ساری - ایرنا - کشاورزی در مازندران با وجود این که طرح‌ و برنامه‌های متعددی برای رونق آن تدوین و در نظر گرفته شده، به اعتقاد کارشناسان به دلیل نداشتن نگاه راهبردی هنوز به جایگاه واقعی خود نرسیده است. 

به گزارش ایرنا، گستردگی فعالیت‌های کشاورزی در مازندران ابعاد و زوایای مدیریتی آن را پیچیده می‌کند و به همین دلیل اظهارنظرها در مورد این صنعت مهم و درآمدزا در مازندران متعدد است. مازندران قطب تولیدات کشاورزی ایران محسوب می‌شود و بخش مهمی از اقتصاد این استان بر پایه کشاورزی استوار است.

مازندران با این که استانی است که بیشترین میزان تولید برنج را دارد و در بسیاری از محصولات کشاورزی و باغی دیگر نیز یکی از سه استان برتر کشور محسوب می شود ولی هر ساله در تولید و عرضه همین محصولات با چالش‌هایی مواجه می‌شود که به اعتقاد کارشناسان ناشی از راهبردی انجام نشدن کشاورزی در این استان است. این در حالی است که طرح‌های متعددی برای رونق کشاورزی در استان تدوین شده و به تصویب هم رسیده است. 
مدیر گروه فناوری و مهندسی دانشکده کشاورزی دانشگاه پیام نور در گفت‌وگو با خبرنگار ایرنا با بیان این که کم‌توجهی به اسناد تدوین شده در حوزه کشاورزی و رها شدن طرح‌های اجرا شده راندمان کشاورزی در مازندران را از حد مطلوب دور نگه داشته است، گفت: طی سال‌های اخیر در مازندران طرح‌های زیادی تدوین شده که به کشاورزی ما کمک کند. اما چالش مهم و اساسی اینجاست که با تغییر مدیریت‌ها طرح‌ها نیز معمولا کنار گذاشته می‌شوند. 
طرح‌های بی‌سرانجام 
دکتر بابک مؤمنی که از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ مشاور فنی رئیس وقت سازمان جهاد کشاورزی مازندران بود، به تدوین یک سند راهبردی با عنوان «راهبرد جامع توسعه پایدار کشاورزی مازندران در مسیر تحقق حماسه اقتصادی» در آن دوره اشاره کرد و افزود: در دوره مدیریت وقت فرصتی ایجاد شد تا با تلفیق توان مجموعه فنی، سازمانی و عملیاتی جهاد کشاورزی مازندران و زبان علمی و دانشگاهی برنامه‌ای را تدوین کنیم تا بگوییم برای کشاورزی مازندران چه می‌توان کرد. 
وی توضیح داد: سند تدوین شده پس از مدتی به دو بخش تفکیک شد که یکی تکالیف بخش‌های اجرایی و فنی را تشریح می‌کرد و یک بخش دیگر هم تکالیف بخش‌های علمی و فناوری دانشگاه‌ها را شرح می‌داد. در بخش تئوریک از نگاهی علمی و دانشگاهی راهکارهایی ارائه شد و در بخش اجرایی از توان علمی و فنی سازمان جهاد کشاورزی بهره گرفته شد. حدود ۲ سال کار پژوهشی مستمر برای این سند راهبردی انجام شد و سال ۹۲ به ثمر نشست. پس از تدوین هم رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان تودیع شد و خاطرم هست که وی در جلسه تودیع گفته بود آرزوی ۳۰ ساله جهاد کشاورزی مازندران که داشتن سند راهبردی بود محقق شد و این سند را از دست ندهید. اما این سند نیز مانند بسیاری از طرح‌های دیگر در گوشه‌ای باقی ماند. 
مؤمنی معتقد است که اسناد متعددی برای رونق کشاورزی مازندران وجود دارد، اما هر مدیری که می‌آید به فکر از سر گرفتن همه کارها و از نو طراحی کردن است. 
وی با طرح این پرسش که چرا این اسناد محور حرکت در بخش کشاورزی قرار نمی‌گیرند؟ گفت: واقعیت این است که نظیر سندی ما تدوین کردیم در مازندران وجود داشت. از دوران سازندگی در دهه ۷۰ سند راهبردی برای کشاورزی مازندران داریم. محتوای همه هم ارزشمند است. چندین سال پیش سند آمایشی استان تهیه شد که در بخش کشاورزی آن هم مطالعات خوبی انجام شد. با این وضعیت آیا می‌توان عنوان کرد کشاورزی ما بر اساس این طرح‌ها پیش می‌رود؟ پاسخ را باید در استراتژی‌محور بودن یا نبودن کشاورزی مازندران جست. شاید کشاورزی مازندران با شرایط امروز اصلا استراتژی پذیر نباشد. 

آمارهای گول زننده  
این استاد دانشگاه به ادعای مازندران مبنی بر داشتن بیشترین ضریب کشت اشاره کرد و گفت: ضریب کشت در مازندران ۱.۳ است که دو برابر ضریب کشت بسیاری از استان‌هاست. علتش هم منابع آبی استان است. در خیلی از استان‌ها قسمتی از زمین‌ها را آیش می‌گذارند و بخشی را زیر کشت می‌برند. یا این که کشت دیم و آبی با هم انجام می‌شود. به همین دلیل ضریب کشت این استان‌ها پایین می‌آید. چون محدودیت کشت دارند نمی‌توانند کامل کشت کنند و اما در مازندران یک زمین بیش از یک بار هم زیر کشت می‌رود. 
وی افزود: این ضریب ۱.۳ درصدی کشت زمانی می‌تواند افتخار باشد که پتانسیل کشت در استان همین باشد. اما اگر پتانسیل مازندران ۲ باشد، ضریب کشت ۱.۳ درصد یعنی عقبیم و شاید از نظر راندمان عقب‌تر از برخی استان‌ها هم باشیم. پس باید ظرفیت‌های تحقق یافته را ببینیم. استراتژی‌محور بودن یعنی همین که از کل ظرفیت‌های موجود بهره بگیریم. این یک هدف کمی است. یک هدف کیفی هم داریم؛ این که آیا از ظرفیت‌های موجود درست استفاده می‌کنیم؟ 
دکترای علوم و مهندسی آب با اشاره به این که ایران در تولید مرکبات یکی از ۱۰ کشور برتر دنیاست، اظهار داشت: فاصله ما با کشورهای بالای جدول بسیار زیاد است. با این حال وقتی میزان تولید مرکبات ما افزایش می‌یابد دچار مشکل می‌شویم. استراتژی‌محوری همین است که برای همه اجزای تولید برنامه داشته باشیم و به آن عمل کنیم. اگر کشاورزی ما در راستای حرکت به سمت صنعت پیش می‌رفت و نگاه صنعتی به خودش می‌گرفت امروز وضعیت بسیار خوبی داشت. 

مقایسه آلمان و مازندران 
مدیر گروه فناوری و مهندسی دانشکده کشاورزی دانشگاه پیام نور با بیان این که مازندران از نظر اقلیم و شرایط خاک شباهت بسیار زیادی به آلمان دارد، تصریح کرد: حدود ۳ درصد اقتصاد آلمان بر پایه کشاورزی است. مجموع سطح زیر کشت باغی و کشاورزی مازندران حدود ۴۲۰ هزار هکتار است و آلمان نزدیک به ۶۰۰ هزار هکتار زمین زیر کشت دارد که در این زمین‌ها ذرت علوفه‌ای و چغندر قند می‌کارند. جالب این که نه چغندر را برای نیشکر می‌کارند و ذرت علوفه‌ای را هم برای مصرف دام کشت می‌کنند. این‌ها گیاهان پایه در تولید انرژی پاک و صنعت بیوگاز هستند. 
وی افزود: آلمانی‌ها در سند چشم انداز ۲۰۲۰ خود ترسیم کرده‌اند که با توسعه بیوانرژی تعدادی از نیروگاه‌های هسته‌ای خود را تعطیل کنند. یکی از طرح‌هایی که چند سال پیش به سازمان جهاد کشاورزی مازندران ارائه کردیم همین بود که با تغییر کشت، کشاورزی را به سمت مصارف صنعتی ببریم. البته ظرفیت‌های ما برای رفتن سراغ بیوانرژی با آن‌ها قابل قیاس نیست. اما از این راهکارها می‌توان بهره گرفت. آن‌ها از اصل محصول بهره لازم را می‌گیرند و از فضولات این محصولات برای تولید انرژی استفاده می‌کنند. 
مؤمنی گفت: آن‌ها کشاورزی را در خدمت صنعت قرار دادند، صنعت مورد نظر آن‌ها انرژی است. فرض که ما سوخت‌ فسیلی داریم و فعلاً بی‌نیازیم. صنعت هسته‌ای هم راه‌اندازی می‌کنیم. پس کشاورزی را در خدمت صنعت غذا در بیاوریم. صنایع غذایی اولین صنعت امروز دنیاست. ما کشاورزی می‌کنیم و ماده خام تولید می‌کنیم، اما نمی‌دانیم با آن چه کار کنیم. 

زنجیره کامل تولید 
این استاد دانشگاه با بیان این که یکی از شئونات استراتژی رعایت زنجیره کامل تولید است، تصریح کرد: زنجیره تولید یعنی امروز که تولید می‌کنیم بازار را باید ببینیم و مسیر تا بازار مشخص باشد. نه این که وقتی تولید می‌کنیم نگران عرضه باشیم. برای تحقق کامل زنجیره تولید باید بعد از مزرعه صنعت قرار داشته باشد و بعد از صنعت هم بازار دیده شود. 
وی افزود: اگر این سه پشت سر هم وجود داشت می‌توانیم بگوییم زنجیره ما درست است، اما اگر هر جا مشکل داشتیم و از مزرعه مستقیم به بازار رفتیم چرخه ناقص است و به سبک میدان بارهای خودمان عمل کرده‌ایم. یا این که اگر از صنعت بخواهیم بدون پشتوانه مزرعه به بازار برسیم، به سرنوشت استان‌هایی دچار می‌شویم که صنعت ایجاد کردند و ماده اولیه ندارند. این هارمونی باید در کشاورزی ما رعایت شود. 
مؤمنی گفت : مازندران با همین شرایط ادعا دارد پس از فارس دومین اقتصاد کشاورزی ایران است. اما از خودمان بپرسیم از نظر صنایع غذایی چندمین اقتصاد کشوریم؟ عمده پروژه‌هایی که آمده در قالب بنگاه‌های زودبازده هستند که در کوچکترین نوسانات از چرخه حذف می‌شوند. 
مدیر گروه فناوری و مهندسی دانشکده کشاورزی دانشگاه پیام نور اشاره‌ای به وضعیت صنایع غذایی در مازندران کرد و گفت: از ۵۰۷ واحد صنعت غذا در مازندران امروز ۱۸۰ واحد یعنی حدود ۳۰ درصد فعال است که این‌ها هم با ۳۰ درصد ظرفیت‌شان کار می‌کنند. امروز اگر در صنایع غذایی چند مگاپروژه شاخص را از استان برداریم هیچ چیزی نمی‌ماند. چرا تعداد این‌ها انقدر کم است؟ البته همین‌ها هم ماده اولیه را از استان‌های دیگر می‌آورند. صنایع لبنی ما شیر را از استان‌های دیگر وارد می‌کنند، چون از تولید به درستی حمایت نشد. در استانی که همه جای آن امکان کشت وجود دارد، سالانه ۷۰۰ هزار تن علوفه برای خوراک دام وارد می‌کنیم. 

تغییر گونه‌های کشت 
این پژوهشگر حوزه کشاورزی تصریح کرد: ما ۲۰۰ هزار هکتار اراضی شالیزاری داریم که در خوشبینانه‌ترین حالت سالی ۵۰ تا ۶۰ هزار هکتار آن زیر کشت دوم می‌رود. اما چرا باید کشت دوم ما برنج باشد؟ دو بار کشت کردن برنج در یک زمین از بین بردن توان باروری آن زمین است. چون برنج گیاهی کاملاً مصرف کننده است. در شرق آسیا هم بعضاً کشت دوم دارند، اما بلافاصله کود سبز کشت می‌کنند. یعنی محصول را برداشت نمی‌کنند و شخم می‌زنند و تحویل زمین می‌دهند تا  زمین خودش را احیا کند. 
وی گفت : بحث این است که می‌توانیم در تناوب کشت، گیاهان علوفه‌ای یا نباتات روغنی را قرار داد. هر چند سال یک بار بحث دانه‌های روغنی مطرح می‌شود و جشن خودکفایی هم می‌گیریم. اما این‌ها پایدار نیست. اگر استراتژی داشته باشیم باید الگوی کشت پایدار باشد. تولید کلزا افزایش می‌یابد، اما در عرضه دچار مشکل می‌شویم. اینجا مساله همان زنجیره تولید است. یعنی صنعت پایدار را باید پایین دست مزرعه بگذاریم و ارتباطش را با بخش‌های وابسته برقرار کنیم. بخش‌های وابسته هم یعنی تشکل‌های کشاورزی و سمن‌های تخصصی در این حوزه. خرید تضمینی به صورت یک مسکن موقتی می‌تواند خوب عمل کند، اما راهکار دائمی مناسبی نیست. این‌ها در گروه استراتژی‌محور بودن کشاورزی محقق می‌شود. 

تشکیل شرکت های مکانیزاسیون 
مؤمنی بخش دیگر مورد نیاز برای راهبردی شدن کشاورزی در مازندران را به کارگیری متخصصان و دانش‌آموختگان در مسائل اجرایی و نظارتی کشاورزی عنوان کرد و گفت: مسئولان ما به تعداد واگذاری تجهیزات کشاورزی به کشاورزان افتخار می‌کنند. اما امروز در روستاها می‌بینیم دستگاه‌ها رها شده‌اند و مشکلات بهره‌برداری دارند. پرسش این است که آیا هر کسی به خاطر داشتن مساحت مشخصی زمین صلاحیت دریافت کمباین دارد؟ مازندران بیشترین دانش‌آموخته رشته کشاورزی را دارد. پس این دانشجویان باید کجا به کار گرفته شوند؟ در واقع باید شرکت‌های مکانیزاسیون با مهارت‌آموزی به همین فارغ‌التحصیلان تشکیل شود. 
عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور مازندران تصریح کرد: تجهیزات و دستگاه‌ها باید در قالب شرکت‌های مکانیزاسیون به دانش آموختگان ارائه شود و کشاورز به شرکت‌ها مراجعه کند. این‌ها هم به نداشتن راهبرد ربط دارد، اگر راهبرد داشته باشیم برای دانش کشاورزی باید جایگاه تعریف کنیم. خدمات فنی را متخصص فنی باید ارائه دهد، نه این که خدمات فنی مستقیم در اختیار دست کشاورز قرار بگیرد. با این روش کنونی هم امکانات را هدر دادیم و هم دانش افراد را بلااستفاده گذاشتیم، ضمن این که پای رانت و منافع فردی به میان می‌آید. 

 کشاورزی مازندران نیاز به همکاری مجموعه ای از عوامل مدیریتی دارد

استاد دانشگاه پیام نور بر این باور است که برای کشاورزی مازندران مجموعه‌ای از عوامل مدیریتی و حتی فقهی باید دست به دست هم بدهند تا رونق کشاورزی شکل بگیرد.

مومنی گفت: از سال‌ها پیش تاکنون همواره عنوان می‌شود که مشکل اصلی کشاورزی ما انجام نشدن تجهیز و نوسازی اراضی و مانع اجرای این پروژه نیز فقدان قانون در زمینه تجهیز و نوسازی است. سال‌هاست که فریاد می‌زنیم فقر قانونی داریم، اما اتفاقی نمی‌افتد. 
وی با بیان این که مخالفت چند کشاورز می‌تواند از اجرای طرح در مساحتی گسترده از شالیزارها جلوگیری کند، افزود: برای روشن شدن وضعیت مالکیت زمین‌های کشاورزی و مخالفت کشاورزان با اجرای طرح نوسازی اراضی پژوهشی را با کمک یکی از فقها انجام دادیم . به این دلیل که می‌گوییم مالکیت محترم است، جلوی اجرای پروژه‌ای اجتماعی و اقتصادی سال‌هاست گرفته شده است. در حالی که دست کم سه قاعده فقهی روشن داریم که جلوی این حرف می‌ایستد، اگر با فقه پویا و به روز که شیعه دارد با این موضوع برخورد کنیم می‌توانیم بگوییم این استدلال اشتباه است. 
پژوهشگر حوزه کشاورزی و منابع آب گفت : طبق قواعد فقهی اگر زمینی را که می‌تواند محصول تولید کند ، بیکار نگه دارید دولت این حق را دارد وارد مالکیت شود، مالکیت را سلب کند و به کسی بدهد تا کارش را انجام دهد و سهمی از درآمد را در اختیار مالک بگذارد. این اختیار وجود دارد، اما در همین استان بخش زیادی از اراضی کشاورزی به بدترین شکل ممکن بلااستفاده مانده است یا به درستی بهره‌برداری نمی‌شود. 
مؤمنی افزود: عده‌ای هم برای سوداگری زمین چند سال زمین کشاورزی را بدون کشت رها می‌کنند و وقتی که پوشش گیاهی آن تغییر کرد به بهانه کشاورزی نبودن، پیگیر تغییر کاربری آن می‌شوند. این عین مخالفت با قواعد فقهی است. در واقع مساله این است که مالکیت انقدر هم محترم نیست. زمانی محترم است که در خدمت منافع اجتماعی باشد، اما اگر به منافع اجتماعی زیان وارد می‌کند دولت می‌تواند با ورود خود منافع اجتماعی را تأمین کند. 

مدیریت بهره‌برداری 
مدیر گروه فناوری و مهندسی دانشکده کشاورزی دانشگاه پیام نور کم‌توجهی به ضریب بهره‌برداری را از دیگر مشکلات کشاورزی استان در اجرای طرح‌های زیرساختی کشاورزی برشمرد و افزود: پروفسور «عباس قاهری» استاد مهندسی آب و سازه‌های هیدرولیکی دانشگاه علم و صنعت در یکی از مقالات بحث ارزیابی آورده است: «متاسفانه زمان خاتمه توجهات به یک پروژه در ایران روز افتتاح آن پروژه است.» این حرف کاملا درست است. این فاجعه است که نمی‌بینیم مدیریت بهره‌برداری ما چگونه است. وگرنه امروز نباید الگوی فرسوده ۷۰ سال قبل شبکه مدیریت آب ژاپن که اکنون در هیچ مزرعه‌ای در ژاپن نمی‌یابیم هچنان تنها الگوی مورد استفاده ما در تجهیز و نوسازی اراضی باشد. از سال دوم و سوم به بعد در اغلب پروژه‌ها تنها چیزی که از تجهیز و نوسازی می‌ماند جاده است و کانال‌ها حذف می‌شوند. 
مؤمنی گفت: تا زمانی که کانال‌های ما خاکی است آب هدر می‌رود. کانال خاکی هر دو هفته باید لایروبی شود وگرنه رویش گیاهی در بستر بالا می‌آید. اگر بخواهیم لایروبی کنیم شیب کف به صفر می‌رسد. بنابراین کانال که باید سوار مزرعه باشد به مرور زمان هر بار که لایروبی می‌کنیم پایین‌تر از مزرعه قرار می‌گیرد و عملاً بعد از مدتی از بین می رود. اما با کانال‌های بتونی راندمان انتقال و توزیع آب حداقل دو برابر می‌شود. 
وی افزود: امروز هر پروژه تجهیز و نوسازی بالای سه سال عمر در مازندران را ببینیم مدیریت آبیاری‌شان بر مبنای آن‌چه که در طرح تجهیز و نوسازی اراضی تدوین شده نیست و کشاورزان دوباره به شکل کرت به کرت آبیاری می‌کنند. حق هم دارند، چون آب اصلاً به کانال نمی‌رسد. کانال یا باید پوشش بتنی داشته باشد یا از تجربه روز دنیا یعنی لوله‌گذاری استفاده شود که تمام شاخص‌های ارزیابی تحویل آب آن بالاتر است. چون مدیریت از بالادست انجام می‌شود و هر کشاورز نمی‌تواند سیستم را به هم بریزد. 
این استاد دانشگاه با اشاره به نبود دانش در سیستم مدیریت آب کشاورزی استان، تصریح کرد:  مدیریت بهره‌برداری یک اصل مهم است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در استانِ اولِ تولید برنج، چند میراب تحصیلات در زمینه مدیریت آب دارند؟ چند متخصص در مدیریت آبیاری بین مزارع تربیت کردیم؟ کل تخصصی که از کشاورزی به آن توجه کردیم در حوزه گیاه‌پزشکی است. در حالی که تخصص کشاورزی صرفاً میزان استفاده از کود و سم و مبارزه با آفات نیست. مدیریت تحویل آب هم تخصصی در کشاورزی است. چند نیرو پرورش دادیم که روش صحیح آب دادن را آموزش و انجام دهد و آبیاری تناوبی، آبیاری غیردائم، سطح مزرعه و سیستم انتقال توزیع را بشناسد؟ این پرسش‌ها یعنی تازمانی که کشاورزی تخصص و شأن پیدا نکند راهبردش جدی گرفته نمی‌شود. 
مؤمنی با تأکید بر این که کشاورزی مازندران راهکار و راهبرد دارد، اما اجرا نمی‌شود، گفت: تخصصی در دنیا وجود آمده که کارش راهبردنگاری است. مدیریت راهبردی یک دانش است. باید یک بار این اسناد را جمع کنیم و صاحبنظران را گرد هم بیاوریم و چند راهبردنگار را در خدمت آن‌ها قرار دهیم. دیگر نیازی به تهیه سند جدید نیست، بلکه باید روی اسناد جدید راهبردنگاری شود. پتانسیل‌ها و تهدیدها شناخته می‌شود و بعد به یک راهبرد تبدیل خواهد شد و بودجه نیز در چارچوب همان راهبرد اختصاص می‌یابد.

   /۱۸۹۹/۹۹۲۷