آگهی را روی یکی از سایت های نیازمندی دیدم، خانه ای با شرایط مناسب و قیمت کم که به درد من می خورد، به محل کارم هم نزدیک بود، آنچه عجیب به نظر می رسید این بود که صاحب آگهی نوشته بود با تلگرام پیام بفرستید.
پیام دادم و خواستم تا مشخصات بیشتری از خانه ای را که به اجاره گذاشته بود بگوید، می گوید خانم هستید؟ جواب می دهم بله، ادامه می دهد برایم فایل صوتی بفرستید تا مطمئن شوم و من هم انجام می دهم.
موقیعت خانه را که توضیح می دهد، نوبت به سوال از وضعیت تاهل، کار و شغل و اینکه اهل کجا هستم می کشد و ادامه می دهد: خانه ۲ طبقه است و خودم طبقه بالا هستم، خواستید طبقه پایین را بگیرید و یا اینکه با خودم زندگی کنید.
می پرسم با خودتان؟ شما خانم هستین؟ جواب می دهد خیر آقا هستم.
مات و مبهوت از این آگهی، می گویم ممنون من دنبال چنین خانه ای نیستم و او می گوید: چرا ذهن همه ایرانی ها منحرف است، مگر همخانه خانم فقط برای هوس است؟
و من در لا به لای لایه های مغشوش ذهنم دلیلی جز هوس برای این کار پیدا نمی کنم.
چند روز بعد
به فاصله چند روز بعد به همایشی با موضوع ازدواج سفید دعوت می شوم، همایشی منطقه ای با موضوع چالش ها و آسیب شناسی همخانگی و ازدواج سفید که با حضور همیاران سلامت روان منطقه ۵ مراکز مشاوره کشور در تالار فردوسی دانشگاه کردستان برگزار شد.
تالار خلوت است و جمعیت زیادی نیامده، همایش با نیم ساعت تاخیر شروع می شود و قرار است تا بعد از ظهر هم ادامه پیدا کند.
معنای جدید روابط بشری در دنیای دیجیتال
رئیس مرکز مشاوره دانشگاه کردستان از ازدواج سفید به عنوان تابویی چالش خیز نام برده و می گوید: در گذر تاریخ با نگاهی به این پدیده می توان زیرساخت های آن را کالبدشکافی و دادها را در دنیای امروز بر ریشه های زبان فراموش شده بشر که در لایه های پنهان مستتر است، واکاوی کرد.
احمد امانی به برخی تمثیل ها، نمادها و سمبل های برگرفته از طبیعت اشاره کرد و گفت: الفبای هستی در جمع کردن اضداد پیغامی دارد که باید به آن توجه کرد.
وی افزود: سیستم وحشی تکنولوژی غرب با پیامدها و آسیب های خود، زبان فراموش شده در ناخودآگاه بشر را روز به روز سرکوب تر می کند.
امانی با بیان اینکه اضداد بند ناف معنوی دارد که نیاز به ریشه دار بودن است، اظهار داشت: بشر بعد از زندگی های گروهی و جنگلی، دریافت که نیازمند ساز و کار سازمند اجتماعی است و در مقاطعی کلید واژه خون بس در برخی مناطق بود و انتقام را با یک پیوند پایان می دادند.
عضو هیات علمی دانشگاه کردستان به مسیر تحول ازدواج از ایران باستان تا بعد از اسلام اشاره کرد و گفت: در این ابعاد زن جایگاه مدیریتی خود را پیدا کرد اما در دنیای دیجیتال امروز معنای روابط بشری کاملاً متحول شد.
انقلاب جنسی در اروپا و نفوذ به آسیا
رئیس مرکز مشاوره دانشگاه کردستان به وقوع انقلاب جنسی در دهه ۱۹۶۰ در اروپا اشاره کرد و یادآور شد: زنان به تناسب ارزش های حاکم بر جامعه، خواستار توجه به خواسته های جنسیتی خود شدند.
امانی افزود: به فاصله یک دهه بعد از آن ۴۰۰ هزار زوج همخانه در آمریکا شناسایی شدند که در سال ۲۰۱۰ این تعداد به بیش از هفت میلیون نفر رسید.
وی گفت: این فرهنگ کم کم وارد آسیا شد و فرهنگ بازدارنده این منطقه هم نتوانست در مقابل انقلاب جنسی غرب ایستادگی کندد و اکنون ۲۰ درصد جمعیت در ژاپن همخانه هستند.
امانی از این پدیده به عنوان روندی نام برد که پیوندجویی را در معرض تحرکات خود قرار داده و باز تعریف می کند.
عفونت عاطفی دوران کودکی
وی با بیان اینکه به ازدواج سفید نمی توان گفت آسیب هست یا نیست، افزود: در موقعیت امروز و با ساز وکار فرهنگی این پدیده یک آسیب است اما از دیدگاه دیگر طلاق هم روزگاری آسیب بود اما اکنون از آن به عنوان راه حل یاد می شود و بعید نیست همخانگی هم در مسیر تحول این سیستم تبدیل به راه حل شود.
عضو هیات علمی دانشگاه کردستان نگاه امروز به این پدیده را نگاه آسیب شناسی دانست و گفت: ریشه های این پدیده به عفونت و زخم های عاطفی دوران کودکی و نوجوانی بر می گردد.
خانواده های بدسرپرست، فرزندان طلاق، خانواده های معتاد، خانواده هایی با مرزهای در هم تنیده، رشد یافتن در اتمسفر فاقد مهارت فرزندپروری و خانواده های سلطه جو و دیکتاتور، تغییر سبک و آهنگ زندگی، ضربه های دلبستگی، مرگ دیالوگ و گفت و گو در خانواده باز بودن روابط جنسی، مشکلات اقتصادی و بیکاری، تشریفات پرهزینه عروسی و پدیده مولتی فاخری از ریشه های بنیادین این پدیده است که امانی به آنها اشاره کرد.
حرکت خزنده از شهرهای بزرگ به کوچک
رئیس مرکز مشاوره دانشگاه کردستان اظهار داشت: در سنندج هم ۱۰ مورد همخانگی به کلنیک مشاوره مراجعه کردند که نشان می دهد این پدیده به صورت خزنده از شهرهای بزرگ به سمت شهرهای کوچک در حال حرکت است.
وی با بیان اینکه ۶۵ درصد خانم ها تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشد دارند و ۳۵ درصد مردان دیپلم هستند، گفت: یعنی تا ۱۰ سال آینده خواستگار دختران تحصیل کرده، پسرانی با شغل صنعتی و خدماتی و تحصیلات دیپلم خواهند بود.
امانی مرگ هیجان را از چالش های اصلی و علت های پناه بردن به ازدواج سفید برشمرد و اضافه کرد: راه برون رفت هیجان تمرکز بر خویشتن و شاهراه اصلی آن هم غرایض جنسی است که از خودارضایی تا پدیده همخانگی امتداد دارد.
سندهای سفید
نگرش سکولاریسم در جریان سیال اطلاعات و پدیده جهانی شدن نکته دیگری بود که این استاد دانشگاه کردستان به آن اشاره کرد و اظهار داشت: نگرش به باورهای حاکم بر جامعه در این دهکده جهانی تغییر یافته است.
امانی به تعریف متفاوت ازدواج سفید در غرب و ایران اشاره کرد و افزود: در ایران به معنای یک سند است که چیزی در آن نه به صورت شرعی و نه قانونی ثبت نشده ولی در غرب معتقد به همخانگی بدون ارتباط جنسی هستند.
وی یادآور شد: زیرساخت این اقدام به جنگ جهانی دوم بر می گردد که برخی سربازان برای نجات جان زنان و دختران یهودی از مرگ، آنان را همسر و یا معشوقه خود معرفی کردند و چالشی برای نجات جان یک انسان در بازی سیاسی جنگ آغاز شد.
خفه!
رئیس مرکز مشاوره دانشگاه کردستان طول عمر یک رابطه همخانه را یک تا سه سال اعلام کرد و تاکید کرد: این پدیده بیشتر دامنگیر سنین ۲۵ تا ۳۰ سال است که اوج تکاپوی جنسی و عاطفی آنها به شمار می رود.
امانی گفت: از بحران های روانشناختی این پدیده می توان به افسردگی، اضطراب، سندروم ضربه به عشق، احساس بی ارزشی به ویژه در دختران، بی هویتی، فرزندان بی سرپرست و خشونت بالای خانوادگی اشاره کرد.
وی رسالت دانشگاه در این زمینه را این معرفی کرد که خط قرمزی در این رابطه نیست و نقاط غیرقابل سوال وجود ندارد و دچار تفکر مربعی نشویم.
امانی تاکید کرد: تله دهه ۶۰ اعتیاد، تله دهه ۷۰ ایدز، تله دهه ۸۰ طلاق عاطفی بود که در همه دهه ها تنها به جامعه گفتند خفه شود و درباره آنها «حرفی زده نشود و باید تلاش کنیم امروز به تله ازدواج سفید نیفتیم».
این استاد دانشگاه گفت: برای نجات روستای در معرض سیل نمی شود آن را جابجا کرد اما می شود به مردمش آموزش شنا داد.
پوست اندازی اجتماعی و فرهنگی
یک متخصص روانپزشکی هم ازدواج سفید را نوعی پوست اندازی اجتماعی و فرهنگی برشمرد و افزود: جلوی این پدیده را مانند طلاق و دیگر آسیب ها نمی توان گرفت.
رضا ویسانی فر اضافه کرد: از دیدگاه تحول اجتماعی گذر از دنیای کلاسیک به سبک زندگی مدرن است و بلوغ فکری است.
وی با بیان اینکه از دیدگاه دیگر این پدیده نوعی فردگرایی مطلق است، افزود: این فردگرایی تا جایی پیش می رود که خانم های متاهل تحصیلکرده و سوپراستارها و افراد مهم حتی برای به دنیا آوردن فرزندان خود رحم اجاره می کنند و حتی برای تربیت فرزند خود هم با وجود وقت فراغتی که دارند، زمانی صرف نمی کنند.
ویسانی فر گریز از خانواده گسترده به خانواده هسته ای و سپس خانوار ۲ نفره را در سیر تحول خانواده برشمرد و گفت: خانواده ۲ نفره همان افرادی هستند که ازدواج سفید را انتخاب کرده و ضربه های عاطفی، فرار از حس مسئولیت و فردگرایی را انتخاب کرده اند.
این متخصص روانپزشکی یادآور شد: شخصیت فرد زمانی واقع گرا است که واقعیت های موجود در جامعه را بپذیرد و افرادی که به سرکوب واقعیت ها بپردازند به راههای دیگری پناه می برد.
وی هوس و شهوت را برجسته ترین بخش این پدیده معرفی کرد و افزود: تعهد، گذشت، فداکاری و صمیمیت در این ارتباط وجود ندارد و از آنجا که ثبات و دوامی ندارد، احساس شایستگی را در آن نمی توان دید.
ویسانی فر نیازهای روانشناختی را قربانی نیازهای جنسی برشمرد و گفت: نبود احساس تعلق آسیبی برای این افراد است.
وی با بیان اینکه این پدیده تنها برای دوران کوتاهی لذت بخش است، اضافه کرد: امنیت و آزادی بیش از حد باعث اضطراب می شود.
نبود نظارت و بازدارندگی
دکترای جامعه شناسی، مدرس دانشگاه فرهنگیان کردستان هم با بیان اینکه در ازدواج سفید یا ازدواج مدنی که به عنوان زندگی زناشویی بدون ازدواج نیز شناخته شده زوجین زیر یک سقف زندگی و تمام وظایف زناشویی را برعهده می گیرند اما این رابطه را از نظر قانونی یا شرعی و عرفی به ثبت نمی رسانند.
مسعود بیننده افزود: این الگوی جدید خانواده که همباشی و همخوابگی نیز نامیده میشود معلول تغییر ساختار خانواده در جامعه ی پسا صنعتی و تغییر کارکردی خانواده است.
وی تاکید کرد: خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی مهم، لزوماً مثل گذشته دارای کارکردهای فراوان نبوده و شکل آن به مقیاس هسته ای، کوچک و سیال تغییر یافته است.
بیننده گفت: این الگوی نوین همباشی در بستر فرهنگ و اقتصاد جوامع پساصنعتی شکل گرفته است و ورود آن به کشوری مثل ایران برمبنای بسترهای لازم و ضروری این جامعه نیست.
وی با تاکید بر اینکه نمی توانیم وجود و شیوع این پدیده را نیز نفی کنیم و آن را صرفاً ناشی از ورود ارزش های منفی تلقی کنیم، افزود: در جامعه ایران وجود چنین الگوهایی که در شهرهای بزرگ بویژه تهران دیده می شود ناشی از این واقعیت است که جوانان با توجه به مشکل بیکاری و عدم پشتوانه اقتصادی و همچنین سنت های دست و پاگیر توان دست یافتن به ازدواج رسمی را نداشته و به همین دلیل به کم هزینه ترین نوع ازدواج که مسئولیت چندانی هم به بار نمی آورد، روی می آورند.
قرار گرفتن خرده فرهنگ جوانان در برابر ارزش های نسل مسلط را نوعی مبارزه و تلاش برای تغییر برشمرد و گفت: در جوامع مصرفی با خودبیانگری، فردگرایی محصولی به عنوان ازدواج سفید رخ می دهد که در جوامع تولیدی این پددیه خانواده گرایی است.
وی یادآور شد: ۷۵ درصد این همخانگی ها یک تا سه سال دوام دارد و کمتر به ازدواج دائمی منجر می شود.
کمرنگ شدن کارکردهای خانواده
مدیرکل امور اجتماعی استانداری کردستان هم در این همایش گفت: ازدواج سفید برگرفته از این نظریه است که خانواده امروزی کارکرد خود را گم و یا فراموش کرده است.
فرانک قدسی پدیده چند شوهری زنان را قبل از اسلام بررسی و اظهار داشت: در آن زمان، زنان تنها با نصب پرچم هایی بر درب خانه های خود اعلام می کردند که تنها زندگی می کنند که امروز این الگوها تغییر پیدا کرده است.
وی با بیان اینکه در اسلام ازدواج باید مبتنی بر شرع و قانون باشد، افزود: ازدواج سفید آسیب نوپدید است که بستر و زمینه هایی از قبل داشته و آمار دقیقی از آن در دست نیست.
مدیرکل امور اجتماعی استانداری کردستان با بیان این پدیده عفت جامعه را لکه دار می کند، گفت: ازدواج سفید با الگوگیری از دیگر مکاتب بروز یافته است.
قدسی تاکید کرد: دختران با تحصیل عالیه و یادگیری مطالبه گری صاحب شغل شده و با استقلال اقتصادی که به دست آورده اند هر مساله ای را در خانواده بر نمی تابند و مسیر دیگری را برای خود بازگو می کنند.
تک فرزندی و کاهش جمعیت خانواده، کمرنگ شدن کارکرد تربیت خانواده دوری فرزندان از خانواده به دلیل کار، از عواملی بود که قدسی آن را دلیل گرایش جوانان به همخانگی اعلام کرد.
وی اضافه کرد: همخانگی بر مبنای ارضای میل شهوانی است که بُعدی است که نمی توان آن را حذف کرد.
همباشی سیاه
ازدواج سفید یکی از چالش های جدید و نوپدید جامعه ایران است و مهمترین عوامل گرایش به این رابطه تغییرات فرهنگی جامعه، مشکلات مالی جوانان، محک زدن رابطه، آشنایی بیشتر، عدم اعتقاد به ازدواج، سست شدن اعتقادات مذهبی برخی افراد، افزایش مردان و زنان تنها، الگو برداری از برنامه های ماهواره و رسانه های بیگانه که قبح این نوع رابطه را از بین می برند، توقعات بالای دختران، ناتوانی جوانان در تامین هزینه های ازدواج، مصرف مواد مخدر و ایجاد خلأ روانی برای دختران، دور ساختن طرفین از شروع جدی زندگی، احساس فریب خوردگی تعهد مالی کمتر در این رابطه و رهایی از هفت خوان ازدواج رسمی است.
این ازدواج آسیب های اجتماعی و روانی زیادی برای جامعه، طرفین و خانواده آنان ایجاد می کند که مهمترین آسیب ها کم شدن حس مسئولیت، تحمیل هزینه اضافی بر جامعه برای پرورش فرزندان این نوع ارتباط، کم شدن اعتماد زوجین به یکدیگر، زیاد شدن احتمال طلاق، کم شدن شادی و نشاط زوجین به خصوص زنان، کاهش فرزندآوری و کاهش شانس مادر شدن برای دختران است.
۹۹۳۷/۹۱۰۲