پس از ماجرای تغییر ایدئولوژی در سازمان مجاهدین در ۱۳۵۴ خورشیدی و به خصوص پس از انتشار بیانیه اعلام مواضع ایدئولوژیک سازمان مجاهدین خلق نگاشته تقی شهرام، نخستین جزوه و کتابچهای که در پاسخ به این روند و نیز نقدهای بیانیه به اسلام و مذهب انتشار یافت، مطلبی همچون بیانیه گامی فراتر در افشای منافقین بود که نام نویسنده نداشت اما همه میدانستند که آن را ابوالحسن بنیصدر نوشته است؛ کتابچه ای که در ایران نیز به وفور تکثیر شد.
پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت هفتم مرداد سالروز فرار بنی صدر از ایران به انعکاس همکاری وی با گروهک منافقین و کتاب شناسی در این باره پرداخته است.
بنی صدر و تقابل با گروهک منافقین
پس از پیروزی انقلاب اسلامی بنیصدر جزو نخستین افرادی بود که در شورای انقلاب عضویت یافت و نخستین اقدامات وی و آیت الله سیدمحمد بهشتی، اخراج نیروهای گروهک منافقین از دادگاههای انقلاب بود که این مهم در هشتم خرداد ۱۳۵۸ خورشیدی انجام یافت. در واقع یکی از موارد بسیار تعیینکننده در محبوبیت اجتماعی بنیصدر که به ریاست جمهوری وی منجر شد، حملات بسیار تند وی به این گروهک در تمام سخنرانیهای پیش از انتخاب بود که حول سه محور بیان میشد:
حمله به مجاهدین خلق در خصوص مأموریت جاسوسی محمدرضا سعادتی برای سرویس اطلاعات شوروی سابق(کا. گ. ب) به دستور سازمان و رهبری آن
حمله به وجود دیکتاتوری و سانسور در آن تشکیلات
تحلیل و اثبات التقاط در ایدئولوژی سازمان
بنابراین منافقان نقشی در پیروزی بنیصدر در انتخابات ریاست جمهوری نداشتند اما به مرور به وی نزدیک شدند. در واقع گروهک منافقین در ۱۳۵۷خورشیدی اعلام کرد که اسلامی است و سعی کرد از احساسات دینی جوانان برای جذب به خود بهره ببرد. آنها تلاش کردند که شکستهای انتخاباتی و عدم اقبال مردمی به خود را با نزدیک شدن به بنیصدر جبران کنند. موضوعی که بیشتر منافقان را علاقه مند به نزدیکتر شدن به بنی صدر کرد این بود که او در این دوره رئیس شورای انقلاب و فرمانده کل قوا به شمار می رفت و از طرفی دیگر نزدیکی به امام خمینی(ره) که مرکز اصلی توجه مردم و رهبر واقعی و بلامنازع انقلاب بود، برای این گروهک امکان نداشت.
نزدیکی منافقان به بنی صدر
همراهی منافقان و بنیصدر به میزانی شد که در اسفند ۱۳۵۹خورشیدی وقتی بنیصدر در تقابل کامل با دیگر نهادهای نظام قرار گرفت و فرمان درگیری خیابانی را در دانشگاه تهران را صادر کرد، منافقان نیروی میدانی بنیصدر بودند.
در حقیقت گروهک منافقین از اختلاف بنی صدر با مجلس استفاده کرد. اختلاف او با مجلس و دولتی که مورد تأیید آن بود و طرح این امر که مجلس و دولت مورد نظرش تحت نفوذ حزب جمهوری اسلامی است، بنیصدر را به طور کامل در برابر آنها قرار داد. همین اختلاف ها و تنش ها فرصت مناسبی به دست رهبری و مرکزیت گروهک منافقین داد تا به بنی صدر نزدیک شوند و خط فکری و سیاسی او را با ترفندهای پیچیده و زیرکانهای که در آن استاد بودند، مدیریت کنند.
نفوذ در دفتر رئیسجمهوری و حتی انتخاب سخنگوی وی مهدی ممکن هوادار این گروهک، ارائه اطلاعات هدایت شده و بیشتر جعلی در موارد بسیار از جمله شکنجههای درون زندانها و میزان طرفداران گروهک منافقین و نیز مهمتر از همه القای این باور که بنیصدر در میان مردم محبوبتر از امام(ره) است، از مجموعه فعالیتهایی بود که گروهک مزبور صورت میداد اما در دوره ریاست جمهوری بنیصدر در نیمه ۱۳۵۹ خورشیدی تجاوز نظامی عراق به ایران به صورت رسمی آغاز و کشور به واسطه بحران آفرینیهای بنی صدر با آشوبهای فراوانی روبه رو شد. به همین دلیل بنیصدر به مرور پشتوانه مردمی خود را از دست داد و به لحاظ تشکیلاتی، نظامی و نیروی میدانی؛ خود را نیازمند حمایت منافقان دید زیرا این گروهک هر چند پشتوانه مردمی وسیع نداشت اما تشکیلاتی منظم و نیروهایی سازمان یافته داشت که میتوانست خلأ کار بنیصدر را پُر کنند.
همراهی منافقان و بنیصدر به میزانی شد که در اسفند ۱۳۵۹خورشیدی وقتی بنیصدر در تقابل کامل با دیگر نهادهای نظام قرار گرفت و فرمان درگیری خیابانی را در دانشگاه تهران را صادر کرد، منافقان نیروی میدانی بنیصدر بودند.
این در حالی بود که امام(ره) در تمام دوره ریاست جمهوری بنیصدر تلاش داشتند که او ریاست جمهوری خود را انجام دهد و کشور را دچار بحران نکند با تاکید بر وحدت و حمایت گاه به گاه از رئیس جمهوری می کوشیدند که کار به بحران کشیده نشود و بارها از بنی صدر خواستند ارتباط با گروهک منافقین را قطع کند اما بنیصدر نه تنها به این هشدار توجه نکرد بلکه به صورت کامل با منافقان همراه شد.
واقعه ۱۳ اسفند ۱۳۵۹ خورشیدی در دانشگاه تهران و اتمام حجّتهای تدریجی امام راحل به بنیصدر مؤثر واقع نشد و سرانجام در ۲۶ خرداد مجلس شورای اسلامی ۲ فوریتی طرح عدم کفایت سیاسی بنیصدر را تصویب کرد.
گروهک منافقین و مسئولیت حفاظت از جان بنی صدر
منافقان در ۲۷ خرداد اعلام کردند که مسئولیت حفاظت از جان رئیس جمهوری را برعهده دارند و در ۲۸ خرداد نیز به طور رسمی اعلام جنگ مسلحانه علیه جمهوری اسلامی کردند. در نهایت در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰خورشیدی بنیصدر از ریاست جمهوری ایران خلع شد.
در این دوره که بنیصدر مخفی شده بود، پس از چند روز اداره امور و روند اختفای وی را خودِ گروهک منافقین به عهده گرفت و مسعود رجوی از اعضای گروهک منافقین پس از کشته شدن همسرش(اشرف ربیعی) با فیروزه بنیصدر دختر بنی صدر ازدواج و در شورای ملی مقاومت که مؤسس و رئیس آن بنیصدر بود، معاون و نخستوزیر شد.
فرار از ایران
بنیصدر و مسعود رجوی چند روز پس از تشکیل شورای مقاومت ملی تصمیم به فرار از ایران میگیرند و در روز ۶ مرداد به وسیله عناصر گروهک منافقین که در نیروی هوایی نفوذ کرده بودند با یک هواپیمای بوئینگ ۷۰۷ نظامی که بهزاد معزی خلبان مخصوص محمدرضا پهلوی هدایت آن را برعهده داشت، تهران را به قصد فرانسه ترک کردند و پیش از اینکه هواپیماهای شکاری نیروی هوایی فرصت تعقیب آن را داشته باشد، از مرز ایران خارج شدند تا اینکه چند ساعت بعد در یک فرودگاه نظامی در حومه پاریس فرود آمدند.
با توجه به اهمیت تاریخ انقلاب در نخستین سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی که در واقع دوره تثبیت محسوب می شود، نقش فعالان سیاسی و کارشکنان از جمله گروهک منافقین باید مورد بررسی قرار گیرد. کتاب شناسی روابط بنی صدر با گروهک منافقین
با توجه به اهمیت تاریخ انقلاب در نخستین سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی که در واقع دوره تثبیت محسوب می شود، نقش فعالان سیاسی و کارشکنان از جمله گروهک منافقین باید مورد بررسی قرار گیرد. بی شک همکاری بنی صدر به عنوان نخستین رئیس جمهوری ایران با منافقان نقش مهمی در وقایع و تحولات این دوره داشته است و یکی از مهم ترین ابزارهایی که می تواند این نقش را برای ما مشخص کند، کتاب هایی هستند که در این خصوص چاپ شده اند.
در زیر به تعدادی از این کتاب ها اشاره می شود:
امام خمینی و مهار فتنه بنیصدر و منافقین
امام خمینی و مهار فتنه بنیصدر و منافقین اثر فاطمه نظریکهره است که در ۱۳۹۲ خورشیدی از طرف مرکز اسناد انقلاب اسلامی در پنج فصل کلی به چاپ رسیده است. در این کتاب به بررسی شیوه برخورد امام خمینی(ره) با بنیصدر و گروهک منافقین و نحوه مهار فتنهانگیزیهای آنها میپردازد. همچنین به چگونگی و علل پیدایش نفاق در جمهوری اسلامی ایران و بررسی ارتباط و اتحاد بنیصدر و گروهک منافقین و وجوه اشتراک و بحرانسازیهای مشترک آنان پرداخته است و در آخر نیز به جنایات منافقان و بنیصدر در ایجاد آشوب و کشتار مردم و مسئولان کشور در دهه ۶۰ خورشیدی اشاره می کند و به بررسی مواضع و شیوه برخورد امام خمینی(ره) در مقابله با توطئهها و فتنهانگیزیهای بنیصدر می پردازد.
سازمان مجاهدین خلق؛ پیدایی تا فرجام
یکی از کتاب هایی که در ۱۳۸۵ خورشیدی از طرف موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی در سه جلد به چاپ رسید این کتاب زیر نظر گروهی از پژوهشگران تاریخ معاصر و علوم سیاسی منتشر شد.
موضوع این پژوهش بررسی و تبیین مستند تاریخچه، ایدئولوژی، مواضع و عملکرد گروهک منافقین است. همچنین این کتاب به ارتباط این گروهک با بنی صدر می پردازد. یکی از موارد اهمیت این کتاب این است که بسیاری از اسناد و تصاویر را برای نخستین بار ارائه می کند و از این لحاظ جز منابع دسته اول و مهم در این زمینه به حساب می آید.
غائله چهاردهم اسفند ۱۳۵۹(ظهور و سقوط ضد انقلاب)
این کتاب زیر نظر سیدعبدالکریم موسویاردبیلی از طرف جمعی از محققان در ۱۳۷۷ خورشیدی به وسیله انتشارات نجات به چاپ رسید. این کتاب گزارشی است از زمینه، علل و پیامدهای غائله ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ خورشیدی، همچنین ماجرای بنیصدر و برملاشدن ماهیت ضد انقلابی او را بررسی می کند و به ارتباط بنی صدر با منافقان می پردازد و بر اساس مدارک و پروندههای موجود و واقعیات سیاسی تدوین شده و مطالب آن ذیل چهار بخش اصلی تنظیم یافته که در بخش هایی از آن در خصوص ابوالحسن بنیصدر و دفتر او و اقدامات وی سخن به میان آورده است.
بن بست غرور
این اثر به قلم فاطمه حیدریان و از طرف مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ شده و در ۶ فصل به بررسی ظهور و سقوط بنیصدر پرداخته و در بردارنده زندگی اجتماعی و سیاسی او، چگونگی ارتباط بنی صدر با انقلاب اسلامی، مسئولیتهای او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تحولات دوره ریاست جمهوری بنیصدر و اختلافاتش با افراد و نهادهای انقلابی است و در نهایت به عزل و فرار او از کشور می پردازد.