روز پنجشنبه هفته گذشته، دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا در خلال یک سخنرانی مدعی سرنگون شدن یک پهپاد ایرانی به فاصله یک کیلومتری یکی از ناوهای نیروی دریایی امریکا به نام «یواساسباکسر» شد. ترامپ ادعا کرد: «پهپاد چند اخطار برای عقبنشینی را نادیده گرفت و امنیت کشتی و خدمهاش را به خطر انداخته بود بنابراین فوراً نابود شد.»
ادعای دولت امریکا از سوی محمدجوادظریف، سیدعباس عراقچی، سخنگوی ارشد نیروهای مسلح ایران و روابط عمومی سپاه پاسداران تکذیب شد.
این ادعا در حالی که پس از مطرح شدن در کانون توجه رسانهای جهان قرار گرفت، در فضای رسانهای داخلی واکنشهای مشابه دو طیف سیاسی کشور را مبنی بر واهی بودن آن برانگیخته است. به طوری که رسانههای اصلاح طلب از آن با تعابیری چون "ادعای واهی"، "توهم تلافی"، "داستان پردازی"، "دروغ گویی"، "فضاسازی"، "خودزنی"، "جنگ روانی"، "گاف عجیب" و "فرافکنی" و رسانههای اصولگرا نیز با توصیفاتی همچون: "توهمانتقام"، "انتقام در خواب"، "سیاهبازی"، "لاف در غریبی"، "لاف غربتی"، "گاف جدید" و "قصه تازه احمقهای درجه یک" یاد کرده اند.
تقریباً اغلب رسانهای مورد بررسی از هر دو جناح سیاسی بر این نکته تاکید داشته اند که انگیزه ترامپ برای طرح چنین ادعایی، رهایی از حس حقارت ناشی از سقوط یک ماه پیش پهپاد آمریکایی توسط کشورمان است.
آمریکا برای پر کردن خلأ حیثیتی پس از سرنگونی پهپاد خود چنین ادعایی را مطرح میکند.(اعتماد) به نظر میرسد تحقیر آمریکاییها در پی ساقط کردن پهپاد جاسوسی این کشور در خلیجفارس توسط ایران هنوز التیام نیافته است.(وطن امروز)
رسانههای اصلاح طلب
این رسانهها علاوه بر ادعای ترامپ در خصوص سقوط پهپاد ایرانی، در خصوص عملکرد دستگاه دیپلماسی دولت بویژه شخص ظریف و همچنین احتمال درگیری نظامی میان ایران و آمریکا به طرح محورهایی پرداخته اند.
ادعای ترامپ درباره هدف قراردادن پهپاد ایرانی
"توهم تلافی" تیتر یک روزنامه اعتماد است که در ذیل آن میخوانیم: تلقین ناامنی در خلیجفارس به بازیگران مهم منطقهای و فرامنطقهای و به تصویر کشیدن توانایی امریکا در تلافی هدف قرارگرفتن پهپاد جاسوسی امریکا توسط ایران که یک ماه پیش صورت گرفت دو علت اصلی خبرسازی دونالد ترامپ به حساب میآیند…دولت ترامپ پس از بازگرداندن تحریمهای هستهای و توسعه دامنه تحریمهای غیرهستهای علیه ایران به دنبال اجماعسازی علیه تهران است و در حالی که در پرونده برجام نه تنها نتوانسته این اجماع را شکل بدهد بلکه تنها هم مانده تلاش میکند با داستانسازی در خلیجفارس، ایران را تهدیدی برای ثبات و امنیت بزرگترین آبراه نفتی جهان نشان بدهد. داستان ترامپ درباره هدف قراردادن پهپاد ایرانی در روزهایی منتشر شده که منطقه خلیج فارس و غرب آسیا دستخوش تحولات ناخوشایندی است. از حملات مشکوک به تانکرها و نفتکشهای متعدد در سه ماه گذشته تا توقیف نفتکش ایرانی در منطقه جبلالطارق توسط انگلیسیها و البته هدف قرار گرفتن پهپاد جاسوسی امریکا توسط ایران.
اعتماد همچنین در سرمقاله خود نیز به هدف آمریکا برای این نوع فضاسازی پرداخته و نوشت: به نظر میرسد، بخشی از تیم دونالد ترامپ رئیسجمهور ایالات متحده و شخص او چندان بیمیل نیستند که یک نوع درگیری محدود نظامی در خلیج فارس ایجاد کنند. یعنی یک درگیری نظامی کنترل شدهای که دونالد ترامپ بتواند از آن بهرهبرداری مطبوعاتی برای کمپین تبلیغاتی خود انجام دهد و به نوعی بیان کند در شرایطی که ایرانیها وارد مذاکره نشدهاند، ایرانیها مسیری که انتخاب کردهاند مسیر درگیری است و من هم از این مسیر نمیترسم و این مسیر را ادامه خواهد داد تا زمانی که خواسته خود را محقق کند. یک سناریوی امریکاییها این موضوع است و تلاش میکنند در این مسیر قدم بردارند و ممکن است، تیم تندرویی که اطراف آقای ترامپ قرار دارند این سناریو را مطرح کرده باشند که اگر ایران به مذاکره تن ندهد، امریکا باید به سمت یک درگیری نظامی محدود کنترل شده با ایران برود تا پرستیژ جمهوری اسلامی را در منطقه تضعیف کند و ترامپ از آن بهرهبرداری لازم را برای انتخابات ببرد.
در یادداشتی دیگر از روزنامه اعتماد میخوانیم: هر چند هنوز معلوم نیست که چنین ادعایی چقدر صحیح است ولی در تحریکآمیزی آن تردید نیست و اگر پاسخی میطلبد باید در کمال دقت و هوشیاری صورت گیرد. شاید امریکا برای پر کردن خلأ حیثیتی پس از سرنگونی پهپاد خود چنین ادعایی را مطرح میکند اگر چنین باشد، بگذاریم دلشان خوش باشد. ما باید برای جهان ثابت کنیم که در دشمنی با خصم خود هم عاقل و دور اندیشیم و اقتدار خویش را در اندازههای کودکانه خرج نمیکنیم.
به نوشته شرق یکباره ماجراهای عرصه دیپلماسی شکل دیگری به خود گرفته است؛ یا موضوعات حول نفتکش است یا پهپاد. روایت از زمانی اینگونه شد که یک پهپاد آمریکایی در حریم هوایی ایران رؤیت شد و بعد از سه اخطار، مورد حمله نیروهای ایرانی قرار گرفت. آنچه نگرانی وقوع یک جنگ را آنقدر بالا برد که دونالد ترامپ دستور حمله را ۱۰ دقیقه قبل از انجام متوقف کرد. اگرچه ادلهاش آنقدر واهی بود که حتی بر اصل خبر سایه انداخت، با این حال، ماجرای نفتکش و ناو و پهپاد هر روز، در عرصه رسانهای با شکلی متفاوت خود را نشان میدهد.
این روزنامه با اشاره به ادعای روز پنجشنبه ترامپ مبنی بر هدف قرار دادن یک پهباد ایرانی، افزود: او در حالی از این اقدام سخن گفت که در گزارش پنتاگون هیچ اثری از ایرانیبودن پهپاد نیست. اما این در حالی است که سپاه، نیروهای مسلح و وزیر خارجه ایران، این خبر را تأیید نکردند و موضوع بهسرعت در فضای مجازی به جوک تبدیل شد.
ابتکار زیر تیتر "ناکامی کاخ سفید در جنگ پهپادها" نوشت: ادعای سرنگونی هواپیمای بدون سرنشین ایرانی بر فراز تنگه هرمز در حالی صورت میگیرد که طی یک ماه گذشته در راستای حملات مشکوک به چند نفتکش در دریای عمان، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک فروند پهپاد آمریکایی را در نزدیکیهای کوه مبارک و در تنگه هرمز سرنگون کرد.
همدلی در گزارشی با تیتر "ترامپ همچنان جهان را به خنده میاندازد / خودزنی آمریکایی" به بازتاب رسانهای این ادعای ترامپ پرداخته و نوشت: رسانهها خبر نداشتند که خبر مهمشان فقط ساعتی دیگر تکذیب شود. البته تقصیری متوجه آنها نبود. چه کسی تصور میکرد کسی که یکی از شخصیتهای برتر حقوقی جهان است خبر به این مهمی را بر اساس توهم و داشتههای بیپایه ذهن خودش اعلام کند. حالا دیگر جهان مانده است و یک آمریکایی که با وجود ابرقدرتی در فضای سیاست و اقتصاد، امورش را در دست کسی میبیند که بعد از دو سال و هشت ماه، هنوز توجیه نشده است در چه جایگاه فاخر و مهمی قرار دارد. چه بسا ترامپ اگر میدانست «رئیسجمهوری» کشور چون آمریکا یعنی چه، ساعاتی قبل از اعلام این خبر، از فیفا نمیخواست که پولهای بلوکه شده تیمملی را به ایرانیها ندهد!
آفتاب یزد نیز در تحلیلی در خصوص "مقصود ترامپ از یک ادعا" نوشت: اکنون دوطرف وارد فاز تازهتری از جنگ روانی شدهاند. به نظر میآید ترامپ در بیان حمله به پهپاد ایرانی حتی به دروغ، به دنبال یک جنگ روانی است. آمریکاییها سعی میکنند جنگ خودشان را در مسائل اقتصادی و روانی به جایی برسانند تا عرصه را بر ایران تنگ کنند.
آفتاب یزد همچنین زیر تیتر "ترامپ توهم زد" مینویسد: به نظر میآید که این بار هم ترامپ گاف عجیبی در بیان اظهاراتش مرتکب شده باشد. اما پرسش اینجاست که رئیس جمهوری آمریکا از چه روی در موضوعی به این مهمی چنین ادعای اشتباهی را مطرح کرده است و این موضوع بیانگر چه موضوعی است و چه تبعاتی میتواند برای او داشته باشد؟
محسن جلیلوند، استاد حقوق بین الملل در این باره به آفتاب یزد میگوید: درباره چرایی ادعای ترامپ باید گفت یک دلیل این موضع گیری سریع او در قبال حمله به پهپاد ایرانی، این موضوع است که شرایط بعد از حمله به پهپاد آمریکایی توسط ایران برای ترامپ بسیار حیثیتی شده است، چرا که به دلیل عدم اتخاذ موضع خاص در آن زمان، حملات شدیدی به سمت ترامپ در آمریکا صورت گرفت و به او انتقادهایی شد که چرا با آن حمله برخورد نکرد. ترامپ اکنون همه آرزویش این است که این موضوع را به نوعی جبران کند، در همان زمان بسیاری به او گفتند که او ترسو است و توان مقابله کردن ندارد. از سویی دیگر ترامپ میخواهد نشان دهد که آمریکا در خلیج فارس فعال است و مراقب امنیت آنجاست.
مرتضی مکی دیگر کارشناس بینالملل نیز به آفتاب یزد میگوید: قطعاً این اتفاق بسیار بد برای ترامپ در جنگ تبلیغاتی و رسانهای او با تهران خواهد بود و نشان میدهد که در این جنگ رسانهای بار دیگر آمریکا از ایران شکست خورده که این امر یک رسوایی برای ترامپ به شمار میآید.
مهدی مطهرنیا استاد حقوق بین الملل نیز به آفتاب یزد میگوید: ادعای اشتباه ترامپ در حمله به پهپاد ایرانی اما در نزد افکار عمومی ارزش ادعاهای ایالات متحده آمریکا را کاهش میدهد. در جهان امروز نمیتوان به راحتی زمان سقوط یک پهپاد را کتمان و یا ادعای آن را مطرح کرد.
ایران: به نظر میرسد دولت امریکا میکوشد اقدام نیروهای نظامی ایران در سرنگون کردن پهپاد امریکایی که با هدف دفاع از حریم هوایی کشورمان صورت داده بودند را با فضاسازی و انتشار اخبار ثابت نشده تلافی کنند. اقدام متقابلی بر پایه یک روایت مجهول از سرنگون کردن پهپاد ایرانی که حتی پنتاگون نیز حاضر نشده است بر آن صحه بگذارد. قابل انتظار بود در بحبوحه تشدید تنش دیپلماتیک میان ایران و امریکا، برخوردهای غیرقابل پیشبینی میان نیروهای نظامی دو کشور در آبهای خلیج فارس بروز یابد؛ برخوردهایی که در امتداد سناریوی جنگ روانی امریکا علیه ایران صورت میگیرد و هدف منزوی کردن آن و تضعیف توان اقتصادی و منطقهایاش را جست وجو میکند.
آرمان در یادداشتی با عنوان "جنگ پهپادها! " نوشت: اعلام خبر سرنگونی یک پهپاد ایرانی از سوی رئیسجمهور آمریکا نشان دهنده نیاز مبرم کاخ سفید به عرض اندام نظامی علیه تهران است. ظاهراً احساس ابرقدرت دنیا این است که در جریان سرنگونی پهپاد غول پیکرش از سوی ایران و عدم پاسخگویی بهآن یک ضربه حیثیتی خورده است و باید در جایی و زمانی در ظاهر هم که شده جبران شود! آمریکا از یک سونمی خواهد یا نمیتواند وارد یک درگیری تمام عیار علیه جمهوری اسلامی ایران شود و از سوی دیگر تمام تلاشش معطوف به حفظ سطحی از تنش در منطقه خصوصاً در خلیجفارس است تا امکان عبور اقتصاد ایران از بحران تحریمها را به حداقل برساند.
سیدمحمد مرندی، تحلیلگر مسائل سیاسی طی گفتگویی با آرمان یادآور شد: اگر آمریکاییها توانستهاند پهپاد ایرانی را که مدعی انهدام آن هستند ساقط کنند میبایستی قطعات آن را در اختیار داشته باشند. اگر هم پهپاد را بنا به ادعایشان منهدم کردهاند اما نمیتوانستند قطعات آن را جمعآوری کنند چون در آبهای سرزمینی ایران بوده است. این بدان معناست که آنها پهپادی را در فضای سرزمینی ایران منهدم کردهاند که باز چنین اقدامی به معنای تجاوز به حریم امنیتی ایران بوده است. اما آنچه که مسلم بوده آن است که ایالات متحده هیچگونه مدرکی دال بر سرنگونی پهپادی ایرانی در دست ندارد.
به نظر میرسد آمریکاییها هنوز از سرنگونی پهپاد حدود ۲۰۰ میلیون دلاریشان عصبانی هستند. باید این نکته را مد نظر داشته باشیم پهپاد آمریکایی توسط موشکهای زمین به هوای ساخت ایران سرنگون شده که بر آبروریزی مضاعف آنها در سطح جهانی افزوده است. همچنین دلایل دیگری همچون تنشهای در داخل آمریکا بعد از مواضع نژادپرستانه و توهینآمیز ترامپ به اقلیتها، دلایلی برای فرار به جلو و فرافکنی ترامپ است.
عملکرد دستگاه دیپلماسی
اعتماد: ایران حقیقتاً در عین اقتدار مظلوم هم هست، امریکا حقیقتاً ظالم و در حال اعمال تروریسم اقتصادی علیه ملت ایران است. این معانی باید برای جهان روشن شوند و بر همین مبناست که باید از تلاشهای دیپلماتیک و خستگیناپذیر آقای ظریف تقدیر و پشتیبانی کرد و اجازه داد که تاکتیکهای زیرکانهاش را پیش ببرد.
همدلی در یادداشتی متذکر میشود: لازم کار میآید که مسئولان دلسوز فریب سخنان به ظاهر ساده وشفاف این به اصطلاح سیاسیکاری های کاخ سفیدرا نخورده و دشمن را ضعیف وبی تدبیر نشمارند بلکه باسیاستهای موازی بجای تقابل درجهت پیشبرد اهداف ملی وبه قول برادران آذری زبانمان گاماس گاماس یعنی آهسته آهسته گام برداشته وسیاست سنگر به سنگر با آمریکاها را دراین برهه سخت زمانی طی نمایند تا ازهرگونه تقابل فیزیکی حتی کلامی غیر کارشناسانه پرهیز گردد که باتدبیر و دیپلماسی سازنده بوده است که وزارت خارجه توانسته بادرایت تا بازه زمانی فعلی کشور را ازگزندسیاست های جنگ سالارانه گروه (بی) مصون بدارد.
آرمان: اگر قرار باشد منصفانه به شرایط کشور و منطقه نگاهی بیندازیم. متوجه میشویم که زحمات نیروهای دفاعی کشورمان متشکل از سپاه و ارتش از یکسو توازن را به هم زده است. همچنین از سوی دیگر فعالیتهای مضاعف و قدرتمند دستگاه دیپلماسی کشور به راهبری دکتر ظریف توانسته جایگاه کشور را در بازی مؤثر در صحنه بینالملل تغییر دهد. این ترکیب برای کشور برکات بسیاری داشته است.
به گزارش ایلنا مشاور رئیسجمهور به ادعای یک مقام رسمی دولت آمریکا که وزیر امور خارجه کشورمان را فاقد قدرت تصمیمگیری دانسته واکنش نشان داد.
حسام الدین آشنا در صفحه توئیتر خود نوشت: واضح است که محمدجواد ظریف از اختیار تصمیمگیری بیشتری نسبت به رئیسجمهور آمریکا برخوردار است. چرا که ایران هنوز چیزی را که او امضا کرده اجرا میکند و آمریکا چیزی را که رئیس جمهورش امضا کرده نقض میکند.
احتمال درگیری نظامی میان ایران و آمریکا
آرمان در یادداشتی به قلم داریوش قنبری، استاد دانشگاه نوشت: به نظر میرسد آمریکاییها فعلاً در این مرحله، دنبال جنگ نیستند و دنبال این هستند که فشارها را بیشتر کنند و میخواهند از دیپلماسی قایق توپدار علیه ایران استفاده کنند. میخواهند تا جایی که ممکن است فشارها را علیه ایران افزایش دهند تا بتوانند در عرصه دیپلماسی از ایران امتیاز بگیرند. آنها امیدوارند تا با فشار بیشتر، ایران تن به مذاکره دهد اما فشارهای وارده تابهحال، نتیجه عکس داشته و ایران از مذاکره رویگردان بوده و تمایل چندانی نه تنها نسبت به مذاکره نداشته بلکه با فشارهای آمریکا عزمش برای عدم مذاکره و پرهیز از آن جدیتر شده و آمریکا نتوانسته به اهدافش برسد. اما اینکه آیا این فشارها بیشتر از این ادامه مییابد یا خیر؟ به نظر میرسد که همچنان ادامه داشته باشد.
نگارنده در بخش دیگری افزود: از آنجا که استراتژی ترامپ همچنان بر مبنای فشارهای اقتصادی استوار است بعید به نظر میرسد که فعلاً برنامهای برای درگیری نظامی با ایران در دستور کار آمریکا باشد. با توجه به روحیات ترامپ در ارتباط با اولویت دادن به مسائل اقتصادی جنگ بین ایران و آمریکا هم یک جنگ اقتصادی خواهد بود. اعلام برخی کشورهای منطقه هم که دنبال جنگ نیستند در این راستاست که جدا از اینکه از تبعات جنگ برای خودشان در هراسند، شاید به این دلیل است که آنها هم نسبت به روحیه ترامپ آشنایی دارند و میدانند که در منطقه به دنبال چیست.
تارنمای بهارنیوز به نقل از یک رسانه آمریکایی مطلبی با عنوان "جنگ فاجعهآمیز آمریکا-ایران چگونه آغاز میشود؟ "منتشر کرده است که در بخشی از آن میخوانیم: آسیبهای کوتاه مدت و بلند مدت درگیری با ایران به منافع ایالات متحده فاجعه آمیز خواهد بود. طبق شواهد موجود، نه ایران و نه ایالات متحده هیچیک خواستار یک درگیری نظامی نیستند؛ اما این بدان معنا نیست که درگیری رخ نخواهد داد. در واقع، احتمال وقوع درگیری امروز حتی از سال ۲۰۱۱ که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، قصد حمله گسترده به برنامه هستهای ایران را داشت، بیشتر است. درگیری میتواند با اقدامات تحریک آمیز از سوی ایران و اقدام ایالات متحده برای بازداری از تحریکها آغاز شود. هر گونه درگیری احتمالی به طور قطع ناگهانی آغاز خواهد شد و ایالات متحده فرصتی چند هفتهای یا چند ماهه برای اعزام نیرو و کسب آمادگی برای درگیری نخواهد داشت و با هر نیرویی که در منطقه مستقر دارد، به جنگ مبادرت خواهد کرد.
رسانههای اصولگرا
این رسانهها علاوه بر موضوع ادعای ترامپ در خصوص پهپاد ایرانی به طرح محور دیگری حول موضوع برجام و عملکرد وزارت خارجه پرداخته اند.
ادعای ترامپ درباره هدف قراردادن پهپاد ایرانی
"انتقام پهپادی ترامپ از ایران اما در خواب! " تیتر یک کیهان است که در ادامه آن با ذکر اینکه ادعای ترامپ صرفاً آرزوهای وی است که در قالب خبر ارائه شده است، افزود: گرچه از دقایق ابتدایی طرح این ادعا از سوی رئیسجمهور آمریکا، اکثر محافل سیاسی و رسانهای با شک و تردید به آن پرداختند، اما در ادامه واکنش مستند و مستدل مقامات سیاسی و نظامی کشورمان خیلی زود روشن کرد که این ادعای چیزی جز توهمات ترامپ تحت تأثیر سیلیهای مکرر جمهوری اسلامی در منطقه نبوده است.
به نوشته این روزنامه گرچه تا لحظه نگارش این گزارش رسانههای منطقهای و بینالمللی همچنان سرگرم ادعای واهی ترامپ و ابهامات متعدد درباره هویت پهپاد مدعایی هستند با این حال آنچه روشن است اینکه ترامپ بعد از چند هفته، همچنان درباره سرنگونی پهپاد فوق پیشرفته و گران قیمت تریتون احساس تحقیر میکند.یقیناً درد شناسایی و سرنگونی پهپاد فوق پیشرفته آنها توسط سیستم پدافندی ایران، با این سیاهبازیها کمترین تسکینی پیدا نمیکرد. چرا که چنان تحقیری به این سادگی جبران نخواهد شد.
"داره میسوزه! " تیتر یک روزنامه وطن امروز است. به نوشته این روزنامه به نظر میرسد تحقیر آمریکاییها در پی ساقط کردن پهپاد جاسوسی این کشور در خلیجفارس توسط ایران هنوز التیام نیافته است.
روزنامه جوان در گزارشی با تیتر "ترامپ توهم زد" مینویسد: هنوز یک ماه از خبر سرنگونی پهپاد متجاوز امریکایی گلوبال هاوک به حریم هوایی جمهوری اسلامی ایران با پدافند هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب نگذشته است که رئیس جمهور امریکا پنجشنبه شب در اظهار نظری توأم با ذوقزدگی در جمع خبرنگاران حاضر و مدعی شد: «یک ناو نیروی دریایی امریکا یک پهپاد ایرانی را در قالب «اقدامی تدافعی» ساقط کرده است.»… تا شاید بهزعم خود و به تلافی آن تحقیر تاریخی، قدرت مخدوش شده امریکا را ترمیم کند، اما این خبر بیش از آنکه واقعیت داشته باشد، توهمی بیش نیست.
جوان در سرمقاله خود نیز تصریح میکند: ترامپ این روزها به هر دری میزند تا انفعال ناشی از ناکارآمدی امریکا در پیشبرد سیاست فشار حداکثریاش علیه ایران و زیر سوال رفتن اعتبار نظامی امریکا در پی هدف گرفته شدن پیشرفتهترین پهپاد نظامی امریکا توسط پدافند ضدهوایی ایرانی سوم خرداد در ارتفاع ۵۶ هزارپایی را جبران کند.
به گزارش تارنمای جهان نیوز محمد ایمانی، طی یادداشتی نوشت: ترامپ مدعی شد ناو آمریکایی یک پهپاد ایرانی را در خلیج فارس سرنگون کرده است. او باید ثابت کند اولاً چنین اتفاقی رخ داده، ثانیاً معلوم کند پهپاد، نظامی بوده یا غیر آن. ثالثاً ایرانی بوده یا غیر ایرانی؟
ترامپ باید ثابت کند اگر واقعاً پهپادی را سرنگون کرده اند، چه نوع پهپادی بوده است. کوادکوپتر های معمولی هم پهپاد هستند. آیا آنها یک پهپاد نظامی را زده اند یا یک کوادکوپتر تفریحی و معمولی را؟
ترامپ بعد از چند هفته، همچنان درباره سرنگونی پهپاد فوق پیشرفته و گران قیمت تریتون احساس تحقیر میکند. چنان تحقیری به این سادگی جبران نخواهد شد. در صورتی که اصل خبر درست باشد، طبیعتاً ایران دست روی دست نمیگذارد. اما تلافی، الزاماً متقارن و هم وزن نیست و ممکن است آمریکا با ضربات گزنده و شوک آور جدیدی حتی فراتر از خلیج فارس و دریای عمان مواجه شود.
"لاف در غریبی" تیتر یک روزنامه صبح نو است که در ذیل آن میخوانیم: همهچیز از یک توهم شروع شد. در ابتدای مراسمی در کاخسفید، دونالد ترامپ شتابزده در جایگاه قرار میگیرد و با گفتن جملهای نظرها را به خود جلب میکند: «پیش از شروع سخنرانی، میخواهم همه را از حادثهای باخبر کنم که امروز در تنگه هرمز رخ داد». او که بهدنبال حیثیت ازدسترفته آمریکا در سرنگونی پهپاد رادارگریزش بهدست پاسداران مرزهای هوایی ایران بود، مدعی شد: «کشتی نظامی این کشور پهپاد ایرانی را در تنگه هرمز هدف قرار داده است». ترامپ این ادعا را در حالی مطرح کرد که هنوز پنتاگون جرأت نکرده بود این خبر را اطلاعرسانی کند؛ پنتاگونی که مسؤولیت این حمله را برعهده داشت.(تارنمای مشرق نیوز این گزارش را بازنشر کرده است)
"لاف غربتی" نیز تیتر یک روزنامه سیاست روز است. این روزنامه همچنین سرمقاله خود را به این موضوع اختصاص داد و نوشت: آمریکاییها به خاطر ضرباتی که از جمهوری اسلامی ایران خورده اند در صدد تلافی هستند اما به خاطر ضربات گیج کنندهای که دریافت کردهاند نمیدانند چگونه تلافی کنند.
روزنامه رسالت نیز تیتر یک خود را به این موضوع اختصاص داد و نوشت: سقوط پهپاد ایرانی، قصه تازه احمقهای درجه یک؛ توهمانتقام
به نوشته این روزنامه به نظر میرسد رئیس جمهور ایالات متحده هنوز در شوک سرنگونی پهپاد ۲۰۰ میلیون دلاری گلوبال هاوک قرار دارد و از هرفرصتی استفاده میکند تا این شکست حقارت بار را جبران نماید. خدشهای که از این حقارت بر جان دولتمردان آمریکا افتاده سالهای سال جبران نخواهد شد و آنها برای فرار از این افتضاح نظامی به دنبال جبران مافات هستند.
همچنین رجانیوز تیتر: گاف جدید «احمقهای درجه یک» را برای گزارش خود برگزیده است.
برجام و عملکرد وزارت خارجه
در بخشی از یادداشتی که روزنامه جوان اقدام به انتشار آن کرده میخوانیم: با گذشت چهار سال از امضای برجام و اجرای صد درصدی تعهدات برجامی از سوی ایران، غرب هیچ قدم مؤثری در مسیر اجرایی کردن برجام برنداشته و کماکان به سیاست وقت کشی و تهدید ایران ادامه میدهد به گونهای که ماندن یکجانبه ایران در برجام، هیچ دستاورد و هیچ توجیهی در بر نداشته و خسارات وارده را تشدید میکند.
"برجام؛ سند بینالمللی یا یک توافق سیاسی؟ "عنوان مطلبی از روزنامه کیهان است که در بخشی از آن آمده علاوه بر آمریکا که بارها بهصورت مکتوب، صریح و رسمی اعلام کرده است که سند برجام، یک سند حقوقی نیست بلکه در دسته تعهدات سیاسی قرار دارد، روسیه و چین نیز برجام را از منظر شورای امنیت مینگرند و آن را سندی بینالمللی نمیدانند. اتحادیه اروپا نیز این سند را یک توافق سیاسی میداند. خلاصه اینکه هیچکدام از طرفهای مذاکرهکننده که به تعبیری در مقابل تیم مذاکرهکننده هستهای ایران قرار داشتند، هیچ الزام حقوقی برای برجام متصور نیستند. حتی در نگارش سند برجام نیز فعلهای بهکاررفته، بر اساس توافقات نزاکتی آمریکا تنظیم شده است. موافقتنامههای نزاکتی یا اخلاقی (موافقتنامههای غیرحقوقی) که در نظام بینالمللی دارای ماهیت و خصوصیت صرفاً سیاسی هستند، توافقاتی هستند که بهموجب آن، دستگاه دولتی تصمیم خود را به تعقیب سیاستهای معینی اعلام مینماید، بدون اینکه اثر حقوقی لازمالاجرایی بر آن مترتب باشد.
کیهان با اشاره به سفر ظریف به نیویورک و خبرها مبنی بر گفتگوی با چند تن از اعضای کنگره نوشت: این چندمین بار است که خبر دیدار و مذاکره وزیر امور خارجه با مقامات آمریکایی اعلام شده و ظریف نیز آن را تأیید کرده است. ظریف در اظهارنظری تأملبرانگیز، رویکرد کاخ سفید و کنگره آمریکا در مواجهه با ایران را متفاوت از یکدیگر جلوه داده؛ این در حالی است که تمامی طرحهای ضدایرانی ابتدا در کنگره آمریکا تصویب و سپس با امضای رئیسجمهور تأیید و اجرایی میشود. تمامی طرحهای ضدایرانی در کنگره آمریکا با رأی مثبت نمایندگان دموکرات و جمهوری خواه تصویب میشود. متأسفانه آقای ظریف با ایجاد دوگانه کاذب «کاخ سفیدِ بد، کنگرهِ خوب»، چهره کریه استکبار و خوی سلطهگری آمریکا را تطهیر میکند. از سوی دیگر، اصلِ دیدار و مذاکره ظریف با مقامات آمریکایی (مقامات دولت سابق از جمله جان کری، نمایندگان کنگره و…) به هیچ عنوان منطقی و پذیرفتنی نیست.