ادبیات کودک و نوجوان، گونه نوظهور ادبی است که در قرن حاضر به عنوان یک نحله مستقل مطرح شده است. نویسندگان و شاعران ادبیات کودک و نوجوان تلاش کردهاند تا آثاری خاصّ مخاطب کودک و نوجوان خلق کنند؛ آثاری که از نظر زبان و بیان، مضمون و محتوای با متناسب با زیبایی شنایی دنیای کودک و نوجوان همراه داشته باشد. به واسطه شرایط سنی مخاطب این گونه آثار، تنوع، داشتن جاذبه و فضایی مفرح و پرکشش از الزامات این آثار به شمار میرود و طنز یکی از عناصری است که میتواند سازوکارهای مورد اشاره را در این آثار پدید آورد.
روانشناسان و کارشناسان عرصه تعلیم و تربیت، بر ضرورت وجود شادمانی در زندگی کودکان تأکید دارند. عوامل متعددی می تواند در زندگی کودک و نوجوان، شادی آفرین باشد. ادبیات و به ویژه ادبیات طنزآمیز و فکاهیات، یکی از بهترین و مؤثرترین راه های ایجاد شادمانی و شور و تحرک در کودکان و نوجوانان است.
مطالعه کتاب های خوب شعر و داستان با مایه های طنز می تواند به آنها کمک کند به شکل غیرمستقیم افکار و احساسات و روحیات خود را بشناسند. از سوی دیگر رشد چشمگیر ادبیات کودکان و نوجوانان و به ویژه شعر در سالهای اخیر این انتظار را ایجاد می کند که شاعران و نویسندگان کودک و نوجوان در آثارشان به طنز توجه ویژه ای نشان دهند و از کارکردها و قابلیت های این گونه ادبی در آثارشان بهره ببرند. طنزکودک، به دلیل شرایط خاص سنی و ذهنی مخاطبانش، علاوه براصول کلی مطرح در تولید آثار طنز، با در نظر داشتن مخاطب خاص و میزان درک و شناخت کودک از محیط اطراف، دارای ویژگی ها و مختصاتی است.
کودک در این سنین، به مقتضای سن و میزان آشنایی با محیط اطراف که اغلب محدود به محیط خانوادگی، مدرسه و ارتباط با رسانه های جمعی است، برای دریافت مفاهیم و مطالب تازه از دنیای اطراف خود ذهنی باز دارد: ذهنی که همانند لوحی ساده نقش پذیر است. در این صورت، کسی که به طنزپردازی برای کودکان مشغول است، باید خود درک درستی از مفاهیم اخلاقی، فرهنگی، قومی و ملیتی داشته باشد، آشنایی با روحیات کودکان، موجب می شود نویسنده آثار طنز کودک بداند چگونه می تواند یک کودک را بخنداند و تنها از این راه است که می توان وی را طنزنویس موفقی دانست، به زعم عده ای، نگاهی گذرا به آثار ادبی به خوبی نشان می دهد ادبیات فارسی به طور کلی از نظر طنز بسیار فقیر است.
کتابهای طنز تالیفی کمی برای کودکان داریم
فرهاد حسنزاده نویسنده کشور و نامزد جایزه آستریدلیندگرن معتقد است: طنز اثری ادبی است که با استفاده از بذله، وارونهسازی، خشم و نقیضه، ضعفها و تعلیمات اجتماعی جوامع بشری را به نقد میکشد. به عقیده او اصولاً طنزنویسی کار سخت و برای بچه ها کار سخت تری است، چون محدودیتها بیشتر است و به لحاظ واژگانی و محتوایی دست نویسندگان خیلی باز نیست، برای همین نویسندگان این حوزه کم هستند.
وی افزود: طنز گونهای است که به لحاظ ریخت و ساختش خودبهخود بچهها را به خواندن تشویق میکند و راهی است برای کتابخوان کردن آنها. از سویی طنز، بچهها را به تفکر وا می دارد علاوه بر آن خندهای که در پس هر صحنه و هر جمله هست نکاتی در خود دارد که بچهها را به فکر وا میدارد. بچههای این نسل بهرغم هوشی که دارند تفکر انتقادی ندارند و همه چیز را دربست میپذیرند. آنها حاضر نیستند در برابر خوراکهای فکری و آموزشی و حتی زندگی که به آنها داده و ارائه می شود فکر کنند.
یکی از ویژگیهای طنز این است که روحیه پرسشگری به کودکان میبخشد و آنان را به تفکر وا میدارد - تفکری انتقادی - ولی کتابهای طنز تالیفی کمی برای کودکان داریم و این جای تاسف دارد. در حالی که کتابهای طنز میتواند دریچه ورود به مطالعه باشد و به نگاه آنها عمق ببخشد.
نویسنده کتاب زیبا صدایم کن همچنین در مورد ویژگیهای طنز خوب یادآور شد: طنز خوب باید صادقانه و بدون قضاوت و نگاه از بالا به پایین نوشته شود و زبان ساده و روان داشته باشد. در داستانهای طنزآمیز با دو وجه مهم سروکار داریم، یکی شگردهای موقعیتی و دیگری سازوکارهای ارزیابی زبانی. در طنز موقعیت نویسنده از روشهایی مانند غافلگیری و چرخش طنزآمیز و قرار دادن شخصیت در موقعیت طنز استفاده میکند. در طنز کلامی نویسنده از سازوکارهای زبانی مانند جناس، کنایه، طعنه و تشبیه مضحک بهره میبرد.
چرا در جامعه ما شخصیتهای طنز شکل نمیگیرند؟
رضی هیرمندی مترجم ادبی نیز معتقد است: ترجمه در ژانر ادبی شعر و طنز به مراتب نسبت به سایر ژانرها مشکلتر است، چون هر دو با نوعی ایجاد و غیرمستقیمگویی توام هستند و روشهایی که برای تحقق آن استفاده میشود، بسیار فرهنگمدار است. استفاده از ضربالمثلها و کنایهها در این آثار که بعضا ممکن است در کشور مقصد ما به ازای خارجی نداشته باشد، ترجمه این آثار را با دشواری مواجه کرده است.
وی گفت: طنز نوعی قالبشکنی را دارد بههمین دلیل بچهها بهویژه نوجوانان با آن بیشتر از دیگران ارتباط میگیرند، چون فشارهای اجتماعی روی بچهها زیاد است و طنز راهگریزی برای خروج از این فشارها.
هیرمندی با بیان اینکه یکی از ویژگیهای طنز اروپا و آمریکا شوخی با همه است گفت: من مخالف این دیدگاهم که معتقد است وجود فشارها و محدودیتها موجب ایجاد خلاقیت میشود. چون در آثار طنز اگر فشار زیاد باشد، طنزی شکل نمیگیرد.
وی، پینوکیو و تام سایر را نمونههایی از طنز جهان غرب توصیف کرد و گفت: در غرب نمونههای تیپیک زیادی در طنز وجود دارد. اما اینکه چرا در جامعه ما شخصیتهای طنز شکل نمیگیرند و اگر شکل میگیرند ماندگار نیستند، سوالی است که خواهش میکنم به آن فکر کنید.
کسی که قسمت اول ادبیات طنز کودکان و نوجوانان را در اروپا گذشت، دکتر زئوس با اثر «فکرش را بکن این چیزها را در خیابان مالبری دیدم» بود که این اثر توسط ۲۷ ناشر رد شد در حالی که اگر میخواهیم طنزنویس باشیم دیگر نباید معلم باشیم.
وی تاکید کرد: اگر میخواهیم کاری کنیم بچهها آن را دوست داشته باشند، نباید معلم بود بلکه باید با زنده نگهداشتن کودک درون با بچهها به زبان خود آنها حرف زد و این رمز موفقیت طنزنویسان موفق کودک و نوجوان همچون دکتر زئوس، رولددال و غیره است.
طنز در ایران جانیفتاده و در ادبیات کودک ما نیست
شهرام اقبالزاده منتقد و مترجم ادبی نیز گفت: پیوندی بین شادی و آزادی و خندیدن و خنداندن مردم وجود دارد. طنز در ایران جانیفتاده و در ادبیات کودک ما نیست. هستند معلمانی که فکر میکنند خندیدن در مدرسه جرم است و در چنین فضایی طنزنویسی کاری مشکل است.
اقبال زاده در زمینه آثار ترجمهای طنز: پیداکردن و انتخاب کتابهای ترجمهای مناسب کاری دشوار است و گاهی مشکلات فرهنگی جامعه ما نیز از ترجمه آثار طنز میشود، طنز مقولهای است که به شکل متناقض شکل میگیرد و نویسنده باید بداند چگونه مشکلات فرهنگ آن را برطرف کند.
وی افزود: ما از نظر تاریخی در مرحله تامل و بازنگری هستیم. تا موضعی برای پرورش جدی نداشته باشیم، طنزی شکل نمیگیرد. طنز با بینش اعتقادی عمیق است که از لایحههای اولیه طنزآمیزی و فکاهی میگذرد و با تعمق در قالب طنز شکل میگیرد.
رشدنکردن در زمینه شعر طنز کودک به دلیل در حاشیه قرار گرفتن کلی این حوزه
عرفان نظرآهاری دیگر نویسنده کشور نیز در زمینه ضرورت بهرهگیری از طنز در شعر کودک و نوجوان با بیان اینکه کشور ما میراثدار بسیاری از آثار ادبی است، افزود: بزرگان این سرزمین در بیان مسائیل اخلاقی و تربیتی به جای مستقیمگویی بیشتر به صورت لایه لایه و طنزآمیز نکات مورد نظر خود را ارایه کردهاند. امروزه حتی اگر بخواهیم قالب تازهای به ادبیات اضافه کنیم باید به پشتوانههای گذشته توجه داشتهباشیم.
شاید این سالها در عرصه نثر و داستان طنز با وجود استادانی؛ مانند هوشنگ مرادی کرمانی توانسته باشیم آثاری هر چند اندک تولید کنیم اما در زمینه شعر طنز برای کودک هیچ رشدی را شاهد نبودهایم که یکی از علتهای آن میتواند در حاشیه قرار گرفتن شعر کودک و اقبال بهتر شاعران این عرصه در سرودن شعر برای نوجوانان باشد.
نظرآهاری همچنین محدود کردن طنز نوجوان به فضای مدرسه و کلاس درس را نامناسب دانست و گفت: باید دایره موضوعها در این زمینه گسترده تر شود شاید با تشکیل کارگروه شعر طنز بتوانیم برخی از این مسائل را با نگاه کارشناسی سامان بخشیم.
این شاعر کودک و نوجوان خواستار حمایت جدی از شعر طنز کودک و نوجوان شد و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را بهترین سازمانی دانست که میتواند به این حوزه کمک کند.