زیادی در سایه نام سلف خود می‌بیند. حرف‌های کیم دروک، تنها تازه‌ترین نمونه منتشرشده توضیح مواضع ترامپ از منظر «لج» با اوباماست اما شاید ریچارد نفیو، از مقامات سابق وزارت خارجه آمریکا در حوزه امنیت بین‌الملل و منع گسترش تسلیحات، بهتر از همه رابطه رئیس‌جمهور فعلی و سابق آمریکا را خلاصه کرده است، وقتی دو ماه پیش در توییترش نوشت: «مشاور ترامپ بودن در حوزه ایران باید سرگرم‌کننده باشد. تنها چیزی که باید بگویی این است که «باراک اوباما این کار را نکرد» و «می‌توانی بقیه یادداشت را با عکس گربه پر کنی».

"تنش دیپلماتیک بی‌سابقه لندن و واشنگتن" تیتر گزارش روزنامه ابتکار است که در بخشی از آن می‌خوانیم: با افشای بخشی دیگری از محتویات ایمیل سفیر مستعفی، بار دیگر بر دامنه گمانه‌زنی‌ها درخصوص تنش دیپلماتیک بی‌سابقه میان انگلیس و آمریکا افزوده شد… در حالی صداهای متفاوت از لندن به این منظور به گوش می‌رسد و اغلب مقامات این کشور از سفیر خود حمایت کرده‌اند که هشدار پلیس ضدتروریست انگلستان مبنی بر تحت تعقیب قرار گرفتن عوامل افشای این یادداشت‌ها موجی از اعتراضات را از سوی رسانه‌های این کشور دربر داشت. روزنامه ساندی‌تایمز در حالی انتشار بخش‌های جدیدتر یادداشت‌های کیم داروک را حق رسانه‌ها دانسته که به نقل از یک منبع دولتی بریتانیا گزارش داده که عامل افشای این یادداشت‌ها شناسایی شده است. به نوشته این روزنامه فردی با حمایت یک دولت خارجی ایمیل‌های سفیر پیشین بریتانیا در آمریکا را هک کرده و به یادداشت‌های دیپلماتیک او دست یافته است. مقامات لندن در حالی از سفیر خود حمایت کرده‌اند که استعفای وی به گفته کارشناسان نوعی عقب‌نشینی در مقابل ترامپ محسوب می‌شود.

آفتاب یزد نیز زیر تیتر "برجام تاوان دعوای ترامپ و اوباما را داد" نوشت: تصمیمات دونالد ترامپ طی دو سال اخیر همواره از هیچ پشتوانه عقلانی برخوردار نبوده است. او هر گاه که دلش می‌خواهد از یک توافق خارج می‌شود تا به جناح رقیب و دولت‌های قبل از خود به ویژه باراک اوباما بگوید که قرادادهای شما هیچ سودی برای آمریکا نداشته است و صرفاً سرمایه و زمان این کشور را به باد داده‌اید. به همین دلیل هم دکترین او در سیاست خارجه به ویژه در خروج از معاهدات، دکترین عقب نشینی نام گرفته شده است! وضعیتی که صدای نه تنها جناح رقیبش (دموکرات‌ها) بلکه حزب جمهوری خواه را طی ماه‌های اخیر در آورده بود. اما بیش از هر چیز، ترامپ علاقه وافری به از بین بردن دستاوردهای مربوط به دوران باراک اوباما دارد، نمونه بارز آن خروج از برجام، خارج شدن از توافق آب و هوایی پاریس، اوباماکر «بیمه خدمات درمانی ارزان» و لغو برنامه مربوط به محیط زیست است. از این رو، به نظر می‌رسد که خروج ترامپ از برجام نه تنها به تعبیر او به دلیل بد بودن توافق هسته‌ای نبوده است بلکه برجام بیشتر قربانی رقابت‌های سیاسی دو حزب جمهوری خواه و دموکرات و خصومت ورزی ترامپ با دولت اوباما شده است.

کرک دورسِی، استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل دانشگاه نیوهمپشایر آمریکا در گفتگو با ایلنا با بیان اینکه در واقع ترامپ مشکلی با دولت تهران ندارد، گفت: مشکل اصل او کماکان تنفر او از اوباما است. او کماکان با دستاوردهای اوباما مشکل دارد. اکنون هم هر زمانی که به سخنرانی در مورد ایران می‌پردازد باز هم از جان کری و اوباما یاد می‌کند. این بیانگر این است که سیاست خود در قبال ایران را بر اساس نفرت از دولت قبل بنا کرده است.

اقدامات طرف‌های برجامی در مقابل فشارهای آمریکا ایران

به اعتقاد داوود هرمیداس باوند، استاد روابط بین‌الملل در گفتگو با آرمان به‌نظر می‌رسد در حال حاضر کشورهای اروپایی ملاحظاتی را نسبت به ایالات متحده رعایت می‌کنند و بریتانیا فراتر از سایر کشورهای اروپایی چنین مسائلی را نسبت به واشنگتن رعایت می‌کند. لندن از همان ابتدا در خصوص حوادث مشکوک نفتکش ژاپنی انگشت اتهامش را به سوی تهران نشانه رفت. به‌گونه‌ای که با طرح چنین موضعی، مواضع آمریکایی‌ها را تأیید کرد. بنابراین سایر کشورها نیز حاضر نیستند وارد هیچ‌گونه برخوردی با آمریکایی‌ها شوند. …تنها کاری که روس‌ها و چینی‌ها ممکن است در خصوص طرح دعوی واشنگتن با بهانه کاهش تعهدات برجامی ایران در مجامع بین‌المللی همچون شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و یا شورای امنیت مطرح دارند، این است که آمریکا را مسبب نابودی برجام تلقی کنند. بنابراین مواضع این گونه تا حدودی ممکن است نزدیک به مواضع ایران باشد. حتی در خصوص این مساله (موضع‌گیری اعلامی به نفع ایران) نیز، نمی‌توان با اطمینان از روس‌ها و چینی‌ها در چارچوب احتمالات قابل تحلیل نام برد. در گذشته روس‌ها همواره هم در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و هم در شورای امنیت سازمان ملل همسو با غرب بوده‌اند.

روزنامه آرمان در گفت و گو با احمد دستمالچیان، سفیر اسبق ایران در لبنان به مواضع طرف‌های اروپایی برجام پرداخته و به نقل از وی می‌نویسد: اگر اروپا خواهان حفظ برجام است، باید مسئولانه به تعهدات خود عمل کند. با عکس گرفتن و وعده‌های سر خرمن دادن مشکلات اقتصادی ایران حل نمی‌شود. مدت زیادی طول کشید که ابزار مالی اینستکس آغاز به کار کند، حال نیاز است پول به این ابزار انتقال یابد اما اروپایی‌ها اقدام نمی‌کنند. ایران کار خود را انجام داده و امروز نوبت اروپا است که تعهدات خود را عملی سازد. اگر قادر به اجرای تعهدات نیستند رسماً اعلام کنند تا تکلیف خود را بدانیم. اروپا باید استانداردهای دوگانه خود را کنار بگذارد، با احترام با ایران برخورد کند و بداند که اگر چنین نکند هزینه سنگین لغو این توافق مهم امنیتی بر دوش آن‌هاست. چه لزومی دارد در این شرایط ایران بخواهد برای ممانعت از انتقال مواد مخدر به اروپا فداکاری کند؟

وی در خصوص طرح «فریز در برابر فریز» فرانسه نیز اظهار داشت: فریز در برابر فریز اصل مهم و پذیرفته شده‌ای در کاهش تنش و مخاصمات میان دو یا چند کشور است. با این حال نیاز به ساختارسازی و توازن دارد. صحبت‌هایی در این خصوص در جریان است اما تا به حال ساختار جدی و نظام‌مندی برای این کار از سوی اروپا تعیین نشده و در نتیجه ایران نمی‌تواند از این طرح دستکم با وضعیت فعلی استقبال کند.

یک تحلیلگر سیاسی در یادداشتی در روزنامه آرمان با اشاره به توقیف نفتکش ایرانی در آب‌های جبل الطارق از سوی نیروی دریایی انگلیس، نوشت که این اقدام در بحبوحه افزایش تنش‌ها میان ایران و آمریکا، این سناریو را مطرح ساخته که لندن پیرو سیاست‌های تخاصمی آمریکا علیه ایران قرار گرفته است. به اعتقاد نگارنده حداقل این انتظار وجود داشت که در شرایط تحریمی ایران و آمریکا، قدرت‌های بزرگ اروپایی تسهیل‌گر فروش نفت ایران و تبادلات مالی شوند. از این جهت هر گونه حرکت ایذایی از سوی هر کدام از قدرت‌های اروپایی نشان از همراهی این کشورها از رویکرد تحریمی ترامپ دارد… اروپایی‌ها به عنوان یکی از طرفین اصلی برجام به سهم خود باید در جهت انتفاع ایران از مزایای برجام کوشا باشند. نه اینکه بنا به احتمالات و اینکه نفتکش ایرانی نقض تحریم‌های اروپایی علیه سوریه است، نفت ایران را توقیف کنند. عقل سلیم سیاسی ایجاب می‌کند که برای عبور از بن بست ترامپ که نه فقط ایران بلکه کل نظام بین‌الملل با آن گرفتار شده، قدرت‌های غیر آمریکایی نهایت همگرایی و هماهنگی را داشته باشند.

تارنمای فرارو نیز در این باره نوشت: در پی افزایش تنش‌ها میان تهران و لندن به خاطر توقیف نفتکش حامل نفت ایران در تنگه جبل الطارق، منافع بریتانیا در خلیج فارس به هدفی برای ایران تبدیل شده‌اند و در نتیجه، هزینه محافظت از این منافع برای بریتانیا بیشتر شده است…به نظر می‌رسد انگلیسی‌ها با درک شرایط حساس خلیج فارس، تصمیم گرفته‌اند هر چه زودتر به ماجرای نفتکش جبل الطارق خاتمه دهند. ولی حتی اگر این ماجرا تمام شود، احتمالاً تأثیرات آن بر مناسبات ایران و بریتانیا ادامه خواهد داشت.

کرک دورسِی، استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل دانشگاه نیوهمپشایر آمریکا در گفتگو با ایلنا در مورد کارایی اینستکس برای حل مشکلات اقتصادی ایران گفت: معتقدم که اینستکس نمی‌تواند تفاوت چندانی برای ایران ایجاد کند و اقتصاد ایران را نجات دهد. به اعتقاد من اروپا برای مقابله با آمریکا برای اجرای درست اینستکس و نجات اقتصاد ایران ضعیف است. تمایل شرکت‌ها برای حضور در این مکانیزم بالا نیست و از سوی دیگر اروپا تمایل زیادی به برقراری روابط تجاری با ایران و حل تنش‌ها دارد. وی تاکید کرد: اروپا در مقابله با آمریکا ضعیف است در واقع اگر سایر اعضای برجام هم به این ساز و کار ملحق شوند مانند روسیه و چین می‌توان امید داشت که اینستکس کمک‌کننده به اقتصاد ایران باشد و قوی‌تر شود. اینتستکس تنها نشان‌گر تمایل و علاقه اروپا برای نجات برجام و داشتن روابط اقتصادی با ایران است. چیزی که آمریکا با آن مخالف است و برای مقابله با آن تلاش می‌کند.

شعیب بهمن، کارشناس مسائل روسیه در گفتگو با ایسنا در ارتباط با نقش روسیه در حفظ برجام و اقداماتی که دولت مسکو می‌تواند در این زمینه انجام دهد، اظهار کرد: در بین شش کشوری که عضو برجام بوده و هستند روسیه نزدیک ترین رویکرد را به ایران دارد. این کشور در جریان مذاکراتی که منجر به حصول برجام شد همکاری‌های نزدیکی با ایران داشت و در طول یک سال گذشته‌ای که آمریکا از برجام خارج شده است مواضع منطقی در حمایت از تهران و لزوم اجرای تعهدات از سوی کشورهای عضو برجام داشته و در همین چارچوب می‌توان گفت در این مرحله نیز نزدیکترین مواضع را به ایران داشته است. وی با بیان اینکه طی این مدت روس‌ها بارها به نقض برجام از سوی آمریکا اعتراض و به کشورهای اروپایی تذکر داده‌اند که باید به تعهدات‌شان در برجام عمل کنند، ادامه داد: آنها بدعهدی اروپا در اجرای تعهداتشان را یک امتیاز منفی قلمداد کردند و در مورد تصمیم ایران جهت کاهش اجرای تعهداتش حقانیت را به تهران داده و تاکید کردند که در شرایط فعلی این حق ایران است که تعهدات خود را در برجام کاهش دهد.

به گزارش روزنامه مردمسالاری به نقل از روزنامه القدس العربی قرار است امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه به زودی سفر مهمی به تهران داشته باشد. این موضوع می‌تواند نشان دهنده موفقیت آمیز بودن سفر امانوئل بون فرستاده ویژه و مشاور ارشد کاخ الیزه به تهران طی روزهای سه شنبه و چهارشنبه گذشته برای نجات برجام از فروپاشی و فراهم سازی فضای مناسب برای گفتگوست. اخبار درز کرده از تهران حکایت از گشایش محدودی در زمینه تعهدات کشورهای اروپایی در برجام است…تهران به فرستاده فرانسه تعهد داده است که بیش از این، سطح تعهدات خود را در مفاد برجام و غنی سازی اورانیوم و راه اندازی سانتریفیوژهایی که به موجب برجام خاموش شده‌اند.... کاهش نخواهد داد. به نظر می‌رسد فرانسه به ایران قول داده است که اروپایی‌ها از برجام حمایت خواهند کرد و اجازه نخواهند داد برجام فرو بپاشد زیرا این مسئله از نظر آنها نتایج فاجعه باری خواهد داشت. اروپایی‌ها از ایران خواسته‌اند در مسئله نفتکش توقیف شده ایرانی با احتیاط عمل کند و قول داده‌اند که این مسئله به زودی حل شود.

احتمال کشیده شدن تنش در منطقه به درگیری نظامی

هرمیداس باوند به آرمان گفت: در حال حاضر سعی آمریکایی‌ها بر این است که گروه‌هایی که از آنها تحت عنوان حامی ایران نام می‌برد عقیم کند. به‌گونه‌ای که در حال حاضر ادغام حشدالشعبی در ارتش عراق در همین چارچوب قابل تحلیل و ارزیابی است. از سوی دیگر آمریکایی‌ها به‌دنبال آنند که نیروهای حزب‌ا… لبنان را نیز مجبور به ترک سوریه کنند. واشنگتن به‌دنبال آن است که اگر از طریق پایگاه‌هایش در منطقه همچون قطر، ترکیه و بحرین جنگی به راه انداخت، گروه‌های نیابتی که ممکن است از جانب ایران در پی ضربه زدن به نیروهای آمریکایی باشند را به نوعی عقیم کند. این مجموعه اقدامات در راستای آن است که اگر ایالات متحده بخواهد دست به عملیات نظامی احتمالی علیه ایران بزند دیگر نگرانی از جانب این نیروها نداشته باشد.

وی در ادامه افزود: ممکن است اقدامات آمریکایی‌ها علیه ایران محدود به اقدامات تنبیهی باشد. چنان که در زمان ریگان دو سکوی نفتی ایران را منهدم کردند و گفتند فراتر از آن دست به اقدام نظامی نخواهند زد… آمریکایی‌ها به هیچ عنوان نمی‌توانند نیروی نظامی پیاده وارد ایران کنند، بلکه از راه دور دست به اقدام خواهند زد…آنها سعی خواهند کرد توان ضربه را از ایران بگیرند. هر چند که ایران ابزارهای متعددی در اختیار دارد که آمریکایی‌های نمی‌توانند آن ابزارها را از بین ببرند. آمریکا در اندیشه ضربه به کشور است و فکر می‌کند بازسازی حمله نظامی احتمالی بسیار سنگین و طولانی‌مدت خواهد بود. به‌عنوان نمونه هنوز کشور نتوانسته خرمشهر و آبادان را بازسازی کند. درست است که پل‌ها و جاده‌ها احیا شده اما خرمشهر و آبادان دیگر همان شهرهای پیش از جنگ نیستند. در مقابل این احتمال نیز وجود دارد که فقط دست به اقدامات محدود بزنند تا بدین وسیله به هدف مذاکره برسند.

آرمان در یادداشتی با عنوان "رابطه مستقیم بین تقویت نیرو

ها و جنگ" نوشت: در خصوص اینکه این تجمیع نیروها در منطقه ممکن است منجر به بروز درگیری شود یا خیر، با صراحت می‌توان گفت که این یک اصل بدیهی است که تجمع نیروهای نظامی کشورهای متخاصم و یا رقیب احتمال برخورد تصادفی را افزایش می‌دهد. به عبارت دیگر هرچه نیروهای نظامی در یک منطقه بیشتر متمرکزتر شوند این احتمال بالاتر می‌رود. حال این نیروها می‌تواند کشورهای محلی-منطقه‌ای و یا فرامنطقه‌ای باشد. به هر میزان منطقه مسلح‌تر شده و آرایش و حضور نظامی نیروها پررنگ‌تر باشد احتمال بروز خطا و یا اتفاق غیر منتظره وجود دارد. اما این بدان معنا نیست که الزاماً و تحت هر شرایطی، اگر نیروهای نظامی در کنار یکدیگر قرار گیرند، حتماً نتیجه آن جنگ خواهد بود.

نگارنده در ادامه می‌افزاید: با قاطعیت نمی‌توان گفت که افزایش حضور نیروهای آمریکایی در منطقه الزاماً به منظور جنگ است. برخی از اوقات تقویت نیروهای مسلح در یک منطقه با هدف جلوگیری از جنگ صورت می‌پذیرد. یعنی کشورها آرایش نظامی در برخی از مناطق به خودشان می‌گیرند و حضور نظامی خودشان را تقویت می‌کنند تا منجر به جنگ نشود. لذا رابطه مستقیمی بین تقویت نیروهای نظامی و جنگ وجود ندارد. به گونه‌ای که برخی از اوقات این رابطه معکوس است. یعنی اگر حضور نظامی تقویت یابد ممکن است احتمال وقوع جنگ کاهش یابد.

دستمالچیان، سفیر اسبق ایران در لبنان نیز در این باره به آرمان می‌گوید: نمی‌توان ارسال نیروهای انگلیسی به منطقه را ناشی از اراده این کشور برای آغاز یک جنگ با ایران در آینده دانست؛ چرا که نه آمریکایی‌ها آمادگی آغاز چنین جنگی را دارند و نه انگلیس می‌تواند بدون همراهی آمریکا قدم از قدم بردارد. انگلیسی‌ها ابداً قدرت ورود به جنگ در منطقه بدون همراهی آمریکا را ندارند و حضور نظامی آن‌ها بیشتر به بهره‌کشی مالی از حکام عرب منطقه مربوط است… لندن می‌خواهد با تحریک اعضای شورای همکاری خلیج فارس و ترساندن آن‌ها از کشوری مانند ایران، اسلحه بیشتری به این کشورها بفروشد و از این طریق درآمد هنگفتی کسب کند. بنابراین حضور انگلستان در خلیج فارس به دلیل حفظ امنیت کشتیرانی، صرفاً بهانه‌ای برای افزایش تنش‌ها است اما اینکه این موضوع برای آغاز یک جنگ احتمالی انجام می‌گیرد، بعید است.

خبرگزاری ایلنا نیز به نقل از یک استاد دانشگاه آمریکا نوشت: تنش‌های حاضر در صورتی که رنگ جنگ به خود بگیرد، بسیارخطرناک خواهد بود چراکه اسرائیل به این جنگ وارد خواهد شد و این جنگ بسیار خطرناک خواهد بود که تلفات بسیاری خواهد داشت و منطق بسیاری را درگیر خواهد کرد حتی احتمال جنگ میان مذاهب دور از ذهن نیست.

به گزارش آفتاب یزد به نقل از ایسنا ژان ایو لودریان، وزیر خارجه فرانسه در توضیح وجود خطر جنگی گسترده‌تر در خاورمیانه گفت: وضعیت جدی است. افزایش تنش‌ها ممکن است منجر به وقایعی ناگوار شود.

به گفته وی هیچکس به دنبال جنگ نیست. من به این توجه داشته‌ام که همه می‌گویند تمایلی به اوج گرفتن گسترش تنش‌ها ندارند، نه رئیس جمهور روحانی، نه رئیس جمهورترامپ و نه رهبران خلیج فارس. اما در این میان برخی عوامل گسترش تنش وجود دارند که نگران‌کننده هستند.

اقدامات و رویکردهای لازم در کشور

سیدعلی میرفتاح در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: متأسفانه «ما» کار تبلیغاتی بلد نیستیم و درست در روزهایی که باید حرف حق کشورمان را در برابر زورگویی و زیاده‌خواهی امریکا به اطلاع عموم برسانیم، در داخل مشغول اره دادن و تیشه گرفتنیم و انرژی خود را صرف هدم و تخریب هم می‌کنیم… از بی‌ادبی‌ها و بی‌اخلاقی‌ها و ندانم‌کاری‌های ترامپ بیش از اینها باید استفاده کرد. عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد… ظریف سعی کرده تا علاوه بر کار دیپلماتیک بخشی از بار رسانه را بر دوش بکشد. خدا خیرش بدهد اما این کافی نیست. ما نیاز به یک کار منسجم و مستمر داریم تا یک اتحاد مردمی وسیع علیه ترامپ شکل دهیم. مقدمات کار فراهم است اما مادامی که ما در تبیین حرف‌مان در داخل مشکل داریم، تا زمانی که مشغول منکوب کردن و ضایع کردن یکدیگریم، به خصوص مادامی که عملاً بیش از پیش بر طبل تفرقه و نقار و دعوا می‌کوبیم، بعید است در کار رسانه بین‌المللی به توفیقی دست یابیم. لازم است آقایان به خود بیایند و رویکرد رسانه‌ای خود را چه در داخل و چه در خارج تغییر دهند. تغییر ندهند فرصت‌های طلایی را از دست داده‌ایم.

روزنامه اعتماد همچنین در یادداشتی با اشاره به طرح آمرکیا برای ایجاد ائتلاف نظامی در خلیج فارس نوشت: باتوجه به سوالات و ابهام‌هایی که در مورد «برنامه نگهبانی» وجود دارد، سیاست‌های ایران می‌تواند نقش بسیار مهمی در موفقیت یا شکست تلاش‌های امریکا در این مورد داشته باشد. سیاست‌های ایران در خلیج‌فارس و ماندن در برجام یا خروج کامل از آن در این میان مهمند. اگر ایران به‌طور کامل از برجام خارج شود، بخش عمده‌ای از انگیزه بسیاری از کشورها برای عدم همکاری با امریکا از میان خواهد رفت و دولت ترامپ با سهولت بسیار بیشتری امکان خواهد یافت اجماع علیه ایران را که با برجام از میان رفت، دوباره اعاده کند.

به نوشته آرمان هرمیداس باوند نیز در این باره توصیه می‌کند: برای حفظ منافع حیاتی ایران، خرد سیاسی و مصلحت عمومی اقتضا می‌کند در حال حاضر که تا حدودی کشورمان دست بالا را دارد از میانجی‌گری‌هایی که احتمالاً پیش می‌آید، استفاده کند تا از یک سو به کاهش تنش کمک کرده و از سوی دیگر هیچ‌گونه برخورد نظامی احتمالی صورت نگیرد… ایران باید تنها منافع خود را در نظر بگیرد که در این صورت هر تصمیمی که اتخاذ کند، گامی رو به جلو خواهد بود. در حال حاضر شرایط دشوار است اما در کشور احساس ضعف دیده نمی‌شود. بنابراین اگر میانجی‌گری تازه‌ای مطرح شود، تهران می‌تواند تصمیمات تازه‌ای اتخاذ کند. همچنین اروپا تا حدودی می‌تواند فضا را تعدیل کند. ترامپ به‌دنبال تفاهمنامه‌ای هر چند حداقلی با ایران است. تا بدین وسیله با بوق و تبلیغات از این مساله به نفع جامعه بین‌المللی و آینده انتخاباتش بهره‌برداری کند…امید آن است که تهران تمام توان دیپلماتیک خود را در جهت نشان دادن چهره آمریکا به کار گیرد، به‌خصوص در شرایط کنونی که متهم به حالت تهاجمی می‌باشد بهترین فرصت برای استفاده از ابزار دیپلماسی است.

عبدالله ناصری کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با فرارو در پاسخ به این پرسش که رئیس جمهور در دوسال باقیمانده خود تا سال ۱۴۰۰ باید چه رویه‌ای در پیش گیرد، گفت: دوسال پایانی ریاست جمهوری آقای روحانی باید همانند دوسال آغازین آنکه صرف به نتیجه رسیدن برجام و مذاکرات هسته‌ای گذشت، طی شود، به بیان دیگر رئیس جمهوری باید دو کار را در این مدت باقی مانده پیگیری کند. ناصری افزود: اول اینکه برجام را با توجه به منافع ایران حفط کند، دوم نیز زمینه را با توجه با شرایط موجود برای مذاکرات مستقیم با دولت آمریکا فراهم سازد، این یک واقعیت است که تمام نا به سامانی‌های موجود در صحنه اقتصاد ایران مرتبط با مناقشاتی است که کشورمان در صحنه مناسبات بین المللی با آن روبرو است.

دستاوردهای برجام

حشمت‌الله فلاحت پیشه، نماینده مجلس شورای اسلامی در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: برجام رژیم حقوقی بی سابقه و بی بدیلی بود که تا پیش از این در جهان و نظام بین‌الملل سابقه نداشت. نمونه‌ای وجود ندارد که قدرت‌های روز دنیا به همراه سازمان‌های بین‌المللی تأثیرگذار که ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد صاحب قدرت هستند، با یکدیگر جمع شده و در یک سمت میز مذاکره قرار بگیرند و سمت دیگر میز هم تنها یک کشور به نام ایران باشد. اتفاقاً دیدیم که مذاکرات در قالب این سازوکار در نهایت به یک توافق منتهی شد. برجام به عنوان محصول نهایی این کشمکش سیاسی، دیپلماتیک و کشمکش در قالب حقوق بین‌الملل، در نهایت خود را به عنوان یک مبنای حقوقی بی بدیل تثبیت کرد… دستاوردهای توافقی که با کشمکش‌های گسترده دیپلماتیک حاصل شد، تنها در حوزه تحریم‌ها خلاصه نمی‌شود و اتفاقاً در مجامع مختلف سیاسی و حقوقی بین‌المللی کارکرد خود را نشان می‌دهد.

به عبارت دیگر، برجام توان چانه‌زنی ایران را در نظام بین‌الملل ارتقا داده است که آخرین نمونه آن در نشست اخیر شورای حکام دیده شد. اینکه برجام هنوز هم کارایی خود را دارد و توان چانه‌زنی ایران را حفظ کرده است را می‌توان از مقایسه با دفعات پیشینی که پرونده هسته‌ای ایران به شورای حکام ارجاع شد دریافت.

به گزارش تارنمای خبرآنلاین عضو اسبق تیم مذاکره کننده هسته‌ای ایران و استاد دانشگاه پرینستون، درباره راهبرد ایران و آمریکا طی مقاله‌ای برای مجله فارین افرز آمریکا نوشت: برجام حاصل توافق ایران و آمریکا و سایر قدرتهای جهانی بود، مصوب شورای امنیت سازمان ملل و آژانس بین المللی انرژی اتمی بود، حاوی جامع‌ترین اقدامات تاریخ عدم اشاعه بود، ایران تعهدات حداکثری در زمینه شفافیت هسته‌ای را پذیرفت در حدی که در تاریخ عدم اشاعه سلاح‌های هسته‌ای بی‌سابقه بود و دوسال نیز طبق ۱۵ گزارش آژانس به تعهداتش کامل عمل کرد. اما آمریکا در مقابل چه کرد؟ آمریکا نه تنها به تعهدات برجامی خود در رفع تحریم‌ها و تسهیل تجارت با ایران عمل نکرد بلکه از برجام خارج شد و پاداش حسن نیت‌های ایران را با اعمال گسترده‌ترین تحریم‌ها و فشارها و خصمانه ترین سیاستها در تاریخ روابط دوکشور داد و” سیاست انعطاف و همکاری حداکثری “ ایران را با ”تحریم و فشار حداکثری“ جواب داد...

رسانه‌های اصولگرا

بخشی از عبارت‌های کانونی رسانه‌های این طیف سیاسی عبارتند از: "سینه‌چاکان برجام از یادآوری سالگرد آن خجالت کشیدند"، "طشت رسوایی برجام با سر و صدای زیاد از بام فریب آمریکا به زیر افتاده"، "ساده اندیشی مسئولان، در نهایت باعث تحمیل هزینه‌های سنگین به کشور و هدررفت عمر مردم شد"، "جریان همسو با غرب راه حل مشکلات کشور را در کنار آمدن با غرب می‌داند".

انتقاد از برجام

کیهان نوشت: دیروز (۲۳ تیر) مقارن بود با چهارمین سالروز امضای توافق هسته‌ای (برجام). آن روز دولتمردان و طیف مدعی اصلاحات، جشن و پایکوبی به راه انداخته و مدعی بودند که با امضا و اجرای برجام، تمام مشکلات اقتصادی کشور حل خواهد شد. اما در چهارمین سالروز امضای برجام، روزنامه‌های زنجیره‌ای روزه سکوت گرفته و از یادآوری این واقعه امتناع کردند. گویا سینه‌چاکان برجام از یادآوری سالگرد آن خجالت کشیدند.

مدیرمسئول کیهان نیز امروز طی یادداشتی نوشت: این روزها، در حالی که طشت رسوایی برجام با سر و صدای زیاد از بام فریب آمریکا به زیر افتاده و کمتر کسی است که از فاجعه‌آمیز بودن برجام با خبر نشده باشد، یک جریان واداده - اگر نگوییم وابسته- برای سرپوش نهادن بر خسارت کلانی که به نظام و مردم تحمیل کرده است، ساز جدیدی کوک کرده و با ادبیاتی عوامانه ادعا می‌کند که بی‌فایده بودن برجام و خسارت‌های ناشی از آن تقصیر منتقدان بوده است! و یا بر این توهم دم دستی اصرار می‌ورزد که برجام دستاوردهای فراوانی داشته ولی منتقدان مانع بهره‌گیری از این دستاوردها شده‌اند!

نگارنده در انتها افزود: برجام گنجشک رنگ شده‌ای است که به جای قناری به کشورمان قالب کرده‌اند و دقیقاً به همین علت است که نوای خوش الحان قناری از آن شنیده نمی‌شود و به جای چهچهه، جیک‌جیک می‌کند! (این یادداشت در تارنمای مشرق نیوز بازنشر شده است)

همچنین تارنمای جهان نیوز در این باره نوشت: با تلاش‌های دولت حسن روحانی و شخص رئیس‌جمهور سال ۹۵ بود که شورای عالی انقلاب فرهنگی با نام‌گذاری ۲۳ تیر، روز تصویب برجام، با عنوان روز «گفتگو و تعامل سازنده با دنیا» موافقت کرد. روزی که دولت تدبیر و امید آن را در تقویم رسمی کشور ثبت کرد تا برجام، به‌عنوان بزرگ‌ترین دستاورد این دولت، در تاریخ کشور ثبت شود و سند افتخاری باشد بر پرونده به‌اصطلاح ژنرال‌های دیپلماسی کشور! اما باید تا دیر نشده نام این روز را به نام «روز عبرت» یا «روز پشیمانی از اعتماد به کدخدا» تغییر داد. همان طور که پیش از تصویب برجام هم مشخص بود و متأسفانه مسئولان مدعی فهم زبان دنیا در دولت تدبیر به آن باور نداشتند، از حسن ظن و اعتماد به کدخدا و همراهان اروپایی آن چیزی عاید ملت مسلمان و انقلابی ایران نشد و این ساده اندیشی مسئولان، در نهایت باعث تحمیل هزینه‌های سنگین به کشور و هدررفت عمر مردم شد و صرفاً تجربیات قدیمی ملت ایران در اعتماد به دشمن به روزتر گردید. البته که باید یادآور شد ملت ایران همیشه اهل صلح و تعامل سازنده با دنیا بوده است اما اینکه سالروز انعقاد یک قرارداد پرخسارت (برجام) برای ملت ایران که طرف مقابل حتی کمترین تعهداتش را هم انجام نداده و «تقریبا هیچ» عاید ایران شده به عنوان «روز تعامل سازنده با دنیا» نام بگیرد، یک توهین به ملت بزرگ و مقاوم ایران است.

مهدی فضایلی، تحلیلگر مسائل بین‌الملل در سالگرد حصول توافق هسته‌ای (برجام)، در گفتگو با خبرگزاری فارس با ذکر این نکته که هدف اصلی برجام یعنی لغو تحریم‌ها برای جمهوری اسلامی محقق نشد، افزود: از این جهت برجام به نتیجه نرسید و اقدام ناموفقی بود…نتیجه مهمی که حاصل شد در بحث بی اعتمادی به آمریکا و شناخت دقیق‌تر دشمن اصلی یعنی آمریکایی‌ها بود، البته شاید یکسری پیامدهای مثبت کوچکی هم بتوان برای آن ذکر کرد که معتقدم فرعی است و برخی می‌خواهند آنها را برجسته کنند، اما در زمینه هدف اصلی برجام، یعنی برداشتن تحریم‌ها، به هیچ وجه موفق نبوده است…مدت مدیدی در طول مذاکرات برای رسیدن به توافق، بعد از رسیدن به برجام برای اجرای آن و بعد برای بازی‌هایی که دولت اوباما و ترامپ داشتند، فرصت‌هایی بود که در کشور از دست رفته است و اینها هزینه‌های برجام است و ما هزینه گزافی برای این مسئله پرداخت کردیم.

توقیف نفتکش ایرانی توسط انگلیس

وطن امروز در این باره نوشت: برخی کارشناسان نیز این اقدام ضدایرانی انگلیس را نشانه‌ای از همراهی حداکثری اروپایی‌ها با سیاست‌های ضدایرانی آمریکا از جمله سیاست به صفر رساندن صادرات و فروش نفت ایران برشمرده و تاکید کردند توقیف نفتکش حامل نفت ایران در تنگه جبل‌الطارق توسط نیروی دریایی انگلیس نشان داد نه‌تنها ادعای شکاف میان اروپا و آمریکا بی‌اساس بوده و انگلیس عملاً مجری سیاست آمریکا درباره به صفر رساندن فروش نفت ایران شده است، بلکه انتظار از کشورهای اروپایی برای خرید نفت از ایران در قالب سامانه موسوم به اینستکس نیز رویاپردازی است.

روزنامه جوان نیز می‌نویسد: تماس دولت انگلیس برای تسهیل در روند آزادی نفتکش ایرانی هرچند با بیان پیش‌شرط انجام شده، ولی نشانه عقب‌نشینی لندن از مواضع قبلی به شمار می‌رود… انگلیسی‌ها از کاهش تعهدات ایران در برجام و افزایش سطح غنی‌سازی اورانیوم نگران هستند و به همین خاطر سعی دارند مانع از فروپاشی برجام شوند. نگرانی اروپایی‌ها از کاهش تعهدات برجامی ایران، درحالی است که اروپایی‌ها به تعهدات خود در برجام عمل نکرده‌اند و با ابتکارهایی مثل اینستکس به دنبال وقت‌کشی هستند. مقامات ایرانی تأکید کرده‌اند که تعهدات اروپا در برجام ناکافی بوده و ایران از مزایای توافق هسته‌ای منتفع نشده است.

ادعای وجود جریان همسو با غرب در کشور

جوان در یادداشتی با عنوان "از فشار حداکثری دشمن تا بهره‌برداری از ظرفیت‌های داخلی" نوشت: راهبرد فشار حداکثری امریکا به نظام اسلامی در بالاترین سطح تاکتیکی خود قرار گرفته و نشانه‌های پیروزی مقاومت راهبردی توأم با اقدام و عمل و کار و تلاش انقلابی و جهادی در حال شکوفا شدن است.

نگارنده در ادامه افزود: جریان همسو با غرب راه حل مشکلات کشور را در کنار آمدن با غرب می‌داند، عاشورا را درس مذاکره می‌داند، روحیه انقلابی و مدیریت جهادی را بر نمی‌تابد، تبعیت گزینشی و نفاق آلود از ولایت فقیه دارد، در موضوع جبهه مقاومت همکاری راهبردی ندارد، برجام را اگر چه از آن فقط لاشه‌ای باقی مانده، اما همچنان مؤثر در برداشتن سایه جنگ از سر کشور می‌داند، از بن دندان به اقتصاد مقاومتی اعتقادی ندارد و اگر چه لقلقه زبانش هست ولی نسخه اقتصاد غربی را برای کشور می‌پیچد و برای کاهش حساسیت دشمن، محدود کردن قدرت موشکی کشور را در قالب برجام ۲ و ۳ مطرح کرده بود. آری تفکر تقی‌زاده ها، تفکر خطرناک و البته یک ظرفیت داخلی برای تغییر محاسبه محسوب می‌شود و دشمن روی این ظرفیت حساب ویژه‌ای باز کرده است.