سعید فتاحی تاکید می کند که برخی از ورزشگاهها آماده برگزاری این مسابقات نیست، لذا چاره ای جز تعویق لیگ برتر وجود ندارد و تا زمانیکه بستر لازم فراهم نشود، نمی توان در این خصوص آستین همت بالا زد.
در اینکه ورزشگاههای ما فاقد استانداردهای لازم هستند، نباید ذره ای شک به دل راه داد اما سئوال اینجاست آیا با تعویق مسابقات، مشکلات موجود دراستادیومهای مورد نظر سازمان لیگ، مرتفع و آماده برگزاری رقابتها خواهد شد!؟
البته حساسیت سازمان لیگ قابل تمجید است اما با وقفه های موجود نمی توان این گره ها را حتی با دست باز کرد مگر آنکه در این خصوص جدیت بخرج داد و حتی به ادارات کل ورزش و جوانان و هیات های استانی اولتیماتوم داد تا حداقل ها را رعایت کنند.
ناگفته پیداست که باشگاهها هیچ نوع مالکیتی در استادیومها ندارند و لذا دولت باید در این زمینه اهتمام کند و چارچوبی اتخاذ شود که رسوب اندیشه های سنتی از چهره فوتبال ما رخت بربندد.
بالاخره باید روزی دست از رویکردهای جزء نگرانه برداریم و به مانع تراشی ها پایان بدهیم و این میسر نخواهد شد مگر آنکه دولتمردان همگام با مقامات وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال، دست در دست هم طوری رفتار کنند که در نهایت از این کلاف سردرگم رهایی یابیم. وگرنه با تعویق مسابقات لیگ و کار هایی از این دست نمی توانیم ابرهای غلیظ ناکارایی را از آسمان فوتبالمان دور کنیم.
یادمان باشد سال گذشته نمایندگان کنفدراسیون فوتبال آسیا نزدیک با ۲۰۰ مورد از استادیوم آزادی ایراد گرفتند و با صرف هزینه های هنگفت و من بمیریم و تو بمیری توانستیم رضایت این مسوولان را برای میزبانی دیدار برگشت فینال لیگ باشگاههای آسیا (پرسپولیس و کاشیما آنتلرز ژاپن) جلب کنیم.
وقتی تنها استادیوم بزرگ پایتخت با این همه مشکل دست و پنجه نرم می کند، وای بحال ورزشگاههای غیر استاندارد در برخی از شهرستانها که حتی از امکانات اولیه بی بهره هستند و گردنشان از مو هم نازکتر می نماید.
با این اوضاع و احوال به طور یقین نمی توان توقع فوتبال با حساب و کتاب داشت چون هنوز اندر خم یک کوچه ایم و برای زدودن غبارها و زنگارها، همچنان امروز و فردا می کنیم و گویی باور نداریم که داشتن استادیوم استاندارد از اولویت های اولیه فوتبال بشمار می رود.
مخلص کلام اینکه برای آغاز لیگ برتر کاسه چکنم - چکنم در دست گرفته ایم ولی آروز می کنیم برای فرجامش این همه دغدغه و دلشوره نداشته باشیم.