تهران- ایرنا- در حالیکه سرانه فضای آموزشی در جهان به بیش از 14 متر مربع می رسد، در ایران میزان سرانه دانش آموزان در حدود 5 متر مربع است و این در حالی است که همین میزان سرانه این فضا با اعطای مجوز به وزارت آموزش و پرورش در زمینه تغییر کاربری فضای آموزشی به تجاری با تهدیدی جدی روبروست.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، هجوم جمعیت از روستاها و شهرها به کلانشهر ها و به خصوص تهران باعث شده تا تراکم جمعیت در این مناطق به شکل فزاینده ای افزایش یافته و به رقم تقریبی 10000نفر در هر کیلومتر مربع، برسد. تراکم بالای جمعیت مسائل متعددی از جمله، تعداد بالای دانش آموزان را به همراه دارد که متعاقب آن نیازهای آموزشی و پرورشی را افزایش می دهد که دولت وظیفه خدمت رسانی به آن ها را بر عهده دارد.

این در حالی است که  آموزش و پرورش در سالهای اخیر با تجاری سازی اماکن آموزشی، نه تنها به این مهم توجهی نداشته، بلکه در راستای درآمدزایی از فضای های آموزشی انواع برنامه ها را در پیش گرفته که این امر با توجه به مصوبه اخیر مجلس در رابطه با خصوصی سازی و تغییر کاربری فضای آموزشی به تجاری شایسته تامل و تدقیق ویژه ای است.

دولت و وظیفه تامین نیازهای آموزش عمومی

مطابق با اصول اولیه اقتصادی، هزینه برای آموزش، مصرف نیست بلکه سرمایه گذاری برای آینده بهتر است. در همه جای دنیا دولت است که با اختصاص بودجه به آموزش و پرورش، مسوولیت آموزش عمومی را بر عهده دارد  بر اساس اصول  سوم  و سی ام (30) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد و در راستای تحقق عدالت اجتماعی و بهره مندی همه اقشار از فرصت های آموزشی اصل  سوم قانون اساسی بر  آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه ، در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی .تاکید دارد. برای تحقق این امر باید توسعه آموزشی به تفکیک استان و شرایط مناطق باشد و نحوه توزیع منابع نیز باید براساس تحلیل نارسایی های موجود در بین سطوح آموزشی باشد  تا به اقتضای شرایط خاص هر منطقه سیاست گذاریهای مقتضی اعمال گردد.

 این امر در رابطه با مناطق حاشیه ای تهران که با تراکم بالای جمعیتی دانش آموزان در کلاس های درس، روبروست از اهمیت بالایی برخوردار بوده، لذا نیازمند توجه ویژه ای از جانب دولت است؛ چرا که به علت شرایط آسیب پذیری این مناطق به لحاظ اجتماعی، سرمایه گذاری و اختصاص بودجه به فضاهای فیزیکی و آموزشی به مدارس برای آموزش عمومی، لازم و ضروری به نظر می رسد. نکته ای که در غیر اینصورت هزینه اجتماعی حاصل از این بی توجهی و غلفت از آن،کلیت جامعه را در بر خواهد گرفت. آمار بالای انحرافات اجتماعی دزدی، اعتیاد، انفعال اجتماعی و ...در این مناطق  همگی گواه این مدعاست.

تغییر کاربری فضاهای آموزشی به بهانه درآمدزایی مدارس

در سالهای اخیر با کاهش درآمدهای دولت و افزایش فشار در تامین نیازهای آموزشی به مدارس که متعاقب آن منجر به کاهش بودجه سرانه دانش آموزی گردیده است، برنامه هایی برای درآمدزایی مدارس در دستور کار قرار گرفت که برطبق آن بااعطای مجوز به مدارس در جهت تامین منابع، مقرر گردید تا بخشی از فضای فیزیکی و آموزشی را که برخیابان بوده و  قابلیت تجاری شدن دارند، تغییر کاربری داده شده و با تبدیل آن به مغازه، مورد استفاده تجاری قرار گیرد تا از این طریق بخشی از کسری بودجه تامین شود.

هم راستا با همین مجوز، در خیابانی به نام خیابان مدرسه، در شهرستان بهارستان از توابع شهرستانهای استان تهران، حداقل 26 باب مغازه از همین کوچک سازی مدارس و اختصاص مکان های فیزیکی به تجاری، ساخته شده است؛ اما نکته مهم این است که به گواه افراد مطلع،  همین عواید حاصل از این اقدام نیز به نفع مدارسی که قربانی تجاری سازی شده اند، هزینه نمی شود!

در چنین شرایطی مدارسی که با داشتن تراکم بالای جمعیت دانش آموزی در کلاس های درس و مشکلات مالی، هر روزه با کاهش بودجه سرانه دانش آموزیمواجه هستند، باعث شده اند تا انتظارات از آموزش و پرورس به طور کل و مدارس به طور خاص در هاله ای از ابهام فرو رفته و رسالت مدارس به عنوان مکانی فرهنگی در یک اجتماع باکارکردهای منحصر به فردش تحت الشعاع فعالیتهای اقتصادی قرار گیرد.

کاهش نقش اجتماعی در پرتو تجاری سازی

مدارس نه تنها رسالت فرهنگی برای دانش آموزان در کلاس درس و مدرسه را دارند، بلکه می توانند مرکز اجتماعات و مکانی برای آموزش و امور فرهنگی والدین و اجتماع محلی هم باشند. کلاس های آموزشی  که می تواند در ساعات غیر درسی در مدارس برگزار می شود، می توانند طیف گسترده ای از فعالیت های آموزشی در زمینه سلامت، مشارکت اجتماعی،بر گزاری جلسات فرهنگی با مقامات محلی و ... را در بر گیرند که از این رهگذر زمینه های مشارکت در سطوح مدیریتی محله و بسیاری از فعالیتهای اجتماعیرا هدایت کنند. نکته ای که با توجه به کارکردهای اساسیمدارس و تاثیرات اجتماعی آنمی تواند به تقلیل این نقش ها و کم اثر کردن نقش های فرهنگی این اماکن به نفع درآمدزایی باشد.

شهر تهران به عنوان یک کلان شهر، شهرهای اقماری زیادی را در اطراف خود پدید آورده که  غریب به اتفاق این شهرها بدون رعایت استانداردهای شهری و الزامات آن ایجاد و رشد کرده اند.تراکم غیر استاندارد و تشکیل کلاس هایی که بعضا بالای 40 نفر دانش آموز را در خود جای داده و مدارسی که تعداد دانش آموزان در آنها به بیش از 700 نفر می رسد، به شکلی بالقوه آماده پذیرش انواع آسیبهای اجتماعی است. اختصاص فضای آموزشی و فضای فیزیکی مورد نیاز برای استفاده دانش آموزان، از ملزومات اماکن آموزشی است که متاسفانه چندان مورد توجه قرار نمی گیرد.

تجاری سازی این اماکن باعث می شود تافضا های آموزش و فرهنگی کوچک و کوچک تر شده و با سلب امکانات آموزشی از قبیل فضای فیزیکی و غیره، گره ای بر صدگره کور آموزش و پرورش و مناطق پرتراکم و آسیب پذیر اضافه شود.