بهره کشی از کار کودک، ریشه در عوامل مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دارد به نحوی که فقر اقتصادی، بیکاری والدین، اعتیاد و طلاق و شکاف طبقاتی از مهمترین عوامل افزایش کودکان کار و خیابانی در جامعه به شمار میرود.
کودک کار که به جای تحصیل و تفریح، موظف به تامین اقتصاد و معیشت خود و خانواده هست و به منظور کسب درآمد به فعالیتهای تولیدی، خدماتی یا مشاغل کاذب روی میآورد، از بسیاری حقوق اولیه انسانی، حق آموزش و تحصیل باز مانده، سلامت جسمی و روانی اش به شدت در معرض انواع آسیبها و خشونتهای جسمی و حتی جنسی قرار میگیرد.
این پدیده نوظهور در خراسان جنوبی مانند آتشی زیر خاکستر آینده سلامت اجتماعی منطقه به ویژه مرکز استان را به مخاطره انداخته و عدم جلوگیری از آن گریبان جامعه ای را خواهد درید که هر کدام ما عضوی از آن هستیم.
اقدامات خوبی از سالهای گذشته توسط سازمانهای ذیربط و مردم نهاد برای مهار این معضل اجتماعی در استان صورت گرفته اما نه تنها کافی نبوده بلکه به دلایل مختلف موفقیت کامل هم حاصل نشده است.
تامل در گزارشهای برخی مسئولان حوزههای مختلف آسیبهای اجتماعی در چندسال اخیر دست نوشته ای یکسان را در ذهن به تصویر میکشد که مطمئناً بازدید میدانی از سطح شهر بیرجند تمامی این گزارشها را نقض خواهد کرد.
برخی اقدامات غیرکارشناسی شده و به ظاهر تشویقی برای خانواده کودکان کار نه تنها آمار را کاهش نداده بلکه همسایههای مجاور هم برای به خدمت گرفتن این نوع اقدامات، کودکان خود را به خیابانها فرستادند!
باید بدانیم کودکانی که روزی برای فروش اقلامی همچون دستمال کاغذی، آدامس یا بادکنک سردی و گرمی چهارراهها را تجربه کردند امروز با سودجویی برخی افراد، خرده فروشی مواد مخدر را تمرین میکنند.
باید بدانیم وقت تحصیل و بازی کودکانه کودکان صرف بهره کشی میشود و چهارراههای شهر، آینده سازان را به بازماندگان از تحصیل، زندانیان، بزهکاران و معتادان آینده جامعه تبدیل میکند.
باید بدانیم اگر راهی برای ساماندهی کودکان کار باشد در همین مقطع باید صورت بگیرد وگرنه با افزایش و خیزش آن مانند خیلی از مسائل و آسیبهای اجتماعی راهی برای آن وجود نخواهد داشت و باید کودک کار را مانند بسیاری از کلانشهرها بپذیریم.
بتازگی یکی از مدیران دستگاههای شهرستانی اعلام کرده که ۹۰ درصد کودکان کار اتباع خارجی هستند و علت اصلی افزایش آن ترحم مردم است و در جای دیگر آمده است که برای سازماندهی کودکان کار داخلی هیچگونه مشکلی وجود ندارد؛ سئوال اینجاست که متولی اصلی سازماندهی کودکان اتباع خارجی کیست، چرا باید برای کاهش آسیب اجتماعی که یک جامعه را دربر می گیرد مرزبندی کنیم، آیا این کودکان از حقوق شهروندی برخوردار هستند یا خیر و آیا کمکاریها را می توان فقط به حساب ترحم مردم نوشت یا خیر، اینها همه سئوالاتی است که پاسخ آنها بسیاری از روزنههای این آسیب اجتماعی را در صورت تحقق درمان خواهد کرد.
۳۲۱۵*۳۰۲۸