تاریخ انتشار: ۳۰ تیر ۱۳۹۸ - ۱۴:۵۴

تهران - ایرنا - رئیس جمهوری آمریکا پنچشنبه گذشته مدعی شد که کشتی جنگی این کشور یک پهپاد ایرانی را که بر فراز آن پرواز می کرد، هدف گرفته و سرنگون کرده است، اما سپاه پاسداران این ادعا را رد و با انتشار تصاویری از پهپاد عملیاتی خود بر فراز خلیج فارس اعلام کرد که این پهپاد سالم به زمین نشسته؛ اینها بخشی از معماهایی است که هربار سوالاتی پیش روی افکار عمومی قرار می دهد.

برای روشن شدن آخرین تحرکات پهپادی میان دو کشور، ابتدا باید دو گزینه را در کنار هم بررسی کرد؛ ادعای آمریکا و اسناد و مدارک ایران درباره آن پهپاد که اولی مدعی است ساقط و دومی آن را تکذیب کرده و فیلم‌های برداشت شده از کشتی‌های جنگی آمریکا را برای اثبات حرف خود منتشر کرده است.

در این ارتباط ۳ فرض وجود دارد؛ یا آمریکایی‌ها درست می‌گویند، یا ایرانی‌ها، یا هر دو طرف! و برای هر فرضی هم سوال‌ها و پاسخ‌هایی وجود دارد.

اول اینکه اگر ادعای ترامپ و مقامات ارشد نظامی آمریکا را در خصوص پهپاد سرنگون شده واقعی تلقی کنیم، آنگاه آنها قطعاً باید شواهد و مدارکی ارائه می‌کردند که ثابت کند اولاً پهپادی را زده اند و دوم، آن پهپاد ایرانی بوده است که تاکنون این اقدام صورت نگرفته است.

فرض دوم مربوط به موضع جمهوری اسلامی ایران است که اولاً ادعای آمریکایی‌ها را به صراحت تکذیب کرده و دوم اینکه سپاه پاسداران فیلم‌هایی را در اثبات این تکذیبیه انتشار داده که نشان می‌دهد یک فروند پهپاد ایرانی کشتی‌های آمریکایی‌ها را زیر نظر دارد.

البته سپاه بعداً مشخصات پهپاد عمل کننده را نیز بطور کامل ارائه داد تا مشخص شود، حداقل آن بخش از ادعای آمریکایی‌ها مبنی بر اینکه پهپاد ایرانی را زده اند (پهپاد مهاجر ۴ که ناو آمریکایی USS Boxer را بطور کامل رصد کرده است) صحت ندارد.

فرض سومی را هم به این معنا که هم آمریکا درست می‌گوید و هم ایران می‌توان در نظر داشت؛ یعنی هم آمریکایی‌ها یک پهپادی را زده اند و هم اینکه پهپاد ایرانی سالم به پایگاه خود بازگشته است؛ بنابر این سوالی که مطرح می‌شود اینکه، پهپاد مورد ادعای ترامپ متعلق به چه طرفی بوده است.

ماجرای پهپادها در منطقه این روزها، به مرکز اصلی بحرانی تبدیل شده که ادامه آن به نفع هیچ طرفی نیست، اما حقیقت این است که بخش عمده این معما به طرف آمریکایی و متحدانش بر می‌گردد که با واقعیات صادقانه رفتار نکرده اند و اساساً شفاف نبوده اند.

برای توضیح این مساله باید یک مثلث پهپادی را در منطقه در نظر گرفت که یک ضلع آن آمریکا و متحدان، ضلع دیگر ایران و ضلع سوم آن نیروهای ارتش و انصارالله یمن می‌باشند. این ۳ گروه بیشترین تحرکات پهپادی را در منطقه دارند.

نیروهای یمنی که در نبرد با سعودی‌ها هستند، کلیه عملیات هوایی خود را بدون کم و کاست گزارش می‌کنند؛ شامل زمان، محل عملیات، اهداف و حتی مشخصات عملیات پهپادی و پرنده بکار گرفته شده و یا موشک شلیک شده و در عین حال تاکنون هیچ عملیاتی را هم پنهان نکرده اند.

در تازه‌ترین عملیات پهپادی نیروهای مسلح یمن علیه نیروهای سعودی، سخنگوی نیروهای مسلح یمن جمعه گذشته اعلام کرد، یگان پهپادی ارتش یمن با پهپاد «قاصف k۲» پایگاه هوایی «ملک خالد» در «خمیس مشیط» در «عسیر» (در جنوب غرب عربستان) را هدف قرار داده است.

ایرانی‌ها هم کلیه عملیات و تحرکات نظامی خود را در سطح منطقه بصورت عام گزارش می‌کنند و مسئولیت اقدامات خود را نیز بر عهده می‌گیرند. در خصوص پرواز پهپاد مهاجر ۴ نیز که کشتی‌های جنگی آمریکا را رصد کرده، مشخصات کامل ارائه شده و حتی زمانی که نیروهای سپاه پهپاد ۲۲۰ میلیون دلاری آمریکا را در هفته‌های گذشته بر فراز آب‌های سرزمینی ایران هدف گرفتند، به فاصله اندکی اعلامیه رسمی درباره آن منتشر شد.

ایران حتی در جریان متوقف ساختن کشتی انگلیسی طی روزهای اخیر به دلیل نقض مقررات و قوانین دریایی که بسیار پر ریسک بود، به سرعت اطلاع رسانی کرد.

بنابر این، هم یمنی‌ها و هم ایرانی‌ها نشان داده اند همواره مسئولیت اقدامات خود را بر عهده می‌گیرند و شفاف عمل می‌کنند و تاکنون نیز اقدامات هر دو کاملاً حساب شده و بر اساس قوانین بین المللی بوده است.

با این حال ضلع سوم تحرکات پهپادی شامل آمریکا و متحدانش، بطور شاخص و آشکار عمل نمی‌کند، بطوری که برخی عملیات خرابکاری و تحرکات بحران ساز در سطح منطقه در حال انجام است که تاکنون ابعاد آن مشخص نشده است، مثلاً کشتی‌هایی که در آغاز مرحله جدید بحران در ماه گذشته تحت خرابکاری قرار گرفتند؛ از جمله کشتی ژاپنی که همزمان با سفر نخست وزیر ژاپن به تهران همراه بود و آمریکایی‌ها بدون دلیل و سند تلاش کردند آن را به گردن ایرانی‌ها بیاندازند.

اکنون سوال اینجاست که این خرابکاری‌ها کار کدام طرف‌ها بوده است، چه کسانی از وقوع یک جنگ جدید در منطقه نفع می‌برند و دست آخر اینکه چه کسانی به دنبال کشاندن «دونالد ترامپ» به یک باتلاق واقعی هستند.

اکنون مجموعه‌ای از این تحرکات معماگونه در منطقه خلیج فارس در حال رخ دادن است که هر کدام می‌تواند چاشنی صدها بشکه باروت را فعال کند، این در حالی است که حتی سیاستمداران و اندیشمندان آمریکایی هم اتفاق نظر دارند که عامل اصلی ایجاد چنین شرایط پیچیده و مبهمی ترامپ و تیم تندرو او هستند که با تجمع گسترده نیرو و ادوات، منطقه را به مرحله خطرناکی رسانده اند و به اعتقاد بسیاری از کارشناسان بین المللی حتی احتمال اشتباه محاسباتی از هر طرف می‌تواند منطقه را به آتش بکشد.

در این زمینه طیف متنوعی از عوامل و عناصری وجود دارند که می‌توانند با دریافت مأموریت از سوی تندروهای کاخ سفید و با تحرکات پر ریسک نظامی، در صدد فریب رئیس جمهوری آمریکا و جامعه جهانی باشند؛ آیا این تحرکات نمی‌تواند کار اسرائیل، عربستان، امارات و با همکاری گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی مانند گروهک منافقین باشد که آشکارا بر طبل جنگ می‌کوبند.